ارسالها: 14491
#711
Posted: 21 Jun 2013 14:48
* اِی سَگی که چاق اِی کِنی ، اول بار پَی خِته ایگره.
** این سگی که چاق می کنی اولین بار پای خوت را میگیرد.
****************************************
* آیَم خوب کَکای بی بَهره.
** آدم خوب برادر بدون سهم هر فردی است.
****************************************
* آیَمی که اِیتره بِشکنه اِیتره هم بُوونده .
** آدمی که می توانند بشکند هم می توانند ببندد.
****************************************
* آردَه بِهتُم ، آربیزهَ وَ روُنام.
** آرد را الک کردم ، الک (آربیز) را به میخ آویختم .( یعنی دیگه از من گذشته . من کارهایم را تمام کردم ، حالا نوبت شما جوان ها است)
****************************************
* اَر زَن کَخیا وابو ، بَزه مِن زِمِسوُن اِی بِرِه.
** اگر زن کد خدا شود ، موی بُز را در زمستان قیچی می کند. (کنایه از آدم بی ظرفیت)
****************************************
* آسمون مِنه سَرُم یِهَ پِنجَه وابی .
** آسمان بالای سرم به اندازه یک پنجه کوچک شده است .( کنایه از فشار بیش از حد)
****************************************
* آخ وَ سی اِی آیَم خوب که نه دِی سِروگوُو نَه دَیَی کِل زنی داره.
** آخ برای این آدم خوب ، که نه مادر سرود خوان و نه خواهر کِللی(سرود خوانی) زن داره .
****************************************
* آیَم شانس بِلند نهای چاس اِیرسه و دِندایِ جر.
** آدم خوش شانس ، قبل از نهار و آخر جنگ و نزاع می رسد .
****************************************
* آیَم محل ، گُرده یَ من کِمه.
** آدم محل (بومی) مثل کلیه درون شکم است.
****************************************
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#712
Posted: 21 Jun 2013 14:49
* آیَم شجاع یه دَف ای میره اما آیَم زَهلَه ترو هزار ولا.
** آدم شجاع یک دفعه می میرد اما آدم ترسو هزار بار.
****************************************
* آیَم باید مَی گردو بو ، کسی نونِسَه بو که پِرِه یا پیک.
** آدم باید مثل گردو باشد ، کسی از پر مغز بودن یا پوک بودن آن آگاهی نداشته باشد. (کنایه است ، یعنی انسان نباید اسرارش را برای همه تعریف کند)
****************************************
* آیَم بُر وَختی رَه وَ شهر کورون باید دس بِنه سر تی یش بگُه مو هم کوروُم.
** آدم بینا وقتی به شهر کورها رفت ، او هم باید دست بر چشمانش بگذارد و بگوید من هم کور هستم.
*** معادل ضرب المثل فارسی : " خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو "
****************************************
* آیَم لیم مار زِر گلیم.
** آدم مرموز مثل ماری است که زیر گلیم پنهان شده باشد.
****************************************
* آیَم بی پا.
** آدم بی مسئولیت و بدون تعهد.
****************************************
* آربیز وِ قیلون ای گُه دو سِمَه داری ، قیلون اِی گُه ریت سِه تو که هیچ نیا داری.
** الک ( غربال ) با تمسخر به قلیان می گوید : تو دو سوراخ داری ، قلیان در جواب می گوید : رویت سیاه تو که از بس سوراخ داری ، هیچ چیز در تو نمی ماند ( کنایه به کسی که خود ده ها عیب دارد و از مردم عیب جویی می کند).
****************************************
* آسیوش هَمه چی ای یَره .
** آسیابش همه چیز را آرد و پودر میکند
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#713
Posted: 21 Jun 2013 14:50
* آیَمی چه شاه بو چِه گِیا ، هَر وی که مُرد فقط دو متر کُورَه بَی خُش وُ او دُنیا اِی بِره.
** آدمی چه شاه باشد چه گدا ، هرگاه که مرد فقط از مال دنیا دو متر کرباس همراه خودش به آن دنیا می برد .
****************************************
* آسمون که وَ گِل نی یا .
** آسمون که به زمین نمیاد .
****************************************
* آیمی باهندَه ی بی باله.
** آدمی پرنده بدون بال است.
****************************************
* آیمی نَه که او اِی بَره ، سی نجات خُش ریشه دارَه ، بِتَه خارَه ، بِق ماره و دَس اِی گرِه.
** آدمی را که آب می برد و دارد غرق می شود ، برای نجات خود ریشه درخت ، بوته خار ، گلوی مار و هرچه به دستش آمد می گیرد.
****************************************
* آسمون مِنه سَرُم یِهَ پِنجَه وابی .
** آسمان بالای سرم به اندازه یک پنجه کوچک شده است .( کنایه از فشار بیش از حد)
****************************************
* آخ وَ سی اِی آیَم خوب که نه دِی سِروگوُو نَه دَیَی کِل زنی داره.
** آخ برای این آدم خوب ، که نه مادر سرود خوان و نه خواهر کِللی(سرود خوانی) زن داره .
****************************************
* آیَم شانس بِلند نهای چاس اِیرسه و دِندایِ جر.
** آدم خوش شانس ، قبل از نهار و آخر جنگ و نزاع می رسد .
****************************************
* اَو اِی بِریزنه.
** آب کباب می کند . (کنایه به فقر و نداری فردی است)
****************************************
* آیَم باید خِشَه چَی بو ، وَختی هیچی نَبوُت ، کُر هَر کَه ایخی بُو.
** آدم باید خودش چیزی باشد ، وقتی از او هیچ برنیاید ، می خواهد پسر هرکسی باشد.
*** گرم پدرت بود مردی فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل)
****************************************
*اَر شریک خوب بی ، خُدا سی خوش شریک اَی جُس.
** اگر شریک خوب بود ، خداوند برای خودش شریک پیدا می کرد. (در مذمت کار شراکتی)
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#714
Posted: 21 Jun 2013 14:55
1- آب, آب می جوره, آب گودال را!
اصطلاحا به مفهوم اینه که, هر کسی به دنبال همرنگ و همجنس خویش است, و در نهایت به دنبال هدفی خاص, چنان که شاعر می فرماید:
کبونر با کبوتر, باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
2-آب توی دلش نجنبه!
با تعبیر مصدری «آب توی دل نجنبیدن!» کنایه از آهسته راه رفتن
3-آبِ روی دلِ کسی را خوردن!
با تعبیر مصدری: غمخوار کسی بودن، با کسی همدردی کردن.
4-آبِ زیر کاه بودن!
با تعبیر مصدری: مرموز بودن.
5-آبشه کشیدیم چُلو شد!
این اصطلاح در مقام طفره رفتن از دادن پاسخ آورده می شود.
مثال: بالاخره کار فلانی چطو شد؟
_آبشه کشیدیم چلو شد!
6-آب میره رو آبادی!
اصطلاحاًًً به مفهوم این که: پول همیشهبه طرف انسان پولدار می رود.
مترادف آن به تعبیر مصدری: آب رو کوزه پر رفتن. [ مربوط به شهرهای : خِرامه و کُربال]
7-آب می ریزه, گلاب ور می داره!
اصطلاحی که در مقام تعریف از کدبانو بودن زن خانه دار آورده می شود.
توضیح: از دوران قدیم سوغات متنوع شیراز برای مسافران و جهانگردان جاذبه های خاصی داشته است. یکی از این سوغات ها، گلاب و عرقیات معطر است که شهرتی فراگیر دارد. علاوه بر میمند که گلاب آن مشهور است، حکایت از نقش و تأثیر این صنعت در زندگی مردم آن دارد.
8-آدم پیش نُوک همیشه تُوپوزی [تو دهنی] می خوره!
انسان فوضول در هر جا تو دهنی [و یا تو ذهنی] می خورد!
9-آدم دیوونه خودش خجل نی، دور و بری یاش خجلن!
«آدم دیوانه خودش خجالت نمی کشد، اطرافیانش شرمنده می شوند!»
معمولأ هنگامی از این اصطلاح استفاده می کنند که فردی در میان جمع کار زشتی را مرتکب شود و اصطلاحأ «ککش هم نگزد!» [ مربوط به شهرهای : خِرامه و کُربال]
10-آدم راه رسید!
اصطلاحأ هنگامی آورده می شود که شخصی بخواهد خدمتی را برای دیگران انجام دهد و یا تحفه ای عطا کند، اما در همان لحظه و در حضور آ« فرد بلافاصله پشیمان شود. البته مترادف ضمنی آن را می توان ضرب المثل:
«خر گوزید، کرایه بار باطل شد» را هم فرض کرد.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#715
Posted: 21 Jun 2013 15:05
11- آدم کُ.. گشاد عقل چل تا وزیر داره!
اصطلاحی که در مقام هجو و کنایه در مقابل افراد تنبلی که در هر امری اظهار فضل و عقیده می کنند، آورده می شود.
12-آردُمه بیختُم، غربالُمه اُویختُم!
«آا بیختم، غربالم را آویختم!»
این اصطلاح بیشتر تکیه ملام افراد مسن است و کنایه از این که کارهایی را که شما میخواهید انجام دهید، قبلاً ما انجام داده ایم.
13-آسمون جُل و قاطمه رکاب!
اصطلاحی است که در مورد بی خانمانی توأم با مسئولیتی می گویند.
14-آسیابش می جنبه!
اصطلاحی اسن که در مورد افراد شکم پرست که مرتب مشغول چنچنه می باشند، آورده می شود. توضیح: چنچنه= چَر چَر کردن
15- آش بُو جاشه!
«آش با جاش [ظرفش] است!»
اصطلاحی است که درمقام بُهت و ناباوری زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که مقداری غذای نذری به درب منزل کسی برده باشند، اما طرف مقابل ظرف آن را به صاحبش برنگرداند. در همین راستا اصطلاحی دیگر نیز به کار می رود که از این قرار است: «ماس بو طاسه!»
16-آشپزخونه که پُر و پِیمون باشه، گربه هم آشپز می شه!
این ضرب المثل کنایه از این مفهوم دارد که کسی که خود استعداد و هنر چندانی ندارد اما از امکانات مادی بسیار برخوردار است چه بسا به موفقیت هایی نسبی هم دست یابد. [ مربوط به شهر : بَوانات و حومه]
17-آش رُورُوک، حَبِ تِرتِرک!
«آش آبکب، حب اسهال»
معمولا این اصطلاح در مورد افرادی آورده می شود که بدون انگیزه و یا با انگیزه به طور متوالیبه جای مشخصی رفت و آمد داشته باشند.
توضیح: به نظر می آید در ابتدا از این اصطلاح چنین معنایی به ذهن مُتُبادر نمی شود. اصل این اصطلاح به این صورت بوده است: «مثل کسی که که آش رُورُوک، حَبِ تِرتِرک خورده است!» که به اختصار و گفتن: آش رُورُوک، حَبِ تِرتِرک، مخاطب شیرازی به خوبی اصل مطلب را در می یابد.
مثال: فرهاد مثل آشرُورُوک، حَبِ تِرتِرک هی می رود و می آید!
18-آفتابوی مَچّدِ وکیلم هم زنجیل گردنشونه!
«آفتابه های مسجد وکیل هم زنجیر به گردنشان است!»
اصطلاحاً در مقام این که شخصی بخواهد به دیگری تفهیم کند که من [یا ما] دیوانه تر از تو هستیم، آورده می شود.
توضیح: سابقاً که هنوز هم برای آفتابه های مسین کاربرد داشت، در دستشویی مساجد از آن استفاده می شد، و برای جلوگیری از به سرقت را، دسته های آن را به وسیله زنجیری ب لوله آب می بستند.
19- آفتابه لگن هَف دس، شام و ناهارهیچّی!
اصطلاحی هجوآمیز در مورد سنگ تمام گذاشتن در امور بی ارزش، و انجام ندادن کار اصلی.
20-آقو بیمیره یه گِرده، ننه بیمیره یه گِرده، یه گِرده برنگرده!
«آقات بمیرد یک گِرده، خانم بمیرد یک گِرده، یک گِرده برنگرده!»
اصطلاحی که در مقام نارضایتی از وضع موجود که هیچ تغییری درآن حاصل نشود، آورده می شود.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#716
Posted: 21 Jun 2013 15:08
21-آقو نبود، آقو شد، او وقت نبود، حالو شد!
به منظورشوخی به جوانانی می گویند که ائعای بزرگی و مردی دارند.
22-آه صفی الله نداره!
کنایه از بیش از انداره فقیر بودن. مترادف « آه ندارد که با ناله سودا کند!»
مثال: بیچاره آه صفی الله در بساطش نیست.
23-از تو که تک قرون بدی/از من که قرتموم بدم!
اصطلاحاً در تفهیم پول از تو و خدمت از من به کار برده می شود. در همین راستا اصفهانی ها می گویند: «از تو عباسی، از من رقاصی.» تهرانی ها نیز می گویند: «بی مایه قطیر است.» علاوه بر این خواجه حافظ شیرازی نیز فرموده است: «ارادتی بنما تا سعادتی ببری.»
24-از تُو قُوطیش در میاره!
«از خودش حرف در می آورد!» کنایه ای در مورد افراد دغل باز.
25-از حُر شهید تا قاسم نوداماد!
اصطلاحأ در مورد مقام گفت و گو و جا نگذاشتن نکته های نا گفته، آورده می شود.
در همین رابطه اصطلاحات دیگری نیز کاربرد دارد که به این گونه است:
1_ از سیر تا پیاز!
2_از سفیدی گچ تا سیاهی ذغال!
26-از خود راه بُردار نبودن!
با تعبیر مصدری: به خود امید نداشتن. راهی به جایی نداشتن. در خود و از خود ندیدن. [مربوط به حومه شهر کازرون]
27-از در خَلو حاجت طلبید!
«از درب توالت حاجت طلبید!»
کنایه از این دارد که حاجتش را از کسی خواست که ارزش آن را نداشت.
28-اَرمن و بَرمن، عُدّه ی همه بر من!
«مال ارمنی و برهمنی، همه مال من!»
اصطلاحی کنایه آمیز در مورد کسانی که مال مردم را مال خودشان می دانند و در همه حال خود را در مال دیگران ذی حق می دانند.
29-از رندی پرسیدن: مار تخم می ذاره یا بچه می ذاد؟ گفت: ازی دم بریده هر چی بگی برمیاد!
اصطلاحی است که درباره ی افرادی که اعمالشان غیر متنظره و غیر قابل پیش بینی است، گفته می شود.
30-ازش گفتن ساز بزن، گفت: چنه ی پام ترکیده!
اصطلاحأ هنگامی گفته می شود که شخصی برای انجام ندادن امری یک بهانه ی بی ربط و واهی بیاورد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#717
Posted: 21 Jun 2013 15:14
31-از کار کَرَم خیزد و دیزی پُر گوشت!
کنایه ازاین که انسان می تواند با تلاش و کوشش ضمن تأمین معاش خودش، سخاوتمند نیز باشد.
32-از گوش و گُلو گرفتن!
با تعبیر مصدری: «کسی را از حق مسلم محروم کردن.»
مثال: از گوشت و گلوی زن و فرزندش می گیره و بذل و بخشش می کنه.
33-از نخورد و بگیر، بده به خوردو!
«از آن که نخورده است بگیر، بده به آن که خورده است! »
اصطلاحأ به مفهوم این که همیشه ثروتمندان نسبت به فقیران از طبعی پایین تر برخوردارند و نسبت به هر چیزی حرص و طمعی دو چندان دارد.
34-از هولی شکمِ لُوسُم، آتیش افتاد گَلِ (gale) کُ.. م!
«از هول شدن شکم لوسم، آتش افتاد در کُ.. م!»
اصطلاحأ در مذمت با دستپاچگی و بدونتفکر کاری را به انجام رساندن، آورده می شود. مترادف «از هول حلیم توی دیگ افتادن.» [خرامه و کُربال]
35-اَزی پسین تُو اون پسین، صد تو پسین!
«از این شامگاهه تا آن شامگاه، صد تا شامگاه!»
این ضرب المثل در مقام امید دادن به دیگران آورده می شود.
مترادف: «از این به آن ستون فرج است!»
36-ازی نمی ترسم که بووام بمیره، ازی می ترسم که اجل راه خونمه بلد باشه!
«از این نمی ترسم که پدرم بمیرد، از این می ترسم که اجل راه خانه ام را یاد بگیرد.»
کنایه از این که از کمک کردن به کسی ترسی ندارم، اما می ترسم طرف به مذاقش شیرین آمده و چِلِشتِه خور(cheleshteh khor) شده و دست از سرم بر ندارد.
37-اسب دُوونی جِنّان؟
«اسب دوانی جن هاست؟»
اصطلاحی که در مقام تعجب و هم نهیب دادن به کودکانی که با داد و فریاد و دویدن مشغول بازی می باشند، گفته می شود.
38-اسب سواری، آدم جوون، قاصدی، آدم پیر!
«اسب سواری، آدم جوان، خواستگاری آدم پیر!»
اصطلاحأ به مفهوم این که: هر کسی را بهر کاری ساختند. [خِرامه و کُربال]
39-اَسِّه بیخ ریشُم بسّه!
«هسته به ریشم بسته!»
کنایه از چیز و یا کسی که انسان برخلاف میل باطنی اش مجبور به نگهداری از آن است.
40-اشتهایی ندارد، نیمه جُو/ضعف غلیانش بُوَد یک رون گُو (gow)
مرده را با سنگ الحد می خورد/آب رکنی را سراسر می خورد
ابیاتی هجوآمیز که در مورد افراد پُر خور و شکم پرستی به کار برده می شود که ادعای کم اشتهایی را نیز دارند
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#718
Posted: 21 Jun 2013 15:17
41-اشکش در مشکشه!
معمولأ در مورد افراد زود رنج و احساساتی «معمولأ زنان.»
42-اَشَک مشَک!
اصطلاحأ مترادف: «اِل و بِل!»
مثال: هنوز نگفتیم اَشَک مشَک بهش بَر خورده و قهر می کند.
43-اَصُّم به تُرُشباله می گه برو نُه سوراخی!
کنایه ای هجوآمیز در مورد افرادی که در عین داشتن نقایض اخلاقی، ضمن ندیدن عیوب خود از دیگران نیز عیب جویی می کنند.
قرآن کریم در مورد چنین افرادی می فرماید: (وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزُةٍ لُمَزَة): «وای بر هر بدگوی عیبجویی!» [سوره ی همزه، آیه ی: 1]
مترادف: «چُس راببین که به آب قلیان می گوید: بو گندو!»
44-اصول الدّین پرسیدن!
با تعبیر مصدری: سؤال کردن بی مورد و بی جا در رابطه با موضوعی مشخص. برخاسته از آداب و فرهنگ اسلامی.
45-افاده ها طبق طبق/سگا به دورش ورق و وق!
اصطلاحأ در مقام هجو و کنایه در مقابل افرادی که نسبت به دیگران احساس خود بزرگ بینی و تکبر دارند، آورده می شود.
46-اِقَد نبود که کوربگه آمین!
«آن قدر نبود که کور بگوید آمین!»
کنایه ای که در مورد کم و ناچیزبودن کمک و یا چیزی، به کار برده می شود.
47-اگر میخوای بینی لذت خُو/سرت در سایه و پایت در اَفتُو!
«اگر خواهی ببینی لذت خواب/سرت در سایه و پایت در آفتاب»
اشاره به لذت خواب در زیر آفتاب بهاری دارد. [روستای کُربال]
48-اگه بیضو دوره، نُه تو خر نزدیکه!
«اگر بیضا دور است، نه رأس خر نزدیکه.»
اصطلاحی که در جهت افشای خال بندی به کار برده می شود.
حکایت: شخصی در میان جمعی ادعا نمود که در بیضا (از شهرستان های استان فارس) از روی یک ردیفِ نُه رأس خر می پرد. شخصی که این ادعا را باورنکردنی و به گزاف می دانست، گفت: «اگه بیضو دوره، نُه تو خر که نزدیکه!»
49-اگه دیشب آش پختن ندوشتیم، امروزم ظرف شستن ندوشتیم!
«اگر دیشب آش پختن نداشتیم، امروز هم ظرف شستن نداشتیم!»
این ضرب المثل اشاره به این مفهوم کلی دارد که هرفعالیت و جنب و جوشی پیامدهایی به دنبال دارد، خواه مثبت و خواه منفی.
50-اَلَم شَنگِه به پا کردن!
با تعبیر مصدری: دعوا راه انداختن، شر به پا کردن
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#719
Posted: 21 Jun 2013 20:22
مثل های شوشتری
اِشکَم سَک چَربی نَم وَردارَه
شکم سگ چربی تحمل نمی کند
اِشکَم توشَه نَم وَردارَه
شکم نمی تواند توشه بردارد
اُوب خوَرَه، دَساشَ بْلیسَه
آب که میخورد دستهایش را می لیسد.
اُو غُرَم غُرُمبِ خوشَه نَمفَمَه
آب صدای غرش خود را نمی شنود.
اُو زِینَه بِه چیتَه
آب به (ته مانده ماست در کوزه) زده اند.
اُو بِه چیتِ ریزَه
آب بر شن میریزد.
وقتی کسی کار بیهوده انجام می دهد این مثل را بکار می برند.
اُو بو چه بَرَه، تَش بو چه سوزنَه؟
سیل بیاید چه ببرد و آتش بیاید چه (چیز را) بسوزاند؟
یعنی خانه به کلی خالی است و دیگر چیزی نمانده که آنرا از بین ببرد.
اُو به بیل، نَه به سَبیل
(بردن) آب با بیل (و پیمانه) است، نه مفت.
اَدا، دیدَن دارَه، گُفتَن نَدارَه
رفتار بد را باید دید (تحمل کرد) و شرح نداد. زبان حال تازه عروسی است که از مادر شوهر خود بد رفتاریها تحمل می کند و چیزی به زبان نمی آورد.
اَی زون بوَم مُخاس نون دَهَم، اَ سَر تَنیرِ دادُم
اگر زن پدرم می خواست مرا نان بدهد، از پهلوی تنور، نان (گرم) به من می داد.
در وصف رفتار ظالمانه ی برخی زن پدرها گفته میشود.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#720
Posted: 21 Jun 2013 20:25
اَی دُمبِ شُتُر به زِمین زِهِسّ؟!
اگر دم شتر به زمین زده شد(رسید)؟!
در مقام کاری گفته می شود که هرگز عملی نخواهد شد. دم شتر به زمین می آید؟
اَی اُو زور داش، بَقون زَنجیلِ بُریدِن
اگر آب (خوردن تنها) نیرو می داد، قورباغه ها زنجیر پاره می کردند.
اَی پَشیمونی شاخ داش، شاخام سِه گَز بیدِن
اگر پشیمانی شاخ داشت، شاخهای من اکنون به اندازه سه گز بودند.
اَی یَتیم مُخاس وایَش دَرو، بوَش نَم مُرد
اگر یتیم می خواست که به آرزویش برسد، پدرش نمی مرد.
در مورد کسی گفته می شود که در کودکی پدرش را از دست داده است و در اثر نداشتن سرپرست به بدبختی افتاده است.
اَی نون خوَردَن صوابَ، خودِت خوَر که بَغدادِت خَرابَه
اگر نان خوردن کار خوبی است، خودت بخور که بیشتر به آن احتیاج داری.
مثلا جوانی که خود محتاج زن گرفتن است به رفیق خود که در همین حالت است برای ازدواج اصرار کند. رفیق او در جواب مثل بالا را پاسخ می دهد.
اَی مَخی صُفِّی صَفانَه، وا کَشی جور و جَفانَه
اگر می خواهی صفه صفا (را ببینی) بایستی جور و جفا بکشی.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟