ارسالها: 889
#371
Posted: 19 Dec 2013 15:27
*****
خزان آمد چو گرگ تیر خورده
به صحرا آتش گلها فسرده
بسوزم من چمن آتش گرفته
بمیرم من عروس باغ مرده
(ناصر اجتهادی)
********************
کسی مرگ سحر را جار میزد
زمان در سوگ تلخش زار میزد
و بعد از او اگر غیرت به رگ داشت
زمین باید خودش را دار میزد
(کورس احمدی)
********************
غمی دارم به دل اندازه ی شب
صدایی برتر از آوازه ی شب
به دوشم کوله بار شوق خورشید
ستاره بر در و دروازه ی شب
(رضا افضلی)
********************
سرود زندگی با نای باران
بخوان همراه هوی و های باران
درین دشت کویر و زخم عریان
نمی آید صدای پای باران
********************
سکوت بوته ی هرزی دل من
به کاهی هم نمی ارزی دل من
چرا هنگام رویارویی عشق
بسان بید میلرزی دل من
(بهرام افضلی)
********************
گل روی خزان آهسته وا شد
نسیم کوهساران جابجا شد
دل سرد من و سرمای پائیز
خدایا غصه ام تک بود دو تا شد
********************
لب داغت شراب سرخ نابه
دو چشم باده خیزت مست خوابه
خوشا یک شب سحر کردن کنارت
ولی افسوس وصل تو سرابه
(علی اکبر احمدیان)
********************
چرا دلهایمان آزرده باشد
ز غم ها سینه مان افسرده باشد
رفیقان یک به یک در خواب رفتند
عجب این زندگی دلمرده باشد
*********************
طنین تو سرود عاشقانه ست
هوای تو همه شعر و ترانه ست
به گوش من بخوان افسانه ی عشق
که دنیا پر ز نیرنگ و فسانه ست
(نعمت احمدی)
*********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#372
Posted: 19 Dec 2013 15:42
*****
بخوان مرغ سحر غم دارم امشب
به جانم درد و ماتم دارم امشب
همیشه غم به جانم مینویسد
که من عاشق تو را کم دارم امشب
(نعمت احمدی)
**********************
بیا امشب دمی تنها بگردیم
گذاریم شهر و در صحرا بگردیم
پیاده پا به پا پهلو به پهلو
به انبال دل رسوا بگردیم
(ابوالقاسم اعلامی)
**********************
برادر دشمنم خونخواره امشب
هوای خانه ظلمت داره امشب
چراغی بر سر راهم بگیرید
که دیو شهر شب بیداره امشب
**********************
به عهد شب نوردی ها وفا کن
برادرهای عاشق را صدا کن
بزن بر سینه ی شب تیری از نور
گل خورشید را مهمان ما کن
**********************
شب است و مادران شهر غمناک
هزاران گل شکفت و خفته بر خاک
عزیزم داغدارم دست وا کن
بپا کن بیرق صبح طربناک
(اصلان اصلانیان)
**********************
ز دیدارم هنوز او میگریزد
ز دام چشم آهو می گریزد
دل من مملو از هنگامه ی عشق
دل او از هیاهو می گریزد
**********************
غمی دارم غریب اندازه ی شب
دلم شهریست با دروازه ی شب
سپیده یاغی مانده به بندیست
که هر جا پر شده آوازه ی شب
**********************
تنت روشن تر از هر ماهتابه
لبت گلگون تر از رنگ شرابه
من از خورشید چشمات قصه میگم
فروغش گرمتر از آفتابه
**********************
برام آئینه ی احساسه چشمات
به دستشون گلای یاسه چشمات
واسه چشمات یه عمره شعر میگم
ولی افسوس! نمک نشناسه چشمات
(سیروس احمدی فر)
**********************
کلامت گرم و شیرین چون ترانه
نگاخت دلفریب و شاعرانه
منم قایق به روی موج طوفان
تویی ساحل تویی لطف ترانه
(محمود اسکندری)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#373
Posted: 19 Dec 2013 15:57
*****
بهار زندگی عطر بهاران
صفای دشت و لطف کوهساران
گذشتم از کنارت تا ببینم
تن خیس تو را در زیر باران
********************
جدا از تو دلم در آب و تابه
برایم زندگی کردن عذابه
به دریا دل زدی رفتی ازین شهر
دو چشمم مثل دریا خیس آبه
********************
دلم ای نازنین تنهاست امشب
درون سینه ام غوغاست امشب
دلم چون زورقی در دام طوفان
اسیر کینه ی دریاست امشب
*********************
فروغ روشن شبهای من باش
سحرگاه شب یلدای من باش
هراسانم من از بیهوده بودن
امید روشن فردای من باش
*********************
کنارم آمدی اما به سردی
نمی دانم که با قلبم چه کردی
برو از پیش من ای دوست اما
به شرط آن که دیگر برنگردی
*********************
گل سرخ بهار آشنایی
ندارم لحظه ای از غم رهایی
تو پژمردی و عشق او به دل مرد
به تنگ آمد دلم از بی وفایی
*********************
شمیم پاک گلهای سپیدی
شکوه روزگاران امیدی
تمام حرف هایت روشن و پاک
زبانم لال قرآن مجیدی
*********************
ستاره تر شد و از آسمان ریخت
سپیدی با سیاهی در هم آمیخت
چه شبهایی که تنها تا سحرگاه
بلور اشک از چشمانم آویخت
*********************
به آرامی چو کبک کوهساران
به زیبایی چو گلهای بهاران
ز باغ خاطرم آن شب گذشتی
به نرمی همچو موج چشمه ساران
*********************
شبا که چشم تو سرمست خوابه
دل دیوونه ام در اضطرابه
برم با کی بگم حرف دلم رو
که حرفای دلم صدها کتابه
*********************
من اون نیستم که اون روزا میدیدی
دروغ بود هر چی از من می شنیدی
یادت باشه اگر پرسیدن از من
نگی چیزی! شتر دیدی ندیدی
**********************
بلور اشک چشمم را شکستی
چو اندوهی به قلب من نشستی
نمی دانم چه کردی با دل من
رهی بگشودی و صد راه بستی
(محمد رضا اصلانی)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#374
Posted: 20 Dec 2013 13:10
*****
پسینی می سپردم در چمن راه
فضا تاریک شد ناگاه و بیگاه
گل پژمرده ای می گفت و می ریخت
یقین پروانه ای غمگین کشید آه
***********************
تو سر بالا کنی پائین کنم مو
تو هی همچون کنی همچین کنم مو
تو هی همچین و همچون ناز و غمزه
چه جوری قیمته و تخمین کنم مو
***********************
اگر یک کفتر چاهی برم مو
اگر یک مرغ دریایی برم مو
اگر آهوی صحرایی خدایا
مخوام از این خراب رایی برم مو
***********************
شب از شور شبانگاهان نخفتم
سحر پیغامشان با زهره گفتم
به ساز سوخته دمسازشان دل
از آتش میزد و خون می شنفتم
***********************
جوارم در کلیسا بانگ ارگ است
دل من کوچک است و غم بزرگ است
بترس از روشنایی های آن شب
که چشم اخترش دندان گرگ است
***********************
فسرده در دلم بسیار حسرت
که بارد از در و دیوار حسرت
درختان هر یکی دارند باری
درخت ریشه کن را بار حسرت
***********************
دلی دارم قرار اما ندارد
سرشکی اختیار اما ندارد
شنیدم در جهان جز نیش هم هست
دل از کس انتظار اما ندارد
***********************
شب است و غم گرفته چارسویم
بیا ای دوست بنشین روبرویم
بیا تا قصه ی شب را و غم را
اگر خوابت نمی آید بگویم
***********************
درخت خشک باری هم ندارد
نه تنها گل که خاری هم ندارد
بیا ای ابر بر باغی بگرییم
که امید بهاری هم ندارد
***********************
عجب تلخی و شوری اشکم ای اشک
چشیدم جور به جوری اشکم ای اشک
اگر تلخی اگر شوری بیا باز
که در چشمم تو نوری اشکم ای اشک
***********************
سر کوه بلند آمد عقابی
نه هیچش ناله ای نه پیچ و تابی
نشست و سر به سنگی هشت و جان داد
غروبی بود و غمگین آفتابی
***********************
سر کوه بلند آمد سحر باد
ز طوفانی که می آمد خبر داد
درخت و سبزه لرزیدند و لاله
به خاک افتاد و مرغ از چهچه افتاد
(مهدی اخوان ثالث)
***********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#375
Posted: 20 Dec 2013 13:38
*****
سر کوه بلند آهوی خسته
شکسته دست و پا غمگین نشسته
شکسته دست و پا درد است اما
نه چون درد دلش کز غم شکسته
**********************
سر کوه بلند ابر است و باران
زمین غرق گل و سبزه ی بهاران
گل و سبزه ی بهاران خاک و خشت است
برای آن که دور افتد ز یاران
**********************
سلام ای آسمون بی ستاره
دلت مثل دل من تنگ و تاره
اگر خواهی رقابت با دو چشمم
بگو ابرت از این بیشتر بباره
**********************
میاد برف و میاد برف و میاد برف
به هر بام و به هر خونه به هر ظرف
دو قمری بر چنار لخت با هم
ازین سرما سپیدی میزنن حرف
(مهدی اخوان ثالث)
**********************
دو بیتی هات لطیفه مثل خوابه
غزل هات دلنشینه ناب نابه
تو تنها شاعری هستی که لبهام
تمام شعرهاتو فوت آبه
**********************
عزیزم راه دورم نامه بنویس
غمین و سوت و کورم نامه بنویس
اگه نامه ندی وقتی بیایی
دیگه من توی گورم نامه بنویس
(نزهت اسدپور)
**********************
نسیم باغ مهتابم تو بودی
عروس حجله ی خوابم تو بودی
از آن در کوی مستان خانه دارم
که در جام می نابم تو بودی
**********************
گرفتارم میان بیشه ی غم
مرا آزرده از جان ریشه ی غم
بیا ای باغبان پیر عاشق
که نیشم میزند اندیشه ی غم
**********************
نگاهش خنده ی سبز چمن بود
شکوه جاری دشت و دمن بود
حریر پاک و مواج خیالش
همیشه در ضمیر فکر من بود
(هوشنگ اقدامی)
**********************
تو نخلی آیتی از شور و گرما
من آن کاجم که روئیدم به سرما
بیا با گرمی ات دلگرمی ام ده
بیا تا بشکند قندیل غم ها
**********************
تو شعری جوشش هر چشمه ساری
شکوه سبزه زاران بهاری
بیا که مانده بی تو در اتاقم
هوای لحضه های بی قراری
(اکبر اکسیر)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 228
#376
Posted: 20 Dec 2013 13:44
میان شک و یقین پیر می شود بی تو
دلی که طعمه زنجیر می شود بی تو
نیامدی که ببینی در این دیار غریب
غروب جمعه چه دلگیر می شود بی تو
برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!
ارسالها: 889
#377
Posted: 20 Dec 2013 13:59
*****
تو شعر و شور باران شمالی
دل انگیزی سراپا شور و حالی
به شالیزار قلبم باش باران
که می سوزد دلم از خشکسالی
*******************
گل نامش همیشه بر لبم بود
جواب نامه اش مشق شبم بود
نه درسی بود و نه اندوه مکتب
چرا که کوچه ی او مکتبم بود
********************
نگاهت نوبهاری دل پذیره
دلم در بند چشمانت اسیره
گرفتارم گرفتارم گرفتار
به دریای نگاهت چون جزیره
********************
نگاهش دفتر شعر و غزل بود
لبش گویی که کندوی عسل بود
پری رویی که با آن قد و قامت
غم دیرینه ی اهل محل بود
********************
غروب سرد پائیزم عزیزم
ز درد و غصه لبریزم عزیزم
ندارم آرزویی بی تو. بی تو
تویی فصل دل انگیزم عزیزم
(اکبر اکسیر)
********************
سکوت شهر شب غم داره امشب
دلم دنیای ماتم داره امشب
بیا بنشین کنارم عاشقانه
که بزم من تو را کم داره امشب
********************
دلم در بند زلف تو اسیره
نگاهت همچو خورشید کویره
مرا با ناز چشمانت صدا کن
که ترسم عاشقت از غم بمیره
********************
تو گفتی عاشقم بر حسن و خویت
شبی خواهم که بیننم ماه رویت
چنان رفتی ز پیش من که اکنون
سیه گردیده روزم همچو مویت
********************
چه تنها و چه دلتنگم برایت
همیشه اشک ریزم از جفایت
اگر یک دم دوباره پیشم آیی
ز سر تا پا ببوسم نقش پایت
(میر عبدالحمید ادبی)
********************
چو در چشمت شراب خواب روید
ستاره از گل مهتاب روید
شقایق های سوزان و عطشناک
همیشه در کنار آب روید
********************
دو چشمش را چو بر هم میگذاره
به روی لاله شبنم میگذاره
به زیر پایش اندازد دلم را
چو زخمی کرد مرهم میگذاره
********************
ز تاب چشم جادویت گذشتیم
ز رقص مار گیسویت گذشتیم
زبان ما اگر ناآشنا بود
سفر کردیم و از کویت گذشتیم
(محمد شقایق)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#378
Posted: 20 Dec 2013 18:04
*****
کنشتی چهره ره در دیر دارد
که دیر آلوده در خود سیر دارد
مرا یاریست کز افسونگری ها
سری با من سری با غیر دارد
********************
تو را در سایه ی مهتاب دیدم
چو برگ گل میان آب دیدم
به بیداری نبود اما گمانم
مه روی تو را در خواب دیدم
********************
به فریادم از این هنگامه ی خویش
شکستم از جدایی خامه ی خویش
به امیدی که حالم را بدانی
نهادم دل میان نامه ی خویش
(عدالله الفت)
********************
دو دستم از تب زنجیر خسته ست
در موعود من از پشت بسته ست
رفیق من ز درد نا امیدی
غرور خنده هایم را شکسته ست
********************
سکوت تلخ مردابی مگر تو
شعاع زرد آفتابی مگر تو
به تن کن جامه ی سبز بهاران
زمستان رفت و در خوابی مگر تو
********************
به روی گونه ات شبنم نشسته
کتاب چشمهایت را که بسته
دل نازک تر از برگ گلت را
دل سنگ کدامین کس شکسته؟
********************
دل من قایقی بی بادبانه
به روی موج دریاها روانه
رها گردم اگر از بند طوفان
چه حاصل؟ چون که مقصد بی نشانه
(محمد علی اخوات)
********************
دلم میخواد شبی خوابش ببینم
لب سرخ چو عنابش ببینم
خدایا می شود با این همه ناز
تن چون باغ نهتابش ببینم؟
(قاسم الهایی سحر)
********************
گسستی رشته ی مهر و وفا را
شکستی زیر پا جام صفا را
دلم روزی برایت کعبه ای بود
چرا آتش زدی بیت خدا را
********************
تو آهنگ جدایی ساز کردی
مرا با مرغ شب همراز کردی
چو دیدی غیر تو یاری ندارم
بریدی از من و صد ناز کردی
(نورانگیز اسبق)
********************
جوانی گر چه نقشی دلپذیر است
از او دل برگرفتن ناگزیر است
پرید آن خواب نوشین سحرگاه
بیا ای دل که هنگام تو دیر است
(هوشنگ ابتهاج)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#379
Posted: 20 Dec 2013 18:54
*****
گل پرپر کجا گیرم سراغت؟
صدای گریه می آید زباغت
صدای گریه می آید شب و روز
که می سوزد دل بلبل ز داغت
*******************
گل زرد و گل زرد و گل زرد
بیا با هم بنالیم از سر درد
عنان تا در کف نامردمان است
ستم با مرد خواهد کرد نامرد
*******************
چه خوش برقی به چشم شب درخشید
چداغم را فروغی تازه بخشید
مخوان ای جغد شب لالایی شوم
که پشت پرده بیدار است خورشید
*******************
خوشا صبحی که چون از خواب خیزم
به آغوش تو از بستر گریزم
گشایم در به رویت شادمانه
رخت بوسم به پایت گل بریزم
********************
نگاه چشم بیمارت چه خسته ست
کبوتر جان! که بالت را شکسته ست
کجا شد بال پرواز بلندت
سفید خوشکلم! پایت که بسته ست
*********************
سحرخیزان به سرناها دمیدند
نگهبانان مشعل ها دویدند
غریو از قلعه ی ویرانه برخاست
گرفتاران به آزادی رسیدند
*********************
من آن ابرم که میخواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد
دل تنگم غریب از این در و دشت
نمی داند کجا سر میگذارد
**********************
دلم گر قصه گوید اینک آن گوش
لبم گر بوسه خواهد این لب نوش
اگر شب زنده دارم این سر زلف
چو خوابم در رباید اینک آغوش
*********************
سحرگه در چمن خوشرنگ شد گل
نگاهش کردم و دلتنگ شد گل
به دل گفتم که ناز است این میندیش
چو دستی پیش بردم سنگ شد گل
*********************
شبی بود و بهاری در من آمیخت
چه آتش ها چه آتش ها برانگیخت
فرو خواندم به گوشش قصه ی خویش
چو باران بهاری اشک می ریخت
*********************
سپیده سر زد و مرغ سحر خواند
سپهر تیره دامان زر افشاند
شبی گفتی به آغوش تو آیم
چه شب ها رفت و آغوشن تهی ماند
*********************
پری بودی و با من راز کردی
به ناز و عشوه عشق آغاز کردی
مرا آواز دادی چون رسیدم
کبوتر گشتی و پرواز کردی
(هوشنگ ابتهاج)
*********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#380
Posted: 20 Dec 2013 19:28
*****
شکفتی چون گل و پژمردی از من
خزانم دیدی و آزردی از من
بد آوردی وگرنه با چنین ناز
اگر دل داشتم می بردی از من
********************
سر زلف تو کو مشک ترم کو
لب نوشت شراب و شکرت کو
کجا شد ناز اندامت کجا شد
دریغا شاخه ی نیلوفرم کو
********************
خوشا عاشق شدن پر باز کردن
قناری بودن و آواز کردن
خوشا در لحظه های مهربانی
تو را با طرح گل دمساز کردن
********************
قفس ها را شکستم پر بگیری
سفر بر شاخه ای دیگر بگیری
به من تابیده ای نیلوفر عشق
کتاب قصه را از سر بگیری
********************
پرستو جان پرت نازم بهاره
گل کوکب برایت مژده داره
پرستوهای شادی پر کشیدند
بر آن بام بلند پر ستاره
********************
دو چشم سبز تو باغ ستاره
گل رخسار تو رنگ اناره
کجایی ای قناری تا بخوانیم
تمام فصل ها فصل بهاره
********************
به این دل های دریایی نظر کن
شب قیرینه را زیر و زبر کن
رفیقانم همه رفتند از دست
مرا از قاب تنهایی به در کن
********************
کسی می آید از دل های تنها
که ما را می برد غرق تماشا
درون چشم سبزش آفتابی ست
و هر شب می چرد امواج دریا
********************
همه امواج دریا بستر توست
گل اندیشه هایم پرپر توست
به خون عاشقان ای عشق سوگند
تمام فتنه ها زیر سر توست
********************
به ساحل آمدی دریا بگیری
از این دریا همه رویا بگیری
خیالی خام داری ای برادر
که احساس مرا تنها بگیری
(علی اکبر ابراهیم زاده)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....