ارسالها: 1615
#101
Posted: 6 Jul 2011 03:49
خ
خالا خاطیرین قالماسئن.
«محض خالی نبودن عریضه».
خانئم سئندئران قابئن سسی چئخماز.
«ظرفی که خانم خانه می شکند صدایش در نمی آید(صدایش را در نمیاورند)».
خاتئن قئز خالاسئنا چکر، قوچ ایید دایئ سئنا(خانئم قئز خالئسئنا چکر، خان اوغلان دایئسئنا).
«دختر خانم شبیه خاله اش میشود ، آقا پسر شبیه داییش».
خکه خکه دئیینجه قئش چئخار.
«تا تو بخوای بگی خکه(تکه های کوچیک زغال)زمستون تموم شده».
خیاطین اینه سی ایتمسه گونده اون دانا کوینک تیکر.
«سوزن خیاط اگه گم نشه روزی ده تا لباس میدوزه».
خئییر وئر ، خئییر گوتور.
«خیر بده ، خیر بردار».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#102
Posted: 6 Jul 2011 03:50
د
داغ داغا یئتیشمز، آدام آداما یئتیشر.
«کوه به کوه نمی رسد آدم به آدم میرسد».
دالی یا قالسان دئیرلر گیج دی ، قاباغا گئچسن دییرلر بیج دی.
« اگه عقب بمونی میگن گیجه و اگه جلو بزنی میگن زیادی زرنگه(شاگرد خیاط اتو را گرم می آورد حرف است سرد می آورد حرف است)»!
دانئشماق گوموشده ن اولسا دانئشماماق قئزئلدان دئر.
«اگر صحبت کردن از نقره باشد صحبت نکردن از طلاست(سکوت طلاست)».
دده م منه کور دئدی، هر گلنی وور دئدی.
« »
دمیر قاپی نین تخته قاپی یا دا ایشی دؤشر.
«در آهنین هم روزی کارش به درب چوبی میافتد».
دوز یولدا یئری ینمیر، شوخوملوخدا شیللاق آتیر.
«راه صاف را نمی تواند برود ، توی زمین شخم خورده شلنگ تخته میاندازد».
دوز یول گه ده ن ، یورولماز.
«کسی که در راه راست قدم بردارد ، خسته نمیشود».
دوزه ن آپارار دایانان مقصده چاتار.
«کسی که صبر کند برنده میشود و هرکه شکیبا باشد به مقصد میرسد(گر صبرکنی زغوره حلوا سازی)».
دوست باشا باخار، دوشمن آیاغا.
«دوست به سر نگاه میکند ، دشمن به پا».
دوشانا دئییر قاچ ، تازی یا دئییر توت.
«به خرگوش میگه بدو، به سگ تازی میگه بگیر».
دولانان آیاغا داش دیه ر.
«هر کس با برنامه ریزی صحیح و خردمندانه تلاش و کوشش کند حتماً موفق خواهد شد(جوینده یابنده است)».
دولت دوشانی ارابا ایله توتار.
«دولت خرگوش را با ارابه میگیرد».
دولتلی پول چیخاردار ، کاسیب اوتیرار پوللارین سایار !
«ثروتنمد پول در می آورد ، فقیر می نشیند پولهای او را حساب می کند»!
دووارا مینه ن طالعینده اولاسان.
« »
دوواری نم یئخار ،اینسانی غم.
«دیوار را رطوبت ویران می کند انسان راغم».
دوه دن بویوک فیل وار.
«از شتر بزرگتر فیل هست ».
دوه دن ده بیر قیل غنیمتدیر .
« یک مو از خرس کندن غنیمت است».
دوه یه دئدیلر بوینون ایریدی ، دئدی هارام دوزدور کی بوینوم ایری اولا.
«به شتر گفتند که گردنت کج است ، گفت کجایم صاف است»؟
دئدی دئدی ملاکه دیر.
«اگر چیزی را زیاد بگویند ملکه ذهن میشود و اتفاق می افتد».
دئدیلر ایش، قیز دئدی اره گئدهجه یه م، گلین دئدی آیریلاجاغام، قوجا دئدی اؤلهجه یه م، اولدو قیش، نه قیز اره گئتدی، نه گلین آیریلدی، نه ده قوجا اؤلدو ایش ده یئرینده قالدی.
« »
دئدیلر عزرائیل اوشاق پایلایئر، دئدی نه وئرسین نه آلسئن.
«مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان».
دئدی نئجه سن بیر سوز دئییم چاتدایاسان،دئدی نئجه سن آنلامایام پارتدایاسان.
«گفت چطوره یه حرفی بگم که بترکی ، گفت چطوره که خودمو بزنم به نفهمی تا تو بترکی »
دئوین قولاغئنا قورقوشوم.
«بر گوش دیو سرب(گوش شیطان کر)».
ده لی دلی نی گورنده ، چوماغین گیزله در.
«دیوانه که دیوانه ببیند چماقش را قایم میکند.»
ده لی یه همیشه بایرامدئر(ده لی یه گونده بایرامدئر).
«برای دیوانه همیشه عید است(برای دیوانه هر روز جشن است)».
دینمه یه نین ،دینه نی وار.
«».
دییرمان نوبتینن ایشلر .
«آسیاب به نوبت است».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#103
Posted: 6 Jul 2011 03:50
ذ
ذکرسیز مومنی شیطان آللادار.
«مومن بدون ذکر و نماز را شیطان گمراه می کند».
ذوقسئز طاعت بارسئز آغاجدئر.
«طاعت بدون ذوق درخت بی بار است».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#104
Posted: 6 Jul 2011 03:51
ر
رحمت دوزه نه ،لعنت پوزانا.
«رحمت برکسی که کارها را درست می کند و لعنت برکسی که کارها را برمی اندازد».
رشید اوغول وورماغا آتاسئندان ایذن آلماز.
«رشید برای زدن پسرش از پدرش اجازه نمی گیرد».
رعیتین دوواری آلچاق اولار(کاسئبئن دوواری آلچاق اولار).
«دیوار رعیت کوتاه می شود(چراغ فقیر نور ندارد)».
رنگیمه باخ احوالئمی خبر آل.
« به آب و رنگم بنگر و از احوالم باخبرشو».
روزوسو گلن زامان یوخو توتار کؤپه یی.
«وقتی زمان روزی سگ میرسد خوابش میبرد».
روس تویوغودور پئسلاسان پئسلانار.
«»
روشوه جهنمی ایشئقلاندئرار.
«رشوه جهنم را درخشان میکند».
ریحان مرزه کردیسینه گتمیرکی.
«به کرت و باغچه ریحان مرزه که نمیرود».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#105
Posted: 6 Jul 2011 03:51
ز
زر قدرین زرگر بیلر.
«قدر زر زرگر بداند».
زحمت چکمه ین راحتلئغئن قدرینی بیلمز.
«کسی که زحمت نکشیده باشد قدر راحتی را نمیفهمد».
زحمت سیز بال دادانمازسان.
«بدون زحمت نمیتوانی عسل بخوری(نابرده رنج گنج میسر نمیشود)».
زحمتی مشاطه چکر لذتی داماد آپارئر.
«مشاطه زحمت میکشد داماد لذت میبرد».
زیانئن یاریسئندان قایئتماق قازانجدئر.
«ضرر را از هر کجا بگیری نفع است».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#106
Posted: 6 Jul 2011 03:52
س
ساح باشا ساقئز یاپئشدئرما(ساح باشئنا ساققئز سالما).
«سری که درد نمی کنه دستمال نمی بندند(میفکن بر سر بی موی خود زفت)».
ساخلا سامانی ، گلر زامانی.
«کاه را نگه دار وقت استفاده آن میرسد(هرچیز که زار آید، یک روز بهکار آید)».
سارالا سارالا قالماخدان ، قیزارا قیزارا اولمه ک یاخشئدئر.
«مرگ سرخ به از زندگی ننگین است».
ساققالیم یوخدور سوزوم کئچمیر.
«ریش ندارم حرفم را قبول ندارند».
سرباز نه بیلیر هیوا کالدئر.
«سرباز چه می فهمه که میوه هنوز کاله ( خر چه داند قیمت نقل و نبات)».
سس سیز طیاره دیر.
«آب زیر کاه است».
سفه ننه نین سفه ده قئزی اولار.
«مادر که بی عقل باشد دخترش هم بی عقل میشود».
سلام سلامتلئق گتیره ر.
«سلام سلامتی میاره».
سن چوره یی آت سویا ، بالئق بیلمسه ، خالیق بیلر.
تو تکه نان را در آب بریز اگر ماهی نفهمد ، خدا میفهمد.(تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز)
سن آقا ، من آقا ، اینکلری کیم ساغا؟
«تو آقا ، من آقا ، راستی !گاوها را کی بدوشد ؟!».
سن اوخیانی من توخورام.
«چند پیراهن بیشتر از تو پاره کردم».
سندن حرکت ،الله دان برکت.
«از تو حرکت ،از خدا برکت».
سو بولبولو دور.
«کنایه از کسی که زیاد به حمام میرود».
سوبیر یئرده قالسا ایی له نر.
«تحرک لازمه زندگی است».
سوت گولونده دیر.
«تو استخر (دریاچه ی )شیر است».
سودا بوغولان سامان چؤپوندن یاپئشار.
«غریق بر هر گیاه خشک چنگ زند».
سؤزو آت یره صاحبی گؤتوره ر.
«حرف را بینداز زمین صاحبش برداره».
سؤز سؤز آچار، سؤز گؤز آچار.
«حرف حرف را میاورد ، حرف هم چشم را باز میکند».
سؤز سؤز گتیره ر،آرشئن بئزی.
«یعنی یک حرف کافی است گفته شود تا سخن و حرف جدیدی بواسطه آن مطرح شود».
سؤز وار گلر کچر ، سؤز وار دلر کچر.
«سخنی هست که گفته می شود و می گذرد ، سخنی هست که گفته می شود و دل و جگر را سوراخ می کند و می گذرد».
سؤزون دوزون اوشاق دئیر.
«حرف راست را بچه میگوید».
سویوغ سولیمان دیر.
« »
سویون آخارئندان،آدامئن یئره باخارئندان گرک گورخاسان.
«از آن نترس که های و هوی دارد،از آن بترس که سر به زیر دارد».
سیچانلار پلنگ اولامازلار،تؤلکولر آسلان.
«در موشها استعداد پلنگ شدن نیست ودر روباه ها استعداد شیر شدن».
سیدر کافیر موفته اولسا اوزان اول.
«سدر و کافور که مفت باشه بخواب بمیر».
سئرچه ندیر کلله پاچا سی نه اولا(قارئشقا ندیر کلله پاچا سی نه اولا).
«موضوع بی اهمیت قابل بحث نیست».
سئنان قول بویوندان آسلانار.
«دست شکسته وبال گردنه».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#107
Posted: 6 Jul 2011 03:53
ش
شاهیدده ایمان یوخ بی ده عدالت.
«زیبا روخان ایمان ندارند و پادشاهان عدالت».
شرطی شوخومدا کس، خیر ماندا یابا لاشما یاسان(شرطی شوخومدا کس خرمنده شنه دعواسی چئخماسئن).
«جنگ اول به از صلح آخر است».
شووه ره ن مزاج دئر.
«اشاره به کسی که نظرش را سریع تغییر میدهد».
شئر غزل دئییر.
«چرند میگوید».
شیرین سوز ایلانی یوواسئندان چئخاردار.
«زبان خوش مار را از سوراخ بیرون میآورد».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#108
Posted: 6 Jul 2011 03:53
ص
صبر ایله حالوا پیشر ای قورا سندن.
«گر صبر کنی زغوره حلوا سازم».
صوبحانه نی یولداشئن ایله یئه ، ناهاری اوزون تک یئه، وشامی دشمنین ایله یئه.
«صبحانه را با دوستت بخور، ناهار را تنها بخور ، و شام را با دشمنت بخور».
ض
ضررین قاباغئن هر واخت توتسان منفعت دیر.
«جلوی ضرر را هر وقت بگیری منفعت است ».
ط
طعنه لی سوزدن ایتی قئلئنج یاخشئدئر.
«شمشیر تیز از حرف با طعنه بهتر است».
ظ
ظولمون آخیری اولماز.
«ظلم عاقبت ندارد».
ظولم ایله آباد اولان عدل ایله ویران اولار.
«آنچه که با ظلم آباد شود با عدل ویران میشود».
غ
غوربت جنت اولسادا، یئنه وطن یاخشئ دئر.
«یوسف که به مصر پادشاهی میکرد می گفت بی شاهی کنعان خوشتر».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#109
Posted: 6 Jul 2011 03:55
ع
عاغئل عاغئلدان اؤتکم اولار.
«عقل از عقل نافذ می شود(همفکری و مشورت)».
عجله ایشینه شیطان قارئشار.
«عجله کار شیطان است».
عذاب ملاکه سی دیر.
«فرشته ی عذاب است».
عوض عوض اولدو قاری.
«این به اون در».
عوضین بدل آددا اوغلو وار.
«عوض عوض داره گله نداره».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#110
Posted: 6 Jul 2011 03:57
ق
قادئنئن یالاغی سمنی قویار ، کیشنین یالاغی باققال دوکانی آچار.
«زن شکمو سمنو می پزد ، مرد شکمو دکان بقالی می زند».
قادئن وار ائو یاپار قادئن وار ائو ییخار.
«زنی هست که خانه را آباد میکند، زنی هم هست که خانه خراب میکند».
قارا قارغانئندا بالاسی اوزونه خوشدور.
«بچه کلاغ سیاه هم برای مادرش خوشگل است».
قارداشلار ساواشدئلار ابله لر ایناندئلار.
«برادرها باهم دعوا کردند،ابلهان هم باور کردند».
قارغادان قناری اولماز.
«کلاغ فقط یک کلاغ است و نمی توان آنرا به جای قناری جا زد( نمی توان ذات و جوهره افراد را تغییر داد)».
قارقئشئن ایکی باشی اولار.
«نفرین دو سر دارد».
قازان قازانا دئیر، گوتون قارا دئر(قازان قازانا دئییر دیبین قارا دئر، قازان قازانا دئییر اوزون قارا ، گودوش گودو شا دئییر اوزون قارا اولسون).
«دیگ به دیگ میگه رویت سیاه است ( کسی که عیب دارد عیب دیگری را می گیرد،در مورد افراد خلافکار گفته می شود که به خلاف وبزه دیگران اعتراض دارند)».
قاقا اولمایان یئرده ایدیه قاقا د ئیر لر.
« »
قانی قانیله یومازلار.
«خون را با خون نمی شویند».
قلم،قئلئنجدان ایتی دیر.
«قلم،از شمشیر تیزتر است».
قورخان باش سالیم قالار.
«سری که بترسد سالم میماند».
قورخان گوزه چوپ دوشه ر(قورویان گوزه چوپ دوشه ر).
«موش توی کاسه آدم وسواسی میافتد».
قورخموش آداما قویون باشی جوت گورونر(گوز گوردوغوندان قورخار،ایلان چالمئش آلا چاتی دان قورخار).
«مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد».
قورد آرتسا،پاخئل دا آرتار(پاخئل آرتماز).
«اگر گرگ پیشرفت کند، بخیل هم پیشرفت میکند(بخیل پیشرفت نمیکند)».
قورد بالاسی ، قورد اولار(قورد انی یی (بالاسی) یئنه قورد اولور).
«عاقبت گرگ زاده گرگ شود گرچه با آدمی بزرگ شود».
قورددان قورتولدوغ، قولیبیابانیه توش گلدیک.
«از شر گرگ خلاص شدیم، گرفتار غول بیابونی شدیم ( از چاله به چاه افتادیم)».
قورد دومانلئغی سئوه ر.
«گرگ از پراکندگی، بلبشویی و مه آلودی خوشش می آید تا از فرصت بوجود آمده بتواند به اهداف پلیدش دست یابد».
قوردون سلامی طمع سیز اولماز.
«سلام گرگ بی طمع نیست».
قورو قورو قوربانئن اولوم.
« تعارف کم کن و بر مبلغ افزای».
قوناغ ائو ییه سی نین دوه سی دیر.
«مهمان شتر صاحبخانه است ».
قوناغ قوناغی سئومه ز ، ائو ییه سی هئچ بیرین.
«مهمون، مهمونو نمیتونه ببینه صاحبخونه هردو را».
قونشو آشی دادلی اولار(قونشو قادئنی آدامئن گوزونه قئز گلیر،تویوغو دا غاز گلیر).
«مرغ همسایه غازه(زن همسایه به چشم آدم ، دختر می آید و مرغش هم غاز)».
قویو قازان اوزون درینده گوره ر.
«چاه کن همیشه خودش را در ته چاه می بیند،چاه کن همیشه ته چاه است(چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی)».
قویون اولمایان یئرده کچی یه حاج عبدالکریم آقا دئیرله.
«جایی که گوسفند نباشه به بز حاج عبدالکریم آقا میگن(تو شهر کورا یه چشم پادشاهه)».
قئز ائوینده تویدور اوغلان ائوینده خبر یوخدور.
«در خانه عروس جشن عروسی برقرار است در خانه داماد خبری نیست».
قئز بادام دئر ، بالاسی بادام ایچی(منیم بالام بادام دئر ، بالاسی بادامئن ایچی).
«دختر مانند بادام است فرزندش مغز بادام(فرزند من بادام است ، بچه اش مغز بادام)».
قئزئم سنه دئییرم گلینیم سن اشید.
«دخترم به تو میگم، عروسم تو بشنو(به در میگم دیوار بشنوه)».
قئش چئخار اوزو قارالئق کوموره قالار.
«بالاخره زمستان هم می گذرد و روسیاهی به زغال می ماند».
قیصاص قیامته قالماز.
«مجازات گناه به قیامت نمی ماند».
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد