ارسالها: 889
#161
Posted: 22 Oct 2012 12:18
*****
پر پرواز دل بشکسته امشب، زبان شعرهایم بسته امشب، غزل پوشیده رخت ماتم عشق، غمت بر جان و دل بنشسته امشب// قناری در قفس بال و پرش نیست، به جز اندوه و غم کس در برش نیست، قناری در قفس زاغان به گلزار، زمانه رسم و راه دیگرش نیست// قناری پر زد و از آشیان رفت، ستاره کوچ کرد از آسمان رفت، خزان دامن کشان آمد به گلزار، بهار دل شکسته خون فشان رفت// به خانه چون روم جای تو خالی است، گل پایت هماره نقش قالی است، ببویم عطر یادت را شب و روز، ز هجرت خانه ی دل قیل و قالی است... (محمدرضا تاجدینی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#162
Posted: 22 Oct 2012 12:26
*****
کبوترهای شعرم پر گشودند، پر پرواز از شاهین ربودند، درون آسمان سبز چشمت، چه خوش پرواز کردند و غنودند// زمین آبستن گلهای غم شد، لبان خاک بی باران و نم شد، ز چشم آسمان اشکی نبارید، ارم با چشم گریان در عدم شد// ز باغ آسمان خورشید پژمرد، ز سوز دل بنات النعش هم مرد، خزان زد خیمه در باغ ستاره، ثریا پژمرید و زهره فسرد// نسیم عشق تو در سینه پیچید، دل از باغ نگاهت نسترن چید، لب نازکتر از برگ گلت را، نگاه مست دل دزدانه بوسید... (محمدرضا تاجدینی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#163
Posted: 22 Oct 2012 12:35
*****
در باغ بهاران را ببستند، پر و بال قناری را شکستند، به بوم و بر نهال غم نشاندند، هزاران رشته ی پیمان گسستند// چه میگویی که رخسارت شده زرد، به دل دارم هزاران خنجر درد، فلک کی بر مدار عدل گشته، همیشه می برد نامرد از مرد// دلم بر سر نهاده تاجی از خار، بود روزم سیه تر از شب تار، دمادم میرسد پیکی ز غمها، پرستارم بود چشمان خونبار// بود چشمت شراب ناب شیراز، ز جامت مست شیخ و شاب شیراز، چو طاووسی میان باغ جنت، بنازم باد و خاک و آب شیراز... (محمدرضا تاجدینی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#164
Posted: 22 Oct 2012 12:45
*****
ندیدم خوشتر از اندیشه ی عشق، خوشا مردن درون بیشه ی عشق، بزن مطرب به یاد فرق فرهاد، که خون جاری شود از تیشه ی عشق// زمین لب تشنه له له میزند گل، ز سوگ باغ خون باریده بلبل، گلوی آسمان بگرفته از بغض، پریشان کرده گیسو شاخ سنبل// نوشتم عشق تو در دفتر دل، نهادم بار سنگینی سر دل، پر پرواز بگشودی و رفتی، کنون غم مانده و چشم تر دل// مگر از آسمان کوچیده باران، که خون می بارد از چشم بهاران، هزاران باغ لب تشنه بخشکید، کجا شد چشمه های کوهساران؟... (محمدرضا تاجدینی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#165
Posted: 22 Oct 2012 12:53
*****
شبی تاریک و دلگیر و سیاهه، عزای آفتاب و مرگ ماهه، بریده گیسوی ناهید چنگی، بنات النعش امشب بی پناهه// کبوتر جان! کبوتر جان خسته، که پرهایت همه در خون نشسته، چرا از بام دل کردی تو پرواز، که اینسان شیشه ی عمرت شکسته// نمیگیرد کسی از دل سراغی، ندارد رونقی خشکیده باغی، دلی پژمرده و جانی شکسته، درون سینه میسوزد چراغی// گل قاصد نیامد از دیاری، که آرد خطی از دست نگاری، شقایقهای لب تشنه بگریند، ببار ای آسمان ابر بهاری... (محمدرضا تاجدینی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#166
Posted: 23 Oct 2012 16:32
*****
خدنگ آهم از هجرت نگارا، مشبک کرده قلب سنگ خارا، توکل غم مدار از گریه کردن، که حق فرموده "والیبکوا" کثیرا// عجب خوش می خرامی ای نسیما، که هر دم تازه بنمایی غم ما، به همراهت دل زار توکل، کند پرواز تا کوی دلارا// رخ و زلف و لب و قد تو جانا، بهشت و کوثر است و شاخ طوبا، توکل در جحیم حجر زلفت، چو هندویی به جنت کرده مأوا// خوشا سیر گلستان و لب آب، خوشا عهد شباب و بزم احباب، خوش آن عاشق که مانند توکل، ز عشق روی جانان است بی تاب... (محمدعلی توکلی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#167
Posted: 23 Oct 2012 16:51
شرنگ از دیده میبارم چو سیلاب،
کنم خاک از سرشک دیده سیراب
به نار فرقت یار توکل،
نه روز آسایشی دارم نه شب خواب
========================
شبا! چون بخت من بس تاری امشب
غم افزایی و محنت باری امشب
رود تا خواب در چشم توکل
چرا ای تیره شب نگذاری امشب
========================
ترا با زلف کج زاهد! چه کار است؟
چه کارت با سر مژگان یار است؟
بمان تا نالد از این غم توکل
که از هجران خوبان داغدار است
========================
دلم چون طایر بی پر و بال است
به چنگ باز هجران پایمال است
دل زار توکل هر شب و روز
اسیر رنج و اندوه و ملال است...
(محمدعلی توکلی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#168
Posted: 23 Oct 2012 17:02
خدنگ آهم امروز آتشین است،
دلم از گردش دوران غمین است،
بنال ای بلبل مست توکل،
که گلشن را خزان اندر کمین است
========================
غمم بر دل چو کوه بیستون است،
عنان طاقت از دستم برون است،
چو فرهاد از غم شیرین توکل،
مدام اندر سرش شور جنون است
========================
سپهرا! اف به دور گردشت باد،
کنی امشب یکی محزون یکی شاد،
توکل را شد امشب قطع امید،
رقیبم وصل جانان قسمت افتاد
========================
الا ای چرخ دورت واژگون باد،
بنایت تا قیامت بی ستون باد،
توکل را ذلیل و خوار کردی،
الهی گنبد و کاخت نگون باد...
(محمدعلی توکلی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#169
Posted: 23 Oct 2012 17:11
غم دوران دون بر من اثر کرد
دل سرگشته ام زیر و زبر کرد
دل زار توکل بود پر داغ
فراق یار داغش بیشتر کرد
========================
فلک هر دم غمم بر غم فزاید،
در اندوه بر رویم گشاید،
به حق نالم غمینی چون توکل،
دگر در گیتی از مادر نزاید
========================
شدم روزی به سیر دشت و گلزار
بدیدم در گلستان نازنین یار،
به گل چیدن شد آن طناز مشغول،
توکل را نشست اندر جگر خار
========================
ندانم گردش چرخ ستمکار،
چسان بازی کند با این دل افگار،
قضا آخر ندانم با توکل،
شود مشفق و یا گرد جفاکار...
(محمدعلی توکلی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#170
Posted: 23 Oct 2012 17:21
ترا چشم و لب و دندان و رخسار،
سهیل و نوگل است و گوهر و نار،
توکل در کمال بی گناهی،
به دام این رباعی شد گرفتار
========================
چو گلشن پر گلستان است اهواز،
مکان گلعذاران است اهواز،
ولیکن بر غریبی چون توکل،
سیه چون چاه و زندان است اهواز
========================
مه قوس آمد و یاد آمدم باز،
ز قوس ابروی خوبان طناز،
توکل را غم دل تازه تر شد،
ز نو گشتم به آه و ناله دمساز
========================
نسیما بوی عنبر داری امروز،
که معبر زلف دلبر داری امروز،
توکل را ز بوی زلف جانان
مشام جان معطر داری امروز...
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....