ارسالها: 24568
#221
Posted: 1 Feb 2014 21:00
راستی اگر عشق نبود، به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟!
کدامین لحظه نایاب را اندیشه می کردیم؟!
و چگونه عبور لحظه های تلخ را تاب می آوردیم؟!
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم، اگر عشق نبود!!!
اگر کینه نبود، قلب ها تمام حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند!!!
من با دستانی که زخم خورده توست، گیسوان تو را نوازش می کردم
و تو سنگی را که من به شیشه ات زده بودم، به یادگار نگه می داشتی!!!
و ما پیمانه هایمان را درشب های مهتابی به سلامتی دشمنانمان می نوشیدیم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 2910
#222
Posted: 7 Feb 2014 13:26
باز یک غزل حکایت کسی که عاشق است
باز ما و کشف خلوت کسی که عاشق است
در سکوت چشم دوختن به جاده های دور
باز انتظار عادت کسی که عاشق است
دستهای التماس ما گشوده پس کجاست؟
دستهای با محبّت کسی که عاشق است
باز هم سخن بگو سخن بگو شنیدنی ست
از زبان تو حکایت کسی که عاشق است
من اگر بخواهمت نخواهمت تو خوب باش
مثل حسن بی نهایت کسی که عاشق است
بغض های شب همیشه سهم نا امید هاست
خنده های صبح قسمت کسی که عاشق است
شاخه ها خدا کند به دست باد نشکند
عشق یعنی استقامت کسی که عاشق است
منتظر نایستید٬نوبت شما که نیست
نوبت من است٬نوبت کسی که عاشق است
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
ارسالها: 24568
#223
Posted: 10 Feb 2014 21:28
عشق ایرانی
نرسیدن است
نبودن است
سر به بیابان زدن و
نی زدن است
یار را شمع محفل دیگران دیدن و
سر بر شانه ی ساقی سوختن است
فرانسوی
ایتالیایی
حتی شده هندی
...
سیاه سفید عاشقم باش!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#224
Posted: 20 Feb 2014 18:37
آن نه عشق است که بتوان بر غمخوارش بُرد
یا توان طبلزنان بر سر بازارش بُرد
عشق میخواهم از آنسان که رهایی باشد
هم از آن عشق که منصور، سر دارش بُرد
عاشقی باش که گویند به دریا زد و رفت
نه که گویند خسی بود که جوبارش بُرد
عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ
که به عمری نتوان دست در آثارش بُرد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#225
Posted: 2 Apr 2014 18:13
عشق یعنی راه رفتن زیر باران
عشق یعنی من می روم تو بمان
عشق یعنی آن روز وصال
عشق یعنی بوسه ها در طوله سال
عشق یعنی پای معشوق سوختن
عشق یعنی چشم را به در دوختن
عشق یعنی جان می دهم در راه تو
عشق یعنی دستانه من دستانه تو
عشق یعنی مریمم دوستت دارم تورو
عشق یعنی می برم تا اوج تورو
عشق یعنی حرف من در نیمه شب
عشق یعنی اسم تو واسم میاره تب
عشق یعنی انقباض و انبساط
عشق یعنی درده من درده کتاب
عشق یعنی زندگیم وصله به توست
عشق یعنی قلب من در دست توست
عشق یعنی عشقه من زیبای من
عشق یعنی عزیزم دوستت دارم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#226
Posted: 7 Apr 2014 22:28
عشق یعنی مَجمری اندر درون
عشق یعنی دیده های نیلگون
عشق یعنی ناله های مرغ زار
عشق یعنی زخمه بر سیم سه تار
عشق یعنی یک تما شا ، صد نوید
عشق یعنی یک لطافت ، صد امید
عشق یعنی عشوه های نسترن
عشق یعنی مانده در رنج و محن
عشق یعنی وامقِ مجنون شده
عشق یعنی دیده جیحون شده
عشق یعنی ناگهان دلدادگی
عشق یعنی از هوس بیگانگی
عشق یعنی آسمان و آسمان
عشق یعنی همچو من آواز خوان
عشق یعنی قدرت یک جام می
عشق یعنی معنی آوای نی
عشق یعنی خنده ها باچشم تر
عشق یعنی جستجوی دربه در
عشق یعنی سینه های چاک چاک
عشق یعنی آتش اندر زیر خاک
عشق یعنی شعر من با سوز و آه
عشق یعنی منجلاب یک نگاه
عشق یعنی ماهیِ دریا شدن
عشق یعنی سرخوش و شیدا شدن
عشق یعنی سادگی ،خوش باوری
عشق یعنی در جهان نام آوری
عشق یعنی منتهای یک سجود
عشق یعنی آنچه آرامم رُبود
عشق یعنی دستها سوی خدا
عشق یعنی نیمه شب ها ربنا
عشق یعنی از ریا بگسستگی
عشق یعنی با خدا پیوستگی
عشق یعنی خواستن از عمق دل
عشق یعنی قدرت این آب و گِل
عشق یعنی همچو«فاضل»بیقرار
عشق یعنی لحظه های انتظار
عشق یعنی آرزوی نازنین
عشق یعنی نقش غم اندر جبین
عشق یعنی در نهایت سوز وساز
عشق یعنی سر فراز ودر فراز
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#227
Posted: 8 Apr 2014 20:17
عشق را پرسیدمش من بارها
چیستی اندیشه یا افکارها
عشق را جویا شدم تو چیستی
گفت دردی در درون در قلبها
عشق را گفتم تو را با کیستی
گفت با هم با وفا هم بی وفا
عشق را گفتم وفا را چون بود
گفت من در انتظارت سالها
عشق را گفتم که درمانم تویی
گفت بنمودم مداوا بارها
عشق را گفتم که پنهان در چه ای
گفت در گرمای دست واله ها
عشق را گفتم که من خواهم تو را
گفت پنهانم درونت بی وفا
عشق را گفتم دلم بگرفته است
گفت بگشایم دلت را در خفا
عشق را گفتم که لرزانم ز تو
گفت لرزت را کنم من چاره ها
عشق را گفتم سراپا حس شدم
گفت این عشق است آری مرحبا...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#229
Posted: 11 Apr 2014 23:28
عشق، محصول ترس از تنها ماندن نیست ...
عشق، فرزند اضطراب نیست ...
عشق، آویختن بارانی به نخستین میخی که دستمان به آن می رسد نیست...
عشق، یک توهم بازیگوشانهء تن گرایانه نیست
عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است
عشق گوش کردن نیست بلکه درک کردن است
عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است
عشق جا زدن وکنار کشیدن نیست
بلکه صبر کردن و ادامه دادن است....
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#230
Posted: 4 May 2014 21:00
عشق زیباست اما غم دارد
عشق زیباست اما دل را می سوزاند
عشق زیباست اما نفسهای خسته ، دیگر تاب تحمل غمش را ندارد
عشق زیباست اما دیوانگی هم عالمی دارد
عشق تار و پود شکسته قلب را جلا می دهد
عشق قلب بیقراری را طوفانی می کند
عشق تنها امید قلب یک عاشق است
عشق مقامی بس عظیم و والا دارد
عشق معنای تمام زندگی یک عاشق است
عشق دل را بیقرار می کند و چشم را گریان
چشم هایی که برای عشق ، اشک می ریزند ، بسیار مقدس هستند
عشق صدای تیک تاک قلب عاشق است
قلبی که هر لحظه احساس می کند در حال خاموش شدن است
عشق صدای نبض زندگی است
زندگی و دار و ندار یک عاشق ، در عشقش خلاصه می شود
ای کاش معنای واقعی عشق را درک می کردیم
ای کاش هر لحظه ای با عشق نفس می کشیدیم
ای کاش فاصله ها را با رنگ زیبای عشق ، زیباتر می دیدیم
ای کاش عشقی وجود داشت که هیچگاه از بین نمی رفت
ای کاش تمام عشقهایمان جاودان بود و زیبا
ای کاش زیبایی و پاکی عشق را درک می کردیم
عشق زیباست به زیبایی و پاکی یک نگاه ساده
عشق مقدس است به تقدس یک قلب عاشق و شیدا
عشق تکان دهنده است حتی اگر یک عشق خیالی باشد
حتی اگر سکوتی بس عظیم در آن نهفته باشد
عشق زیباست حتی اگر تنها یادگار از عشق ، حسرت جدایی باشد
عشق دوست داشتنی است حتی اگر زیر بار غم عشق ، شکسته شویم
عشق مقدس است حتی اگر رویایی بیش نباشد
ای کاش می شد حرف یک عاشق را از نگاهش خواند
و صدای قلب بیقرارش را شنید
عشق را دوست دارم حتی اگر عاشق بودنم جرمی بیش نباشد.............
حال به نظر شما عشق یعنی .......؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand