ارسالها: 1615
#261
Posted: 8 Jul 2011 10:27
De mortuis nil nisi bene.
«پشت سر مرده بد نباید گفت.» شیلون
«بهرگ مرده نیشتر نزنند.»
«کسی بر مرده لگد نمیزند.»
Dum spiro, spero.
«آدم بهامید زندهاست.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#262
Posted: 8 Jul 2011 10:27
E
Errare humanum est.
«بشر جایز الخطا است.»سیسرو
[ویرایش] F
Fortes fortuna adiuvat.
«هرکه از خطر بگریزد، خطیر نشود.» ترنس
«تا خطر نکنی خطیر نشوی.»
«هرکه از مخاطره بهراسد به بزرگی نرسد.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#263
Posted: 8 Jul 2011 10:28
H
Hic Rhodus, hic salta! ازوپ
«همدان دور است؟ کر دوش نزدیک است!»
«اگر یزد نیست، گـَز هست!»
«سیستان دور است، میدانش نزدیک است.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#264
Posted: 8 Jul 2011 10:29
I
In cauda venenum.
«سر گنده اش زیر لحاف است.»
In vino veritas.
«مستی و راستی.»
[ویرایش] M
Manus manum lavat.
«دست، دست را میشوید.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#265
Posted: 8 Jul 2011 10:31
N
Nullus est liber tam malus, ut non aliqua parte prosit.
«هر نبشته به یک بار خواندن ارزد»
«هیچ نبشته نیست که به یک بار خواندن نیرزد.»
[ویرایش] P
Parturiunt montes, nascetur ridiculus mus. ازوپ
«کوه کندن و موش بر آوردن.»
Plenus venter non studet libenter.
«اندرون از طعام خالی دار// تا در او نور معرفت بینی// تهی از حکمتی به علت آن// که پُری از طعــام تا بینی» سعدی
Punctum saliens. ارسطو
«شاید که همین بیضه بر آرد پر و بال.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#266
Posted: 8 Jul 2011 10:31
Q
Qui desiderat pacem, bellum praeparat.
«آنکه خواهان صلح است، باید برای جنگ تدارک ببیند.»
[ویرایش] S
Si vis pacem, para bellum
«اگر طالب صلح هستی، برای جنگ مسلح شو!»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#267
Posted: 8 Jul 2011 10:31
بدون متن اصلی
«ازدواج مانند نردبان است؛ هر چه او را بیشتر خم کنید، بهتر می توانید بالا بروید.»
«زبان یک حیوان وحشی است، یک بار که آزادش کردی از مقیدکردنش عاجز خواهی شد.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#268
Posted: 8 Jul 2011 10:32
ضربالمثلهای مازندرانی
الف
آدم دل خش بوئه خنه کلی پشت بوئه
دل آدم خوش باشد خانه آدم پشت لانه مرغ دانی باشد
اگر آدم دل خوشی داشته باشد زندگی در جاهای کوچک و فقیرانه نیز قابل تحمل است
آدم بی مارو خاخر تونّه دَوّه بی همسایه نتونده
انسان بدون خواهر و مادر می تواند زندگی کند اما بدون داشتن همسایه خوب زندگی مشکل است
آدم خارِه شه محلة سر شال بوشه تا مردم محلة سر شیر
آدمی در محلة خودش شغال باشد بهتر است تا در محلة دیگران شیر باشد.
این مثل ناظر بر حمایت و پشتیبانی بستگان و دوستان است که دل را قوت و توانایی میبخشد.
آسمون ونه لا هسّه زمین ونه زیر انداز
آسمون برایش لحاف است و زمین برایش زیر انداز
آدم عجول یا چاه کفنه یا چلّو
انسانی که در کارهایش رفتار عجولانه داشته باشد به مقصد نمی رسد
اسب هدائه خر بئیته خشالی پر بئیته
اسب خودش را داد و به جایش خری گرفت و از خوشحالی هم به هوا می پرید
کسی که چیز با ارزشی را بدهد و در ازایش چیز بی ارزشی را بگیرد و خوشحال هم باشد!
انّه مر بخرده تا افی بیّه
آنقدر مار خورد تا افعی شد
شخصی که به واسطه انجام کار خلاف زیاد به صورت یک خلاف کار حرفه ای در آمده باشد
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#269
Posted: 8 Jul 2011 10:34
آخر ماسّه بشنّیه
آخر ماست را ریخت
سر آخر نتوانست کارش را تمام کند
اتّا درزن شه خِدّ بزن اتّا گالوج اتّی ره
یک سوزن به خود بزن یک جوال دوز به دیگران
اسب پیغوم پِ جو نخرنه
با پیام فرستادن برای اسب اسب جو نمی خورد
اتّا پیلکا ماس چنّه راغون دارنه
یک کاسه ماست چقدر روغن دارد
آش که جا دکرد بوئه همه ور انگوس زنّنه
آش آماده اگر در ظرفی ریخته شود ازهمه طرف به آن انگشت می زنند
اگر دختری خود را بزک کند همه چشمها را به دنبال خود دارد
امساله میچکا خوانه پارساله میچکا ره جیک جیک باد بده
بچه گنجشک امساله می خواهد به گنجشک بزرگتر از خودش آواز خواندن یاد بدهد
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#270
Posted: 8 Jul 2011 10:35
آخر ماسّه بشنّیه
آخر ماست را ریخت
سر آخر نتوانست کارش را تمام کند
اتّا درزن شه خِدّ بزن اتّا گالوج اتّی ره
یک سوزن به خود بزن یک جوال دوز به دیگران
اسب پیغوم پِ جو نخرنه
با پیام فرستادن برای اسب اسب جو نمی خورد
اتّا پیلکا ماس چنّه راغون دارنه
یک کاسه ماست چقدر روغن دارد
آش که جا دکرد بوئه همه ور انگوس زنّنه
آش آماده اگر در ظرفی ریخته شود ازهمه طرف به آن انگشت می زنند
اگر دختری خود را بزک کند همه چشمها را به دنبال خود دارد
امساله میچکا خوانه پارساله میچکا ره جیک جیک باد بده
بچه گنجشک امساله می خواهد به گنجشک بزرگتر از خودش آواز خواندن یاد بدهد
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد