ارسالها: 889
#391
Posted: 21 Dec 2013 16:38
چو در کار جهان کردم نظاره
ز غم بارید از چشمم ستاره
یکی قلبش ز عشقی پاره پاره
یکی دارد ولی چون سنگ خاره
*********************
دلا از عشق چون ماتم چه دیدی
به عالم جز ملال و غم چه دیدی
شکستی سوختی آتش گرفتی
بگو از عشق بیش و کم چه دیدی
*********************
دلم هر لحظه می گیرد بهانه
چرا عشقی نزد در من جوانه
برو ای دل شکایت از خدا کن
نروید در کویر خشک دانه
*********************
غمم را عشق تو داروست یا نه
پرستیدن تو را نیکوست یا نه
جوابم ده سوالی ساده دارم
تو را باید بدارم دوست یا نه
*********************
درین خلوت سرای غم گرفته
ز تنهایی دلم ماتم گرفته
بجز مه آشنایی نیست اینجا
که ابری روی آن را هم گرفته
*********************
چرا یک باره با من قهر کردی
مرا آواره اندر شهر کردی
مگر ای آشنا از من چه دیدی
که دنیا را به کامم زهر کردی
*********************
خطا کردی که از عشقم بریدی
چه بد دیدی که این ره برگزیدی
نوای آشتی می خوانی اکنون
مگر اشک نهانم را تو دیدی
*********************
چرا با دیگران رفتی نشستی
چه آسان رشته ی الفت گسستی
دریغ از این همه یک رنگی من
دریغا بر تو و بر خودپرستی
*********************
اگر چه با دلم نامهربانی
اگر چه قدر عشق من ندانی
غمت الهام می بخشد به شعرم
مرا الهام دادن می توانی
*********************
فدای تو وجود من الهی
همه بود و نبود من الهی
رساند قاصدک های بهاران
به گوش تو سرود من الهی
*********************
چنان رعنا و خوب و دلپذیری
که دنیا را به لبخندی بگیری
نشانی بارز از ذات خدایی
تو در عالم وجودی بی نظیری
*********************
بنازم آن همه حسن و جوانی
الهی تا جهان باشد بمانی
تو با آن روی و موی و قد و بالا
خدا را شکر کن تا می توانی
(نسرین اصغریه)
*********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#392
Posted: 21 Dec 2013 17:10
الهی روز خوش هرگز نبینی
گل از گلزار خوشبختی نچینی
الهی چون تو کردی گوشه گیرم
تو هم در گوشه ی عزلت نشینی
(نسرین اصغریه)
*********************
تو امیدی تو ماهی در شب من
سرود عشق تو ورد لب من
تو را من عاشقانه می پرستم
بود آیین عشقت مذهب من
(سیمین ابراهیمی)
*********************
خوشم در خلوت شب با غم دل
غم دل محنت دل ماتم دل
دریغا جان شیرین بر لب آمد
نیامد از در من محرم دل
(سید حسن امین)
*********************
پریده رنگ مهتاب از تن تو
چه سری خفته در پیراهن تو
تداعی می شود در خاطر من
هزاران قصه از خندیدن تو
*********************
شکسته زورقم آن سوی دریا
به یادت می دوم تنهای تنها
سر راهت نشینم تا بیایی
پریشانم از این امروز و فردا
*********************
به دل آهنگ آن روی تو دارم
بیا تا سر به دامانت گذارم
به صحرایی که می روید شقایق
اگر پایم رسد جان می سپارم
(غلامحسین ابراهیمی)
*********************
غریبی اولین همسایه ام بود
و تنهایی فقط سرمایه ام بود
تمام عمر من یک فصل غم آه
که تنها محرم دل سایه ام بود
*********************
خدایا کی رسد فردای دیدار
که اشکم را یکی باشد خریدار
دهد آبی بر این لبهای تشنه
دود خوابی بر این چشمان بیدار
*********************
کویری خشک . بی پایانم ای اشک
عبوری کن تو از چشمانم ای اشک
بیا پایان سبز خشکسالی
درین قحطی تو را می خوانم ای اشک
*********************
تمام عمر من طوفانی و جنگ
بساط سفره ام بی نانی و جنگ
جدا کی بوده از همدیگر اینها
غریبی و غم و افغانی و جنگ
(غلامرضا ابراهیمی)
*********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#393
Posted: 21 Dec 2013 17:40
نه می ریزد ز چشمان ترم آب
نه دارم در زبان خنجرم آب
اگر اینها که می گوین ترانه است
نمی ریزد چرا از دفترم آب
********************
من و طوفان و ره مشکل کجایی
در این دریای بی ساحل کجایی
دل دریا به دریادل بنازد
کویری مرد دریادل کجایی
********************
دگر این دل سر ماندن ندارد
هوای در قفس خواندن ندارد
چنان در دوزخ دنیا دلم سوخت
که دیگرباره سوزاندن ندارد
********************
بشوی این گرد از آیینه ی خویش
به رغم عادت دیرینه ی خویش
رها کن اندکی آیینه ها را
دمی بنگر درون سینه ی خویش
********************
بیا ای دل از اینجا پر بگیریم
ره کاشانه ی دیگر بگیریم
بیا گم کرده ی دیرین خود را
سراغ از لاله ی پرپر بگیریم
********************
تو را عادت مگر آیینه خویی است
همه پرهیز تو از کینه جویی است
چنان دل را به آب عشق شستی
که گویی کار تو آیینه شویی است
********************
دل ما را به مهرت بسته ای تو
به تیری قلب ما را خسته ای تو
همه خواهان کالای درستند
خریدار دل بشکسته ای تو
*********************
تبم ترسم که پیراهن بسوزد
ز هرم آه من آهن بسوزد
مرا فردوس می شاید که ترسم
دل دوزخ به حال من بسوزد
(زنده یاد قیصر امین پور)
*********************
دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ
دلم خواهد که با عالم کند جنگ
چنان افسرده حالم ساقی امشب
که می ریزم به خاک و بشکنم چنگ
*********************
بیا ساقی که ایام بهاره
دلم از ذوق مستی بیقراره
خوش آن صاحبدلی کو در بهاران
می اش در جام و یارش در کناره
**********************
بیا ساقی بهار آمد گل آمد
به شوق گل هزاران بلبل آمد
بزن مطرب که سرخوش پای کوبیم
که ساقی مست با جام مل آمد
(مهدیه الهی قمشه ای)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#394
Posted: 21 Dec 2013 18:10
الهی ماه من خوارت نبینم
به چنگ غم گرفتارت نبینم
گذشتم چون خروش از جان که خواهم
بمیرم تا که بیمارت نبینم
(مسعود امینی خروش)
********************
اگر چون موم صد صورت پذیرم
به هر صورت به دل نقش تو گیرم
تو تا بخت منی هرگز نخوابم
تو تا عمر منی هرگز نمیرم
(مهرداد اوستا)
********************
چو گم شد دل در آن زلف چلیپا
مرا صد سلسله افتاد در پا
خم زلفت اگر افتد به دستم
کنم گمگشته دل را باز پیدا
********************
بهار آمد به کوه و دشت و صحرا
گل و بلبل ز کف بردند دل ها
به کوه و دشت و صحرا این دل من
ندارد غیر جانان را تمنا
********************
نه دردم را رسد درمان خدایا
نه هجرم را رسد پایان خدایا
نه این شوریده دل آرام گیرد
نه کارم را رسد سامان خدایا
********************
به بوی زلف خود بردی دلم را
زدی آتش به عشقت حاصلم را
تو با هجران رویت دلبر من
به باد آخر دهی آب و گلم را
********************
من و پروانه نالانیم هر شب
ز سوز دل سخن از یار بر لب
بسوزد او کنار شمع سوزان
بسوزم من ز هجر یار در تب
*********************
امیدی جز وصال دلبرم نیست
هوایی جز هوایش در سرم نیست
ز هجرش بی قرار و دل غمینم
دریغا حسرتا اندر برم نیست
********************
گل من سوسن من روی یار است
به عالم سنبل من موی یار است
صبا دارد ز گل عطر دل افزای
مرا عطر دل افزا بوی یار است
*********************
سراپای دلم در سوز و سازست
به وصل روی دلبر در نیازست
میان عاشق و معشوق در عشق
دو صد سر و هزاران رمز و رازست
*********************
بلای دل نه تنها سوز عشق است
که او را صد بلا در روز عشق است
دل من مبتلای روی یار است
همان یاری که عشق آموز عشق است
(حسین انصاریان)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#395
Posted: 21 Dec 2013 21:40
من و درد غمت در دل دگر هیچ
من و عشق توام حاصل دگر هیچ
همه تنها گذارندم چه باک است
تو باشی شمع این محفل دگر هیچ
**********************
مرا جز عشق تو کاری نباشد
مرا غیر تو دلداری نیاشد
همه عالم اگر کردند ترکم
تویی یارم مرا یاری نباشد
**********************
دلم از عشق دلبر غرق خون باد
پسند هر که نبود پس زبون باد
فلک هم گر به من خصمی نماید
فلک هم واژگون و سرنگون باد
**********************
شراب عشق تو در جام من شد
می لطف تو اندر کام من شد
چو دیدم روی نیکوی تو ای یار
عزیزا مایه ی آرام من شد
**********************
چو بلبل ناله دارم ناله از سوز
که بلبل در سحر من در شب و روز
برآید شعله ی آهم ز سینه
چه سازم درد من باشد جگرسوز
**********************
دلم پر درد و آهم شد جگرسوز
میان آتش و اشکم شب و روز
ز من ای شمع شب پروانه را گو
که عشق و عاشقی از من بیاموز
**********************
به عالم دیدن رویت مرا بس
ز گلزار جهان بویت مرا بس
بهشت و حور و غلمان بهر راهند
عزیز دل سر کویت مرا بس
**********************
ز حال عاشق دل خسته می پرس
ز مرغ بال و پر بشکسته می پرس
جفا کم کن دگر طاقت ندارم
از این دل کاو به زلفت بسته می پرس
**********************
اگر راهی دهندم تا به کویش
مشام جان شود زنده ز بویش
صبا زین عاشق دلداده ی مست
پیامی با دعایی بر به سویش
**********************
نمی گردد ز دل یادت فراموش
نه این آتش ز سینه سرد و خاموش
چو دیدم روی زیبای تو ای ماه
ز دل آرام رفت و از سرم هوش
**********************
دلی همچون دل من نیست پر جوش
چگونه می توانم گشت خاموش
بنالم همچو بلبل از غم گل
که باشم با غم هجران همآغوش
**********************
دلم باشد اسیر مهر رویش
بود درمان دردم بوی کویش
دل گمگشته ی آشفته ام را
نمی جویم مگر در پیچ مویش
(حسین انصاریان)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#396
Posted: 21 Dec 2013 23:31
دلی دارم بود پروانه ی عشق
مرا جانی که باشد خانه ی عشق
نخواهم منزل و ماوا به عالم
به غیر از گوشه ی کاشانه ی عشق
***********************
کشیدن بار هجرانت چه مشکل
نهادن سر به دامانت چه مشکل
سر و سامان به دل دادن عزیزم
پی زلف پریشانت چه مشکل
**********************
چرا زار و پریشانی تو ای دل
همیشه اشک ریزانی تو ای دل
پی آزادی ات از این همه غم
چرا حق را نمی خوانی تو ای دل
**********************
من از هجر تو در سوز و گدازم
اگر بینم تو را با جان نوازم
چو آیی فرش راهت می کنم دل
عزیزا دلبرا ای سوز و سازم
*********************
به جز یادت به دل یادی ندارم
که بی تو من دل شادی ندارم
جگر خونین به هجرت مبتلایم
به شب جز آه و فریادی ندارم
*********************
چه سازم تا تو آیی در کنارم
شود همچون بهاران روزگارم
کنون بی تو در این صحرای محنت
به غیر از آه و ناله نیست کارم
**********************
من از دردی که دارم با که گویم
نشان کوی جانان از که جویم
برای دیدن روی دلارام
کجا گردم کدامین راه پویم
*********************
شراب عشق تو در شیشه دارم
ز هجران تو صد اندیشه دارم
بیا بنگر که در بازار دنیا
غم و اندوه و افغان پیشه دارم
*********************
ببارد تا سحر چشم تر من
بسوزد این دل پر آذر من
اگر یارم به بالینم نیامد
به باد آخر شود خاکستر من
*********************
شب آمد تا بسوزد این دل من
نه تنها دل که سوزد حاصل من
عزیزان جز وصال روی دلبر
نخواهد کرد حل مشکل من
*********************
سیه شد از گنه جان و دل من
فنا اندر فنا شد حاصل من
به این اندیشه باشم در شب و روز
که خاک گور گردد منزل من
*********************
مرا وصل و مرا هجران تویی تو
مرا درد و مرا درمان تویی تو
به تار طره ی زلف تو سوگند
مرا دین و مرا ایمان تویی تو
(حسین انصاریان)
*********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#397
Posted: 21 Dec 2013 23:47
دلم گیرد تو را هردم بهانه
چو نی نالد ز هجرت عاشقانه
قراری نیست او را من چه سازم
نه روز آرام دارد نی شبانه
********************
دلم از دوریت ماتم گرفته
وجودم را سراسر غم گرفته
چنان می سوزم از هجران رویت
که سوزم را همه عالم گرفته
********************
غمی دارم چو دریا بیکرانه
نوایی همچو آتش پر زبانه
رسیده جان به لب از هجر دلبر
جز او را دل نمی گیرد بهانه
********************
اسیرم من اسیر عشق یاری
عزیزی دلبری زیبا نگاری
به جز هجران آن مهر جهان تاب
به دوش خود ندارم هیچ باری
********************
چراغ شام تار من کجایی
امید من قرار من کجایی
به جز رویت خیالی نیست در دل
شفای قلب زار من کجایی
********************
در این غربت ندارم آشیانی
نه یار و همدم و نه هم صدایی
همی خواهم کشیدن ناله از دل
نه نایی مانده از من نی نوایی
********************
دلم باشد اسیر مه جبینی
عزیزی مهربانی نازنینی
خوشم آنجا که او باشد کنارم
به هر کوی و به هر دشت و زمینی
(حسین انصاریان)
********************
به سوز سینه ام تسکینی ای اشک
که با شوری بسی شیرینی ای اشک
تو را هرچند بنشانم به دامان
دوباره بر رخم بنشینی ای اشک
*********************
دلم را خانه ی غم آفریدند
مرا با درد توام آفریدند
ز سر تا پای من اندوه بارد
مرا مثل محرم آفریدند
**********************
به رغم دوست با دشمن نشستی
به گلخن دور از گلشن نشستی
اگر شب گشت روزم شکر دیدم
تو هم امشب به روز من نشستی
(علی انسانی)
**********************
من ایرانم به آفاقم گذر کن
از اندوهم جهانی را خبر کن
اگر خواهی بدانی وسعت غم
به فهرست شهیدانم نظر کن
(منصور اوجی)
*********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#398
Posted: 22 Dec 2013 00:02
چو نامت می نگارم بر گل سرخ
ز دیده اشک بارم بر گل سرخ
دعایی غیر از این ای جان ندارم
تو را من می سپارم بر گل سرخ
*********************
ز برگ گل پیامی تازه خوانم
اگر چه راز آن را خود ندانم
که زیبا از تجلای کسی ام
که او جاوید و من ناجاودانم
*********************
به یاد تو نوشتم از گل سرخ
تو گویی در بهشتم از گل سرخ
چنان در سینه ام گشتی شکوفا
چو گل شد سرنوشتم از گل سرخ
**********************
تو را سر داده بودم دل ندادی
دلت دادم به رویش پا نهادی
کنارت دفتر دل را گشودم
در دل را به روی کی گشادی؟
**********************
بیا و لاله شو در سینه ی من
چو گل شو در دل آیینه ی من
به اشکم شبنم تو گشتم آری
نگهبانت غم دیرینه ی من
**********************
تو را چون گوهری در بند کردند
به زنجیر زرت خرسند کردند
فروختندت به کی ای عرشی من
تو را فرشی مگر مانند کردند
**********************
مرا با ساز تو سوزی دگر بود
خیال روی تو در هر گذر بود
مرا آن خاطر چون گل شکفته
خوش آن دو با منت گاهی نظر بود
**********************
تو رفتی و به دل نام تو مانده
هنوز آن مستی جام تو مانده
چه خواهی کرد جان عاشقت را
که گوش من به پیغام تو مانده
**********************
بیا تا عشق را از سر بگیریم
به جان زلف تو را زیور بگیریم
به آهم روی ماهت را بپوشم
تو را چون هاله ای در بر بگیرم
**********************
امید و انتظارم را چه کردی
نگاه بی قرارم را چه کردی
تو اول خواستی آخر بریدی
تو را من دوست دارم را چه کردی
**********************
دو چشمم گل فشانی از تو دارد
چه اسرار نهانی از تو دارد
مرا در کوچه های شهر بگذار
که هر جایش نشانی از تو دارد
(شاهرخ اورامی)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#399
Posted: 24 Dec 2013 14:28
به عشقت گرچه من رسوای شهرم
رمیدم از تو دیگر با تو قهرم
مرا بازیچه ی عشقت مپندار
که من در عشق بازی پیر رهرم
***********************
اگه گل روی کار آیه نیایم
اگر سنبل به بار آیه نیایم
اگه قاصد ز پیشت بی وفا یار
به چشمم اشکبار آیه نیایم
***********************
غمت افسانه ی حور و پری بود
فسون نازت از افسونگری بود
پس از عمری کنون دانم که افسوس
سرت با من دلت با دیگری بود
***********************
تو عذرا گشته ای تا وامقت شم
نه مثل عاشقون سابقت شم
ز من پنهان مکن می دانم ای دوست
که جادو کرده ای تا عاشقت شم
***********************
کسی بر در نمی کوبد دگر مشت
تو هم چون دیگران بر من کنی پشت
چرا از ما نمی گیری سراغی
غم بی عاشقی آخر مرا کشت
***********************
متاع گوهر جان دارم ای دوست
غم پیدا و پنهان دارم ای دوست
به نرخ بوسه ای جان می فروشم
بخر کالای ارزان دارم ای دوست
(گیتی ایروانلو)
***********************
به پایت گل می افشانند مردم
برایت نغمه می خوانند مردم
تو را من دوست دارم می پرستم
نمی دانم نمی دانند مردم
***********************
پرستو های باران روی بون ریخت
طلاهای سپید از آسمون ریخت
کبوترهای اشکم دونه دونه
به خاک از دست اون نامهربون ریخت
(م. اندیش)
***********************
در آن باران در آن صبح دلاویز
تو را خواندم به آوای غم انگیز
به صحرای دلم چون گل شکفتی
بهاری یافتم در فصل پاییز
(حسن ایوبی)
***********************
ز اوج آسمان مهتاب می ریخت
ز چشمم آرزوی خواب می ریخت
ز جام جان ما در بستر نرم
تمنای شراب ناب می ریخت
(سیمین دخت اویسی)
***********************
ز بعدی انتظار درد پرور
نیامد یار چون جانم به پیکر
کنون درد کمان وصل هجران
زند بر جان رنجور من آذر
(یوسف ایزدی)
***********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#400
Posted: 24 Dec 2013 14:30
مکش سرمه به چشم غمگسارت
مزن تیر جفا بر جان یارت
بیا رحمی کن ای ماه جهانتاب
شدم دیوانه ی چشم خمارت
**********************
اگر یک شب برم بودی چه می شد
چو گل تاج سرم بودی چه می شد
خوشم با قهر و نازت دلبر من
شبی در بسترم بودی چه می شد
***********************
نه از سودای او آرام دارم
نه روزی بی رخش نی شام دارم
بیا ای قاصد آهنگ سفر کن
که من از بهر او پیغام دارم
***********************
گهی مشتاق ابروی نگارم
گهی مفتون آن چشم خمارم
گهی نالم ز غم گاه از دل تنگ
ندانم چون شود فرجام کارم
***********************
فلک از زندگانی کرده سیرم
در ایام جوانی کرده پیرم
بتا صید تو ام رحمی کن آخر
که من در دام گیسویت اسیرم
***********************
به زیر چادرت رخ می نمایی
به یک نظاره صد دل می ربایی
به قربان تو رفتن نیست مشکل
ولی دانم که ای مه بی وفایی
***********************
فلک بر دوش من افکنده باری
پریشان روزم از زلف نگاری
ببرد آسایش از دل رامش از جان
بت افسونگر و سیمین عذاری
(ایرج اسدی)
***********************
تو که همچون پری بر متن آبی
گل نقره به باغ ماهتابی
بیا ای مطلع گل بوته ی نور
که زنگار فلق را آفتابی
***********************
سپیدستان باغ لاجوردی
غبار نقره فام سبزه گردی
انارستان صبح شیشه ای را
به نرمای ترانه می نوردی
***********************
به شب آویختم تنهایی ام را
سکوت کهنه ی هر جایی ام را
غم از آوازه خوان شهر تاریک
شنیده قصه ی رسوایی ام را
***********************
زمین سنگی صدای تیشه سنگی
درخت و باغ سنگی بیشه سنگی
بهار آمد به یمن مقدم او
شکوفه سنگ شد تا بیشه سنگی
(عباس باقری)
***********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....