انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 44 از 53:  « پیشین  1  ...  43  44  45  ...  52  53  پسین »

Robaey & 2 Beity | رباعی و دو بیتی


مرد

 
*****

به شب اشک زلال نور ماهم
ستاره می شکوفد در نگاهم
چراغ کاروانم در کجاوه
گل مهتاب بشکفته به راهم
********************

من و ماه و ستاره بی قراریم
بیابان تا بیابان راز داریم
ستاره می چکد بر دامن شب
من و مهتاب امشب اشکباریم
(علی جلوه)
********************

بنفشه بوی آغوش تو دارد
شرابم چشمه ی نوش تو دارد
گل سرخ دو گیسویت به من ده
که گل بوی بناگوش تو دارد
(منوچهر جراح زاده)
*********************

صنم سیمابتان ماه سیما
پری رویان خوش اندام و زیبا
به غافل کوچه و ره را گرفتند
سر راه تقی بهر تماشا
*********************

خوشم از سر که سودای تو دارد
به دل شادم که غم های تو دارد
تقی با گل از آن دارد علاقه
که رنگ و بوی و سیمای تو دارد
*********************

تو که ابرو کمانکش داری امروز
ز مژگان تیر و ترکش داری امروز
تقی دیروز مقتول تو گردید
چه حاجت زین کشاکش داری امروز
*********************

بتا تا جرعه ی عشقت چشیدم
ز بزم ماهرویان پا کشیدم
دلارام تقی بس بی وفایی
بت عاشق کشی چون تو ندیدم
*********************

بتا چون شمع عارض برفروزی
چو پروانه تمام خلق سوزی
تقی چندی بمیرد زنده گردد
چه ایام و چه اوقات و چه روزی
**********************

خوشا بازی به زلف مشک فامی
تکلم با بت شیرین کلامی
تقی با یار خوش مشرب نشستن
به از جام جم و عمر مدامی
(ملا محمد تقی جمی)
*********************

فلک آیینه دار روی ماهت
ملک مسحور چشمان سیاهت
شب ما را به دیداری سحر کن
دوبیتی های من نذر نگاهت
(خلیل جوادی)
*********************

بیا در بزم من شوری برانگیز
دو چشمت را به چشم من بیاویز
که من دیوانه ی عشق تو هستم
بیا بهر خدا از من بپرهیز
(زبیده جهانگیری)
*********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

به دل امید دیدار تو دارم
امیدت کرده روشن شام تارم
چه شب هایی که من تا صبحگاهان
به یاد روی تو اختر شمارم
*********************

سیه چشم کمان ابرو تویی تو
بلا و فتنه و جادو تویی تو
تو گفتی عاشق او گشته ام من
نمی دانم عزیزم او تویی تو
*********************

دراین غربت که از سر می پرد هوش
تو از یادم نخواهی شد فراموش
چو شب سر می رسد جانانه ی من
خیالت را کشم چون جان در آغوش
(غلامرضا جولایی)
*********************

صبوری کن صبوری کن دل من
ز آه وناله دوری کن دل من
تو سوز عشق را در دل نگه دار
شکایت را حضوری کن دل من
*********************

گل من عشق تو دیوانه ام کرد
ز حال خویشتن بیگانه ام کرد
تو شمع بزم ایمانی مه من
فروغ روی تو پروانه ام کرد
*********************

من از جام ولایت مستم ای دوست
دل خود را به مهرت بستم ای دوست
نمک پرورده ی کوی تو هستم
چه باشد گر بگیری دستم ای دوست
(کاظم جیرودی)
**********************

لبانم بسته و دل بی قرارست
که چشمم خسته و در انتظارست
برای سینه ی همچون کویرم
لبت گلریز باران بهارست
**********************

بهاران چشم و سبزینه نگاهی
طلوع آبی دشت پگاهی
به شب های طویل فصل بهمن
شکوه چلچراغ قصر ماهی
**********************

حدیث چشم تو افسون آبه
لبت گلواژه های خون آبه
نگاهم در پی لیلای چشمت
چو دیم دیم تفته تن مجنون آبه
**********************

شراع زورق اندیشه ای تو
طرب افزا چو صبح بیشه ای تو
به حجم پر شکوه بیستون کوه
ترنم های زخم تیشه ای تو
**********************

دو چشمت همچنان گهواره ای ناز
مسیح بوسه ات در اوج اعجاز
تو با چتر اهای گبسوانت
به خشکستان جانم نغمه پرداز
(محمد علی چاووشانی)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****


به راه عاشقی دل رهسپارست
دل من طالب دیدار یارست
چو یک دل دارم و یک دلبر ای دوست
مرا با دلبر دیگر چه کارست
(محمد کریم جوهری)
*********************

در اقلیم وفا یاری نداریم
غمی داریم و غمخواری نداریم
ز ما امروز تنهاتر کسی نیست
که دل داریم و دلداری نداریم
*********************

چه گویی با من از یاران و خویشان
که پاک از خاطرم رفتند ایشان
دلم تا در کمند آن پریروست
پریشانم پریشانم پریشان
*********************

من آن پر خاش جو را دوست دارم
من آن بیگانه خو را دوست دارم
از آن رو دشمنم شد آن جفاکار
که می دانست او را دوست دارم
*********************

ز دست یار زیبایی که دارم
غم انگیزست دنیایی که دارم
برایم گشته هر چیزی میسر
به غیر از آن تمنایی که دارم
*********************

دلم تا کام از آن دلجو نگیرد
دمی آرام در آن کو نگیرد
به صدها درد این دل خو گرفته ست
ولی با داغ دوری خو نگیرد
(ابوالقاسم حالت)
**********************

شب از من خرمن مهتاب از تو
خزان از من گل شاداب از تو
به چشم جعفرا گر رخ نمایی
بهار از من گلاب ناب از تو
**********************

سحر دل از وجود یار روشن
چراغ از چهره ی دلدار روشن
چراغ جعفرا گر روشنی داشت
ز نور دوست صد بازار روشن
**********************

سر سودایی ام را تاج از تو
شب رسوایی ام تاراج از تو
اگر سوداگری را پیشه سازی
متاع جان ز من حراج از تو
**********************

عجب امشب مگر گم کرده ای راه
که تابیدی بر این ویرانه چون ماه
بفرما دیده و دل خانه ی توست
قدم بر چشم ما نه گاه و بیگاه
**********************

نگاهت مست از پیمانه ی ما
دلت گرم از دل دیوانه ی ما
نگاه جعفرا بر بام و در ماند
چو برگشتی از این ویرانه ی ما
(سید جعفر حمیدی)
**********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

زمانه چون کمان ما تیر پرتاب
زمانه آب و ما چون نقش بر آب
کجاوه ی عمر ما بر باد بستند
زمانه باد و ما در باد بیتاب
*********************

پریده خواب در چشم من امشب
نخشکد آب در چشم من امشب
همان هندوی خواب از چشم خانه
بود بیتاب در چشم من امشب
*********************

بخوان آواز خوبت دلنشین است
دلم انگشتر و حرفت نگین است
به بازار جنون گر مشتری هست
جنون جعفرا در آستین است
*********************

تو می دانی که روزم چون شب توست
سرم مشتاق حرفی از لب توست
اگر با جعفرا روز و شبی هست
دلش امروز در تاب و تب توست
*********************

چو خورشید از در و بامم گذر کرد
دلم را دست گرما در به در کرد
نفس بند آمد از باران شرجی
نگاه از دیده جان از تن سفر کرد
*********************

برای دیدنت چشمم به در بود
اگر چه انتظاری بی ثمر بود
نگاهم کوچه را با اشک می شست
ولی تیر نگاهم بی اثر بود
*********************

لبت بگشا که شکر خوار گردد
غریب کوچه و بازار گردد
ز رویت آتشی بر پا کن امشب
که آتش سرد و بی مقدار گردد
*********************

خیالت دوش مهمان شبم بود
سحر تا صبح نامت بر لبم بود
چو چشم جعفرا افسانه آموخت
طبیبانه شفا بخش تبم بود
*********************

مرا صبر و تو را شور آفریدند
من از ظلمت تو از نور آفریدند
وجود جعفرا گر خاک راه است
تو را از جنت و حور آفریدند
*********************

دلم از روزن چشمم گذر کرد
دمی بر باغ اندامت نظر کرد
همان تیری که افکندی ز لبخند
به جان جعفرا ای جان اثر کرد
*********************

سرت سبز و رخت سبز و دلت سبز
در و دیوار باغ منزلت سبز
اگر با جعفرا بر گل نهی پای
گل و باغ و درخت و حاصلت سبز
*********************

شکر بر گیر و در ساغر شکرریز
به جان آدم و عالم شرر ریز
گلو رنگین کن از خون ترانه
به مجلس از ترانه نقل تر ریز
(سید جعفر حمیدی)
*********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

بیا و ناز پرداز شبم باش
بیا آرامش داغ تبم باش
بیا با جعفرا هم صحبتی کن
کلام مهربانی بر لبم باش
******************

من از اول چنین شیدا نبودم
چو مجنون ساکن صحرا نبودم
اگر عشق تو جانم را نمی سوخت
چنین درمانده و دروا نبودم
*******************

تو افشان کرده ای زلف از چپ و راست
به هر سو می خرامی بی کم و کاست
اگر دردی ست درد بی پناهی ست
کجا رخت مرادی بر تن ماست
*******************

اگر شوریدگی در سر نداری
دلی پر داغ را در بر نداری
به جانت گر نباشد شوق و شوری
پیام عشق در دفتر نداری
*******************

دل و جان دادم و دلبر خریدم
تن و سر دادم و گوهر خریدم
اگر گوهرگری باشد بداند
نه گوهر بهتر از گوهر خریدم
*******************

تو که بار رطب در سینه داری
گلویی صاف چون آیینه داری
مگر در شروه ات شکر نشاندی
که آتش در دل بی کینه داری
*******************

شبی زلف سیه را شانه کردی
مرا از جان خود بیگانه کردی
زدی خنجر به باغ سینه ی من
انار سرخ دل را دانه کردی
*******************

فلک بر سنگ زد آیینه ی من
لبالب شد ز عشقت سینه ی من
شدم آواره ی کوه و بیابان
معطر شد غم دیرینه ی من
*******************

همه عالم به یک سو یار یک سو
چمن یک سو گل و گلزار یک سو
به یک سو چشم بر در ماندن از هجر
دو چشم آرزو در کار یکسو
(سید جعفر حمیدی)
*******************

دلم پر خون شده از درد و اندوه
درون سینه غم انبوه انبوه
کبوتر بودی و پرواز کردی
به صحرا تا بیابان کوه تا کوه
(علی اکبر حیدری)
*******************

زلال جویبارانت چه زیباست
شکوه کوهسارانت چه زیباست
به کام تشنه ی صحرا و جنگل
ترنم های بارانت چه زیباست
(نادر حنیفه انگیزی)
*******************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

ز گلبرگ سپيد باغ گيلاس
شبي را بر سرت مي ريخت الماس
همه جا صحبت از گل بود اما
تن ياس تو را مي كرد احساس
**********************

قسم بر شانه هاي خيس باران
به شولاي بلند آبشاران
به صحراي جنون دل مي سپارم
اگر باشي تو خورشيد بيابان
*********************

هنوز اين آسمان آبي و زيباست
دلم در پايداري مثل درياست
تو رفتي بعد از آن طوفان وليكن
هميشه جاي پاي موج پيداست
*********************

من از بابونه هاي اين ديارم
به جز عشق تو ماوايي ندارم
نمي گويم بهار خاطرم باش
بمان چون سرو كوهي در كنارم
*********************

دلم را خواستي تسليم كردم
محبت خواستي تقديم كردم
از آن روزي كه ديدم بي وفايي
وفا را با خودم تقسيم كردم
*********************

نگاه گل به گلچين است اي دوست
دعا گو مرغ آمين است اي دوست
اگر عشق فريبايي نداري
چرا گوشت به تحسين است اي دوست
*********************

بلور اشك ماند و شانه ي من
لبانت از غزل پيمانه ي من
برايت يك دو بيتي گفته بودم
شبي كه رفتي از كاشانه ي من
*********************

اقاقي هاي عشقت باز مي شد
دلم آهسته در پرواز مي شد
شبي كه در كنارم مي نشستي
بهار زندگي آغاز مي شد
********************

تو را چون رازقي هاي خبرچين
بهار آورده بود از روي پرچين
چنان آزاد و بي پروا كه گفتم
كناره بودي از روز نخستين
********************

به زيبايي چو گلبرگ اناري
ز باغ سيب چيزي كم نداري
ز اقبال من و لطف دوبيتي
چو سبزه سر به زانوي بهاري
********************

به دنيايي بلورم كي ميايي
به عرفان حضورم كي ميايي
عزيزم وقت مرگ خودستايي
بگو بر خاك گورم كي ميايي
********************

بلور از شانه ي مهتاب مي ريخت
ز چشمان دوبيتي خواب مي ريخت
شبي كه با خيالت خفته بودم
به بالينم گل مهتاب مي ريخت
(محمد تقي حر آبادي فراهاني)
*******************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

بنال اي دل كه دلبر از برم رفت
فروغ چشم بيمار ترم رفت
ببار اي آسمان ديده امشب
كه از بحر اميدم گوهرم رفت
********************

خوشا جايي كه سرو ناز باشد
صداي دلنواز ساز باشد
بهش آنجا بود كه چار فصلش
همه بلبل همه آواز باشد
********************

خوشا جايي كه غير از گل نباشد
صدا جز چهچه ي بلبل نباشد
دل تنگ من آنجا خانه دارد
كه جز رقص گل و سنبل نباشد
********************

به هر سو مي دوم در جستجويت
مگر يابم نشان راه كويت
هميشه مستم از صهباي عشقت
به دل دارم اميد گفتگويت
********************

به سر من شوق ديگر دارم امشب
هواي وصل دلبر دارم امشب
اگر محبوب پنهان از نظرهاست
جمالش در برابر دارم امشب
********************

تو كه حال دلم مي داني اي دوست
چرا از ديده ام پنهاني اي دوست
يقين داري خبر زين عشق جانسوز
تو كه ناخوانده را مي خواني اي دوست
********************

الهي سبزه زاران كن دل من
پر از آهنگ باران كن دل من
بكن پروانه باران گلشنم را
چو گلهاي بهاران كن دل من
********************

بهارم زرد و دردم بس گرانست
گل باغم به رنگ زعفرانست
يم اندوه من ساحل ندارد
حدودش بيكران تا بيكرانست
********************

گل ياسي و ما پروانه ي تو
به دشت عاشقي ديوانه ي تو
به آيين وفا هر صبح خورشيد
گل افشان مي كند كاشانه ي تو
(مختار حقيقت)
********************

تنت ابريشمين گيسوت مهتاب
نگاهت ساقه ي نيلوفر خواب
زمان عاشقي تنگ است برخيز
مرا با بوسه اي درياب درياب
(عباس حكيم)
********************

تنم چون باغ شادي هاست با تو
طلوع خنده ي درياست با تو
ميان قصه هاي شهر ظلمت
شكوه رويش فرداست با تو
(حسن حامدي مقدم)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

نگار من به قربان نگاهت
به قربان نگاه بي گناهت
سيه شد روزگار من همان روز
كه چشمم خورد بر چشم سياهت

*****

بيا چرخي زنيم امشب فلك را
به رقص آريم از شادي ملك را
بيا من ني لبك باشم تو چوپان
كه چوپان خوش نوازد ني لبك را
*****
شب هجر تو تا پايان پذيرد
چراغ عمر من ترسم بميرد
عجب دامن زدي بر آتش من
الهي دامنت آتش بگيرد

*****
صبا گهواره ي گل تاب مي داد
هوا بوي گلاب ناب مي داد
بهشتي باغبان، از چشمه ي اشك
نهال عشق ما را آب مي داد
(اسماعيل حميديه)

*****

گل عشقم به باغ سينه افسرد
پرستوي جواني در دلم مرد
برون آمد كسي از ظلمت شب
مرا با خود به شهر غصه ها برد
(رحمت حقي پور)

*****

كوير خاطرم را چشمه ساري
به پاكي چون زلال جويباري
به هنگام عبادت در دل شب
صفاي صبح را در سينه داري

*****

پيامت چون نسيم تازه ي صبح
به هر سو مي برد آوازه ي صبح
تو با دستان پر مهرت گشايي
به روي خفتگان دروازه ي صبح
(حبيب الله حسيني مير آبادي)

*****

برايم دلبري عشق آفريني
بت افسونگري، زيبا جبيني
اگر عالم شود انگشتر ناب
تو بر انگشتر عالم نگيني
(فيروز حجازي)

*****

چشاش فانوس شام تار من بود
نم بارون به گندم زار من بود
شبا وقتي كه عالم خواب مي رفت
خيالش در دل بيدار من بود

*****

صدات موسيقي سيم سه تاره
لبات گلبرگ گل هاي اناره
فداي ناز چشمونت بشم من
چرا قلبت وفاداري نداره؟
(محمد رضا حسن بيگي)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

دلم در دام زلف تو اسيره
نگاهت مثل خورشيد كويره
مرا با دوستت دارم صدا كن
كه ترسم عاشقت از غم بميره

(عبدالصمد حقيقت)

*****

خروس داره ميخونه: صبح زوده
صداش شط خروشان سروده
بازم دعوا شده بين شب و روز
نگا كن، پاي چشم شب كبوده

*****
چه مسته چشم مخمورت عزيزم
چه پاكه قلب پرنورت عزيزم
تو صيادي، دل غمديده ي من
چه خوش افتاده در تورت عزيزم

*****
نبودي غم زماني بود با من
برم ماند و دمي آسود با من
چو از در آمدي گفتي سلامم
بگفتا لاجرم بدرود با من

*****
دو چشمت شعله ي آتش فروزه
ز گرمي پيكرت مثل تموزه
شبانه ديده ات را سوي من كن
آخه شب ها، دلم مشتاق روزه
(سيد حسن حسيني)

*****
ز عشقت آتشي در سينه دارم
ز هجرانت غمي ديرينه دارم
تهي كردم درونم را ز اغيار
به سينه جاي دل، آيينه دارم
(مير صالح حسيني)

*****
غمت همسايه ي تنهايي ماست
خيالت مايه ي شيدايي ماست
اگر شعري ز شوقت مي سرايم
دليل تازه ي رسوايي ماست

*****
اگر از سنگ غم بالم شكسته
اگر دردت به جان من نشسته
به جز پيچ و خم راه تو اي عشق
نرفتيم و نرفت اين پاي خسته

*****
صدايت مي كنم تا باز گردي
دلم را مونس و هم راز گردي
صدايت مي كنم تا بار ديگر
مرا بال و پر پرواز گردي

(علي حسيني فيروزكوهي)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

شبي با من به خلوت راز كردي
نواي عشق و مستي ساز كردي
چو قلبم را اسير خود، تو كردي
ز بد عهدي جفا آغاز كردي
(منيژه حميدي)
*****
سكوت كوچه ها هم رنگ غربت
غريب كوچه ها دلتنگ غربت
دل آيينه در شام غريبان
ترك برداشته با سنگ غربت
(مهري حسيني)
*****
تو در عرش خدا آوازه داري
بهاري لطف بي اندازه داري
چو قرآني كه تا لب مي گشايي
هميشه حرف هاي تازه داري
*****
دلا چون صبحدم صادق نبودي
براي پر زدن لايق نبودي
بيا تا فاش گويم، جرمت اين است
كه در آن روزها عاشق نبودي
(سيد عبدالله حسيني)
*****
نگاهت قصه هاي تازه دارد
هواي شعر پر آوازه دارد
بده دست لطيفت را به دستم
كه دستت مهر بي اندازه دارد
*****
سراپا عشوه و ناز آمدي تو
چنان افسانه پرداز آمدي تو
كتابي از غزل در سينه داري
گمان دارم ز شيراز آمدي تو
*****
نگاهت چنگ و عود و ساز دارد
سرودي خوش تر از آواز دارد
كلام گرم و پاك پر ز مهرت
نشان از حافظ شيراز دارد
(احمد حسن پور)
*****
دلم از شور عشقت پر شرر شد
تمام هستي ام زير و زبر شد
موذن چون كه گفت: الله اكبر
بزرگي و جلالت جلوه گر شد
*****
تو رحمي بر من خونين جگر كن
مرا آسوده از خوف و خطر كن
نواي الرحيل آيد به گوشم
كه وقت كوچ مي باشد نظر كن
*****
بهار آرزوي دل تويي تو
چراغ و شمع هر محفل تويي تو
درين دنيايي پر آشوب و غوغا
دگر حلال هر مشكل تويي تو
(حسين حماسيان)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
صفحه  صفحه 44 از 53:  « پیشین  1  ...  43  44  45  ...  52  53  پسین » 
شعر و ادبیات

Robaey & 2 Beity | رباعی و دو بیتی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA