انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 45 از 53:  « پیشین  1  ...  44  45  46  ...  52  53  پسین »

Robaey & 2 Beity | رباعی و دو بیتی


مرد

 
*****

شفاي اين دل خونين دوبيتي
مرا آيينه و آيين دوبيتي
اگر چه رنج بسياري كشيدم
نشد چون شعر فايز اين دوبيتي
*****
بهار از تو، خزان زرد با من
سرودن از تو، آه سرد با من
دلم تنگ است مي خواهم بگريم
نخواهد ماند يك هم درد با من
(داديار حامدي)
*****
جهانم را بهار رنگ و بو كن
نگاه تشنه را مست سبو كن
بيا با مرغ پر بشكسته، اي گل
دم آخر ز احسان گفتگو كن
*****
رهم مي شد اگر بي ره چه مي شد
اگر با من نمي شد مه چه مي شد
اگر تسليم فرمانت نبودم
نمي دانم در اين درگه چه مي شد
*****
تو بيداري، نمي آيي به خوابم
خرابم كرده اي اي جان خرابم
ببين اين خانه رنگ شب گرفته
بيا تا پشت بام، اي آفتابم
*****
اگر ياسي شوم بوي تو دارم
وگر چون لاله اي، روي تو دارم
چمن گردم اگر آب تو جويم
به هر حسني روي خوي تو دارم
*****
شراب فهم مي خواهم گل من
بيا، اي معرفت در محفل من
دگر شوري بريزي در شرابم
شكر گل مي كند از حاصل من
*****
الهي، هيچگه زارت نبينم
كسادي را به بازارت نبينم
گل من، يوسف حسن خداداد
به زير سايه ي خارت نبينم
*****
گل من خانه ات صوفي نشين باد
سراي عاشقان راستين باد
بت من، بت پرستي پيشه كردي
هزاران بارت اي گل آفرين باد

گل من، موسم روييدن اومه
زمان بوسه و بوييدن اومه
دگر اي گل نقاب از چهره بردار
گه طنازي و خنديدن اومه
*****
عزيزم، گل فروشي پيشه كردي
گلابم را شبي در شيشه كردي
اگر ما بهترين گل هاي باغيم
كجا پس از خدا انديشه كردي
*****
بهار آمد بهاري كن مرا باز
تو سبزي سبزه كاري كن مرا باز
مرا جاري بكن در باغ احساس
گل نرگس، قناري كن مرا باز
(الله يار خادميان)
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

تويي با من دلت در سير صحرا
مكن پنهان كه اين ناگفته پيدا
فريبم داد سايه روشني ها
كجي در خلق ابرويت هويدا
********************

نگاه تو مرا نفرين ندارد
لبت دارد، دلت آمين ندارد
تو شيريني كه تلخي از لبت دور
شكر، جام تو را شيرين ندارد
********************

عزيز دل گل محبوبه ي من
بت من دلبر محجوبه ي من
كجايي اي گلاب آفرينش
نگين چار و ده مطلوبه ي من
********************

فتادم در تنور داغت اي گل
بنازم پنجه ي صباغت اي گل
گل نرگس؛ گل خوشبو، گل من
گلي دارم درون باغت اي گل
********************

من از گيسوي موزون تو مستم
نشسته خار مژگونت به دستم
به هر لطفي تويي منظور و مقصود
اگر ترسا و گبر و بت پرستم
(الله يار خادميان)
********************

نگاه سبز چشمانت بهاره
بهارون را به ياد من مياره
هواي ديدنت داره دل من
مگر بوي بهارون مي گذاره؟
(يوسف خانعلي)
********************

غبار برف بر گيسوي شب ريخت
گل قنديل يخ از شاخه آويخت
پرستوي غريب خاطر من
به دشت غربت و اندوه بگريخت
********************

تنت ميعادگاه اطلسي هاست
نفس هايت نسيم باغ روياست
چراغ روشن چشمان نازت
گل سبز صدف بر موج درياست
********************

لبانت رنگ گل هاي شراب است
نگاهت باغ سبز آفتابست
طنين خنده ات در خاطر من
چو نجواي نسيم ماهتابست
********************

فضا در پنجه ي پاييزه امشب
هوا از بغض غم لبريزه امشب
تمام برگ ها از شاخساران
چو اشك تلخ من مي ريزه امشب
********************

خزان بر شاخه مي زد ناله ي سرد
به هر شاخه گل غم، غنچه مي كرد
به روي گونه ام آهسته مي ريخت
گل درد و گل درد و گل درد
********************

منم بر زورق غم ها نشسته
ميان زورق پارو شكسته
دلم با غربت خود، خو گرفته
چه تنها و چه غمگين و چه خسته
(احمد خوانساري)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

يكي از اين اهالي سنگ انداخت
يكي از اين حوالي سنگ انداخت
حضور چشم هايم موج بر داشت
كسي در حوض خالي سنگ انداخت
*********************

دلت پولاد را هم نرم مي كرد
نگاهم از نگاهت شرم مي كرد
ار چه گفته بودي راه باز ست
ولي چشمت مرا دل گرم مي كرد
*********************

شب و مهتاب و شوق پرسه با ما
بلم، دريا و ساحل، هر سه با ما
مبادا مادرم ما رو ببينه
ببين اين ماه هم مي ترسه با ما
*********************

شب و بارون و باد و ماه با من
تمام چشم ها همراه با من
قدم هاي مرا آغوش وا كرد
تفاهم داشت گويا راه با من
*********************

شبي همراه باد آمد، شبي سرد
كسي فرياد مي زد: زود برگرد
تمام راه را طي كرد آن شب
خودش را در نگاه راه گم كرد
********************

نگاهم تا فراز ماه مي رفت
صدايم در فرود چاه مي رفت
كسي تنهاييم را پر نمي كرد
دلم همواره با خود راه مي رفت
********************

صميمي، مهربان، افتاده باشيد
شبيه سروها آزاده باشيد
براي گفتن از آيينه و آب
دوبيتي هاي من آماده باشيد
********************

غم اين كوه را طي كرد، پيچيد
به سمت انتهاي جاده، خورشيد
غروب جاده را پيمود، آن گاه
شبت خوش باد گفت و رفت خوابيد
*********************

صداي تيشه ي فرهاد گم شد
دوبيتي هاي من در باد گم شد
دوباره شب نشستم شعر گفتم
غزل گفتم، ولي افتاد گم شد
********************

صدا آمد، سكوت بيشه لرزيد
درخت سرو هم از ريشه لرزيد
درخت خسته دستش را تكان داد
نگاهي كرد، دست تيشه لرزيد
(هادي خورشاهيان)
********************

تو كه قصد جدايي كرده بودي
خيال بي وفايي كرده بودي
چرا با اين دل خوش باور من
زماني آشنايي كرده بودي
(منصور خاكسار)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

تو از نسل و تبار آفتابي
نگاه پر فروغ ماهتابي
گريزاني ز تاريكي و اندوه
شراري، شعله اي، نوري، شهابي
*******************

ره كوي تو سخت و بي عبوره
حرير پيكرت درياي نوره
مبادا از دلم دوري گزيني
كه بي تو اين پرنده بوف كوره
*******************

به زيبايي شكوه سبزه زاري
به پاكي، نو عروس چشمه ساري
به رفعت چون شكوه آبشاران
به حرمت چون غروب كوهساري
(حسين خاكي)
*******************

من آن ابرم كه بارانم بود غم
من آن دردم كه درمانم بود غم
مي ام اشك و چراغم شعله ي آه
خوراكم خون و مهمانم بود غم
*******************

سحر باريد ابر و باغ تر شد
دلم آشفته بود آشفته تر شد
زدم بوسي به گل، صد ناله برخاست
ندانم از كجا بلبل خبر شد
*******************

خدايا واي از اين دل واي از اين دل
محبت كاشتم، غم داشت حاصل
دلم يك قطره ي خون بيشتر نيست
در او صد درد و مشكل كرده منزل
*******************

نه تركم كن نه با كس واگذارم
كه از تو طاقت دوري ندارم
كبوتر جان تو جفتم شو، غمي نيست
كه با تو عمر در چاهي سر آرم
*******************

بيا اي كشتنم را بسته پيمان
بيا اي آفت دل، راحت جان
اگر از حال من پرسي، به مويت
پريشانم، پريشانم، پريشان
*******************

سر شب تا سحرگه بيقرارم
چو خواب آيد به چشم اشكبارم
ز بس هر لحظه نامت گويم، اي دوست
همه دانند، اين درد از كه دارم
********************

تو كه اين قدر نازي، نازنيني
تو كه عاشق كش و عشق آفريني
چرا از همچو من زيبا پرستي
كني حيرت، چو حيرانم ببيني
*********************

شبي گر مست بودم كردم اقرار
كه مي خواهم تو را بد كردم اي يار
بيا نشنيده گير اين حرف ما را
به جرم عاشقي ما را ميازار
(عماد خراساني)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

سحر آمد تو و اين دفتر من
دل و غم، خامه ي افسونگر من
تو و مستي و رقص و شب نشيني
غم و صد درد بدتر از غم و من
********************

غمي دارم كه غم ها مي گريزند
ز چشمم كوه و صحرا مي گريزند
به صحرا گر چه مجنون پا گذارم
غزالان تا به دريا مي گريزند
********************

عزيز زودرنج سرگرانم
جدا از من مشو دردت به جانم
كه بي جان بوده تا من باشم اي دوست
كه مانده بي نفس تا من بمانم
********************

سر شب تا سحرگه بيقرارم
چو خواب آيد به چشم اشكبارم
ز بس هر لحظه نامت گويم، اي دوست
همه دانند اين درد از كه دارم
*********************

تو آن خورشيد پاييزي نگارا
كه زيبا و غم انگيزي نگارا
گلي، اما گل گلزار حرمان
كه عطر غم به جان ريزي نگارا
*********************

نه دل مانده كه با او راز گويم
نه دلبر تا غم دل باز گويم
حديث حسرت شاخ نباتم
روم با حافظ شيراز گويم
********************

شب آمد، شب كه گرد غم بپاشد
ز بال مرغ شب ماتم بپاشد
اگر با بيدلان همواره اين است
الهي آسمان از هم بپاشد
********************

سر كوه بلند از دست رفتم
شبانگه تا نفس بشكست رفتم
اگر چرخم اگر افتم غمي نيست
كه هم مست آمدم هم مست رفتم
********************

ندادندم به جز ديوانه بازي
چه مي جستند از اين ديوانه سازي
نشد يك شب كه غم مهمان ما نيست
عجب مهمان! عجب مهمان نوازي
**********************

قد و بالاي تو آرام جان است
لب لعلت حيات جاودان است
همه چيزت خوش است اما نگاهت
معما ماجرا و داستان است
********************

بيا، اي كشتنم را بسته پيمان
بيا، اي آفت دل، راحت جان
اگر از حال من پرسي به مويت
پريشانم، پريشانم، پريشان
********************

كسي از حال ما كي گردد آگاه
مگر چون ما به دل درد و به لب آه
به دستي مي، به دستي سر گرفته
دو دستش بيش از اين از عيش كوتاه
(عماد خراساني)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

سر كوه بلند عشرت آباد
شب مهتاب و زلفش در ره باد
چه شد آن شب، چه ماند از آن به جز ياد
فلك داد و فلك داد و فلك داد
********************

ندارم طاقت يك شب جدايي
كجايي، اي اميد دل كجايي
اگر قهر و اگر جنگ و اگر صلح
مبادا يك شب اي دلبر نيايي
********************

چه مي گويي؟ چه مي پرسي ز حالم
ندانم من كه خوابم يا خيالم
چه باشد در قفس چه در گلستان
به صيادم بگو ديگر ننالم
********************

نه تركم كن نه با كس واگذارم
كه از تو طاقت دوري ندارم
كبوتر جان، تو جفتم شو غمي نيست
كه با تو عمر در چاهي سر آرم
********************

خدا داند دلم بيچاره ي توست
ز شهر خوشدلي آواره ي توست
به چشمم چيزي آيد گر به دنيا
دو چشم مست آتشپاره ي توست
*********************

الهي تنگ شد دل، داد خواهد
بسم از ناله، دل فرياد خواهد
شود آرند مژده اينكه دلبر
همان كس را كه برد از ياد خواهد
**********************

چو گل پر گشت و با باد صبا رفت
ميان بلبلان بس ماجرا رفت
يكي از آن ميان برداشت فرياد
دريغا گل چرا آمد، چرا رفت
(عماد خراساني)
*********************

نمي گردد دل من همدم اشك
نشسته گونه ام در ماتم اشك
چنان خشكيده چشمانم كه حتي
نمي آيد سراغم شبنم اشك
*********************

شقايق! آتش و خون در تو جاري ست
شراب ناب گلگون در تو جاري ست
ز داغ سينه ي ليلاي هامون
زلال خون مجنون در تو جاري ست
**********************

به گوش دل، تو در آواز عشقي
ز بام دل تو آن پرواز عشقي
صفايت در كلام من نگنجد
تو هم پايان و هم آغاز عشقي
(ضيا الدين خالقي)
********************

دلت زيبايي آواز را داشت
هواي سبز چشم انداز را داشت
به بام تو دل بي بالم اي دوست
فقط دلشوره ي پرواز را داشت
(علي رضا خاني)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

شب تنهايي و ماه بلوري
جدايي بين ما صد سال نوري
تو و در بستر گل آرميدن
من و خميازه هاي نا صبوري
********************

تويي دور از من و باور ندارم
كه غير از فكر تو در سر ندارم
اگر يك شب بخوابم بي خيالت
الهي سر ز بستر بر ندارم
********************

گلي دارم به دست كس نميدم
به دست هر كس و ناكس نميدم
خدا اين تازه گل را داده بر من
خودش هم گر بخواهد پس نميدم
********************

كبوتر بودم و بالم شكستي
به خون غلتيدم و پيشم نشستي
نگاه التماسم را نديدي
نمك پاشيدي و زخمم نبستي
********************

كبوتر بودي و از من رميدي
به بام كهكشان ها پر كشيدي
تو بودي آسموني، من زميني
صفاي آسمون در من نديدي
********************

به شيدايي سر راهت نشستم
غرور سركش خود را شكستم
به سوداي سر زلف تو سوگند
خدا داند كه بر كس دل نبستم
********************

اگر قصد سفر داري نگارم
دل خود را به دستت مي سپارم
كه از مضمون اين دفتر بخواني
تو را تا بي نهايت دوست دارم
(عباس خوش عمل)
********************

پرستو جان، بهار آمد دوباره
به صحرا لاله، بار آمد دوباره
پرستوي دل ديوانه ي من
ز عشقت بيقرار آمد دوباره
(علي اكبر خليلي)
********************

هواي روشن پاك و زلالي
مثال سبزه زاران شمالي
تو در انديشه ام زيبا تريني
نمي دانم كه خوابي يا خيالي
(مريم خيري)
********************

نگاهت نور پاكي در كويرست
دلت عكس گلي در آبگيرست
بهار ساده ي چشمان سبزت
اميد روشني در گرمسيرست
(جواد خدري)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****


به جان عاشقي كاو عشق بازد
كي اش معشوق جاني دل نوازد
چه انديشي ز بام بي وفايي
به خوبان بي وفايي مي برازد
(ميرزا محمد تقي خان دانش تهراني)
********************

درخت كوچكم بنشسته خاموش
قباي مخملش افتاد از دوش
به برگ آشنايي ها نوشته
مكن از خاطرت ما را فراموش
********************

بنفشه مژده آورد از بهاران
شقايق نامه اي از جو كناران
شكوفه از صدف انگشتري ساخت
بر انگشت سياه شاخساران
********************

ز چشمانت شراب ناب بارد
ز گيسويت شميم خواب بارد
ز دستان سپيد مرمرينت
به گوش شب، گل مهتاب بارد
********************

درخت كوچكم در اين زمستان
كه هر جايي هوا برف است و باران
برايت پوستين آتش آورد
شقايق از ديار لاله كاران
(عباي درويشي)
********************

سپاه شب، سپيدي را برانداخت
ستاره در سياهي لنگر انداخت
مرو از پيش، كاين ديجور تاريك
مرا در سر هواي ديگر انداخت
********************

هوا سرد و زمين سرد و دلم سرد
فضاي خانه ام آكنده از درد
خداوندا مگر آخر چه كردم
كه يارم اين چنين بيگانه ام كرد
********************

لبش چون كوره ي سوزان حداد
تنش چون باغ روح انگيز شداد
سحر مي گفت راز سينه اش را
به نخلستان ساحل قاصد باد
(مهدي دانشور)
********************

كسي اين جا زبانم را نفهميد
دل آتشفشانم را نفهميد
و حتي يك رباعي، يك دوبيتي
سفيد گيسوانم را نفهميد
********************

نمي دانم چه حالي بود ديشب
غمي در اين حوالي بود دبشب
من و شعر و سه تار و يك قلم ني
عجب جاي تو خالي بود ديشب
(توران درتوميان)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

الايا چشم هايت اخترانم
زلال آبي هفت آسمانم
از اين تاريك سرگردان، شبانگاه
به بال خود ببر تا كهكشانم
********************

لبت خنديد، صحرا شد گل افشان
دلم گرييد، شد آفاق گريان
نه از آن خنده و اين گريه وا شد
دل تنگم، دل تنگ پريشان
********************

گل نيلوفري، لبخند نازي
شرابي، بوسه اي، نجواي سازي
طلوع شاد مهتاب از پس كوه
شب تاريك درياهاي رازي
********************

الا يا آسمان صبحگاهي
گلم را برده امواج سياهي
از اين خيل خموشان بر نيامد
نه فريادي، نه آوايي، نه آهي
(ولي الله دروديان)
********************

مرا در سينه قلبي مانده پر درد
شقايق وش حزين و داغ پرورد
بهار آمد مرا مگذار تنها
پرستو از سفر برگرد برگرد
********************

حرير آسمان مهتابه امشب
ترنم در رگ مردابه امشب
خيال بوسه بر لبهات دارم
بيا تا دختر شب خوابه امشب
(جعفر درويشيان)
********************

چرا يكباره كردي تركم اي يار
مرا كردي تو از هجران خود زار
ز وصف عارض چون ماهت، اي دوست
ز ظلمت خانه ي هجرم برون آر
********************

ز هجرانت مرا داغي ست بر دل
كه تا حشرم به جان بگرفته منزل
پس از قرني اگر خاكم ببويند
كند اشمام بوي سوزم از گل
********************

نخواهم سايه همپاي تو باشد
نه يك همسايه همتاي تو باشد
جهاني مختصر خواهم كه در وي
همي جاي من و جاي تو باشد
********************

مرا از آتش هجران سوزان
چو مجنونم مده سر در بيابان
بلي ليلي وشان عادت چنين است
كه عاشق را كشند از درد حرمان
********************

به اميد وصال آن گل اندام
نه شب راحت مرا نه روز آرام
دريغا با همه آن محنت و رنج
شدم محروم از وصلش سرانجام
(سيد علي نقي دشتي)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
مرد

 
*****

بلند بالا نگار خوشكل مو
سمن سيما عزيز نو گل مو
بيا تا سير ديدارت ببينم
كه بيرون مي روي از منزل مو
********************

فرو هشته به رخ آن زلف مشكين
به يكجا آفتاب و شب قرين بين
فزون بر آفتاب آمد رخ يار
كه در يك خنده عالم كرده تزيين
********************

چو با تيغت كني سر از تنم باز
به زير تيغ مي خوابم به صد ناز
در آن دم گر فتد چشمم به رويت
ز تو ناكشته گيرم خون بها باز
********************

نماند پيش حسنت حسني از كس
ز هر مطلوب خود دلخواهي و بس
برم شيرين تري از جان شيرين
به رغم هر ملامت گوي ناكس
********************

دم عيسا بود يا بوي گيسوش
كه جان اندر جسد باز آيد از بوش
صبا ديگر مبر بويش به اطراف
كه آيد حشر، بي هنگام در جوش
********************

ز باد صبح خاطر چون كنم خوش
كه هر دم از غمي سوزم در آتش
فراق دوستم فرسوده چون خاك
چه سود از آب و جوي و جاي دلكش
********************

مكحل چون نمايي چشم مخمور
كني زخم دلم هر لحظه ناسور
بسان شمع سر تا پا بسوزم
اگر يك دم شوم از خدمتت دور
********************

ندارم ذوق و سير باغ و گلزار
كه سرو و گل بود در چشم من خوار
ز نرگس چشم و از غنچه لب دوست
كنم ياد و شوم از ديده خونبار
********************

جوانان! چون به بستان پا گذاريد
به سير سرو و گل دل شاد داريد
به ياد قد و روي گلعذاران
بسوزد دل ز ديده اشك باريد
********************

الا اي سيمبر! اين هجر تا چند
مرا، اي قوت جان! بي جان تو مپسند
ز تو عمري دگر يابم، گر آيي
كه بوسم يك دم آن لعل شكرخند
(سيد علي نقي دشتي)
********************
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
صفحه  صفحه 45 از 53:  « پیشین  1  ...  44  45  46  ...  52  53  پسین » 
شعر و ادبیات

Robaey & 2 Beity | رباعی و دو بیتی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA