انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 40 از 76:  « پیشین  1  ...  39  40  41  ...  75  76  پسین »

طنز ادبی


مرد

 
مزاحم/ غلامرضا روحانی
از بس‌که به هر گوشة دنیاست مزاحم
هرجا که نهى پاى، همان‌جاست مزاحم
در قلة قاف ار بکنى جاى چو عنقا
دور از سر خر نیست که عنقاست مزاحم
گر موسم گرما بزنى چرت پس از ظهر
چرت تو شود پاره چو صدهاست مزاحم
گه کاسه و بشقابى و گاه آى کت و شلوار
گاهى نمکى، گه گل مولاست مزاحمشب از پشه در زحمت و از دست مگس روز
این هردو بلا موسم گرماست مزاحم
زنگ تلفن نیمه‌شب از خواب پراند
اینجاست که هر بى‏سر و بى‏پاست مزاحم
هر بى‏پدرى از پى آزار زند در
هر دربدرى پشت در ماست مزاحم
دوز و کلک نوکر و کلفت همه آزار
فحش و کتک خانم و آقاست مزاحم
آن خانه که همسایه بنا مى‏کند، اکنون
بیغولة غول است و سراپاست مزاحم
چون ریختن آجر او در وسط روز
تیرآهن او در دل شب‌هاست مزاحم
یا تق‌تق بى‏موقع آهنگر و نجار
یا چهچه پى‌در‌پى بناست مزاحم
جا دارد اگر دوست مزاحم شود، اما
دشمن دهدم زحمت و بی‌جاست مزاحم
امروز به موجر چه دهى وعدة فردا؟
کامروز مزاحم شد و فرداست مزاحم
بسیار مزاحم نه به دنیاست که زین‌پیش
آماده براى تو به عقباست مزاحم
در قبر تو آیند نکیرین و ببینى
بالاى سرت آمده یک‌راست مزاحم
روزى ببرى گر ز ثرى ره به ثریا
بینى ز ثرى تا به ثریاست مزاحم
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
زن

 
وصلت ما از ازل یک وصلت ناجور بود
من که خود راضی به این وصلت نبودم زور بود

درس و دانشگاه بالکل بی بخارم کرده بود
بسکه بودم سر بزیر و در غذا کافور بود

رخت دامادی پدر با زور کرد اندر تنم
گفت باید زن بگیری وَ خود این دستور بود

چندباری خواستگاری رفته بودم بد نیود
میوه می خوردیم و کلاً سور و ساتم جور بود

این یکی گیسو کمند و وان یکی بینی بلند!
این یکی چشم آبی و آن دیگری مو بور بود

سومی هم دو برادر داشت هر جفتش خفن
اولی خر فهم بود و دومی خر زور بود

خانواده گرچه یک اصل مهم در زندگی است
انتخاب اولم ناجور و باباش مرده شور بود

تیکه‌ای بود دیدنی، هم صورت وهم سیرتش
مشکلش در آن هزاران سکه ، از مهر خانم مزبور بود

با خودم گفتم که کی داده...گرفته، بی خیال
حیف از شانس بدم کو، دامادشان مأمور بود

این غزل را توی زندان من سرودم یک نفس
شاهدم ناصر سه کلّه با کَرم وافور بود

زن عذاب است و همه‌اش درد و بلا، با این وجود
می گرفتم یک زن دیگر اگر مقدور بود
     
  
زن

 
:حافظ
یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
*بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند

خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم


من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

چو یار بر سر صلح است و عذر می‌طلبد
توان گذشت ز جور رقیب در همه حال

رقیبم سرزنش‌ها کرد کز این باب رخ برتاب
چه افتاد این سر ما را که خاک در نمی‌ارزد


بکش جفای رقیبان مدام و جور حسود
که سهل باشد اگر یار مهربان داری


گر دوست واقفست که بر من چه می‌رود
باک از جفای دشمن و جور رقیب نیست

صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل خاری هست

رقیب کیست که در ماجرای خلوت ما
فرشته ره نبرد تا به اهرمن چه رسد

دانی چه جفا می‌رود از دست رقیبت
حیفست که طوطی و زغن هم قفسانند

زلف در دست صبا گوش بفرمان رقیب
اینچنین با همه در ساخته ای یعنی چه


در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یارب مباد آنکه گدا معتبر شود

روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد

رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد
     
  
مرد

 
شنیدم در زمان خسرو پرویز
گرفتند آدمی را توی تبریز
به جرم نقض قانون اساسی
و بعض گفتمان های سیاسی
ولی آن مرد دور اندیش، از پیش
قراری را نهاده با زن خویش
که از زندان اگر آمد زمانی
به نام من پیامی یا نشانی
اگر خودکار آبی بود متنشبدان باشد درست و بی غل و غش
اگر با رنگ قرمز بود خودکار
بدان باشد تمام از روی اجبار
تمامش از فشار بازجویی ست
سراپایش دروغ و یاوه گویی ست
گذشت و روزی آمد نامه از مرد
گرفت آن نامه را بانوی پر درد
گشود و دید با هالو مآبی
نوشته شوهرش با خط آبی:
عزیزم، عشق من ، حالت چطور است؟
بگو بی بنده احوالت چطور است؟
اگر از ما بپرسی، خوب بشنو
ملالی نیست غیر از دوری تو
من این جا راحتم، کیفور کیفور
بساط عیش و عشرت جور وا جور
در این جا سینما و باشگاه است
غذا، آجیل، میوه رو به راه است
کتک با چوب یا شلاق و باطوم
تماما شایعاتی هست موهوم
هر آن کس گوید این جا چوب دار است
بدان این هم دروغی شاخدار است
در این جا استرس جایی ندارد
درفش و داغ معنایی ندارد
کجا تفتیش های اعتقادی ست؟
کجا سلول های انفرادی ست؟
همه این جا رفیق و دوست هستیم
چو گردو داخل یک پوست هستیم
در این جا بازجو اصلا نداریم
شکنجه ، اعتراف، عمرا نداریم
به جای آن اتاق فکر داریم
روش های بدیع و بکر داریم
عزیزم، حال من خوب است این جا
گذشت عمر، مطلوب است این جا
کسی را هیچ کاری با کسی نیست
نشانی از غم و دلواپسی نیست
همه چیزش تمامن بیست این جا
فقط خود کار قرمز نیست این جا
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
مگه من ازت چی خواستم؟؟
مگه من ازت چی خواستم
جز یه ویلا تو لواسون
یه بی ام و سیاه رنگ
یه آپارتمان تو شمرون
بیست و هفت هزارتا سکه
یه زمین اول جردن
که تو در نهایت عشق
بزنی قباله ی من
مگه من ازت چی خواستماین که مادرت نباشه
نمی خوام که با حضورش
زندگیم از هم بپاشه
ولی خوب مصلحت اینه
مادرم پیشم بمونه
هرچی باشه نازنینم
مامانم از خودمونه
این توقعی زیاده
که تو ظرفارو بشوری؟
واسه رفع خستگیمون
چایی دم کنی تو قوری؟
هرچی من می گم بگی چشم
مثل یک آدم عاقل
تو خودت گفتی که هستی
یه شریک خوب و همدل
پس چرا جا زدی می ری
چرا از من دیگه سیری
نمی دونی که با رفتن
من و از خودم می گیری
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
شکر ایزد فن آوری داریم
صنعت ذره پروری داریم
از کرامات تیم ملی مان
افتخارات کشوری داریم
با " نود" حال می کنیم فقط
بس که ایراد داوری داریم
وزنه برداری است ورزش ما
چون فقط نان بربری داریم
می توانیم صادرات کنیم
بس که جوک های آذری داریم
برف و باران نیامده به درک
ما که باران کوثری داریم !
گشت ارشاد اگر افاقه نکرد
صد و ده تا کلانتری داریم
خواهران از چه زود می رنجید
ما که قصد برادری داریم
ما برای ثبات اصل حجاب
خط تولید روسری داریم
چاقی اصلا اهمیت دارد
ما که ژل های لاغری داریم؟
ما در ایام سال هفده بار
آزمون سراسری داریم
این طرف روزنامه های زیاد
آن طرف دادگستری داریم
جای شعر درست و درمان هم
تا بخواهی دری وری داریم !
چند تا شعبه بانک و دانشگاه
بین مریخ و مشتری داریم
به حقوق بشر نیازی هست
ما که اصل برابری داریم ؟
حرف هامان طلاست سی سال است
قصد احداث زرگری داریم
اجنبی هیچکاک اگر دارد
ما جواد شمقدری داریم
خنده اصلا به ما نیامده است
بس که مداح و منبری داریم
تا بدانند به بهانه ی طنز
از همه قصد دلبری داریم
هم کمال تشکر از دولت
هم وزیر ترابری داریم
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه
هر دو جانسوزند، اما این کجا و آن کجا
تیغ جلادان کجست و ابروی دلدار کج
هر دو خون ریزند، اما این کجا و آن کجا
دختری در زیر یار و پیرمردی زیر بار
هر دو نا لانند، اما این کجا و آن کجا
مرده ای در حال غسل و دلبری در توی حوض
هر دو عریانند، اما این کجا و آن کجا
چکمه پای مهین و چکمه شمر لعینهر دو پاپوشند، اما این کجا و آن کجا
شکر مازندران و شکر هندوستان
هر دو شیرینند، اما این کجا و آن کجا
شعر حافظ شعر و شعر ماست شعر
هر دو تا شعرند، اما این کجا و آن کجا
مردم دریا کنار و مردم دروازه غار
هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
پیش چشم مردم مستضعف ما بنز و ژیان
هر دو ماشینند، اما این کجا و آن کجا
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
زن

 
بزرگی كه در ثروت، قارون زمان خود بود، اجل فرا رسید و امید زندگانی قطع كرد. جگر‌گوشگان خود را حاضر كرد. گفت: ای فرزندان، روزگاری دراز در كسب مال، زحمت‌های سفر و حضر كشیده‌ام و حلق خود را به سرپنجه گرسنگی فشرده‌ام، هرگز از محافظت آن غافل مباشید و به هیچ وجه دست خرج بدان نزنید.اگر كسی با شما سخن گوید كه پدر شما را در خواب دیدم قلیه حلوا می‌خواهد، هرگز به مكر آن فریب نخورید كه آن من نگفته باشم و مرده چیزی نخورد.اگر من خود نیز به خواب شما بیایم و همین التماس كنم، بدان توجه نباید كرد كه آن را خواب و خیال و رویا خوانند. چه بسا كه آن را شیطا به شما نشان داده باشد، من آنچه در زندگی نخورده باشم در مردگی تمنا نكنم. این بگفت و جان به خزانه مالك دوزخ سپرد.
==================
بزرگی در معامله‌ای كه با دیگری داشت، برای مبلغی كم، چانه‌زنی از حد درگذرانید. او را منع كردند كه این مقدار ناچیز بدین چانه‌زنی نمی‌ارزد. گفت: چرا من مقداری از مال خود ترك كنم كه مرا یك روز و یك هفته و یك ماه و یك سال و همه عمر بس باشد؟ گفتند: چگونه؟ گفت: اگر به نمك دهم، یك روز بس باشد، اگر به حمام روم، یك هفته، اگر به حجامت دهم، یك ماه، اگر به جاروب دهم‌، یك سال، اگر به میخی دهم و در دیوار زنم، همه عمر بس باشد. پس نعمتی كه چندین مصلحت من بدان منوط باشد، چرا بگذارم با كوتاهی از دست من برود؟!
==================
از بزرگان عصر، یكی با غلام خود گفت كه از مال خود، پاره‌ای گوشت بستان و از آن طعامی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. غلام شاد شد. بریانی ساخت و پیش او آورد. خواجه خورد و گوشت به غلام سپرد. دیگر روز گفت: بدان گوشت، آبگوشتی زعفرانی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. غلام فرمان برد.خواجه زهر مار كرد و گوشت به غلام سپرد. روز دیگر گوشت مضمحل بود و از كار افتاده، گفت: این گوشت بفروش و مقداری روغن بستان و از آن طعامی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. گفت: ای خواجه، تو را به‌خدا بگذار من همچنان غلام تو باشم، اگر خیری در خاطر مبارك می‌گذرد، به نیت خدا این گوشت پاره را آزاد كن!
=============
شیطان را پرسیدند كه كدام طایفه را دوست داری؟ گفت: دلالان را. گفتند:‌ چرا؟ گفت: از بهر آن كه من به سخن دروغ از ایشان خرسند بودم، ایشان سوگند دروغ نیز بدان افزودند.

اگر می‌توانستم: عسسان (پاسبانان) شب به مردی مست رسیدند، بگرفتند كه برخیز تا به زندانت بریم. گفت: اگر من به راه توانستمی رفت، به خانه خود رفتمی.

بیا پایین: اعرابی را پیش خلیفه بردند. او را دید بر تخت نشسته، دیگران در زیرایستاده، گفت: السلام‌علیك یا الله. گفت: من الله نیستم. گفت‌: یا جبرئیل. گفت: من جبرئیل نیستم. گفت: الله نیستی، جبرئیل نیستی، پس چرا بر آن بالا رفته تنها نشسته‌ای؟ تو نیز به زیرآی و در میان مردمان بنشین.

تهدید: درویشی به دهی رسید. جمعی كدخدایان را دید آنجا نشسته، گفت: مرا چیزی بدهید و گرنه با این ده همان كنم كه با آن ده دیگر كردم. ایشان بترسیدند، گفتند مبادا كه ساحری یا ولی‌ای باشد كه از او خرابی به ده ما رسد. آنچه خواست بدادند. بعد از آن پرسیدند كه با آن ده چه كردی؟ گفت: آنجا سوالی كردم، چیزی ندادند، به اینجا آمدم، اگر شما نیز چیزی نمی‌دادید به دهی دیگر می رفتم.
=======
وقتی مزید را سگ گزید (گاز گرفت). گفتند: اگر می‌خواهی درد ساكت شود، آن سگ را ترید بخوران. گفت: آن گاه هیچ سگی در جهان نماند، مگر آن كه بیاید و مرا بگزد.
     
  
مرد

 
دماغ!
این عضو حیاتی
اگه مثل کلنگه
مثل لوله تفنگه
با خوشگلیت می‌جنگه
طبیعیه، قشنگه
نگو که این یه درده
دماغ عمل نکرده
اگر که مثل فیلهو یا از این قبیله
روی نوکش زیگیله
غصه نخور، اصیله
هی نرو پشت پرده
دماغ عمل نکرده
یکی می‌گه درازه
خیلی ولنگ و وازه
یکی می‌گه ترازه
غصه نخور که نازه
ببین خدا چه کرده
دماغ عمل نکرده
دماغ نگو جواهر
سوژه‌ی شعر شاعر
طویل فی‌المظاهر
پدیده‌ی معاصر
آهای تخم دو زرده
دماغ عمل نکرده
با اون دماغ همیشه
عکس تو پشت شیشه
تو سینما چی می‌شه
شکستن کلیشه
کاشکی بری رو پرده
دماغ عمل نکرده
کم باباتو کچل کن
یا خودتو مچل کن
کی بت میگه عمل کن
قصیده رو غزل کن
می‌شی له و لورده
دماغ عمل نکرده
چه‌قد دماغ دماغ شد
قافیه‌مون چلاق شد
هی، یکی- چل کلاغ شد
تصنیف کوچه باغ شد
بره که برنگرده
دماغ عمل نکرده!
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
روزی به رهی دخترکی بود ***
چون کبک ِ خرامان قدمی روی چمن
صد جور مکمل به رخش مالیده
از عزت ِ نفس ، سر به سما ساییده
یک مانتو به تن داشت چه گویم از آن
از چهار طرف کوته و تنگ و چسبان
بر روی سرش روسری ای بود ، عجب
طولش به گمانم نرسد نیم وجب !
شلوارک برمودایی هم بر پا داشتآنجا که نباید بشود ، پیدا داشت
آهسته به او گفتمش ای یار عزیز
ای دختر ِ خوب و پاک و محجوب و تمیز
این چیست به تن کرده ای و نیست لباس
آراستگی یه چیز و مد چیز ِ جداس
با عشوه بگفت پاسخم اوبا این حرف
"اصلاح نموده ام ز الگو ، مصرف"
گر نیت صرفه جویی داری ای زن
اصلا نکن این لباس را هم بر تن
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
صفحه  صفحه 40 از 76:  « پیشین  1  ...  39  40  41  ...  75  76  پسین » 
شعر و ادبیات

طنز ادبی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA