انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 10 از 75:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  74  75  پسین »

ضرب المثلها


مرد

 
آختاران تاپار یاتان یوخودا گوره ر.
«کسی که جستجو کند پیدا میکند و کسی که بخوابد در خواب میبیند(جوینده یابنده است)».

آخیرده گوله ن،یاخشی گوله ر.
«کسی که آخر میخندد،بهتر میخندد».

آدام هر نه دن قورخسا، باشئنا گله ر.
«انسان از هر چیزی بترسد به سرش میاید».

آدامئن آغزئندان سؤز آلئر.
«از دهان آدم حرف می‌کشد».

آدامئن اون دانا یییجی سی اولسون بیر دانا دیییجی سی اولماسئن.
«آدم ده تا نون خور داشته باشه ولی یه دونه غر زن نه»!

آدی منیم دادی سنین.
«به اسم من ولی لذتش مال دیگران».

آدئن توتدون اوزو گلدی.
«اسمشو آوردی پیداش شد».

آدئن ندی رشید بیرین دئه، بیرین ائشید.
«یکی بگو، یکی بشنو».

آرپا اکه ن بوغدا درمه ز.
«کسی که جو می کارد گندم درو نمی کند».

آزاجئق آشئم ، آغرئماز باشئم.
«به فقر می سازم ، دردسری ندارم».

آز دانئش ناز دانئش.
«کم گوی و گزیده گوی».

آستا دانئش، اوستا دانئش.
«کم گوی و گزیده گوی».

آستا گئده ن یورولماز.
«کسی که آهسته میرود خسته نمیشود».

آسلانین ائر‌کک دیشی سی اولماز.
«شیر نر و ماده ندارد».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
آش دی آشئن ایسپناغی.
«آش اگه آشه مربوط به اسفناجشه».

آشی پیشدی.
«گاوش زائید.مشکلی برایش پیش آمد».

آغاج بار گتیردیکجه باش ایه ر.
«درختی که بارش بیشتر باشد بیشتر خم می‌شود».

آغاجی ایچیندن قورد یئیه‌ر.
«کرم درخت را از درون می‌خورد».

آغانئن مالی چئخاندا نوکرین جانی چئخئر.
«از اموال آقا داره کم میشه جان نوکر داره در میاد(شاه می بخشد شیخعلی خان نمی بخشد)».

آغریمایا‌ن باشا دسمال باغلامازلار.
«به سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند».

آغرییان دیشی چکرلر.
«دندانی را که درد می‌کند باید کشید».

آغئزلاردا ساققئز اولماق.
«دهان به دهان گشتن».

آغئزئنا باخ تیکه کس.
«به اندازه دهانت لقمه بردار(پایت را به اندازه گلیمت دراز کن)».

آغئزئندا مرجیمک ایسلانمئر.
«عدس دردهانش خیس نمی‌شود(درمورد آدمی که سرّ نگهدارنیست)».

آل آپارمئش.
«آل او را برده است(آل=موجودی موهوم و خیالى که به چشم انسان تنها در شب یا زن حامله دیده مىشود)».

آل ایتدن معروف اولماق.
«مثل گاو پیشانی سفید مشهور بودن».

آللاه آدامئن عمروندن گؤتورسون ، قویسون شانسئنئن اوستونه.
«خدا از عمر آدم بردارد ، به شانسش اضافه کند».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
آللاه ایکی قاپازی ، بیر باشا وور ماز.
«خدا دو سرکوفت را به یک سر نمی زند».

آللاه ایلانی تانییب ، آیاغلارئنی قارنئنا سوخوب.
«خدا خر را شناخت و شاخش نداد».

آللاه باغلایان قاپئنی ، هئچ کیم آچامماز.
«دری که خدا ببندد را هیچ کس نمیتواندباز کند».

آللاه بیر قاپئنی باغلاسا ، آیری قاپی آچار.
«خدا اگر دری را به روی بنده اش ببندد ، در دیگر به رویش می گشاید(خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری)».

آللاه داغئنا باخار قار وئره ر.
«خداوند به کوه اش نگاه می کند برفش می دهد(خداوند به هر کسی به اندازه لیاقتش میدهد، خلایق هرچه لایق)».

آللاه دغل بازا پای ورمز.
«خدااز فریب کاران حمایت نمی کند.»

آللاه شنبه نی جهودا قیسمت ائله سین.
«خداوند شنبه را به جهود قسمت کند».

آللاه قارغا ده ییل کی گوز اویا(آللاهئن بارماغی یوخدور ، گؤزووه سوخا).
«خداوند مانند کلاغ نیست که چشم در بیاورد(چوب خدا صدا نداره)».

آللاه قازاناندان آلار وئره‌ر بئجه‌ره‌نه.
«خدا اختیار داره، »
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
آللاها قوربان اولوم کی، یاغی یاغ اوسته وئریب یارمانی یاوان قویوب.
«قربان خداوند بروم که به یکی روغن روی روغن (صد نازو نعمت) داده وبرای یکی هم بلغور خالی».

آلچاقدا دایان که چیخاسان باشا.
«برای رسیدن به قله کوه باید از دامنه شروع کنی».

آلئنمئش تاپئلمئش دی.
«چیزی که خریده شده غنیمت است».

آناسئنا باخ قئزئنی آل،قئراغئنا باخ بئزینی آل.
«در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن».

آنلایان بیر تل ده ن آنلایار(آدام اولانا بیر سوز یئته ر.آنلایانا بیر سؤز بسدیر.آنلایانا ایشاره، آنلامایانا میناره.آنلایانا بیر سؤز بیر کیتابدئر.آنلایانا بیر کلمه سازدئر،آنلامایانا زورنا قاوال آزدئر).
«عاقل را یک اشاره کافیست ».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
الف

اتوروب گمی نین ایچینده،گمی چی نین گو’زون ایور(اتوروب گمی نین ایچینده،گمی چی نه ن ساواشئر).
«هم تو کشتی نشسته هم به ناخدا گیر داده».

ات وئرمه ده ن ، کوفته ایسته مه(ات وئرمه میش ،کوفته الده ائدیلمز).
«تا وقتی گوشت نداده ای کوفته نخواه».

احتیاط ایییدین یاراشئغی دئر(احتیاط عاغلئن شرطی دیر).
«احتیاط زینت جوانمردان است(احتیاط شرط عقل است)».

احمد بی غم دیر.
«آدم بی خیالی است».

ادب بازاردا ساتئلماز.
«ادب در بازار فروخته نمیشود».

اریم اولسون ائرمنی اولسون(اراولسون اکبر اولسون).
«اخلاق و رفتار مهم نیست مهم این است که شوهر و سایه سر باشد».

اششییم اؤلمه یونجا بیتینجه ک ، یونجام سارالما ، توربا تیکینجه ک.
«بزک نمیر بهار میاد ، کمپوزه با خیار میاد».

اششیه گوٍجوٍ چاتمیًر , پالانئ تاپدالاییًر .
«زورش به خر نمی رسد ، پالانش را کتک می زند»!

اشک نه بیلر آرپا باهادی.
«خر که نمی فهمه جو گرونه(خر چه داند قیمت قند و نبات)».

اشید اینانما.
«بشنو و باور مکن».

ال الی یویار ، ال ده دؤنه ر اوزو یویار.
«دست، دست را می‌شوید، دست برمی‌گردد صورت را می‌شوید(همدلی و کمک به دیگران و رفتار متقابل آنها در تمامی زمینه‌ها)».

اله گوتورنده قاوال، گوته سوخاندا زورنا.
« »

الییم اله نیب قلبیریم گویده فئرئلدئر.
«الکم بیخته شده و غربیلم درهوا می‌چرخد(آردم را بیختم الکم را آویختم)».

الینده ن سو داممئر.
«از دستش آب نمیچکد(کنایه از آدم خسیس)».

ان بؤیوک بیجلیک دوزلوکدور.
«بزرگترین زیرکی درستکاری و صداقت است».

اوباشداآغلاماق بوباشدا سئزئلداماقدان یاخشئدئر.
«ناله کردن در ابتدا از گریه کردن در انتها بهتر است(احتیاط اولیه بهتر از پشیمانی و گریه کردن در پایان کار است)».

اوجوزدان باهاسی اولماز.
« همیشه جنس گرانبها مرغوب و باصرفه تر است».

اوجوزلو اتین شورباسی اولماز.
«از گوشت ارزان شوربا نمیشود ».

اود آلتئندان کوز ،آدام آلتئندان سوز(آدامئن آلتئن سوز یاندئرار، قازانئن آلتئن کوز یاندئرار).
«خاکستر زیر آتش ، حرف پشت سر انسان(انسان بواسطه برخی از سخنان دیگران همیشه در زحمت و رنج است همچنان که شعله ور شدن چوب زیر دیگ را می سوزاند)».

اود پارچاسی دی.
«یه پارچه آتیشه».

اوره ییم قئزمئر.
«دلم گرم نمیشه».

اوز گوزونده دیره یی گورمور ، اوزگه نین کینده توکو گورور.
«تیر را در چشم خود نمی‌بیند ولی مو را در چشم دیگری می‌بیند».

اؤزومون قشنگین چاققال یئیر.
«بهترین انگور (باغ) راشغال میخورد ».

اوزونه سیچیر ، منه گوز بره لدیر .
«برای خودش می ریند ، برای من چشم می دراند»!(خودش را خیس میکند,عصبانیتش را سر من خالی می کند.)

اوزو یئخئلان آغلاماز.
«کسی که خودش بیفته گریه نمی کنه (خود کرده را تدبیرنیست)».

اوستورانین قاباغیندا سیچماسان ، دئیرلر گوتو یوخدی.
«کلوخ انداز را پاداش سنگ است.»(عوض عوض داره گله نداره)

اوغرو پیشیک آغاج گورجک قاچار.
«گربه دزده چوب ببینه فرار می‌کنه».

اوغرو دان اوغرویا حلالدی.
«دزد که از دزد بدزده حلاله.»

اؤلسون او یاخشی کی پیسده ن سونرا گه له جک(اؤلسون او پیس کی یئرینه یاخجی سی گه له جک).
«بمیرد آن خوبی که میخواهد بعد از بد بیاید(هیچ بدی نرفت که خوب جاش رو بگیره)».

اول قارداشلئغئنی ثابت ائله سونرا ارث و میراث ایسته.
«اول برادریتو ثابت کن بعد ادعای ارث بکن».

اؤلو دوروب مرده شیری یویور.
«مرده بلند شده داره مرده‌شور رو غسل میده».

اؤلومدن باشقا هر شئیه چاره وار.
«فقط مرگ را چاره نیست».

اؤلمه ز خدیجه، گوره ر نوه نتیجه.
«نمیمیرد خدیجه،میبیند نوه و نتیجه (یعنی هرکس کار بکند خوب و بد نتیجه کارش و یا عمل انجام یا فته اش را خواهد دید و پس از آن دیگران با دیدن نتیجه کار قضاوت خواهند کرد)».

اؤلمه ک اگر اؤلمه کدیر، بونه جان وئرمه کدیر.
«مرگ یک بار شیون هم یک بار».

اؤلن یوخدور قبرینه سئچاسان.
«هنوز خبری نیست که داری برنامه میریزی».

اؤلویه اوز وئرسن ، سیچار کفنین باتیرار.
«به مرده رو بدی می رینه کفنشو کثیف می کنه».

او مراغا باسلئغئدی،ایلده بیر دفعه گلر.
«آن باسلوق مراغه است سالی یکبار میاید».

ایت موتالدان ال‌چکدی موتال ایتدن ال چکمیر.
«سگ از خیک دست برداشت خیک ازسگ دست برنمی‌دارد».

ایت هورر کروان کئچر.
«سگ پارس می‌کند، کاروان میگذرد(سگ لاید و کاروان گذر،جواب ابلهان خاموشی است)».

ایتین آیاغیندان تیکان چئخاردئر.
«از پای سگ خار در می‌آورد(سخت کوش- در مورد انجام کارهای سخت و مشاغل طاقت فرسا)».(کنایه ازشجاعت و نترس بودن)

ائرمنی قان گوروب.
«جهود خون دیده».

ائرمنی موسلمان ائله مک.
«».

ایری اوتوراق دوز دانیشاق.
«کج بشینیم، راست صحبت کنیم(اظهار صداقت و راسنگویی در هر موقعیتی)».

ایش ایچینده ایش وار.
«کاسه ای زیر نیم کاسه است».

ایش اینسانئن جووهه ری دیر.
«کار جوهره ی انسان است».

ایش قالسا اوستونه قار یاغار.
«اگه کار بماند رویش برف میبارد».(کار امروز را نگذار فردا)

ایشله ین دمیری، پاس باسماز.
«آهنی که کار کند زنگ نمی‌زند(در زمینه ارزشمندی کار کردن بیان می‌شود)».

ایشی دوشنده آختارار ، ایشیم دوشنده قاوالار.
«وقتی کاری با من دارد دنبالم می گردد ، وقتی کاری باهاش دارم فراری ام می دهد».

ایکی عزیزین آراسئنا گیرمزلر.
«یعنی هیچوقت بین دو نفردوست و یار عزیز و صمیمی وارد نمی شوند(بین دو عزیز نباید فاصله و اختلاف انداخت».

ایلان هر یئره ایری گدر، اوز یوواسینا دوز گدر.
«مار هر کجا که کج بره ، خونه خودش راست میره».

ایلانئن یارپئزدان خوشو گلمز گلر سو قئراغئندا چئخار.
«مار از پونه بدش میاد دم در لونه اش سبزه میشه ».

ایلانی اوتوب اژدها اولوب .
«مار را قورت داده شده اژدها».(مار خورده افعی شده)

ایل باهارئندان بیلینر.
«سالی که نکوست از بهارش پیداست».

ائل گوجو، سئل گوجو(ائلین گوجو، سئلین گوجو).
«قدرت مردم مانند قدرت سیل است(دست خدا با مردم است)،در زمینه نیرومندی کار جمعی بیان می‌شود».

ائله دانئشئر کی پیشمیش تویوغون گولمه یی گلیر.
«چنان حرف می زند که مرغ بریان خنده اش می گیرد».

ائله قورخور ، جین دمیرده ن قورخان کیمی.
«مثل ترسیدن جن از آهن می ترسد(کنایه از آدم ترسو است)».

ائله یئرده یاتماز کی آلتئنا سو کئچه.
«می گویند فلانی جائی نمی خوابد که آب زیرش برود، بسیار محتاط است».

ائویمدن چئخئر قارنئما گئدیر.
«از خانه‌ام در میاید،به شکمم میرود(از این جیب به ان جیب)».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
ب

باخما اوزونون قاراسئنا ، باخ آلنئنئن سیتاراسئنا.
«فلفل نبین چه ریزه،بشکن ببین چه تیزه».

بارلی آغاجا داش وورارلار.
«درختی که میوه داره بهش سنگ پرتاب می کنند(به‌درخت بی‌ثمر سنگ نمی‌زنند)».

باشدا آغئل اولماسا بدن عذابدا اولار.
«اگه تو سر عقل نباشه بدن تو عذابه».

باشئنا داش دا سالاندا ، اوجا یئردن سال(باشئنا کول ده اله سن ،اوجا یئردن اله).
«وقتی میخواهی بر سرت خاک بریزی از جای بلند بریز(همت بلند دار که مردان روزگار – باهمت بلند بجائی رسیده اند)».

باغدا اریک واریدی سلام علیک واریدی، باغدان اریک قورتولدو سلام علیک قورتولدو.
«تازمانی که سود میرسد دوست است».

باغبانئن گول واختی قولاغی ائشیتمز.
«گوش باغبان وقت باز شدن گل کر می شود».

بالا لی قارغا بال یئمه ز.
«کلاغی که فرزند دارد خودش عسل را نمیخورد(همه چیز برای بچه ها)».

بال شیرین،بالا بالدان دا شیرین.
«عسل شیرین است ، فرزند از عسل هم شیرین تر».

بالئغ کونلو ایستیه نین گوتو سودا اولار(کونلو بالئغ ایسته نین گوتو بوزلو سو دا اولار،کؤنلو بالئغ اتی ایسته یه ن، قویروغون قویار بوز اوسته).
«کسی که دلش ماهی می خواهد باید در آب فرو رود(هرکه طوطی خواهد جور هندوستان کشد،کسی که خربزه می خورد ، پای لغزش هم می نشیند)».

برکت ،حرکت ده دیر.
«از تو حرکت،از خدا برکت».

بش بارماغ بشیده بیر اولماز.
«پنج انگشت برابر نیستند».

بش ده آلاجاغئم یوخ اوچ ده وئره جاغئم.
«نه به اشتری سوارم نه چو خربه زیر بارم».

بش قئرانلئق یوغورت کیمین اوزون توتوب.
«مانند ماست پنج قرانی خودش را گرفته»

بودونیا بیر گوزگودور، هر گلن باخار گئدر.
«این دنیا مانند آینه است هرکسی میاید و نظری بر آن می افکند».

بورجلو بوشلونون ساغلئغئن ایستر.
«طلبکار سلامتی بدهکار را می خواهد تا زنده باشد و بتواند دین خود را ادا نماید».

بوردا منم باغداددا کور خلیفه.
«در اینجا همه کاره من هستم همچنانکه در بغداد نیز خلیفه کور همه کاره است».

بؤرکونو قوی قاباغئنا.
«کلاه خود را قاضی کن».

بورنو یئللی دیر.
«دماغش باد دارد».

بورنوندان توتسان جانی چئخار.
«اگر دماغش را بگیری جانش در می‌آید».

بوغدا بوغدادان بیته ر.
«از مکافات عمل غافل مشو***گندم از گندم بروید جو ز جو».

بوقارا او قارا یا بنزه مز.
«این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست».

بو گونون صاباحی دا وار(جمعه نین چرشنبه سی وار).
«امروز فردایی هم دارد(در مورد افرادی که شاکر نعمت نیستند به کار می رود)».

بولاغ سو توکمه یی ایله بولاغ اولماز گئره ک اوزو جوشا.
چشمه با آب ریختن چشمه نمی شود خودش باید بجوشد.

بولانماسا دورولماز(خراب اولماسا آباد اولماز) .
«شرط آبادانی و اصلاح، به هم خوردن و از بین بردن برخی از شرایط و موارد است».

بونلاردان فاطییا تومان اولماز.
«از اینهان به فاطی تنبان نمی شود».

بیر آیاغی قبیرده اولماق(بیر آیاغی قبیرده دیر).
«پای کسی لب گور بودن».

بیر الده ایکی قارپئز توتماغ اولماز.
«با یک دست نمیتوان دو هندوانه را برداشت ».

بیر اینه اوزونه وور، بیر جووالدوز اوزگیه.
«اول یک سوزن به خودت بزن بعد یک جوالدوز به دیگران».

بیر باشی وار مین سئوداسی.
«یک سر دارد و هزار سودا.»

بیر بیر مین اولار،داما داما گو’ل اولار.
«یکی یکی هزار میشود چکه چکه دریاچه(استخر)میشود(قطره قطره جمع گردد وانگهی دریاشود)».

بیر تخته سی اسکیک دی.
«یه تخته اش کمه».

بیر تیکه نی بیلمه ین ،اون تیکه نی ده بیلمز(بیر تیکه نی بیلمه ین ، مین تیکه نیده بیلمز).
«کسی یک خوبی را(که در حقش شده) نفهمد ده خوبی دیگر را هم نخواهد فهمید».

بیر داش ایله ایکی قوش وورماق.
«با یک تیر دو نشان زدن».

بیر سوز اولماسا،مین سوز دئییلمز(بیر سوز اولماسا دئمزلر).
«تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها».

بیر کنده گیردین هامی کور سنده کور(یالانا بورون ، ال ایله سورون).
«اگر وارد دهی شدی دیدی همه کور هستند تو هم کور باش (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو)».

بیر گول ایله باهار اولماز.
«با یک گل بهار نمی شود».

بیرلیک هاردا دیرلیک اوردا.
«یکدلی هرجا که باشد زندگی آنجاست».

بیرین بیلیرسن بیرین یوخ.
«یکی را می دانی یکی را نه ».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
پ

پاخما اولماسا، مرد رند آجئن دان اولر.
«اگر آدم پخمه وجود نداشته باشد، رند از گرسنگی می میرد».

پاکات ایچینده سؤز دئمه ک.
«چیزی را با کنایه و در پرده گفتن».

پنیری دری ساخلار قادئنی اری.
«پنیر را خیک ( توبره ) نگه می دارد و زن را شوهر».

پوخ پوخدور ، یاشی یا قوروسو.
«گوه گوه است،چه تر چه خشک(سر و ته یه کرباسن)».

پولو وئر پولا.
«پول را بده به پول».

پیچاق اوز دسته سین کسمه ز.
«چاقو دسته خودشو نمیبره(هیچ شخصی حتی فرد دیوانه و احمق به خانواده خود آسیب نمی رساند)».

پیچاق وورسان قانی چیخماز.
«چاقو بزنی خونش در نمی‌آید».(کنایه از عصبانیت)

پیس اولادی نه آتماغ اولار نه اوتماغ.
«فرزند بد و ناخلف را نه میشود طرد کرد نه میشود قورت داد».

پیشی یه دئدیلر پوخون درمان دی ،سئچدی اوستون باسدئردی.
«به گربه گفتند گهت دوا است ، رید ،روش خاک ریخت».(کنایه از فرد خسیس)
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
ت

تانری داغئنا باخار، قار وئرر.
«خداوند به هر کسی متناسب با ظرفیتش روزی می‌دهد».

تانری یازانی ، بنده پوزا بیلمه ز.
«سرنوشت را نمی‌شود تغییر داد».

تایلی تایئن تاپمالی.
«کبوتر با کبوتر باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز».

تک الده ن سس چئخماز.
«یه دست صدا نداره».

تکلئق آللاها گلیب.
«تنهایی خدا را زیبد».

تلسه ن قئز اره گئتمز،اره گتسده خئیر گؤرمز.
«دختری که برای شوهر کردن عجله کند، نمیتواند شوهر کند و اگر توانست شوهر کند در زندگی اش خیر نمیبیند».

تنبل احمد دیر.
«آدم تنبلی است».

تنبل قادئنئن ، قئزی زیرنگ اولار.
«زن تنبل ، دختر زرنگ خواهد داشت».

توخون آجدان خبری اولماز .
«شخصی که سیر است از احوال گرسنه آگاهی ندارد(سواره از پیاده خبر ندارد)».

توک ایله دری،اوره کده ن سو ایچه ر.
«مو و پوست از دل آب میخورند(وضعیت پوست و مو را دل آدم مشخص میکند)».

تولکوسن آسلانلا چیخما ساوشا.
«اگر روباهی با شیر دعوا نکن».

تولکو سوواخلی باغا گیرمه ز.
«روباه به باغ محصور وارد نمی شود».

تولکویه دئدیلر هانی شاهیدین؟ دئدی: قویروغوم.
«به روباهه گفتن شاهدت کیه؟ گفت: دمبم».

تویدا،اوینایانین بویون گوره رلر.
«تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باش».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
ج

جان وئره‌ر مال وئرمه ز(جانین وئره ر ،ولی مالئن ورمه ز).
«جانش را میدهد ولی مالش را نه».

جانی بوشلوغدان ائرمنی یه دایی دئییر.
«یعنی بواسطه تنبلی و کاهلی به غریبه و نا آشنا رو می اندازد».

جفا چکمه ین، صفا گورمز.
«کسی که سختی نبیند به آرامش نمیرسد».

جوجه نی پاییزدا سایارلار.
«جوجه را آخر پاییز می‌شمارند».

جوجه همیشه سبت آلتئندا قالماز.
«جوجه همیشه زیر سبد نمیماند».

جویود دور(جویود کیمین پوللارئن یئغئر).
«جهود(خسیس)است(مثل جهود پولهایش را جمع میکند)».

جهننمه گئدن اؤزونه یولداش آختارار.
«مسافرجهنم ، دنبال رفیق می گردد».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
مرد

 
ح

حاجی لک ‌لکین آرتئغ بالاسی.
«جوجه اضافی لک‌لک( جوجه‌‌ای که خود لک‌لک از لانه بیرون پرت میکند)».

حالوا ـ حالوادئمک له، آغئز شیرین اولماز.
«با حلوا حلوا گفتن دهن شیـرین نمی شود».

حامام سویو ایله دوست توتماق(خلیفه کیسه سیندن باغئشلاماق).
«با آب حمام دوست پیدا کردن(از کیسه خلیفه بخشیدن)».

حسن تلسیک دیر.
«خیلی آدم عجولی است».

حکماوار اوزاخ کردیسی یاخئن(همدان اوزاخ کَردی یاخئن ).
«حکم آباد(همدان) دور ولی کرتهایش نزدیک است(کنایه از کسی است که به دروغ می گفت من در حکم آباد(همدان)از روی کرت بزرگ می پریدم غافل از اینکه کرت همه جا هست و امتحان کردن آن نیاز به شهر خاصی ندارد)،اگر یزد دور است، گز نزدیک است».

حق آلمالئدئر، وئرمه لی ده ییل.
«حق گرفتنی است دادنی نیست».

حق ایله باطیلین آراسی دورد بارماقدئر.
«فاصله حق و باطل چهار انگشت است».

حق داشی آغئر اولار.
«سنگ حق سنگین است».

حق سوز آجی اولار.
«حرف حق تلخ است».

حق سوز آخار سولاری ساخلار.
«حرف حق آبهای جاری را متوقف میکند».

حیرصین دوولته زیانئ وار.
«عصبانیت به مال ودولت زیان دارد(در زمان عصبانیت زدن و شکستن به دارایی خود انسان ضرر می رساند)».

حیوانئن دیشینه باخارلار ،اینسانئن ایشینه.
«سلامت حیوان به دندان است وشایستگی انسان به عملش».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
     
  
صفحه  صفحه 10 از 75:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  74  75  پسین » 
شعر و ادبیات

ضرب المثلها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA