انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 18 از 25:  « پیشین  1  ...  17  18  19  ...  24  25  پسین »

Love / Eshgh | نام من عشق است، آيا می شناسيدم؟ - گمنام


مرد

 
بزن آن پرده ، اگر چند تو را سیم
از این ساز گسسته
بزن این زخمه ، اگر چند در این کاسه ی تنبور
نمانده‌ست صدایی

بزن این زخمه
بر آن سنگ
بر آن چوب
بر آن عشق
که شاید
بردم راه به جایی

پرده دیگر مکن و زخمه به هنجار کهن زن
لانه جغد نگر،
کاسه آن بربط سغدی
زخموشی

نغمه سر کن که جهان
تشنه ی آواز تو بینم
چشمم آن روز مبیناد
که خاموش
درین ساز تو بینم

نغمه ی توست ، بزن
آنچه که ما زنده بدانیم
اگر این پرده برافتد
من و تو نیز نمانیم .
اگر چند بمانیم و
بگوییم همانیم




محمد رضا شفیعی کدکنی
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
کاش سرم را بردارم
و برای هفته ای در گنجه ای بگذارم و قفل کنم
در تاریکی یک گنجه خالی
روی شانه هایم
جای سرم چناری بکارم
و برای هفته ای در سایه اش آرام گیرم!


ناظم حکمت
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
زن

andishmand
 
کاش می دیدمت
فقط یک بار
اندوه جانکاهی است
که من
چنین دوست می دارمت
و نمی دانم
تو کیستی
تنها عطر تو
در دلم پیچیدست
تمام رؤیاها را
به دنبالت گشته ام
و هیچ آرزوئی
تصویر تو در چشم من نبود
قلب من از خیال تو
سنگین است
و آغوشم از لمس تو خالی
تمام ابر ها را
پیموده ام
و هیچ کس در باران
آشنای من نبود
شب من
از ماه تو مهتابی است
و من تو را
در هیچ آسمانی نمی یابم
کوچه های دلم
آغشته بوی توست
ردّ پای تو
تمام بن بست ها را
می گشاید
و دلم را به قبیله تو
کوچ می دهد
و من بی سرزمین چون باد
مسافر جاده های بی مقصدم
شاید
غریبه ای از روبرو می آید
که آشنای من باشد
کاش می دیدمت
فقط یک بار
اندوه جانکاهی است
که من
چنین دوست می دارمت
و نمی دانم
تو کیستی
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
مرد

 
+18 ﻭﻟﯽ ﭘﺮ ﻣﻌﻨﯽ

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﻫﻨﻮﺯ ﺟﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
به عشق پدرای دلسوز

..به نام پدر... / به زبان دخترانی که
از ارتفاع قاب عکس پدر، باران می گیرند....

جان تمام نازهای نکشیده ام، به لب می رسد و
دل می گیرد
در گیر و دار بغض های دخترانه ام که
حالا با جای خالی کسی روی هم ریخته که
سایه اش را بالای سرم،
همیشه به رخ آرزوهای محالم می کشید..

تو نیستی، بی آنکه حواست باشد
این آغوش ها اعتبار کافی
برای سانسور بغض های خفه شده گلویم را ندارند..
که نعش خستگی هایم جز بازوان تو
با هیچ کس حرف مشترک نداشت..// نخواهد داشت

نه تو از یاد نمی روی
نه این جای خالی ات، که زوق زوق می کند
زیر پوست بی کسی هایم.. و
نه هیچ چیز دیگر
نمی تواند نبود تو را به من ثابت کند
حتی حسرت کشیدن های اطلسی های کنار پنجره
که در آرزوی عوض شدن خاک گلدان،
چشم به راه تو.... خشک شدند..


گاهی به خواب هایم سری بزن..
باور کن
این بغض ها که از سو تفاهم های نبودن تو
در دلم رزرو شده اند..، به جای خاک خوردن از سر نشکستن
آغوش پدری را می خواهند.. که
سلام روزهای خوب را همیشه به من می رساند


حمید رضا هندی
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
زن

andishmand
 

ای‌ که‌ می‌پرسی‌ نشان‌ عشق‌ چیست‌
عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست‌

عشق یعنی مهر بی‌چون و چرا
عشق یعنی کوشش بی‌ادعا

عشق یعنی عاشق بی‌زحمتی
عشق یعنی بوسه بی‌شهوتی


عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمه‌ای جاری شده

یک شقایق در میان دشت خار
باور امکان با یک گل بهار

عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی

عشق یعنی این که انگوری کنی
عشق یعنی این که زنبوری کنی

عشق یعنی مهربانی در عمل
خلق کیفیت به کندوی عسل

عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش


عشق یعنی یک نگاه آشنا
دیدن افتادگان زیر پا

عشق یعنی تنگ بی ماهی شده
عشق یعنی ، ماهی راهی شده

عشق یعنی مرغ‌های خوش نفس
بردن آنها به بیرون از قفس

عشق یعنی جنگل دور از تبر
دوری سرسبزی از خوف و خطر

عشق یعنی از بدی ها اجتناب
بردن پروانه از لای کتاب

در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر

ای توانا ، ناتوان عشق باش
پهلوانا ، پهلوان عشق باش

عشق یعنی تشنه‌ای خود نیز اگر
واگذاری آب را بر تشنه تر

عشق یعنی ساقی کوثر شدن
بی پر و بی پیکر و بی سر شدن
نیمه شب سرمست از جام سروش

در به در انبان خرما روی دوش
عشق یعنی مشکلی آسان کنی

دردی از درمانده‌ای درمان کنی
عشق یعنی خویشتن را نان کنی

مهربانی را چنین ارزان کنی
عشق یعنی نان ده و از دین مپرس

در مقام بخشش از آیین مپرس
هرکسی او را خدایش جان دهد

آدمی باید که او را نان دهد
عشق یعنی عارف بی خرقه ای

عشق یعنی بنده ی بی فرقه ای
عشق یعنی آنچنان در نیستی
تا که معشوقت نداند کیستی

عشق یعنی جسم روحانی شده
قلب خورشیدی نورانی شده

عشق یعنی ذهن زیباآفرین
آسمانی کردن روی زمین

هر که با عشق آشنا شد مست شد
وارد یک راه بی بن بست شد

هرکجا عشق آید و ساکن شود
هرچه ناممکن بود ممکن شود

درجهان هر کارخوب و ماندنی است
رد پای عشق در او دیدنی است

سالک آری عشق رمزی در دل است
شرح و وصف عشق کاری مشکل است

عشق یعنی شور هستی در کلام
عشق یعنی شعر، مستی؛ والسلام
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
قدم می زد درون رویاهایش ، دردو دل می کرد با آرزوهایش ، صحبت می کرد با همزبانش. ساده بود و بی ریا ، خسته از یک فریاد بی صدا!
دوست داشت در یک جا گم شود، جایی که درآن مهر و محبت حس شود.
لابه لای دفتر خاطره هاش ، خاطره ای بود که نمی خواست پرپر شود ، سوخته شود ، واز بین رود . خاطره اش راز بود که نمی خواست فاش شود ، یا از آن دفتر سیاه پاک شود. هم صدایی نداشت تا بگوید فریادش را! بگوید راز دلش را!
همزبانش تنهایی بود ، در نگاهش بارانی بود ، در دلش چه غوغایی بود.
بی بهار به سر می کرد ، با زمستان سفر می کرد. شبها دلهره داشت روزها قهقه داشت. در دلش راز و نیاز بر لبان نسخه ای بود. نسخه ای که نامش غصه بود.
غم با او همسفر شد آرزوهایش همه دربه در شد. عشق را سراسیمه در قلب گرفت.
با عشق همسفر بود ، بی عشق مثل جاده پر خطر بود.
روزها باعشق هم سخن بود ،شبها در آغوش عشق گرم گرم بود.
مدتی گذشت...
در دلش رازی پنهان بود،راز گل و آتش بود. رازش را می خواست فاش کند ، آرزوهایش را سحرخیز کند. یک سخن بر زبان آورد ، هر دو آرزویش بر باد آورد.
در نگاه عشقش بارانی شد، قلبش از عشق خالی شد.

عشقش با کس دیگر همسفر شد ، چون عشق تنهایی سرد سرد شد.
می خواست با عشقها زندگی کند ، می خواست دو رنگ باشد و تحسینش کند.
اما سرنوشت اینچنین نخواست هر دوعشق را از او می خواست ، بعد از آن هیچ کس با او هم سخن نشد ، هیچ عشقی با او همدل و هم صحبت نشد!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
از بهار پرسیدم عشق یعنی چه؟گفت تازه شکفته ام نمیدانم
از تابستان پرسیدم عشق یعنی چه؟گفت در گرمای وجودش غرقم نمیدانم
از پاییز پرسیدم عشق یعنی چه؟ گفت در هزار رنگ آن باخته ام نمیدانم
از زمستان پرسیدم عشق یعنی چه؟ گفت سرد است و بی رنگ!

***********************************

اگر می دانستم نگاهت زبان نگاهم را نمیفهمد هیچ گاه نگاهت نگاهت نمیکردم.
اگر می دانستم روزی تو را از دست می دهم،هیچ گاه به دستت نمی آوردم.
اگر می دانستم جدایی به این حد تلخ است،هیچ گاه دل به تو نمی بستم.
اگر می دانستم جدایی برای عشق است، هیچ گاه عاشق نمی شدم.
اگر می دانستم سرانجام عاشقی چنین است هیچ گاه آغاز نمیکردم.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
به شبی موقع خواب...
عشق آمد و خوابم بگرفت...
گفتم تو که هستی...!تو ای همره شبهای دلم...
بندی که تو داری همه باز...اما همه در بند تو اند...!!
پاسخم داد و خندید و برفت!
گفت:عشق لبخندیست بر هر گونه ای...
خنده ها با گریه ها بس دیدنیست...
این هنرمندیست در اوج هنر!
گریه ات را زیر لبخندت کنی ای بی هنر!
صورت عاشق همیشه نیش خندی دیدنیست
زیر جلدش با تمام گریه ها بس گشتنی ست
عشق یعنی چون گلی در قلب تو...
عطر آن می پیچد از لبخند پر سودای تو...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
تو از خورشید پرسیدی، چرا
بی‌منت و با مهر می‌تابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعله‌های شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شب‌تابی سخن گفتی
از او پرسیده‌ای راز هدایت، در شبی تاریک؟

تو آیا، یاکریمی دیده‌ای در آشیان، بی‌عشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیده‌ای، رخ از نگاه عاشقان نیمه‌شب‌ها بربتاباند؟
تو آیا دیده‌ای برگی برنجد از حضور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش، پنهان کند، از ساحت باغی؟

تو آیا خوانده‌ای با بلبلان، آواز آزادی؟


تو آیا هیچ می‌دانی،
اگر عاشق نباشی، مرده‌ای در خویش؟
نمی‌دانی که گاهی، شانه‌ای، دستی، کلامی را نمی‌یابی
ولیکن سینه‌ات لبریز از عشق است...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 18 از 25:  « پیشین  1  ...  17  18  19  ...  24  25  پسین » 
شعر و ادبیات

Love / Eshgh | نام من عشق است، آيا می شناسيدم؟ - گمنام

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA