انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 104 از 222:  « پیشین  1  ...  103  104  105  ...  221  222  پسین »

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)


زن

 
اعتراف ( 3 )

اعتراف می كنم
جایی در شبِ پیاده رو
در كمتر از سی ثانیه
مستهلك شدم .
نه دریا بود
نه جنگل
نه حتی تختی در شهر تو.
همرنگ یك پك
با تنها واژه ای كه گفتی
اگر از همه ی جاده های جهان هم عبور كنم
بستنی
خنك ام نمی كند .
درو كن مرا !
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
پیكاسو ،بنفشه و كلاغ


مشكلم
ذات اشیاء است
بی تو
و خودكاری كه نمی نویسد.
در ذهنم
قهوه نبود
سیگاری روشن می كنم .
بگذار شعر دیگری بنویسم!
به جای دوستت دارم
سوت ترن
بگذارم
بدون دستمالی خیس
و تابلویی از دوره ی آبی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
پیلاتس


برای نخستین بار
ویژه نامه ات
نیمه كاره مانده است.
روزهای عجیبی ست
روزهای زودگذر.
برق هم دنبال آرامش است
اما كیفر پایان هفته
مرا محصور می كند
كاناپه در ذهن پررنگ می شود
ماه كمانی
سراشیبی
ساحل
مردی بیگانه
قاتل بالفطره نیست
یك رشته مو بر پیشانی ات
گوشواره هایم را
ملاقات می كند
و تا چشم بر هم می زنم
هیولا ،برنز ، چیزهای زائد
باز هم كاشكول ات را می بندی
و چمدان ات را .

من با آخرین پیانوی پیلاتس چه كنم ؟
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
Chat


داستان از زمانی شروع شد
كه نمایش روی آنتن رفت.
حدسم كاملاُ درست بود
تو اصلاُ عاشق نبودی.
در یكی از رستوران های شهر شنیدم:
*كلمات اعتبار خود را از دست داده اند *
مدتی ست كه از تو خبری نیست
مثلث برمودا
هنوز هم مرسوم است ؟
از زندگی ات چیزهایی را وام می گیرم :‌
جدول جمعه
لوستر تاریك
و هزاران برداشت
كه همه از خلق موقعیت های دراماتیك
برای دوست داشتن ام
حرف می زنند
خط به خط با تو بودن ؟
نه ! من فقط
من فقط
لابه لای اشیا
با خودم چت می كنم .
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
«عطر»

تقصير عطر نيست
كه اين‌گونه مي‌پرد
در شيشه مي‌جوشد
هواي يك پرواز



«وصيت»

بر خاكم گلي نخواهي گذاشت
بمبي كه فرو خورده‌ام
جز كلمه
از من به جا نخواهد گذاشت.
كتابم را به يك گل سبز
گلي سپيد
و يك گل سرخ
هديه كن!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
«رویا (رویاننده)»

حتماً خبر را شنيده‌اي
من
سكته كرده‌ام!
قرار بود برايم جعبه‌اي
هواي تازه بفرستي
چه شد؟
فكر مي‌كني بدون چادر اكسيژن
چقدر زير آسمان بي‌ستاره
دوام بياورم؟
يادت باشد
فردا با پست پيشتاز
چشم‌هایت را برايم بفرستي
كمپوت را وقتي كه آمدي
بياور
كمپوت سيب دوست ندارم
انار تازه بياور
رویا
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
«مصلوب»

وقتي عاشق تو بودم
بادبادكي بودم
اسير
مصلوب ابر و سيم و سقوط
پيغمبري به من گفت:
عصر فرو ريختن خدايان گلي‌ست
سنگي را پرستش كن
كه نوازش رودخانه را دوام آورده است!
آن‌گاه بود كه
نسيمي مرا با خود برد
بيهوده به ديو بادها نياويز!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
«منظره‌ي تهران»

خانه‌هاي كوچك
سقف‌هاي كوتاه
دل‌هاي تنگ.
يك سيم تلفن
الو، فوت، زنگ.
رؤياي زخمي
انسان كودك
تاوان تا به كي؟
بر باد تا به چند؟
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
بنفش-۳


فروشی نیست زنی که
مرده است
آلبومی که به تازگی منتشرشد
اتهامی مصور بود از
چند قصه ی ناتمام
یک دهه در پی این پاسخ بودم ؟
مدام راه می رود
حلقه می زند
روزهای آینده
به خاطر تار بودن عکس
شروع به نوشتن تو کرده ام دوباره.
اطلاعی ندارم
از قبایل بدوی،
تو رفته ای ،
جاده
فقط پستچی است که سوت می زند
و رفته است مردی که
با صاعقه آمد
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
بنفش-۲

آن وقت وقت مردگان رسید.
دو روی کاغذ
از بند اول تا خط آخر
پروانه ای میان یک مشت نقطه
و توت فرنگی های تشنه
بپوشان مرا!
دلم خواست و
فرو افتاد اکلیلم
در رودی که از دور می آمد
فریاد زدم
و در دستان نیمی اسب و نیمی مرد
جهان خاموش شد
وای ی ی بپوشان مرا !
مثل نارنجی که بازی می کند در باغ
مثل اقاقیایی تا مدیترانه
مثل آتش و صدای خودت
مثل... مثل...
چراغی که تو روشن کردی
کتابی که باد ورق زد
و من در دستانی که سردش نبود.
آن وقت !
وقت مردگان رسید
و من تمام شدم .


پایان
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  ویرایش شده توسط: anything   
صفحه  صفحه 104 از 222:  « پیشین  1  ...  103  104  105  ...  221  222  پسین » 
شعر و ادبیات

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA