ارسالها: 889
#181
Posted: 27 Oct 2012 14:05
*****
مسلسل زلف عنبر سا گشاده، و یا هندو به جنت پا نهاده، بت توران شفق در جیب کرده، در اطرافش شب یلدا فتاده// بتا نور رخت عالم گرفته، ز خوبان جهان خاتم گرفته، شمیم روی تو ای یار توران، سراسر کشور جانم گرفته// سفر کردم پریشان روزگاری، گذر کردم به هر شهر و دیاری، بسی با خون دل بنوشت توران، نباشد عهد خوبان اعتباری// جدا گشته ز من تازه جوانی، شدم پیر و ندیدم شادمانی، اگر توران شود وصلش میسر، بیاید بر سرم شور جوانی// سکندر صولت و جمشید جایی، شجاعت رستم و حاتم سخایی، که توران جان به تو تسلیم کرده، به من سنگین دل و سرکش چرایی؟... (افراسیاب تورانی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#182
Posted: 27 Oct 2012 14:13
*****
دلم چون قیس سودا دارد امشب، هوای کوی لیلا دارد امشب، پریشان گر بسوزد چون سمندر، ز هجر دوریت جا دارد امشب// سرائی پر ز خوبان است امشب، به عینه باغ رضوان است امشب، دل از بی طاقتی هی زد که برخیز، پریشان غارت جان است امشب// چو من دور از بت لب قندم امشب، به زنجیر بلا در بندم امشب، اگر پرسند احوال پریشان، بگو در بندر نابندم امشب// ندانم ملک ارمن یا تتار است، گلستان ارم یا گله وار است، بود اینجا مکان ماهرویان، پریشان! وادی آن مشکبار است... (محمد علیخان جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#183
Posted: 28 Oct 2012 08:05
*****
سر عشاق خاک راهت ای دوست، سلاطین خادم درگاهت ای دوست، پریشان با همه بالا بلندان، فدای قامت کوتاهت ای دوست// به سر دارم هوای کویت ای دوست، ندارم پا که آیم سویت ای دوست، پریشان با همه سیمین عذاران، فدای طره ی گیسویت ای دوست// عبث دامانت ای شمشاد قامت، ز کف دادم ولی دارم ندامت، شب وصل تو از یاد پریشان، نخواهد رفت تا صبح قیامت// نه دل تاب آورد بار فراقت، نه پای آنکه آیم در وثاقت، پریشان هر زمان از آتش دل، سمندر وار سوز زاشتیاقت... (محمد علیخان جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#184
Posted: 28 Oct 2012 08:14
*****
رسیده دست مهرویم به این تاج، ز هندوستان و ماچین می برد باج، بنه بر سر مبارک باد جانا، دل و دین پریشان کرده تاراج// نسیم از روی رغبت کن مرا شاد، پیامم بر بر آن سرو آزاد، بگویش باز از قول پریشان، که ای شیرین گذاری کن به فرهاد// پریشانم قد سروم خم آورد، فلک عمر پریزادم کم آورد، سیه شد روزگارم چون شب تار، غلام بد قدم کش از جم آورد// به هر گلرخ که اخلاصم فزون شد، دلم از هجرش آخر غرق خون شد، به هر سرو قدی الفت گرفتم، پریشان همچو بختم واژگون شد... (محمد علیخان جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#185
Posted: 28 Oct 2012 08:22
*****
بتا تا از غمت گشتم گرفتار، حواسم شد پریشانی سر و کار، بپرس از حال خود حال دل من، که او باشد پریشانی سزاوار// قدت طوبا لبت کوثر رخت حور، بهشتی نیست جانا جز تو منظور، میسر نیست در پیشت نشینم، پریشان را کفایت دیدن از دور// به طوفانم بت کاکل معنبر، چو مورم کرده ای در طاس مضطر، میفشان بر زمین خون پریشان، سیاوش وار در تشتم ببر سر// دلم چون مه کشیده پرتو امروز، کشیده وسمه بر ماه نو امروز، پریشان یار شیرین وش نشسته، به تخت ناز چون کیخسرو امروز... (محمد علیخان جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#186
Posted: 28 Oct 2012 10:22
*****
به ایوان سرونازی نسترن پوش، برون آمد چو ترکان مست و مدهوش، به تیغ ابروان خون پریشان، به ناحق ریخت چون خون سیاووش// صبا! ای پیک عشاقان بی دل، گذر در کوی آن لیلی شمایل، بگو بر حسب حکم شاهزاده، پریشان تاخت اسبش تا عبیدل// به تنهایی بتا تا چند سازم؟، دل شیدا به کی خرسند سازم؟، پریشان در کجا زنجیر زلفی، که این دیوانه را در بند سازم؟// غریب شهر شیرازم چه سازم؟، به غربت ساز و ناسازم چه سازم؟، پریده مرغ دل دست پریشان، نمی آید به آوازم چه سازم؟... (محمد علیخان جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#187
Posted: 28 Oct 2012 10:32
*****
گهی بر یاد هندوستان چو پیلم، گهی از خنجر مژگان قتیلم، گهی چون پیر کنعانی پریشان، به آب دیده غرق رود نیلم// چو دور از صحبت خویش و کسانم، کشاند مهر سوی دوستانم، صبا! گر یار پرسد از پریشان، بگو در پنجه ی آزادگانم// پریشانم پریشانم پریشان، دو زلف عنبر افشانم پریشان، اگر لیلی و مجنون را ندیدی، من ایشانم من ایشانم من ایشان// کمند زلف از تو گردن از من، خدنگ ناز از تو خوردن از من، به بالین پریشان مویه از تو، به زیر خاک مأوا کردن از من// بتا تا نرد عشقت باختم من، دل و دین باختم تا باختم من، پریشان مهره ی مهر نکویان، به رسم ششدری انداختم من... (محمد علیخان جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#188
Posted: 28 Oct 2012 10:41
*****
دلا یک چرخ مهر و مشتری بین، خیابانی چو سرو کشمری بین، پریشان اندر این دلکش عمارت، چو گلزار ارم جمع پری بین// بسی در شهرها کردم نظاره، به مهرویان زرین طوق و پاره، ندیده دیده ای چشم پریشان، همانند تو پروین گوشواره// دلم از سر به سر افسر کشیده، به نسرین توده ی عنبر کشیده، پی قتل ضعیفی چون پریشان ، به شست هندوان خنجر کشیده// صبا بر از پریشان حسب حالی، به اقوام جمی با خوش مقالی، بگو کردم عروسی من به شیراز، ولی جای تمامی بود خالی// به بام قلعه ی دزگاه گاهی، به من خورشید رخ بنمود ماهی، ولی آئینه سان رو کرد و گفتا، که از قلب پریشان خواهم آهی... (محمد علیخان جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#189
Posted: 28 Oct 2012 10:52
*****
به هر منزل که یار مه جبین است، اگر دوزخ بود خلد برین است، ز دست دوست گر یغما خورد زهر، به لذت خوشتر از ماه معین است// بتی دارم که مثلش در جهان نیست، نه که اندر زمین بل زآسمان نیست، ولی گویند حوران بهشتی، به جنت هست لیکن آنچنان نیست// همه مردم ز خال فتنه انگیز، حذر دارند و بنمایند پرهیز، به جز یغما که هر لحظه بگوید، که ای فتنه بیا و خون من ریز// فکندی چتر بر رخ زلف بر دوش، به مشکین گیسوان گشتی زره پوش، سرت گردم بترس از خون یغما، که خون عاشقان گرم است و پر جوش... (میرزا ابوالحسن جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#190
Posted: 28 Oct 2012 11:01
*****
کشیده طاق ابرو تا بناگوش، تو از من میبری صبر و دل و هوش، بدی کردیم اگر ما ای نگارا، تو خوبی کن مکن یغما فراموش// اگر بوسی زنم بر غبغب تو، برآرم آنچه باشد مطلب تو، دلم بی تو چو طفل گر گرفته، گرفته حجت قند لب تو// به هر مجلس که آن دلبر نشسته، بسان خسرو خاور نشسته، ببین آن خال هندوی لبانش، چو هندو بر لب کوثر نشسته// سر زلفت به زنجیرم نموده، ز مژگان کشته ی تیرم نموده، فغان یغما که در عهد جوانی، غم هجران تو پیرم نموده// ز بس خوردم غم خلخال فتنه، شده روز سیه چون خال فتنه، همه مردم ز فتنه می گریزند، به جز یغما رود دنبال فتنه... (میرزا ابوالحسن جمی)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....