انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 25 از 76:  « پیشین  1  ...  24  25  26  ...  75  76  پسین »

طنز ادبی


مرد

 
راز آنهايي كه بايد دلشان فرمت شود
اي خدا Hard دلم Format نما / از فريب ناكسان راحت نما
جمله ويروسند اين مردان دون / استعيذالله مما يفترون
File عشقت را Copy كن در دلم / Deltree كن شاخه‌هاي باطلم
Jumper روح خلايق Set نما / گامهاشان در رهت ثابت نما
گر ز انفاست دلي Scan شود / از شرور ديو و دد ايمن شود
بهر روي زرد سيمين تن فرست / بهر دلهاي پرآتش Fan فرست
اي خدا File عذابت Run مكن / با ضعيفان هيچ جز احسان مكن
از همان صبحي كه اول گل دميد / بي‌نياز از CAD خدايش آفريد
كارگاه آفرينش CAD نداشت / Ram نبود و Mouse ها هم Pad نداشت
عشق گل، حق در دل بلبل نهاد / بر شقايق داغ چون Lable نهاد
System عشقش مبري از Error / گوهر مهرش به سينه همچو در
عشق نرم‌افزار راه انداز ماست / عشق Password وصال كبرياست
خالي از عشق محبت دل مباد / بي‌صفا چون آي‌سي Intel مباد
بهتر آن باشد سرودن ول كنم / زين تن خاكي همي Dos Shell كنم
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
اي يار به جهنم که مرا دوست نداري ... از عشق تو هرگز نکنم گریه و زاری
اگر روزی بری و یاری بگیری ... الهی تب کنی فرداش بمیری
الهي تو بميري من نميرم ... سر قبرت بيام پارتي بگيرم ...
الهي سرخک و اوريون بگيري ... تب مالت و بلاي جون بگيري ...
الهي از سرت تا پات فلج شه ... کمرت بشکنه دستت سقط شه ...
الهي حصبه و ام اس بگيري ... سر راه بيمارستان بميري ...
الهي کور بشي چشمت نبينه ... بميري گم بشي حقت همينه ...
الهي آسم تايپ a بگيري ... هنوز که زنده اي پس کي مي ميري ...
الهي شوهر ايدزي بگيري ... بفهمي که داري با ايدز مي ميري ...
بدر بردي از اينها جان سالم ... الهي درد بي درمون بگيري ...
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
«پسر برتر از دخترآمد پديد»
پسر جمله را گفت و چيزي نديد
نگو دخترك با يكي دسته بيل
سر آن پسر را شكسته جميل
بگفتا:«جوابت نباشد جز اين
نگويي دگر جمله اي اين چنين
!وگرنه سر و كار تو با من است
كه دختر جماعت به اين دشمن است.»
پسر اندكي هوشياري بيافت
سرش چون انار رسيده شكافت
پسر گفتش:«اي دختر محترم
كه گفته كه من از شما بهترم؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
كه دختر جماعت به كل برتر است
ز جن تا پري از همه سر تر است
پسر سخت بيجا كند،مرگ بيد
كه برتر ز دختر بيايد پديد!»
پس آن ضربه خيلي نشد نابه جا
كه يك مغز معيوب شد جابه جا
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
دوباره شب شد و من بي قرارم
Connectكن،زودبيا،در انتظارم
بيا من آمدم پاي Messenger
شدم محسور آواي Messenger
بيا Hardدلت را ما ببيني
گلي از كنج Home Pageت بچينم
بيا Iconنماي بي نشانم
كه من جز آدرسMailت ندانم
بيا امشب كميOnlineباشيم
و يا تا صبحSun Shineباشيم
بيا اي عشقDot com عزيزم
به پاي تو wها بريزم
بيا اي حاصل Search جهاني
بيا اجرا كن آن File نهاني
بيا درد دل تو را كم دارم امشب
حدودا 100مگي غم دارم امشب
اگر آيي دعايت مينمايم
دعا تا بينهايت مينمايم
اگر آيي دعاي من همين است
و يا نقل بمضمومش چنين است:
مبادا لحظه اي DCشوي يار
مبادا نام مرا پاك سازي
و كاخ آرزو را خاك سازي
بمان تا جاودان اندر دل من
بمان تا حل شود هر مشكل من!
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
لهــــی! به مــــــردان در خانه ات!
به آن زن ذلیلان فـــــرزانــــــه ات!
به آنانکه با امـــــر "روحی فداک"!
نشینند وسبـــــــــــــزی نمایند پاک!
به آنانکه از بیـــــــخ وبن زی ذیند!
شب وروز با امــــــر زن می زیند!
به آنانکه مرعــــــــــوب مادر زنند!
ز اخلاق نیکـــــــــوش دم می زنند!
به آن شیــــــــــــر مردان با پیشبند!
که در ظـــرف شستن به تاب وتبند!
به آنانکه در بچّــــــــــه داری تکند!
یلان عوض کــــــــــــردن پوشکند!
به آنانکه بی امــــــــــــر واذن عیال
نیاید در از جیبشان یک ریــــــــال!
به آنانکه با ذوق وشــــــــــوق تمـام
به مادر زن خود بگویند: مـــام (!)
به آنانکه دارند بــــا افتخـــــــــــــار
نشان ایزو...نه!"زی ذی نه هزار"!
به آنانکه دامـــــــن رفــو می کنند!
ز بعد رفــــــــویش اُتـــو می کنند!
به آنانکه درگیــــر ســــوزن نخند!
گرفتـــــــــــار پخت و پز مطبخند!
به آن قرمــــــــه سبزی پزان قدر!
به آن مادران به ظاهــــــــــر پدر(!)
الهـــــــــی! به آه دل زن ذلیــــــل!
به آن اشک چشمان "ممّد سبیل"(!)
به تنهای مردان که از لنگـــه کفش
چو جیــــــــغ عیالاتشان شد بنفش!
:که مارا بر این عهـــد کن استوار!
از این زن ذلیلی مکن برکنـــــــار!
به زی ذی جماعت نما لطف خاص!
نفرما از این یوغ مــــــارا خلاص!
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
کفش هایم کو
دم در چیزی نیست
لنگه کفش من اینجاها بود
زیر اندیشه این جا کفشی
مادرم شاید دیشب
کفش خندان مرا
برده باشد به اتاق
که کسی پا نچپاند در آن
هیچ جایی اثر از کفشم نیست
نازنین کفش مرا درک کنید
کفش من کفشی بود
کفشستان
که به اندازه انگشتانم معنا داشت
پای غمگین من احساس عجیبی دارد
پشت پای مکن از این غصه ورم خواهد کرد
شصت پایم به شکاف سر کفش عادت داشت...!
نبض جیبم امروز
تندتر می زند از قلب خروسی که در اندوه غروب
کوپن مرغش باطل می شود...
جیب من در غم فقدان هزار و صد و هشتاد و سه چوق
که پی کفش بع کفاش محل خواهد داد
خواب در چشم ترش می شکند
کفش من پاره ترین قسمت این دنیا بود
سیزده سال و. چهل روز مرا در پا بود
یاد باد آنکه نهانش نظری با ما بود
دوستان کفش پریشان مرا کشف کنید
کفش من می فهمید که کجا باید رفت
که کجا باید خندید
کفش من له می شد گاهی
زیر کفش حسن و جعفر و عباس و علی
توی صف های دراز
من در این کله صبح پی کفشم هستم
تا کنم پای در آن
و به جایی بروم
که به آن نانوایی می گ
ویند
شاید آنجا بتوان
نان صبحانه فرزندان را توی صف پیدا کرد
باید الان بروم
اما نه؟؟!!
کفش هایم نیست
کفش هایم کو؟؟؟؟؟؟؟
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
اهل تهرانم
پيشه‌ام شوفريست
گاه‌گاهي مي‌روم جايي
سوي دوري دور دور
آنجايي كه شهر پيداست
پيكاني دارم بهتر از هر ماشين
رفته بودم سر خط
دو سه تايي مسافر بزنم
روزگارم بد نيست
و حقوقم سر ماه
راست در جيب صاحبخانه است
بچه‌ام بي‌تاب است
و شبي در خواب ديد
كه من بنزي دارم مشكي
الگانس
ناگهان از خواب پريد
با نگاهي نگران
گفت به من
پشت صد بار گذشتن تاكسي‌ها
خواهم مرد
پدري دارم بهتر از مادر من
پدرم شوفر بود
آن زمان گاري بود
و باغي پر عطر يونجه
پشت تهران شهري است
كه زميني دارم
كه ندارد آبي
به سراغ من اگر مي‌آييد
نرم و آهسته كلاچ برداريد
كه مبادا ماشين تنهايي من
خطكي بردارد.
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
اي خدا hard دلم format نما / از فريب ناکسان راحت نما
جمله ويروسند مردمان دون / استغيرالله مما يفترون
فايل عشقت را کپي کن در دلم / deltree کن شاخه هاي باطلم
jumper روح خلائق set نما / گام هاشان در رهت ثابت نما
گر ز انفاست دلي scan شود / از شرور ديد و دذ ايمن شود
بهر روي زرد سيمين تن فرست / بهر دم‌هاي پر آستر fan فرست
اي خدا file عذابت run مکن / با ضعيفان هيچ جز احسان مکن
از همان صبحي که اول گل دميد / بي نياز از cod خدايش آفريد
کارگاه آفرينش cod نداشت / ram نبود و mouse آن همpad نداشت
عشق گل حق در دل بلبل نهاد / بر شقايق داغ چون lable نهاد
system عشقش بري از هرerror / گوهر مهرش در سينه همچو دُر
عشق نرم افزار راه انداز ماست / عشق password و وصال کبرياست
خالي از عشق و محبت دل مباد / بي صفا چون عاصي intel مباد
بهتر آن باشد سرودن ول کنم / زين تن خاکي دَمي dos shell کنم
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
خري آمد به سوي مادر خويش / که اي مادر چرا رنجم دهي بيش
برو امشب برايم خواستگاري / اگر تو کره‌ات را دوست داري
خر مادر بگفتا، کره خرجان / من تو را دوست دارم بهتر از جان
ميان اين همه خرهاي خوشگل / يکي را رد بزن، اين نيست مشکل
خرک از شادماني گريه سر داد / به روياهاي خود بال و پري داد
خرک گفتا به مادر، اي عزيزم / خر همسايه را يک روز بديدم
به من چشمک زد و از جا پريدم / مثال آهويي در دشت بيدم
از آن پس عاشق و ديوونه گشتم / همانند خري مستانه گشتم
بگفتا مادرم، اي کره خر جان / روم امشب به سوي دختر خان
دويدمو، پريدمو، گوزيدم / يه هو خود را کنار خان ديدم
خر خان گفت با من اي پسرجان / گران باشد مهر دختر خان
دو پالن، دو جالون، دو من جو / دو من يونجه و هزار هکتار طويله (اين بيت قافيه نداره)
همانا گفت خرگل، اي پدرجان / مينداز سنگ سنگين اي عزيز جان
همي عشق است و مهر است و محبت / شود جايگاه پول و ثروت
خلاصه خر خان با مشقت / شد و راضي از اين پيوند و وصلت
خلاصه خرک بزرگان را خبر کرد / درون آينه خود را نظر کرد
کمي روغن بزد او موي خود را / به سلماني رفت و کوتاه کرد روي خود را
فرستادند خرگل را به خر واش / بزدند پشم و پت، هر چه که او داشت
اميد است داستان اين خرخان / شود سر مشق، زه کار جوانان
ببر لذت ز دوران جواني / طرف را خر کن تا ميتواني
مباش دنبال ايشان هيچ زماني / که پر رو ميشوند، تنها ميماني
برو بيرون تو با خرهاي زيبا / بکن خود را براشان کلوپاترا
نذار ريش، چو بزهاي غربي / که گويند تو بزي، نه خر شرقي
مبادا خر شوي از دست آنان / سوارت مي شوند چون ساره‌بانان
ببند با وي، خالي تا ميتواني / که باور ميکنند خرهاي فاني
بکن دعوت ايشان را به خانه / بگير لب، از وي، بس عاشقانه
چون که لب گيري ز وي مثل يه زالو / شود سرخ و خجل همچون يه هولو
بگو عريان شود ايشان به خانه / بکن وي را همچون تازيانه
بکش نايلوني (کاندوم) به سر آلتت / نباشد که اين بار دفعه آخرت
خلاصه بشنو از من يک نصيحت / بکن آويزه گوشت چو عادت
مبادا خر شوي، و زن بگيري / که تو اين قلاده به گردن بگيري
اگر خواستي که زن بگيري يه وقتي / بدان زين پس که تو يه تيره بختي
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را / به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را
اگر آن دخت زيباروي بدست آرد دل مارا / به جون مادرم! بخشم سرو دستو۲ پاها را
اگر آن بچه‌ي مجنون بدست آرد tellمارا / به جون مادرم! بخشم به يوسف ها زليخارا!
اگر آن دختر مشعوف بداند دردودل ما را / به جون عبدلي کوبم! سر هر خاليبندها را!
اگر آن دختره اينک بدارد دوستي ما را / به جون مادرم گويم! تموم راست ودروغها را!
اگر آن دختره اينک شبي درخواب من آيد / که عشق از پرده‌ي عصمت برون آرد زليخا را!
اگر آن دختره اينک بخواهد مال من باشد / که کس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را!
اگر آن دختره اينک ز عشق نا تمام گويد / به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي زيبا را!‌
معني اشعار:
بيت اول: يه ترکي ميره شيراز دل يه بنده خدائي رو ميبره!
بيت دوم:‌ اگه يه دختر خوشگل کفم رو ببره! سر و دست و پاهام رو براش ميدم!
بيت سوم: اگه به اون دختره بتونم شماره تلفن بدم، به جون مادرم (نمادي از واقعيت)‌ از کيسه‌ي خليفه يوسف رو به زليخا ميبخشم!
بيت چهارم: ‌اگه دختره به من زنگ بزنه و بخواد به حرفام گوش بده اصلا براش خالي نميبندم! (آره جون عمه‌ام!‌)‌
بيت پنجم:‌ اگه مخش رو زدم‌!‌ و ديدم حيفه از دستش بدم!‌ بهش بعدا راست و دروغها رو تعريف ميکنم!
بيت ششم:‌ اگه يه شب خواب دختره رو ديدم ، معلوم نيست توي خواب چه اتفاقي ميوفته!
بيت هفتم: ما آخرش هم سر در نياورديم که اين دخترا وقتي ميخوان ديگه مالما باشند چرا يه دفعه غيبشون ميزنه‌! و اين واسه من شده يه معما!
بيت هشتم: اگه قرار بر عاشقي باشه چه احتياجي به رژلب و ريمل و سايه و اين چيزاس! (باز هم مثل هميشه، ‌آره جون عمه‌ام!)
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
صفحه  صفحه 25 از 76:  « پیشین  1  ...  24  25  26  ...  75  76  پسین » 
شعر و ادبیات

طنز ادبی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA