ارسالها: 889
#321
Posted: 12 Nov 2012 13:48
*****
بهار دردمندان چون خزان است، ز هر سو باد پاییزی وزان است، نسیمش غم برد در خانه ی دل، گل و برگش دل و جان را گران است// گل عشقم به هر گلخانه ای نیست، دلم در بند هر جانانه ای نیست، کلامی از کلام عشق خوشتر، به دفتر یا به مکتب خانه ای نیست// به هر جا عشق باشد خانه آنجاست، به هر جا دل رود جانانه آنجاست، به هر جا عاشقی از پا درآید، بدان معشوقه را کاشانه آنجاست// همه عمرم به سرسختی گذر شد، به دور از عیش و خوشبختی گذر شد، دو صد نفرین بر این عمر دو روزه، که هر روزش به بدبختی گذر شد... (حیدر مؤتمن)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#322
Posted: 12 Nov 2012 13:57
*****
نه مجنونم که لیلی را کند یاد، نه شیرینم که دارد عشق فرهاد، نه وامق تا به عذرا دل ببندم، نه دلداری که با او دل کنم شاد// اگر دستم رسد بر روزگارم، دمار از روزگار آن درآرم، نمیدانم چه میخواهد ز حیدر، که برده این چنین صبر و قرارم// گهی شاد و گهی بس بیقرارم، دل آزرده ز دست روزگارم، گهی مستانه میخندم که گویی، شده از کف عنان اختیارم// ز هجران تو ای زیبا نگارم، پریشان خاطر و اندوهبارم، وصالت گر به تأخیر افتد ای مه، به رسوایی کشاند کار و بارم... (حیدر مؤتمن)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#323
Posted: 12 Nov 2012 14:04
*****
سحر گفتم بر گیسوی یارم، خوشا آن شب که افتی در کنارم، سیاهی همچو بخت تیره ی من، پریشانی چو حال و روزگارم// نه مجنونم که در صحرا بگردم، نه مفتونم که تا شیدا بگردم، نه فایز تا ز عشق نازنینی، به هر جا دل رود آنجا بگردم// ندانم تا به کی باید بسوزم، ز بهر خویش رخت غم بدوزم، ندانم دیدگان اشکبارم، بگرید تا به کی بر حال و روزم// نمیدانم چه باشد سرنوشتم، که اهل دوزخم یا در بهشتم، همی دانم که در پایان عمرم، درو خواهم نمودن هر چه کشتم... (حیدر مؤتمن)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#324
Posted: 12 Nov 2012 14:12
*****
گل عشق تو در دل کاشتم من، ز دل اندوه و غم برداشتم من، مرا بیگانه کردی با دل خود، تو را بس آشنا پنداشتم من// دلا دیدی چه آمد بر سر من، ز غم رنجور گشته پیکر من، ز دست های های گریه هایم، نشد آسوده چشمان تر من// ز عطرش بو گرفته منزل من، شده روشن ز عشقش محفل من، به هر جا میروم اندر حضور است، تو گویی خانه کرده در دل من// سراپای وجودم غم گرفته، مرا غم نیز دست کم گرفته، غم از عهد جوانی می شناسم، دل من بی سبب ماتم گرفته... (حیدر مؤتمن)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#325
Posted: 12 Nov 2012 14:19
*****
چه سازم غم زمین گیرم نموده، ز جان و زندگی سیرم نموده، خدایا غم ببر از خانه ی دل، دلم خون کرده و پیرم نموده// فلک از نو نوایی ساز کردی، مرا با غصه ها دمساز کردی، عقابی تیز پر بودم به پرواز، مرا از بال و از پر واز کردی// فلک دورم ز کوی یار کردی، مرا با درد و غم بیمار کردی، دمی از دست غم آسوده بودم، دوباره غصه ام بسیار کردی// لبانت غنچه آسا وا نمودی، به لبخندی مرا اغوا نمودی، شرر بر جان تبدارم زدی تو، چرا آن خنده ی بی جا نمودی... (حیدر مؤتمن)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#326
Posted: 12 Nov 2012 14:30
*****
به لب آن خال مشکینی که پیداست، نه خال است آن دل گم گشته ی ماست، خضر آسا به لعل شکرینش، نشسته آب حیوانش تمناست// به جنت باغ و انهار و قصور است، هزاران قاصرالطرف است و حور است، همه در حجله گاه عیش نادم، به ما این چند روز ایام دور است// در عالم وصل با خوبان محال است، به عقبی حور و جفت و هم خیال است، مگر در خواب ممکن هست نادم، که در بیداریش صد انفعال است// غزالی از ختا سوی ختن رفت، به همراهش دل و جانم ز تن رفت، سپندآسا به مجمر سوخت نادم، که یارم بار بست و از وطن رفت... (ملامحمد نادم)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#327
Posted: 12 Nov 2012 14:37
*****
خداوندا مهم محمل نشین شد، عروج زهره و چرخ برین شد، وطن در لامکان بنمود نادم، چو حمد قرب رب العالمین شد// شدم پروانه ی این شمع پر نور، چو موسی را نیم در وادی طور، ز حسن او تجلی گشت نادم، روم تا بر رسم در وصل آن نور// مرا این زندگی تلخ است و دشوار، فراشم خار و همخوابم بود مار، دو روز عمر نادم چون کنم سر، ز خار و مار و این دهر پر آزار// مکن افغان ز جور چرخ غدار، هزاران خوبرویانش گرفتار، تو صابر باش نادم ناله کم کن، نکرده او وفا با هیچ دیار... (ملامحمد نادم)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#328
Posted: 12 Nov 2012 14:45
*****
طراز طره را کردی تو طرار، به عارض جای دادی عقرب و مار، به جراحی ز نادم جان گرفتی، همه بر گرد غبغب مار غدار// بت قدسی سرشت حور منظر، مکش بر خاک دامان مطهر، قدم بگذار بر چشمان نادم، که هر پایی بود جایی مقرر// نگارا رفته ای بر پشت محمل، به خیل خسروان شد کار مشکل، مهار ناقه اش در دست نادم، دل عشاق او زنگ قوافل// جوانی عمر را بر باد دادم، به پیری پای در غربت نهادم، وطن چون کوی لیلی بود نادم، بر آن قرنی چو مجنون ایستادم... (ملامحمد نادم)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#329
Posted: 12 Nov 2012 14:52
*****
ز وصل از بیم هجران در ملالم، ز هجران شاد از امید وصالم، به سان مه ز قرب و بعد خورشید، گهی بدر هستم و گاهی هلالم// شکر تلخ آمد از گفتار شیرین، خجل شد سرو از رفتار شیرین، عجب ناید که مریم مرد نادم، ز رشک عارض گلنار شیرین// غزال سیم تن اندر چراگاه، خیالم همچو بازی در کمینگاه، سگ پیری هوای نفس نادم، نگیرد آهویی بر حسب دلخواه// تو شمعی یا درخشان آفتابی، نبات النعشی و یا ماهتابی، تو هستی از بشر یا حور نادم، ندانم کیستی کاندر حجابی... (ملامحمد نادم)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#330
Posted: 12 Nov 2012 14:58
*****
دهانی تنگ و شورانگیز داری، لبانی لعل و شکر ریز داری، بت نادم تو شیرینی ولیکن، به چشمان فتنه ی چنگیز داری// اگر از جعبه ی دل تیر آهی، کشم از مه بسوزد تا به ماهی، بگردد منحرق افلاک نادم، رسد تا قرب قوسین الهی// تن تنها میان رزمگاهی، چو پروانه بگردم بر سپاهی، میان شورش مغلوبه ی جنگ، خدنگی خوردم از مژگان سیاهی... (ملامحمد نادم)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....