ارسالها: 1131
#61
Posted: 11 May 2013 01:01
اما این سومین فیلم تبریزی با نام پایان کودکی ( کودک قهرمان ( ( 1372) بود ، که بخشی از استعدادهای بالقوه تبریزی را در عرصه فیلم سازی نشان داد و به نوعی آغاز دوران درخشش او بود. پایان کودکی ، فیلمی ساده بود که ماجرای بزرگ شدن یکباره کودکی روستایی را در نبود پدر و در دفاع از مادر و خواهرش ، در وسط یک دشت و در برابر چند سرباز عراقی نشان می داد.
تبریزی در سال 1374 ، دست به یک تجربه جسارت آمیز زد و نخستین فیلم کمدی – جنگی سینمای ایران را با نام ، لیلی با من است را ساخت. در این فیلم حوادثی کمیک و شاد در متن جنگ شکل می گرفتند و تلاش و کوشش های طنز آمیز یک فیلم بردار جنگ برای فرار از خط مقدم ، او را مرحله به مرحله به خط مقدم می کشاندند. این فیلم بر اساس فیلم نامه ای از رضا مقصودی که پیشتر در فیلم عبور با تبریزی همکاری کرده بود ، ساخته شد. این فیلم با استقبال بسیار خوبی از جانب تماشاگران رو به رو شد.
تبریزی در فیلم بعدی اش نیز ، فیلم نامه ای از مقصودی را جلوی دوربین برد. این فیلم مهر مادری نام داشت و در سال 1376 ، ساخته شد. مهر مادری ماجرای ساده دلتنگی های پسر بچه ای در کانون اصلاح و تربیت بود که در رویاهایش به دنبال مادر نداشته اش می گردد و سرانجام نیز به اشتباه گمان می کند که مددکار کانون ، همان مادر اوست و ... . مهر مادری به ویژه در بخش سینمای کودک بسیار مورد توجه قرار گرفت.
در پروژه بعدی اش ، در سال 1377 ، تبریزی فیلم شیدا را ساخت. فیلم شیدا نیز بر اساس فیلم نامه ای از مقصودی ساخته شد. تبریزی در این فیلم بار دیگر به سراغ جنگ رفت ، اما این بار جنگ ، موضوعی حاشیه ای بود که در متن آن ، ماجرایی عاشقانه روایت می شد.
ادامه«
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ویرایش شده توسط: ellipseses
ارسالها: 1131
#62
Posted: 11 May 2013 01:04
فیلم بعدی تبریزی ، گاهی به آسمان نگاه کن ، نام داشت که در سال 1381 ساخته شد. فیلم نامه این فیلم را فرهاد توحیدی نوشته بود و برداشتی آزاد از کتاب مرشد و مارگریتا نوشته بولگاکف ، نویسنده روسی تبار ،بود. گاهی به آسمان نگاه کن ، درباره روحی است که از آسمان به زمین میآید و به آسایشگاهی می رود که در آنجا جانبازان جنگ سکونت دارند و ... . این فیلم ، ساختار آشفته ای داشت و با وجود داستان ها و شخصیت های متعدد، کند و خسته کننده بود. این فیلم باوجود آنکه در فیلم نامه ، ضعف هایی داشت ، اما از کارگردانی خوب تبریزی بهره مند بود.
فرش باد ، فیلم بعدی کمال تبریزی ، یک محصول مشترک بین ایران و ژاپن بود و قرار بود به نوعی یک فیلم تبلیغاتی درباره ایران ، به ویژه اصفهان باشد. فرش باد ماجرای فرشی است که به یک ژاپنی تعلق دارد و باید به یاد همسر او که در یک تصادف جان خود را از دست داده است ، بافته شده و به موقع تحویل داده شود. مرد ژاپنی به همراه دخترش که در اثر مرگ مادر ، دچار افسردگی شده به ایران می آید و مهمان نوازی دوستان ایرانی آنها ، به نوعی درمانی است برای دلتنگی های این دختر غمگین و ... . فرش باد بهترین فیلمی است که ایران به عنوان محصول مشترک با کشورهای دیگر تولید کرده است ، اما جنبه های تبلیغاتی فیلم ، در بخش هایی از آن به فیلم صدمه زده است. با این وجود این فیلم چه از سوی تماشاگران و چه از سوی منتقدان با استقبال بسیار خوبی مواجه شد ، تا جایی که برنده سیمرغ بلورین فیلم برگزیده تماشاگران از جشنواره فیلم فجر ( 1381 ) شد.
فیلم بعدی تبریزی ، فیلم جنجال برانگیز و پر سر و صدای مارمولک بود. مارمولک بر اساس فیلم نامه ای از پیمان قاسم خانی ساخته شد. این فیلم ماجرای یک زندانی است ، معروف به مارمولک ، که از زندان فرار می کند و خود را به جای یک روحانی جا می زند ، او که قصد خروج از کشور را دارد ،در یک شهر مرزی با امام جماعت مسجد شهر که قرار بوده در همان زمان وارد شهر شود، اشتباه گرفته می شود.
ادامه«
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ویرایش شده توسط: ellipseses
ارسالها: 1131
#63
Posted: 11 May 2013 01:07
همین اشتباه موقعیتی کمیک ایجاد کرده و در نهایت موجب تحول دزد می شود. مارمولک به دلیل مضمونی که از آن برخوردار بود ، بسیار بحث برانگیز شد و توقیف فیلم و جمع کردن یک باره آن از سینما ها نیز بر این جنجال افزود. در هر حال فیلم مارمولک در سینمای ایران یک اتفاق بود و به نسبت فیلم های کمدی سطحی که در این چند سال در سینمای ایران ساخته شده ، از طنزی ظریف تر برخوردار بود و بازی خوب پرویز پرستویی نیز ، بر تاثیر کمیک آن افزوده بود.
آخرین فیلمی که تبریزی تا به امروز ساخته ، یک تکه نان ، نام دارد. یک تکه نان درباره معجزه و پاکی و معصومیت است. این فیلم از چند داستان تشکیل شده که همگی در یک روز اتفاق می افتند و همگی سرانجام به یکدیگر می پیوندند. این فیلم مضمونی عمیق و اصطلاحا معنا گرا داشت و همچنین از کارگردانی خوب، بازی های خوب و قابل قبول ، فیلم برداری زیبا و ... بهره مند بود.
تبریزی کارگردانی است که استعداد خوبی در به تصویر کشیدن موقعیت های مختلف دارد. نگاهی اجمالی به کارنامه او نشان می دهد که او فیلم های متفاوتی ساخته ، برای مثال ، فیلم جنگی ، فیلم عاشقانه ، فیلم خانوادگی و اجتماعی ، فیلم کمدی و... ، و در عمده آنها نیز موفق عمل کرده است. همچنین فعالیت های او در زمینه فیلم برداری ، دانش خوبی در زمینه شناخت تصویر و ایجاد جاذبه های بصری در اختیار او گذاشته است و عمده آثار از این حیث قابل توجه هستند. او کارگردانی است که مسلما در آینده سینمای ایران نیز نقش مهمی خواهد داشت.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 1131
#64
Posted: 11 May 2013 01:23
فیلم شناسی
*. خیابانهای آرام (کارگردان) ۱۳۸۹
*. دونده زمین پروژه سینمایی مشترک با ژاپن (کارگردان) ۱۳۸۸
*. پاداش (کارگردان) ۱۳۸۷
*. همیشه پای یک زن در میان است (کارگردان) ۱۳۸۶
*. یک تکه نان (کارگردان) ۱۳۸۳
*. مارمولک (کارگردان) ۱۳۸۲
*. فرش باد پروژه سینمایی مشترک با ژاپن (کارگردان) ۱۳۸۱
*. گاهی به آسمان نگاه کن (کارگردانو فیلمنامهنویس) ۱۳۸۱
*. شیدا (کارگردان) ۱۳۷۷
*. مهر مادری (کارگردان و فیلمنامهنویس) ۱۳۷۶
*. لیلی با من است (کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر، طراح صحنه و لباس) ۱۳۷۴
*. پایان کودکی (کودک قهرمان) (کارگردان، تدوینگر، طراح صحنه و لباس) ۱۳۷۲
*. آتش در خرمن ساختهٔ سعید حاجی میری (مدیر فیلمبرداری و مجری طرح) ۱۳۷۱
*. در مسلخ عشق (کارگردان و فیلمنامهنویس) ۱۳۶۹
*. تا مرز دیدار ساختهٔ حسین قاسمی جامی (تدوینگر و مدیر فیلمبرداری) ۱۳۶۸
*. عبور (کارگردان، فیلمنامهنویس، طراح صحنه و لباس) ۱۳۶۷
*. هویت ساختهٔ ابراهیم حاتمیکیا (مجری طرح و نظارت کیفی بر کارکارگردان-مشاور کارگردان) ۱۳۶۵
*. توهم ساختهٔ سعید حاجی میری (مدیر فیلمبرداری) ۱۳۶۴
*. آوای غیب (مدیر فیلمبرداری) ۱۳۶۲
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 1131
#65
Posted: 11 May 2013 01:29
جوایز
*. برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیأت داوران برای فیلم مارمولک
*. برنده سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران برای فیلم مارمولک
دوره ۲۲ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۲
*. کاندید سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران برای فیلم گاهی به آسمان نگاه کن
دوره ۲۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۱
*. کاندید سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم گاهی به آسمان نگاه کن
دوره ۲۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۱
*. کاندید سیمرغ بلورین بهترین اثر هنر و تجربه برای فیلم فرش باد
دوره ۲۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۱
*. برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیأت داوران برای فیلم فرش باد
دوره ۲۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۱
*. برنده سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران برای فیلم فرش باد
دوره ۲۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۱
*. برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه برای فیلم لیلی با من است
دوره ۱۴ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۴
*. کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و دوم برای فیلم عبور
دوره ۷ جشنواره فیلم فجر (فیلمهای اول و دوم) - سال ۱۳۶۷
*. برنده تندیس زرین فیلم منتخب انجمن نویسندگان و منتقدان برای فیلم فرش باد
دوره ۷ جشن خانه سینما (مسابقه) - سال۱۳۸۲
*. کاندید لوح زرین بهترین کارگردان سال برای فیلم فرش باد
*. دوره ۴ منتخب سایت ایران اکتور (بهترینهای سال) - سال ۱۳۸۳
*. دومین فیلم سال ( لیلی با من است (
*. دوره ۱۱ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترینهای سال) - سال ۱۳۷۵
*. ششمین فیلم سال ( فرش باد (
*. دوره ۱۸ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترینهای سال) - سال ۱۳۸۲
*. هشتمین فیلم سال پایان کودکی (کودک قهرمان))
*. دوره ۹ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترینهای سال) - سال ۱۳۷۳
*. هشتمین فیلم سال ( مهر مادری (
*. دوره ۱۳ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترینهای سال) - سال ۱۳۷۷A
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ویرایش شده توسط: ellipseses
ارسالها: 24568
#66
Posted: 16 May 2013 19:30
محمد علی فردین / بازیگر
فردیـن از درخشش تا مـرگ
محمدعلی فردین ۱۵ بهمنماه ۱۳۰۹ در یک خانواده متوسط و اهل هنر، در تهران به دنیا آمد. پدرش که یکی از مدیران ادارۀ تسلیحات بود، در تئاتر نیز در کنار مرحوم تقی ظهوری کارهای مولیر را اجرا میکرد. بدین سان فردین از همان کودکی با تئاتر آشنا و به آن علاقهمند شد.
او دوران ابتدایی را در دبستان ترقی در خیابان شهباز گذراند. در این دوران بیشتر وقت خود را صرف ورزش میکرد. ابتدا با فوتبال از باشگاه شمارۀ سه شروع کرد. بعد از مدتی به شنا و ژیمناستیک روی آورد و این رشته را تا قهرمانی ادامه داد، اما سرانجام آن را هم کنار گذاشت و به کشتی روی آورد. او کشتی را هم از همان باشگاه شمارۀ سه شروع کرد و پس از مدتی به باشگاه نیرو و راستی رفت و زیر نظر کیومرث ابوالملوکی به فراگیری فنون کشتی پرداخت.
ابوالملوکی در مورد فردین میگوید: "بسیار باهوش بود. فنون کشتی را بهراحتی یاد میگرفت و راحتتر از آن اجرا میکرد. بیش از آن که از زور بازو و قدرت خود استفاده کند، از هوش و ذکاوت خود بهره میبرد". پس از باشگاه نیرو و راستی، فردین به باشگاه تهران رفت. در اینجا بود که با تختی آشنا شد. بسیاری معتقدند که تختی و فردین از دوستان دوران دبستان بودهاند، اما دستنوشتههای فردین بیانگر آن است که او در باشگاه کشتی با تختی آشنا شد.
فردین در این باشگاه زیر نظر حبیبالله بلور به صورت حرفهای کشتی را دنبال کرد و به تیم ملی راه یافت. او از معدود کشتیگیرانی بود که در همان سال اول حضور در تیم ملی، موفق به کسب مدال نقرۀ مسابقات جهانی توکیو (۱۹۵۴) شد. اما به دلیل آسیبدیدگی و پارهای نامهربانیها مجبور شد با دنیای کشتی خداحافظی کند.
ورود فردین به عرصۀ سینما اتفاقی بود. در زمستان ۱۳۳۸ زمانی که ۲۸ سال داشت، با دکتر اسماعیل کوشان آشنا شد. دکتر کوشان به او پیشنهاد کرد در فیلم "چشمۀ آب حیات" که سیامک یاسمی آن را کارگردانی میکرد، به عنوان هنرپیشۀ نقش اول در مقابل ایرن بازی کند. ایرن در خاطرات خود گفته: "یک پلان را بارها و بارها تکرار کردم، چون فردین به دلیل کمرویی و خجالت نمیتوانست آن را بازی کند." از همان آغاز چنگیز جلیلوند به جای او حرف میزد و آوازش را ایرج میخواند.
دومین فیلمش را، "فردا روشن است"، به همراه دلکش در سال ۱۳۳۹ بازی کرد. وی سینمای حرفهای را با بازی کوتاهی در فیلم "دوقلوها" به کارگردانی شاپور یاسمی در نقش برادر دوقلوی ناصر ملکمطیعی در چند پلان آغاز کرد تا سال ۱۳۴۴ که فیلم "گنج قارون" به کارگردانی سیامک یاسمی را بازی کرد. تا این زمان دستمزد چندانی به بازیگران داده نمیشد. در یکی از دستنوشتههای فردین آمده است که "به همراه آرمان و ناصر ملکمطیعی قرار گذاشتیم دستمزد زیر ۲۰ هزار تومان نگیریم"، اما در فیلم گنج قارون فردین حدود ۴۰ هزار تومان به اضافۀ پنج درصد از فروش را که حدود ۶۰۰ هزار تومان میشد، دریافت کرد. پس از آن دیگر ثروتمند و ستارۀ درخشان فیلم فارسی بود. کمتر ایرانی را میتوان یافت که این فیلم را ندیده باشد. بسیاری معتقدند اگر جمعیت آن زمان را در نظر بگیریم، رکورد فروش این فیلم هنوز شکسته نشده است.
تقی ظهوری و محمد علی فردین در فیلم گنج قارون
فردین اولین فیلم وسترن تاریخ ایران را هم بازی کرده است، آن هم در ایتالیا. این فیلم که عنوانش "مردانه بکش" بود، در ایتالیا با نام "و حالا روحت را به خدا بسپار" به نمایش درآمد. او همچنین در لبنان فیلم "بر فراز پترا" و در هند فیلم "همای سعادت" را بازی کرد. او علاوه بر بازیگری در زمینۀ کارگردانی، تهیهکنندگی و حتی گریم نیز فعال بود. استودیوی سینمایی فردینفیلم را بنیاد گذاشت و ویلیام وایلر، کارگردان آمریکایی را به ایران دعوت کرد.
فردین در سال ۱۳۴۷ فیلم "سلطان قلبها "را ساخت. وقتی که این فیلم در مرحلۀ مونتاژ بود، مدتی را در انگلستان و به دور از سینمای ایران سپری کرد. در سال ۱۳۵۵ در فیلم "غزل" به کارگردانی مسعود کیمیایی بازی کرد و در سال ۱۳۵۶ "بر فراز آسمان" را ساخت.
پشت صحنه فیلم سلطان قلبها و زنده یاد فردین
بعد از انقلاب نیز به همراه سعید راد و ناصر ملکمطیعی در فیلم "برزخیها" به کارگردانی ایرج قادری بازی کرد که سال ۱۳۶۱ روی پرده رفت. این فیلم آخرین حضور فردین در عرصۀ سینمای ایران بود و پس از آن او دیگر اجازۀ کار نداشت و از این بابت اندوهگین بود.
در مراسم سالگرد علی تابش گفته بود: "همه مردم هر روز زندگی میکنند تا یک روز بمیرند. ما هر روز میمیریم تا یک روز زندگی کنیم". در اینجا باید عنوان شود که فردین به همراه مرحوم ظهوری و سه تن دیگر سرپرستی ۴۰ کودک را به عهده گرفته بود و گروه آنها تمامی هزینۀ آنها را پرداخت و ماهی یک بار به آنها سرکشی میکردند.
فردین در یادداشتهای خود خطاب به کسی که در جایی نوشته بود "فردین عددی نیست"، نوشته است: "امروزه تعدادی از همین بچههای دوستداشتنی و گلهای شکفته با عنوان دکترا مشغول مداوای خانوادههای ما هستند که بیشک خانوادۀ شما هم برای بازیابی سلامت به آنها مراجعه کردهاند و من هم با برخوردی اتفاقی در دانشگاه سانفرانسیسکو در ساختمان دندانپزشکی عظمت دستگاه الهی را بیشتر از آن چه در بارهاش میدانستم، ستودم. آخر برای معالجۀ دندانهایم حدود پنج هزار دلار احتیاج بود که نداشتم و این گل بیخار که امروز شکفته با پنجههای طلایی خود دندانهای مرا معالجه کرد، بدون دریافت حتی یک دلار. خدایا بنازم عظمت و بزرگی تو را. حالا شما به دنبال کدام عدد هستید؟" در نهایت فردین پس از سکوتی طولانی در ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ از دنیا رفت.
کارگردان
بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)
قرار بزرگ (۱۳۵۴)
قصه شب (۱۳۵۲)
جهنم + من (۱۳۵۱)
قصر زرین (۱۳۴۸)
سلطان قلبها (۱۳۴۷)
حاتم طائی (۱۳۴۵)
گدایان تهران (۱۳۴۵)
خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)
عشق و انتقام (۱۳۴۴)
گرگهای گرسنه (۱۳۴۱)
نویسنده
قصه شب (۱۳۵۲)
سلطان قلبها (۱۳۴۷)
حاتم طائی (۱۳۴۵)
خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)
عشق و انتقام (۱۳۴۴)
مشاور فیلمنامه
قرار بزرگ (۱۳۵۴)
بازیگر
برزخیها (۱۳۶۱) (در نقش علی فرح تاج شیراز هوابرد)
بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)
غزل (۱۳۵۵)
تعصب (۱۳۵۴)
قرار بزرگ (۱۳۵۴)
جوانمرد (۱۳۵۳)
سلام بر عشق (۱۳۵۳)
شکست ناپذیر (۱۳۵۳)
مواظب کلات باش (۱۳۵۳)
ناجورها (۱۳۵۳)
جبار سرجوخه فراری (۱۳۵۲)
قصه شب (۱۳۵۲)
جهنم + من (۱۳۵۱)
ایوب (۱۳۵۰)
باباشمل (۱۳۵۰)
راز درخت سنجد (۱۳۵۰)
مرد هزار لبخند (۱۳۵۰)
مردان خشن (۱۳۵۰)
میعادگاه خشم (۱۳۵۰)
همای سعادت (۱۳۵۰)
یک خوشگل و هزار مشکل (۱۳۵۰)
سکه شانس (۱۳۴۹)
کوچه مردها (۱۳۴۹)
مردی از جنوب شهر (۱۳۴۹)
یاقوت سه چشم (۱۳۴۹)
بهشت دور نیست (۱۳۴۸)
دنیای پر امید (۱۳۴۸)
قصر زرین (۱۳۴۸)
نعره طوفان (۱۳۴۸)
خشم کولی (۱۳۴۷)
سلطان قلبها (۱۳۴۷)
طوفان بر فراز پاترا (۱۳۴۷)
مردانه بکش (۱۳۴۷)
سلام جوان ایرانی(۱۳۴۵)
چرخ فلک (۱۳۴۶)
شکوه جوانمردی (۱۳۴۶)
طوفان نوح (۱۳۴۶)
امیرارسلان نامدار (۱۳۴۵)
جهان پهلوان (۱۳۴۵)
حاتم طائی (۱۳۴۵)
گدایان تهران (۱۳۴۵)
مردی از تهران (۱۳۴۵)
ببر کوهستان (۱۳۴۴)
خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)
عشق و انتقام (۱۳۴۴)
قهرمان قهرمانان (۱۳۴۴)
گنج قارون (۱۳۴۴)
مو طلایی شهر ما (۱۳۴۴)
آقای قرن بیستم (۱۳۴۳)
انسانها (۱۳۴۳)
ترانههای روستائی (۱۳۴۳)
جهنم زیر پای من (۱۳۴۳)
دهکده طلایی (۱۳۴۳)
مسیر رودخانه (۱۳۴۳)
زنها فرشتهاند (۱۳۴۲)
ساحل انتظار (۱۳۴۲)
زمین تلخ (۱۳۴۱)
طلای سفید (۱۳۴۱)
گرگهای گرسنه (۱۳۴۱)
بیوههای خندان (۱۳۴۰)
دختری فریاد میکشد (۱۳۴۰)
فریاد نیمه شب (۱۳۴۰)
فردا روشن است (۱۳۳۹)
چشمه آب حیات (۱۳۳۸)
دوقلوها (۱۳۳۸)
شوالیه تاریکی (۱۳۴۰)
تهیه کننده
بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)
قرار بزرگ (۱۳۵۴)
قصه شب (۱۳۵۲)
جهنم + من (۱۳۵۱)
سکه شانس (۱۳۴۹)
خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)
گرگهای گرسنه (۱۳۴۱)
تدوین
قرار بزرگ (۱۳۵۴)
آرامگاه زنده یاد محمد علی فردین در قطعه هنرمندان بهشت زهرا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 1131
#67
Posted: 21 May 2013 14:28
بیژنگ بیرنگ
بیرنگ متولد ۱۳۲۸ است. وی دانش آموخته ادبیات نمایشی از دانشگاه هنرهای دراماتیک در سال ۱۳۵۴ و دارای مدرک کارشناسی ارشد در فناوری آموزشی از دانشگاه جنوب کالیفرنیا است.
بیرنگ فعالیت سینمایی را با فیلمنامه فیلم سینمایی هی جو (به کارگردانی منوچهر عسگری نسب - ۱۳۶۷) شروع کرد.
وی در کنار گروههای محدود برنامهساز صدا و سیما در سالهای بعد از انقلاب به ساخت برنامههای طنز و برنامههای کودکان پرداخت. که از آن جمله میتوان به چاق و لاغر اشاره کرد که از سریالهای محبوب تلوزیونی کودکان در دهه شصت به شمار میرود. این مجموعه ماجرای دو کاراگاه چاق و لاغر را روایت میکرد.
بیژن بیرنگ و مسعود رسام در سالهای دهه هفتاد با ساخت دو مجموعه طنز تلویزیونی همسران و خانه سبز به شهرت رسیدند.
بیرنگ در زمستان ۱۳۸۵ برنامه تلوزیونی باز هم زندگی را کارگردانی کرد.وی همچنین در این برنامه به عنوان مجری با اجرایی متفاوت ظاهر شد.
در پاییز سال ۱۳۸۶ نیز مجموعه سرزمین سبز به کارگردانی وی از تلویزیون پخش شد. این مجموعه در دهه هفتاد و پس از پایان مجموعه خانه سبز ساخته شده است ولی به دلایلی پس از ساخت سیزده قسمت تولید آن متوقف شده و پخش آن نیز تا تاریخ یاد شده به تاخیر افتاده است.
از همکاران بیرنگ میتوان به رضا ژیان ، مسعود رسام و بهروز بقایی اشاره کرد.
کارگردانی سینما
*شام ایرانی (۱۳۹۰)
*قصه عشق (۱۳۸۵)
*سیندرلا (۱۳۸۰)
*علی و غول جنگل (۱۳۶۹)
کارگردانی تلویزیون
*باز هم زندگی
*سرزمین سبز
*خانه سبز
*همسران (مجموعه تلویزیونی)
*چاق و لاغر
*همچون سرو
نویسندگی
*قصه عشق (۱۳۸۵)
*علی و غول جنگل (۱۳۶۹)
*هی جو (۱۳۶۷)
تهیه کنندگی
*سیندرلا (۱۳۸۰)
*علی و غول جنگل (۱۳۶۹)
*همچون سرو (۱۳۸۹)
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 2333
#68
Posted: 3 Jun 2013 08:20
حمید گودرزی
نام : حميد گودرزي
سال تولد : 2/9/1356
محل تولد : تهران
در یک خوانواده ۴ نفری زندگی میکرد.متاهل است.با مادرش ۱۴ سال اختلاف سنی دارند. یک خواهر دارد که گرافیک خوانده ولی عشق وکالت دارد.پدرش تاجر فرش و مادرش خانه دار است.
هم پدرو هم مادرش با بازیگر شدن او مخالف بودند.
گودرزی دیپلم گرفت و در کنکور شرکت کرد و در رشته ی دندانپزشکی قبول شد و درست شبی که پدر و مادرش به مناسبتاین موفقیت بزرگ پسرشان مهمانی گرفته بودند جنجال و ماجرای انتخاب او شروع شد ... حمید مصمم بود که خودش شغل و آینده اش را انتخاب کند و والدین وقتی شنیدند او می خواهد دنبال هنر و بازیگری برود و پزشکی را فدا کند به هر وسیله سعی میکردند که او را منصرف کنند ...
در ۲۰ شهریور ۱۳۸۳ ازدواج کرد.با همسرش رو راست است.در زندگی متعصب است او ۱۰۰ در صد مخالف فعالیت هنری همسرش است.او حتی دوست ندارد یک نفر همسرش را ببیند.
به خاطر بازی در سریال کمکم کن مدتی دچار افسردگی شد.
هیچکس در دنیا مادرش نمیشود.
عاشق پاریس است.
به موبایل علاقه ی زیادی دارد.
علاوه بر بازیگری تجارت فرش و شکلات هم می کند.
از شهرت و سوپر استار شدن متنفر است.
آرامش را با دو عامل سلامتی و ثروت معنی می کند.
به شدت به تیم استقلال علاقه دارد.
به ورزش شنا و بکس و تنیس و بدنسازی علاقه دارد.
همسر حمید خانه دار است و با فعالیت هنری حمید مخالف است.(به هم می خورن دو تاشون با فعالیت هنری اون یکی مخالفن)
اما حمید مقید است نمازش قضا نمی شه تو آرزو هاش سلامتی را فراموش نمی کنه.عاشق دعا و نماز است.به نظر او انسان بدون دعا و معنویت به ابتذال و تکرار میرسه.
هنگام خرید به شدت اهل چانه زنی است و وقتی موفق میشه مثل این است که کار بزرگی انجام داده است.
وابستگی شدید به خانواده و همسرش دارد و حتی هنگام مسافرت با او در تماس است.
پیانو و ساکسیفون را دوست دارد.
به شدت علاقه به کادو دادن و کادو گرفتن دارد.
از این که بعضی از هنرمندان ازدواج خود را از مردم و طرفدارانشون پنهان می کنند متاسفه و معتقد اون ها ضعف فرهنگی دارند.
خودش مشوق اصلی خودش بوده است.
فیلم ها :
۱۳۸۹: دزدان خیابان جردن (وحید اسلامی)۱۳۸۹: زنها شگفت انگیزند (مهرداد فرید)۱۳۸۸: داماد خجالتی (آرش معیریان)۱۳۸۸: خیابان بیست و چهارم (سعید اسدی)۱۳۸۷: کیش و مات (جمشید حیدری)۱۳۸۶: انعکاس (رضا کریمی)۱۳۸۶: تلافی (سعید اسدی)۱۳۸۶: قرنطینه (منوچهر هادی)۱۳۸۶: مجنون لیلی (قاسم جعفری)۱۳۸۵: بی وفا (اصغر نعیمی)۱۳۸۵: گناه من (مهرشاد کارخانی)۱۳۸۴: چپ دست (آرش معیریان)۱۳۸۴: قتل آنلاین (مسعود آبپرور)۱۳۸۳: بازنده (قاسم جعفری)۱۳۸۱: پسران مهتاب (ارتشی در تاریکی) (مهدی ودادی)۱۳۷۸: سهراب (سعید سهیلی)
سریال ها :
زمانه سال تولید 1391 به کارگردانی حسن فتحی
قلب یخی سال تولید 1389 به کارگردانی محمد حسین لطیفی
پنجمین خورشید سال 1388 به کارگردانی علیرضا افخمی
کمکم کن سال 1384 به کارگردانی قاسم جعفری
تب سرد سال 1383 به کارگردانی علیرضا افخمی
مسافری از هند سال 1381 به کارگردانی قاسم جعفری
ویرایش شده توسط: paridarya461
ارسالها: 642
#69
Posted: 10 Jun 2013 06:09
به بهانه پخش سریال هوش سیاه
بیوگرافی کیکاووس یاکیده
(بخش اول)
کیکاووس یاکیده در بهمن سال 1347 در تهران متولد شده است. این هنرمند خوش ذوق سریال پر بیننده هوش سیاه در کنار بازیگری به فعالیت های هنری بسیاری نیز مشغول است. از جمله فعالیت های او در زمینه های دوبله ، نقاشی ، مجسمه سازی ، تئاتر ، شعر ، داستان نویسی و فیلمنامه نویسی است. آقای یاکیده از دوبلوران پیشکسوت و ماهر کشورمان است، گویندگی ایشان در سری برنامه لذت نقاشی به جای باب راس از به یاد ماندنی ترین کارهای دوبله ی سیما است.
همچنین در نقش جرویس پندلتون در بابا لنگ دراز وهمچنین در سریال کمیسر و رکس (نسخه دوبله شده توسط صداوسیما)به جای کمیسر موزر و کمیسر براندتنر صحبت کرده است و در کارتون وایکینگها راوی داستان بوده اند.
فعالیت های فرهنگی :
۱ گویندهی اول جشنواره ی تبلیغات مهر ماه ۱۳۸۱
۲ دیپلم افتخار انجمن بین المللی شعر آمریکا ۲۰۰۲
۳ شاعر برگزیده توسط سایت poetry.com در آمریکا ۲۰۰۳
۴ نشان و مدال شعر شایسته از سمپوزیوم شعر واشنگتن دی سی ۲۰۰۴
۵ از سال ۱۳۶۹ به صورت مستمر در دوبلاژ ایران فعالیت داشته اند
آثار مکتوب از این هنرمند همه فن حریف :
۱٫ مجموعه شعر بانو و آخرین کولی سایهفروش که رویکردی متفاوت به شعر سپید است. انتشارات کاروان، ۱۳۸۱
۲٫ مجموعه داستان کوچهٔ بابل، نشر آرویج، ۱۳۸۲
۳٫ مجموعه شعر کولی پیراهن تنگ یک خواب بلند، انتشارات کاروان،۱۳۸۶
کارنامه ی هنری
بازیگری تئاتر:
روزهای زرد - پابلو نرودا - تیغ کهنه - اوراق شناسایی
در رستوران - نکراسوف - همه پسران من - ریچارد سوم
فیلم سینمایی:
زن زیادی - آتش بس - اروند - سکوت مطلق- مانا- عقاب صحرا
فیلم تلویزیونی:
بنام گل سرخ – برگی بر شاخه – زینب – وزن خشک - قائم مقام فراهانی- هوای تازه
سریال تلویزیونی:
کریم خان زند- هوش سیاه – شهر دقیانوس – هوش سیاه2
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوبله:
فیلم سینمایی خارجی:
پنجره مخفی ، چارلی و کارخانه شکلات سازی ( به جای جانی دپ )
کارآگاه ( بازرس ) 2007 ( به جای جود لاو )
بازگشت بتمن 1992
بتمن آغاز کرد 2004
شوالیه تاریکی 2008
فیلم سینمایی ایرانی:
آخرین بندر ( به جای محمد رضا فروتن )
منطقه ممنوع ( به جای حسین یاری )
بی تو هرگز ( به جای فرامرز پورمهدی )
شبیخون ( به جای محمد پورغلامی )
یورش ( به جای محمود مقامی )
هفت گدرگاه ( به جای حمید طالقانی )
یاران ( به جای اکبر سنگی )
روی خط مرگ ـ مرضیه – مجازات – رابطه پنهانی ـ بازیچه ـ فاتح ـ پوتین ـ آخرین شناسایی ـ آلما ـ حمله به اچ 3
ترانزیت – بدل – سرعت و...
سریال ایرانی:
پدر سالار ( به جای ناصر هاشمی )
سریال خارجی:
مدیر کل – کمیسر و رکس
گویندگی:
مستند خارجی: لذت نقاشی (به جای باب راس)
گوینده متن آنونس: راه آبی ابریشم
کارتن: بابا لنگ دراز
برخی تیزرهای تبلیغاتی
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
حکیم عمر خیام
*******
مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .