انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 2 از 13:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  10  11  12  13  پسین »

خوانندگان زن ایرانی


مرد

 
علت تغییر نام فامیلی قمر





قمرخانم سید حسین‌خان - نام شناسنامه ای او - در سال ۱۲۸۴ شمسی، درست یک سال پیش از صدور فرمان مشروطیت زاده شد.

بعدها در سال ۱۳۰۶ که انتخاب نام خانوادگی برای صدور شناسنامه ضروری شد، او نام خانوادگی « وزیری زاده » را برای خود برگزید تا حرمتی نهاده باشد به کلنل علینقی وزیری، موسس مدرسۀ عالی موسیقی که قمر برایش احترام ویژه‌ای قائل بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
از شوریدگی تا شکوفایی





وقتی سرپرستی قمر بر عهدۀ خیرالنّساء افتاد ،کودک خردسال را با خود به مجالس روضه و مولودی و سفره های زنانه می برد، در این زمان بود که قمر، با نشستن پای روضه مادربزگ، تجربۀ رهاییِ صدای خود را آغاز کرد . چنین افتاد که قمر خردسال به مرور با شنیدن روضه‌ها، مرثیه‌ها و نوحه‌خوانی‌های خیرالنّساء، آهنگ نغمه‌هایی را که اقتباس از برخی گوشه‌های مختلف دستگاه‌های موسیقی ایرانی ( چون گوشۀ حجاز در ابوعطا، یا گوشۀ غم انگیز در آوازدشتی بود) بی آنکه نام‌شان را بداند فرا گرفت و زمزمه کرد.
همین پامنبری‌خوانی ‌های دوران کودکی و نوجوانی، خونسردی و اعتماد به نفس مقابله با جمعیت شنونده را از همان زمان در او به وجود آورد و بعدها هم هیچگاه از خواندن در مقابل جمعیت احساس غربت نداشت. وی در همین باره گفته است:
«من مدیون همان تربیت اولیۀ خودم هستم چرا که همان پامنبری کردن ها به من جرأت خوانندگی داد.»
و در همان زمان بود که شور آواز، پیوند جدایی ناپذیر خود را بر زندگی قمر آغاز کرد .
دخترک در پنج شش سالگی آن قدر شیطان بود که دیگر او را به هیچ مکتبخانه‌ای راه نمی‌دادند، زیرا زیر بار نظم خشک و بی انعطاف مکتبخانه نمی رفت و هر روز با ملا باجی یا بچه‌های مکتبخانه دعوا می کرد. ناچار او را به مدرسۀ دخترانۀ «ناموس» در سنگلج فرستادند.
در یکی از مجالس عروسی، زمانی که همۀ حضار گرم صحبت و خنده و شادی بودند ، قمر که ۱۷ سال داشت نزد تارنواز مجلس می‌رود و از او می‌خواهد برایش آهنگی را بزند تا او بخواند. پس از خواندن آن قطعه، مردی از میان میهمانان پیش می‌آید، شگفت زده تار را از تارزن می‌گیرد و از قمر می‌پرسد که آیا می‌تواند آواز هم بخواند؟ قمر جواب مثبت می دهد. مرد می‌نوازد و قمر می‌خواند:
«جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابُن که خَزَف می شکند بازارش»
مرتضی خان نی داوود، نوازندۀ سرشناس تار که بعدها همیشه و همه جا در کنار قمر بود، درباره او می‌گوید:
«همین که قمر شروع به خواندن کرد پی بردم که صدای این خانم جوان به اندازه ‌ای نیرومند و رساست که باورکردنی نیست، و در عین حال - به قدری گرم - که آنهم باور کردنی نبود. چون صفات « گرم و قوی » بندرت ممکن است در یک نفر جمع شود.هر صدای نیرومندی ممکن نیست خشونتی نداشته باشد، و هر صدای گرمی ضعفی. اما خداشاهد است نه قوی بودن صدای قمر آزار دهنده بود، نه در گرم بودنش ضعفی وجود داشت، منظورم از گرم بودن آن حالت صداست که جذابش می‌کند. و این حالت در صدای قمر فوق‌العاده بود. از صاحبخانه ساز خواستم و شروع به نواختن کردم. به او گفتم صدای فوق‌العاده ای دارید، چیزی که کم دارید آموختن گوشه‌های موسیقی ایرانی است.» (مجله تماشا، سال پنجم، شمارۀ ۲۱۰، اردیبشت ۱۳۵۴)
پیش از این قمر در مجالس و دوره‌های دوستانۀ مجدالصنایع -شوهر دخترخاله‌اش - که از غروب تا پاسی از شب به درازا می‌کشید با هنرمندان و نوازندگان مشهور آن دوران آشنا شده بود. اما لزوم آشنایی با دستگاه های موسیقی ایرانی پای او را به شاگردی مکتب مرتضی خان نی داوود باز کرد.

نی داوود می گوید:
«تمام شب را به یاد آن جوان بودم. دیگر دلم نمی‌آمد برای کسی تار بزنم. دیگر هیچ صدایی برایم دلنشین نبود و دیگر با علاقه سر کلاس نمی رفتم. آدرسی از او نداشتم. یک ماهی از پاییز گذشته بود و کلاغ ها بی امان قارقار می کردند. درخت ها تقریباً لخت شده بودند و بوی نم باران و خاک هرچند روز یک بار در شهر می‌پیچید. بعدازظهر یکی از روزها که آفتاب دلنشینی بود توی حیاط قالیچه انداخته بودم و به سازم ورمی‌رفتم که یکمرتبه در حیاط باز شد. دیدم قمر مقابلم ایستاده است. بند دلم پاره شد. هنوز دنبال کلمات می‌گشتم که گفت آمده‌ام موسیقی یاد بگیرم. ازهمان روز شروع کردیم. خیلی با استعداد بود. هنوز من نگفته او تحویل می‌داد. وقتی ردیف‌های موسیقی را یاد گرفت صدایش دلنشین‌تر شد.»
از دیگر کسانی که قمر در مجالس مجدالصنایع با او آشنا شده بود باید از غلامحسین درویش معروف به « درویش خان » نام برد که استاد نی داوود هم بوده است. اتفاقاً بعدها قمر چند تصنیف از ساخته‌های درویش خان را که بیشتر شعرهایش را ملک الشعرا بهار سروده بود خواند که نمونه هایی از آن جزو اولین صفحات گرامافون او به یادگار باقی مانده است.
قمر پس از آنکه مادربزرگش یعنی یگانه حامی و مشوق دوران کودکی خود را از دست داد، نیازمند یک حامی و پشتیبان مقتدر بود. فردی به نام «بحرینی» در این مسیر به او خدمت بزرگی کرد. این مرد که هم دارای مکنت و هم صاحب ذوق هنری بود قمر را با خود به قزوین برد و قمر در آنجا با بزرگان موسیقی آن شهرستان هم آشنا شد. سپس با بحرینی به تهران باز می‌گردد.
به گفته جواد بدیع زاده (خواننده)، قمر با بحرینی به تهران آمد و در بزم‌های شبانه با بزرگانی چون امیرجاهد شاعر و تصنیف ساز مشهور آشنا شد. به گفته بدیع زاده، امیرجاهد از صدای قمر خوشش آمد و همان شب به او گفت که چند سرود میهنی و تصنیف ساخته که حاضر است آنها را به قمر بیاموزد. برحسب اتفاق نمایندۀ کمپانی پلیفون دستگاهی برای تهیۀ صفحۀ گرامافون به تهران آورده بود. امیرجاهد با نمایندۀ این کمپانی مذاکره کرد و موافقت او را برای تهیه چند صفحه از صدای قمر جلب کرد.
قمر با ارکستر کوچکی که امیرجاهد از نوازندگان آن زمان ترتیب داده بود تمرین کرد و برای اولین بار چند سرود و ترانه را در صفحه ضبط کرد.
گفته می‌شود بر روی هم تعداد۴۲۶ صفحه از صدای قمر پُر شده که تنها یک سوم از آن ها باقی مانده است.
ساسان سپنتا در کتاب « چشم انداز موسیقی ایران» از زنان خوانندۀ پیش از قمر تعدادی را نام می‌برد از جمله: سلطان خانم و سکینه خانم ( از شاگردان آقاعلی اکبر)، زینت شاگرد محمدصادق خان، زیور سلطان خواهر سماع حضور، زری و تعدادی دیگر.
اینان پیشگامان خوانندگی زنان در ایران بوده اند که با وجود تمام ممانعت ها، تحقیرها و توهین‌های جامعه‌ای که خواندن زنان را برنمی‌تافت و از آنان به لفظ تحقیرآمیز «مطرب» یاد می‌کرد، زمینه را برای بروز و حضور استعدادهای زنان فراهم کردند.
آوازها و تصنیف های قمر ازجنبۀ ارزش های ادبی نیز درخور توجه است. شاعران تصنیف‌ها و آوازهای قمر بزرگانی چون علی اکبرخان شیدا، میرزادۀ عشقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، پژمان بختیاری، وحیددستگردی، موید ثابتی، ملک الشعرابهار و امیر جاهد بوده اند .
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
نخستین کنسرت، بی حجاب توسط قمرالملوک وزیری





نخستین کنسرت قمر در سال ۱۳۰۳ در گراندهتل خیابان لاله زار اجرا شد. بانوی جوان بدون حجاب به روی صحنه رفت، او برای نخستین بار تصنیف «مرغ سحر» از سروده‌های ملک الشعرا بهار را در دستگاه ماهوربه همراه غزلی از ایرج میرزا خواند:

فقیهِ شهر به رفعِ حجاب مایل نیست،
چراکه هرچه کند حیله، در حجاب کند
نقاب بر رخِ زن سد باب معرفت است،
کجاست دستِ حقیقت که فتحِ باب کند.



خود در این باره گفته است:«پس از خاتمۀ کنسرت ترس مرموزی بر من مستولی شد. حدود چندهزار نفر در خیابان لاله زار جمع شده بودند. در بازگشت بیم آن داشتم که عده ای قصد جان مرا داشته باشند چون اخباری از این قبیل به من رسیده بود و بیشتر مرا به توهم می‌انداخت. سرانجام با مراقبت مأموران انتظامی از بین مردم که برخی قیافه‌های عصبی و ناراحت هم بین آنها دیده می‌شد گذشتم و قضیه به خیر و خوشی گذشت.»
قمر از عواید نخستین کنسرت خود چیزی دریافت نکرد و کلیۀ پول حاصل را در اختیار ادیب السلطنه گذاشت که میان نوازندگان تقسیم کند. او زنی بخشنده، مهربان و مردم دوست شد؛ کنسرت می‌داد و برخی عواید کنسرت هایش را برای امور خیریه مصرف می‌کرد.
قمر از نخستین کسانی بود که برای بزرگداشت یک هنرمند ازکار افتاده و به نفع او کنسرت داد. او در سال ۱۳۰۶ شمسی به افتخار شکرالله قهرمانی، نوازندۀ قدیمی کنسرتی ترتیب داد و تمام بلیت‌ها پیش فروش شد.
قمر در ۱۵ سالگی به ازدواج یک صاحب منصب در آمد و پس از یک ماه طلاق گرفت. بعدها که ۳۰ ساله بود، به عقد امین‌التجار درآمد و محدودیت زندگی زناشویی او را از محافل موسیقی دور کرد. پیوند آنها دیری نپایید و مرغ خوشخوان موسیقی ایران به بوستان بازگشت. دیگر کار قمر بالا گرفته بود و مرتب کنسرت‌هایی در شهرهای بزرگ ایران چون مشهد، همدان و ...اجرا می‌کرد.
با افتتاح رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ قمر هم به همکاری با رادیو دعوت شد. دستمزد رادیو کفاف هزینه‌های زندگی و دستگیری‌های او از مستمندان را نمی‌داد، این بود که وی در سال ۱۳۲۹ ناچار شد در ازای مبلغی ناچیز در کافه متروپل لاله‌زار بخواند.
قمرالملوک وزیری در سال ۱۳۳۰در فیلم سینمایی «مادر » به کارگردانی اسماعیل کوشان حضور یافت و دقایقی با همراهی ویلون ناصر زرآبادی به خواندن غزلی از سعدی پرداخت و درآمد دوهزار تومانی حاصل از آن را به بیمارستان مسلولان شاه آباد اهدا کرد. نسخه‌های این فیلم که دلکش هم در آن بازی داشت در آتش سوزی استودیو پارس فیلم در سال ۱۳۳۱ از بین رفت.
سال‌های واپسین عمر قمر در عُسرت و تنگدستی گذشت. رادیو ایران مستمری‌اش را قطع کرده بود و قمر که با درد سیاتیک دست و پنجه نرم می کرد، با سکتۀ پی آمد آن، قدرت تکلم را نیز از دست داد و سه سال آخر عمرش را زمین‌گیر و خانه نشین شد.
به اهتمام و پیگیری‌های « بدیع الزمان فروزانفر» ادیب، سناتور و رییس دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران مبلغی مستمری ماهیانه برای سال های آخر عمر قمر اختصاص داده شد.
قمر، مرغ خوشخوان موسیقی ایران که دیگر قدرت تکلم را هم از دست داده بود در چنین روزی در سال ۱۳۳۸ در اوج تنهایی و به دور از هیاهوی صدا و دوست، چشم از جهان فرو بست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
قمرالملوک وزیری و بازی در سینما





قمر در سال ۱۳۳۱ برای اولین و آخرین بار در یک فیلم سینمایی به نام مادر بازی کرد.او در این فیلم با دلکش خواننده همبازی بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
عکس های قمرالملوک وزیری





این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
عکس های قمرالملوک وزیری









این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
عکس های قمرالملوک وزیری


این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
زندگی نامه قمرالملوک وزیری - مستند صدای ماه


این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
آخرین مصاحبه با قمرالملوک وزیری


این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
قمرالملوک وزیری - آتش دل


این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
صفحه  صفحه 2 از 13:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  10  11  12  13  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

خوانندگان زن ایرانی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA