ارسالها: 10767
#681
Posted: 23 Sep 2014 14:42
ای عزیز دل ما ، روحانی
ای عزیز دل ما ، روحانی
ای امید دل هر ایرانی
خوب بردی همه آرا را
با همه مردم ما خندانی
راز گویم بر تو دکتر جان
خوب دانم که خودت می دانی
چند چندی گذری اینجا کن
وضع مردم تو نگر پنهانی
نرخ مرغ و لپه را خوب ببین
حال آن کارگر ایرانی
بر سر سفره خالی بنشین
بر یتیمان برو مهمانی
با کشاورز در این بی آبی
کن تو تدبیر در آبادانی
کار و تولید کمی خوابیده
کن تو تدبیر در آبادانی
ای عزیز دل هر ایرانی
ای امید دل ما ، روحانی
چند چندی گذری بر ما کن
تو بیاور بر ما ارزانی
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#682
Posted: 23 Sep 2014 14:43
عابد اهل شکار
این منم من،عابدی پرهیزگار
گاه گاهی هم به دنبال شکار
آب شنگولی نجس باشد ولی
میشود پاکیزه دردست نگار
می کشم من جا نمازخود در آب
تا بگوید آفرین عمامه دار
سست می گردد دو پایم بی جهت
میرود زود از کفم صبرو قرار
چون که می بینم کمی آب وعلف
مثل گاوان میروم دریونجه زار
درمحرّم دیگها برپا کنم
درصفر اهل گناه و زهرمار
الغرض باروزه گیران روزه ام
وقت پارتی میشوم مست وخمار
هرکه ریشم را ببیند کف کند
( با نقاب دین به دنبال قمار)
صیغه های عقد را جاری کنم
کرده ام چندین هلو را اختیار
هرشبی بعد از عبادت میروم
سوی آن زیبا رخانِ کهنه کار
پای منبرمشتری هستم ولی
می کنم از هرچه روحانی فرار
من ربا می گیرم اما بی ریا
تا نباشد کاروبارم خنده دار
میخورم هردم جگر از بی کسی
بارفیقان یا تکی دریا کنار
بعد از آن شرمنده مسجد میروم
تا شوم ازبهر دین خدمتگزار
ذکر میگویم پشیمان میشوم
تا شکار بعد هستم توبه کار
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#683
Posted: 23 Sep 2014 14:44
ای ترافیک
چو دیدم روی ماهت ای ترافیک
بیافتادم به چاهت ای ترافیک
خیابان تا خیابان جان سپردیم
برای آن وجاهت ای ترافیک
گلوهایش برایت گیرکردند
دو سمت شاهراهت ای ترافیک
قوانین زمین وارونه گردید
به آب زیر کاهت ای ترافیک
نه که تنها زمین و آسمان ها
زمان هم شد تباهت ای ترافیک
اُزون را می نمایی پاره پاره
تو با برق نگاهت ای ترافیک
تو آنی که کسی با تو ندارد
کمی حتی شباهت ای ترافیک
اگرچه کل و هم را راه بستند
فضولان سپاهت ای ترافیک
ولی من کوچه ای بنبست بودم
که جنب کارگاهت ای ترافیک
که از تولید ملی زباله
شده ام رو سیاهت ای ترافیک
تو در بن بست من اعجاز کردی
که گفتم یک بداهت ای ترافیک
تمام سال های راه بندان
خدا پشت و پناهت ای ترافیک
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#684
Posted: 24 Sep 2014 21:14
یارانه نامه
کشور رود زدستم،دارم به لب دعا را
شاید گشایشی شد این درد بی دوا را
یارانه را بریدند،نان هم که رفته بالا
از فرط بینوایی دائم خورم هوا را
از قبض آب و گازم،چیزی مپرسی ای دل
این جیب بی مروت،طعنه زند گدا را
بنزین هفتصدی را در باک خر بریزی
راهی نخواهد او رفت،ول کن تو بینوا را
از شدت تورم، چیزی نمانده دیگر
نرخ تمام اجناس اندر رسد سما را
...
...
روغن دگر تمام است،قند و شکر شد آزاد
شیر پگاه تهران،کرده طلا،شَما* را
ارقام بی شمار این قبض های زیبا
گیرند دانه دانه،جان سوا سوا را
کشور شده مچاله!ای ماه چارپاره
تا مایه در خزانه،تغییر ده قضا را
یارانه مثل مهر است،کی داده کی گرفته
در این دو روز دنبا،فکری بکن صفا را!
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#685
Posted: 24 Sep 2014 21:15
شوخي با يك دوست
شعر كودك اومده
نقد محكا را ديده
جيب مادربزرگِ
يه اعتبار آورده
جاي پسته و بادام
يه اعتبار خندان
هفته پيش اومده
گرفته از نويد جان
***
صد بارك ا... محكا
ما هم ميگيم ماشا ا...
***
كوتاه شده فراموش
سپيد به جا نشسته
به شعر خوب نظر كن
اگه نمي شي خسته
شمع و چراغ انجمن
تو اعتبار هفته اي
مهمان كودكانه اي
از پيش ما تو رفته اي
***
صد بارك ا... محكا
همه بگين ماشا ا...
**خواستگار2**
بر در هر خانه رفتم شد پری!
دختر ترشیده صد ساله اش!
وه چه می رقصید آن فنجان چایی
دست در دستش چو رقص باله اش
گوئیا با کاه گل پر کرده بود
صورت پر چین و جوش و چاله اش
بس که می زد گند دختر آن میان
هی عمو می کرد آن را ماله اش
مادرش می خواست شیر مرغ را!!
تا خدا می رفت بابا ناله اش
بهر او باشد هزاران سکه مهر
همچو مهر نازنین و لاله اش
آخرش دمها به پشت و الفرار!
نوبت بعدی رزی یا خاله اش
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#686
Posted: 24 Sep 2014 21:16
عاقبت خواستگار
گفتا زنش به پرویز
ای مرد خفته برخیز
شیلا خریده ماشین
مریم ،کتی ،فرنگیز
برخیز و جنبشی کن
از بانک پرسشی کن
با وام و قرض و قوله
یارا خوش و بشی کن
بهرم بخر پرایدی
یخچال ساید سایدی
لب تاب و تبلتی خوب
وایمکس بهر آیدی
جوری خری که باید
چشمانشان در آید
تا شاخ در میان
آن فرقشان در آید
پرویز زار و بی پول
در بهت درک مجهول
گویی به مور گفتی
آن فیل را بکن کول
گویی که شاخ بالا
بر فرق او درآمد
افتاد بر زمین و
جانش ز تن در آمد
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#687
Posted: 24 Sep 2014 21:21
فصل انتخاب
میرسد فصل شلوغ انتخاب
کیک وساندیس و کمی بوی کباب
بردرودیوارو ماشینهای شهر
نقش خوبان با دوصد رنگ و لعاب
گفتمانها میشود هرجا به پا
آبروها میرود مانند آب
«من بگم ها »میشود اینجا شروع
میزند تاول سوال بی جواب
می کشد بهر رقیبان زیر و رو
آنکه کاندیدا شده بهر ثواب
میزند برسینه اش سنگ فقیر
گرچه دارد مال دنیا بی حساب
ازبرای رأی هر سو میرود
تادرون چاه ،حتی بی طناب
بس که دارد درد نسوان را به دل
بهر همدردی کند کشف حجاب
وعده ها اومیدهد قند و عسل
درکمرها می نهد صد پیچ و تاب
آنقدر نطق و سخن آید به گوش
چشمها در جستجوی رختخواب
روی این امواج بالا میرود
باب زیرآبی نوشته صد کتاب
میکند احساس تکلیف زیاد
میرود ماشین خدمت با شتاب
ای عجب با این همه خدمتگزار
کار ما باشد خراب اندر خراب
خوش به حال ما که فهمیدیم زود
فرق باشد بین رستم با رباب
چشم دل باید ،بصیرت بایدت
تا ببینی مخلصان پشت نقاب
و...
دین و میهن مثل نور اما دریغ
ابر قدرت ،سایه ها بر آفتاب
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#688
Posted: 24 Sep 2014 21:22
گشت ارشاد
به آن نسبت که ما نسبت نداریم
در ارشاد هم بلا نسبت نداریم
از آن گشتی که برگشت کرد مارا
شبی ارشاد محکم ، شرمساریم
خجل از آنهمه اخلاق زیبا
و مانور عظیم اقتداریم
چه از سامانه ی سیار باتوم
چه از گازعزیز اشکباریم
از اینکه زیر پوتین ها نمردیم
فقط شرمنده ی آن پاسداریم
که با منطق به زیر گوشمان زد
و از برهان او قطع التباریم
مگرما خواهر و مادر نداریم
چرا پس عاشق روی نگاریم
و با صدها دلیل منطقی تر
به ما آموخت که عین حماریم
نشست و کرد ما را تا ته اثبات
که تا هفتاد جد بی بند و باریم
و با هشتاد ضربه امر معروف
به زیر دین آن آموزگاریم
خدایا نوبت ما هم بگردان
که روزی را به ارشادش گماریم
ای آنکه نشسته ای بر آن تخت بلند
اما نه کریمی و نه خانی و نه زند
لطف تو به ما نمی رسد شاهنشاه
خیر است اگر از تو نبینیم گزند
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#689
Posted: 24 Sep 2014 21:22
کشک
کشک يعنی زنــدگـی -بی اعتبار-
کشک يعنی اين همه شعر و شعار
کشک يعنی فـکر های مـثل هـم
کشک يعنی حـرف های بیـشمار
تشنگي را چاره تنها چشمه است
کشک يعنی تشنگی در چشمه سار!
کشک يعنی مـهـر تـو در قـلب من
کشک يعنی فکر عشق و فـکر يار
ما که ديروز افــتـخـاری داشـتـيـم،
کشک يعنی بـهـر امـروز افـتـخار!؟
کشک يعنی روز شادی می رسد
کشک يعنی مـــلـتـی در انـتـظار!
جيب من وقتی که دائم خالی است
کشک يـعنی قــيـمـت ارز و دلار
کشک يعنی حرف من در گوش تو
کشک يعنی این همه سال آزگار!
گشنگی هامان پر از یارانه شد
کشک یعنی سیر های بی قرار!
کشک یعنی تا نباشد چیزکی،
کشک یعنی چیزها در احتکار!
سه ، جلوش تا بینهایت صفرها
کشک یعنی بهترین نوع فرار!!!
کشک یعنی راه حل مسئله
کشک یعنی خط کش آموزگار
خنده بر هر درد بی درمان دواست
کشک يعنی خنده های گريه دار
کشک يعنی خنده ی کفاشيان
کشک يعنی کفشِ در رفته زوار
روز ها مـثل هــم و تــکراری اند
کشک يعنی فــصل پايـيـز و بهار
کشک يعنی حرف آبان با شما
کشک يعنی ... در وقت شکار!
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...
ارسالها: 10767
#690
Posted: 24 Sep 2014 21:25
دختری گوشی موبایلی دید
دختری گوشی موبایلی دید
"به دهان گرفت و زود پرید"
روی نیمکت نشست بر گذری
که ازآن می گذشت گْلـپـسری
پسرِ چِش چرانِ دختر باز
رفت تا مخ زدن کند آغاز
گفت به به چه گوشی خفنی
که فتاده به دست یاسمنی
دلبرم،خوشگلم ،چه زیبایی!
"به چه قدی! عجب سر و پایی"
چَک و چشمت سیاه رنگ و قشنگ
"نیست والاتر از سیاهی رنگ"
با کمی ناز و عشوه و خنده
دخترک خَـر بشد(شرمنده..!)
پسرک گفت داف ناز نازی
هستی اهل بلوووتوث بازی
دخترک با افاده های زیاد
گف بـــلــه سپس همی yesداد
گوشی دخترک که لمسی بود
مملو از فایل های شخصی بود!
الغرض اینکه دخترک هک شد
مابقی را چه گویمت که چه شد
دیگر از اشک وآه و ناله چه سود
"طعمه افتاد چون دهان بگشود"
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: آزادی...
آزادی... آزادی... و عابران خسته میپرسند آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی... آزادی قبل از آنقلاب بود...