ارسالها: 57
#1
Posted: 22 Nov 2010 19:03
بجه ها اسم و خلاصه اي از زندكي شاعراني را كه مي شناسيد كه گمنام مانده اند رو بنويسيد
محمد حسین کامیار
رامین اقتصاد
امید کاظم زاده
غلام رضا شیخ فلاح لنگرودی
زیبا جنیدی
حامد برزگر
بیائید به بچه هامون دروغ یاد ندیم...
ارسالها: 57
#2
Posted: 22 Nov 2010 19:12
مولوي عبدالله روانبد بيشيني(pishin) ملقب به سعدي بلوجستان شاعر بزرك مكران(اسم قديم بلوجستان) مي باشد كه علاوه بر شاعري از علم بزشكي و رياضيات نيز بهره ي برده بود و به درجه استادي در زمينه ي موضوعات ديني رسيده بود_اشعار اين بزركوار به سه زبان بلوجي،فارسي و عربي موجود مي باشد_
شعر جند صد بيتي مكران از مولوي روانبد را مي توان يك شاهكار ادبي دانست،مي توانم به جرأت بكويم كه اكر كسي به زبان بلوجي آشنا باشد و شعر را بفهمد و از روش زندكي بلوج ها در قديم آكاهي داشته باشد و ببيند كه به جه زيباىي مولوي روانبد فرهنك و تاريخ بلوج را در قالب اشعار بيان كرده،امكان ندارد كه عاشق ادبيات بلوج نشود.
بیائید به بچه هامون دروغ یاد ندیم...
ارسالها: 57
#3
Posted: 23 Nov 2010 05:02
مولوي روانبد در روستاي به نام باهوكلات در منطقه دشتياري بلوجستان به دنيا آمد و در سن 5 سالكي تعليم قرآن را در نزد بدر خود به اتمام رساند_بس از آن به همراه خانواده به بيشين(pishin) نقل مكان كردند_بدر ايشان او را نزد مولوي تاج محمد بليدئي براي كذراندن دوره دروس مذهبي فرستاد_ايشان جندين كتاب را نزد مولوي تاج محمد بليدئي به اتمام رساند و بس از آن براي ادامه تحصيل به كراجي مسافرت كردند و نزد استاداني بزركي مانند علامه اقبال لاهوري به طلب علم اهتمام فرمودند_مولوي روانبد در سال 1368 براي زيارت خانه خدا عازم مكه شدند ليكن در مسير مسافرت دجار بيماري شده و جان به جان آفرين تسليم نمودند_قبر مبارك ايشان هم اكنون در قطر مي باشد_
بیائید به بچه هامون دروغ یاد ندیم...
ارسالها: 57
#4
Posted: 25 Dec 2010 21:36
سید ظهور شاه هاشمی او در ۲۱ آوریل ۱۹۲۷ در گوادر چشم به جهان گشود و در ۴ مارس ۱۹۷۸ در کراچی از دنیا رفت. اگر در آینه زبان و ادب بلوچی به زندگی سید هاشمی نظر بیاندازیم متوجه می شویم که از ۵۲ سال زندگی او ۲۵ سال را نمی توانیم در نظر بگیریم چرا که تا سن بیست و پنج سالگی او با کاروان زبان و ادب بلوچی همراه نیست. البته این بدان معنا نیست که تلاش و کوشش او در طول این مدت برای اقوام بیگانه بوده است. درد و رنجی که در میان قوم خود می دید همیشه سینه اش را می فشرد. محافل سیاسی و مردم گوادر تلاش و کوشش سید هاشمی را هیچگاه نمی نوانند از یاد ببرند. سید هاشمی در سال ۱۹۵۰ در سن ۲۵ سالگی اولین غزل خود را به تشویق شخصی به نام قاسم هوت به نام " ناگمانی چست بنت در کایت او بارگ منی" را سرود. سال ۱۹۵۰ گذشت و غزل سید هاشمی همین یک بود اما سید هاشمی از این به بعد است که در عرصه ادب بلوچی می تازد و قابل ستایش است. خداوند گاهی آنچنان انسانهای بزرگی پدید می آورد که توصیف و بیان بزرگی آنان بسیار دشوار است. خواننده اشعار سید هاشمی نمی داند کدام یک از آثار او را توصیف و ستایش کند. ساحل فکر در می نوردد و به اعماق خیال فرو می رود و جستجو می کند، در سرچشمه خیال خود چنین کلامی نمی بیند. “سید هاشمی یکی از آن انسان های بزرگی است که اگر خداوند زبان و ادب بلوچی نباشد, به حق ی توان او را ناخدای ادب بلوچی نام نهاد۔"(عابد آسکانی,بهارگاه) سید هاشمی در شعر بلوچی از نظر تکنیک، زبان و مثال تحولی عظیمی پدید آورده است. او در شعر خود از همه ی گویش های بلوچی استفاده نموده است. او در یافتن ضرب المثل های قدیمی و استفاده آنها تلاش زیادی داشته است. او کتاب شعر های زیادی نوشته است همچنین اولین رمان بلوچی "نازک" نیز دست سیدهاشمی را در کار می بینیم که غوث بخش صابر آن را به اردو ترجمه کرده اند. سیدهاشمی از ابتدا شاعری و غزل نویس بود که در اشعارش برای زنده نگه داشتن فرهنگ بلوج و پیشرفت زبان بلوچی تلاش بسیار نمود است. سید هاشمی در اشعار خود از کمله "هانل” بسیار استفاده کرده است. به همین دلیل شاعری او بیشتر در سوز و فراق هانل است. اما هانل کیست؟ بسیاری معتقد اند همانند سمّو در اشعار مست توکلی هانل هم سمبل شعری سیدهاشمی است. مقصد و منظور سیدهاشمی از هانل چه بوده است؟ اگر به دقت در اشعار سیدهاشمی به جستجو بپردازیم در می یابیم هانل فقط یک سمبل یا اسم یک زن نیست بلکه مراد او از هانل وطن است. اگر هانل زنی بود که سیدهاشمی او را دوست می داشت و مهر و دوستی او اینچنین در شعر او تاثیر گذار بوده است، ما آرزو داریم که در بین ما هزاران هانل دیگر بیاید تا ایچنین سیدهاشمی هایی ظهور کنند و از برکت وجود آنان دامان ادب و فرهنگ ما گسترده تر شود. بزرگترین و شاید ارزشمند ترین اثری که از سید هاشمی به یادگار مانده است بی گمان سیدگنج یا همان لغت نامه او است. اثر که حاصل بیست و شش سال تلاش مداوم و مستمر او بوده است. همه کسانی که از نزدیک به سیدهاشمی آشنایی داشته اند ازعان دارند که بزرگترین آرزو و خواسته او در زندگی این بود که این لغت نامه چاپ شود و او با دستان خود آن را به مردم پیشکش کند. او این سخن را در زمان مرگ هم بیان می دارد که نگرانی من از مرگ این نیست که فرزندانم یتیم می شوند بلکه آنچه مرا آزار می دهد این است که کار من ناتمام مانده است. او از این جهت در زمان مرگ این آرزوی خود را بیان می دارد تا شاید بعد از او کسی این آرزوی او را به حقیقت پیوند دهد. چرا که در زمان سیدهاشمی کسی تلاش برای چاپ لغت نامه نداشته است. این لغت نامه همان چیزی بود که سالها قوم بلوچ انتظار آن را می کشید. در این انتظار کودکان زیادی بزرگ شدند و جوانان زیادی پیر شدند و خیلی های دیگر از زبان و ادب بلوچی جدا شدند. چرا که چاپ و آماده شدن آن متاسفانه هفده سال به طول انجامید.چرا؟ در همه اقوام و زبانهای دنیا کم و بیش لغت نامه ای وجود دارد اما وقتی سید گنج سید هاشمی را می بینیم به جرأت می توانیم بگویم سید گنج نه تنها پایین تر از آنها نیست شاید بهتر هم باشد. در این لغت نامه بیشتر لهجه های بلوچی که در جای جای بلوچستان مورد استفاده قرار می گیرند وجود دارند و معنی آنها به بهترین نحو آمده است. کلماتی که معنی آنها مشکل بوده است متضاد آنها نیز وجود دارد. حتی کلماتی که درک آنها برای خواننده مشکل بوده در قالب مثال و ضرب المثل آورده شده اند تا قابل فهم گردند. سیدهاشمی در میان ما نیست اما امیدواریم با چاپ سیدگنچ روح او آرام گرفته باشد و جای بسی خوشحالی است که امروز تلاش و زحمات او به بار نشسته است. کار او همچون عطر گل در سراسر بلوچستان پیچیده است. ما به روح بزرگ سیدهاشمی درود می فرستیم و به قوم بلوچ و به زبان بلوچی چاپ سیدگنج را شادباش می گویم.
بیائید به بچه هامون دروغ یاد ندیم...
ارسالها: 57
#5
Posted: 25 Dec 2010 21:58
کوروش اسدپور حالا هنرمند فعال و پرکاری است این موضوع را از آن جهت می گویم که او اکنون بخش ثابت همه جشنواره ها و همایش های لری و بختیاری شده است و دلیل عمده این موضوع هم این است که او هنرمندی است مردمی و فروتن که بدون ریا و...در همه برنامه های فرهنگی قوم که در شهر های مختلف برگزار می شود، شرکت می کند و به اجرای برنامه می پردازد.رمز محبوبیت کوروش و رمز ماندگاری هنر و هنرمند یکی هم همین است با مردم و در کنار مردم بودن.همه این مسائل البته مسئولیت کوروش را سنگین تر می کند زیرا او هنرمندی است از معدود انگشت شمار خواننده ای موسیقی بختیاری است که در حوزه موسیقی قومی فعالیت می نماید او به خاطر پشتکار و جدیتی که دارد می تواند نقش تاثیر گذاری در موسیقی بختیاری ایجاد کند. به نظرم رسید بررسی ای هر چند کوتاه در مجموعه کار های کوروش داشته باشم و دیدم کوروش کارنامه پرکاری دارد و پر کار بودنش البته نباید به کیفیت کار او خدشه ای وارد کند در مجموعه آثار صوتی و تصویری او کاست- ظله- همچنان حرف اول را می زند. کوروش حالا دیگر باید گزیده تر کار کند .چند سال پیش هنگامی که کاست –ظله- با صدای او روانه ی بازار موسیقی بختیاری گردید همگان انتشار این کاست را حرکتی زیبا و اثری در خور توصیف در موسیقی بختیاری به حساب آوردند و البته به اعتقاد نگارنده همینگونه هم بود و کوروش هرگز موفقیت ظله را تکرار نکرد.ظله اگر چه مجموعه ای از تصانیف زیبا و فولکلور بختیاری بود و کوروش به زحمت نسبت به جمع آوری آنها اقدام کرده بود و با مرارت زیاد آن اثر را روانه بازار موسیقی بختیار ی کرد اما دیگر هرگز نتوانست آن موفقیت را تکرار کند .در اطراف این موضوع که چرا موفقیت ظله دیگر تکرار نشد به اعتقاد حقیر دلایل زیادی را می توان جستجو کرد که از آن جمله می توان به تحقیق گسترده کوروش در اطراف موسیقی فولکلور بختیاری در زمان تهیه ان کاست ،همکاری نوازندگان برجسته و... اشاره کرد.موسیقی در مجموعه هنرها از جمله هنری است که طرفداران بسیار زیادی دارد که به وسیله آن می توان با همه اقشار یک جامعه ارتباط برقرار کرد.یک همتبار بختیاری یا لر زبان ممکن است هیج وقت یک کتاب نخوانده باشد و هیچ نویسنده بختیاری را نشناسد اما همان فرد به راحتی خوانندگان بختیاری را می شناسد و حتی گاهی می بینم راجع به کار هنرمند بدون آنکه تجربه یا صلاحیتی داشته باشد نقد و تفسیر می کند این موضوع بر می گرددبه ارتباط موسیقی با مخاطبان از سطح های مختلف جامعه.
کوروش اسدپور به اعتقاد نگارنده باید به سمت گزینه کار کردن برود او همانگونه که ظله را پس از چند سال سکوت ساخت و به بازار عرضه کرد باید از پرکاری بپرهیزد و آثار خود را پخته تر نموده تا ارزش کار هنری او نزول نکند.به عنوان مثال ارائه کار پر هزینه تصویری و پر زحمت" کر بختیاری" چه منفعتی مادی و معنوی برای کوروش داشت نمی خواهم منکر زیبایی اثر شوم و اتفاقا تصانیف خوبی هم در مجموعه بود اما آیا اثری بود ماندگار !؟ به غیر آنکه برای واسطه گران پخش آن سود مالی بسیاری بوجود آوردو بی آنکه اینکه برای صاحب اثر و تهیه کننده هزینه های تولید را برگرداند. .خود کوروش نقل می کرد چندی پس از انتشار سی دی تصویری"کر بختیاری" شخصی با وی تماس گرفت و گفت که از سود حاصله فروش سی دی "کر بختیاری" ماشین صفر خریده و ... طلب حلالیت می کرد.
کوروش اسدپور هنرمندی است که به سبب علاقه و استعداد و پشتکاری که در حوزه موسیقی دارد می تواند نقشی تاثیر گذار در موسیقی بختیاری ایجاد کند اگر با وسواس بیشتری کار کند.به راستی چه کسی بهتر از او می توانست تصنیف زیبای بی بی مریم را به آن ظرافت و زیبایی اجرا کند!؟
بیائید به بچه هامون دروغ یاد ندیم...
ارسالها: 8724
#10
Posted: 20 May 2011 04:12
زندگینامه
شيون فومني (مير احمد سيد فخري نژاد) از شاعران محبوب و مشهور خطه ي شمال در سوم دی ماه 1325ه ش در شهرستان فومن ديده به جهان گشود او تحصيلات ابتدايي و سه ساله ي خود را در رشت سپري کرد و بعد از آن به کرمانشاه کوچ نمود و سه ساله دوم دبيرستان را تا اخذ ديپلم طبيعي -1345 در آنجا گذراند.
شيون در سال 1346 وارد سپاهي دانش در طارم زنجان شد و يکسال بعد به استخدام اداره آموزش و پرورش استان مازندران درآمدودر سال 1348 وارد زندگي زناشويي شد در کوچي عهده دار مديريت و تدريس در يکي از مدارس فولادمحله ساري گشت و تا سال 1351 با تمام مشکلات دست و پنجه نرم کرد و عاشقانه به رسالت خود که همانا تعليم و تربيت بود پرداخت و پس از آن نيز درديگر نقاط گيلان به اين شغل شريف باز هم ادامه داد.
او در سال 1374 مبتلا به بيماري نارسايي کليه شد و يک سال بعد براي درمان اين نارسايي به وسيله دياليز به تهران کوچ کرد و در همين سال با توجه به درد بيشمار موفق به اخذ فوق ديپلم (تجربي) از دانشگاه تربيت معلم گشت.
شيون در سال 1376 ه.ش پس از سالها تدريس و تعليم و تربيت فرزندان اين خاک طربناک بازنشسته شد.
او در شهريورماه 1377 پس از يک دوره بيماري مزمن کليوي و انجام پيوند کليه در يکي از بيمارستانهاي تهرانروي از نقاب خاک کشيد.
آرامگاهش در بقعه سليمانداراب رشت بنا به وصيتش در کنار سردار بزرگ ميرزا کوچک جنگلي است.
او علاوه بر آثار ارزشمند و ماندگار چهار فرزند به نام هاي حامد – کاوه – دامون و آنک – دختر قصيده نذر – نيز به يادگار نهاد.
زنگینامه هنری
شيون فومني يكي از شاعران نيرومند زمان ما بود كه وي را بايد شاعر دو زبانه ناميد. بطور كلي شاعران دو زبانه هم در عوام و مردم منطقه خود رسوخ مي كنند و هم در گستره ي ملي جايگاه ويژه مي يابند.
شيون فومني به عنوان يكي از شاعران موفق دو زبانه در حوزه شعر محلي و بومي گيلكي را كه داشت در محاق فراموشي قرار مي گرفت سينه به سينه تا آنسوي مرزهاي كشورمان اشاعه و ارائه نمود و جاودانه گشت و از سوي ديگر در حوزه شعر فارسي با انتشار مجموعه هاي شعر فارسي و ارائه قالبهاي معمول و مرسوم شعر فارسي از شاعران تأثير گذار و تواناي شعر معاصر بشمار مي رود.
تحقيق و پژوهش در زمينه ي فرهنگ، و ادب گيلان و ارائه مجموعه اشعار گيلكي در قالب غزليات، منظومه ها و دو بيني هاي محلي است از جمله آثار قابل تأمل و ماندگار اوست.
علاوه بر اينها، ترانه سرايي يكي از جنبه هاي ادبي و هنري شيون است كه با مهارت، چيرگي و تسلط بر موسيقي، آواها و ملودي هاي محلي و فارسي از وي بعنوان موفق ترين شاعر ترانه سرا شناخت كه در اين حوزه ترانه هاي متعددي از وي به وسيله خوانندگان نامور خوانده شده است.
پرداختن به شعر فارسي از تبحر و قريحه ي سرشار شاعرانه ي شيون است كه با انتشار مجموعه اشعار فارسي از تبحر و قريحه ي سرشار شاعرانه ي شيون است كه با انتشار مجموعه اشعار فارسي نشان داد از توانايي ها و برجستگي ادبي برخوردار است و از اين نظر گاه شيون، شعر و زبان شعري خود را محدود به يك زبان، لهجه و منطقه ننمود با بهره گيري از فرهنگ و زبان مادري خود در عرصه ي زبان و فرهنگ ملي كه همانا شعر فارسي است پروازهاي ديدني يي داشته است.
شيون در كنار شعر گيلكي و شعر فارسي فعاليتهاي پر دغدغه اي در ساير حوزه هاي ادبي داشته است از آنجمله: شعر و ادبيات كودكان، قصه، داستان كوتاه و فيلمنامه (سناريو) از ديگر آثار ارزشمند اوست كه طبعاً برشي ديگر از توانايي هاي وي بشمار مي رود.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***