ارسالها: 1615
#301
Posted: 8 Jul 2011 11:15
H
Het doel heiligt de middelen.
«هدف وسیله را توجیه میکند.»
Het hemd is nader dan de rok.
«اول خویش سپس درویش.»
Het is niet alles goud wat er blinkt.
«هر درخشندهای طلا نبود.»
Het oog van den meester maakt het paard vet.
«چشم صاحب اثر دیگری دارد.»
Het oog van den meester is de beste haver voor de paarden.
«نفس ارباب بهتر از نواله جو است.»
Hij gaat van een olifant zwanger, en brengt eene vlieg voort.
«کوه البرز، پس از درد فراوان موش زائید!»
Hij hefft een blok aan et been.
«طوق لعنتی بهگردن داشتن.» (کنایه از متأهل بودن است)
Hij maakt van elke mug een olifant.
«از کاه کوهی ساختن.»
Hoge bomen vangen veel wind.
«سپیدار ماندهست بیهیچچیز// ازیرا که بگزیده مستکبری را» ناصرخسرو
Holle vaten klinken het hardst.
«در خم ِ خالی صدا بیشتر میپیچد.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#302
Posted: 8 Jul 2011 11:16
I
In het land der blinden is éénoog koning.
«در شهر کوران یکچشمی پادشاه است.»
In troebel water is het goed vissen.
«بهتر گیرند صید زآب گلآلود.»
«دزد بازار آشفته میخواهد.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#303
Posted: 8 Jul 2011 11:16
J
Je moet een gegeven paard niet in de mond kijken.
«دندان اسب پیشکشی را نمیشمارند.»
Je moet geen slapende honden wakker maken.
«فتنه در خواب است بیدارش مکن!»
«فتنهٔ خفته را مکن بیدار!»
Jobsgeduld.
«صبرِ ایوب داشتن.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#304
Posted: 8 Jul 2011 11:18
M
Men roept den ezel niet tot hove, dan als hi wat draghen moet.
ترجمه: «کسی خر را به کاخ دعوت نمیکند مگر برای باربری.»
مترادف فارسی: «خر را که بهعروسی میبرند، برای خوشی نیست، برای آبکشی است.»
مترادف فارسی: «خران را کسی در عروسی نخواند// مگر وقت آن کآب و هیزم نماند» نظامی
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#305
Posted: 8 Jul 2011 11:20
O
Olie in het vuur gieten.
«آتش را بهروغن نتوان نشانید.»
[ویرایش] S
Spreken is zilver, zwijgen is goud.
«اگر گفتن سیم باشد، خموشی زر است.»
«اگر حرف از نقره است، خاموشی از طلاست.»
Stel niet uit tot morgen, wat je vandaag kunt doen.
«کار امروز بهفردا میفکن!»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#306
Posted: 8 Jul 2011 11:21
T
Twee kraeyen met en schoot schieten.
Twee vliegen in een klap slaan.
«با یک تیر دو نشان زدن.»
«با یک گز دو فاخته زدن.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#307
Posted: 8 Jul 2011 11:25
T
Twee kraeyen met en schoot schieten.
Twee vliegen in een klap slaan.
«با یک تیر دو نشان زدن.»
«با یک گز دو فاخته زدن.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#308
Posted: 8 Jul 2011 11:26
U
Uit het oog, uit het hart.
«از دل برود هرآنکه از دیده برفت.»
«هر که از چشم دور، از دل دور.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#309
Posted: 8 Jul 2011 11:27
V
Van Scylla in Charybdis vervallen.
«از ترس جهنم به مار غاشیه پناه بردن.»
«از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه بردن.»
«از بیم مار در دهن اژدها رفتن.»
Vis nog vlees zijn.
«به مارماهی مانی، نه این تمام و نه آن// منافقی چهکنی؟ مار باش یا ماهی» کلیله و دمنه
Voorzichtigheid is de moeder van de porseleinkast.
«جام در راه است.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد
ارسالها: 1615
#310
Posted: 8 Jul 2011 11:28
W
Wie het laatst lacht, lacht het best.
«از پی هر گریه آخر خندهایست// مرد آخربین مبارک بندهایست» مولوی
Wie wind zaait, zal storm oogsten.
«هر که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد.»
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد