ارسالها: 14491
#1,321
Posted: 3 Jan 2014 15:14
سکـــــــــــوت
هر چه مینوازم صدای ســــکوت میدهد
وتو
تنها تویی که
بلندترین
پر حرفترین
عاشقانه ترین
ناگفتنی های شعر من...
سکـــــــــــوت را
همیشه به زیباترین تعابیر
میخوانی و...میدانی...
بگذار بگویم
به/ س/ ساده ام
به/ ک/ کم از عشق توام
به /و/ وامانده از مهر توام
ب / ت/ تنها بی توام
ای آوای من
که در خلوت ِ با تو
غرق میشوم در رویای حضورت
مست میشوم در حس وجودت
به خلسه میرم در آرامش صدایت
گم میشوم درجادوی نگاهت
و باتو در تو خلاصه میشوم
قسم به لحظه های عاشقانه ی
سکـــــــــــوت
دوستـــت دارم
...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,322
Posted: 3 Jan 2014 15:16
هرشبم بارانی است...
هر شبم بارانی است
لحظه با غم جاری است
خنده هایم را مبین! پشتش غمی پنهانی است
اثر از شادی نیست
دل من دریا نیست
گرچه هر لحظه در آن غوغاییست
جز رخت در دل این آینه ها پیدا نیست
دیگرم یارا نیست
گل من هم نفسم
مهر من بر دل تو هنوزم باقیست؟
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,323
Posted: 3 Jan 2014 15:17
ساده نیست...
"ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست
.چشم های پرزمهرت را ندیدن ساده نیست
من تورا حس می کنم هردم به روئیای محال
نازنینا با تو اما بی تو بودن ساده نیست
اوج می گیرم ز شوق دیدنت بی بال و پر
بال پروازخیالم را شکستن ساده نیست
مهربان هستی تو با من همچو باران بهار
از حضور سبز و پرمهرت گذشتن ساده نیست
عشق من از بودن تو روح من هم جان گرفت
رد شدن، پنهان شدن، باتو نبودن ساده نیست
.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,324
Posted: 3 Jan 2014 15:20
ای بهترین
ای بهترین اتفاق نوبهار زندگی.
طنین صدای تودر کوهسار زندگی
فرشته ی بی بالِ پرواز به روی زمین
تنها همدم و هم نوا، رازدار زندگی
تنها دلیل بودنم این روزها نازنین
بودن تو آرامش خوش گوار زندگی
آرزوی من برای تو عزیز مهربان
.هر لحظه و هرزمان سازگار زندگی
یاد و خاطرت دردلم تازنده ام ماندنی
شیرینی رویای حقیقت وار زندگی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,325
Posted: 3 Jan 2014 15:23
خوبه حالم...!!!
ازنبودنت دلگیرم
بی تو من می میرم
همه شب پنهانی
با خیالت اشک می ریزم
گله ای نیست
خوبِ من
خوبه حالم
من فقط به درد بی دردی اسیرم
فراقت نفس گیر
اما با خیالت هر لحظه
من جان می گیرم
من اگر منم با تو من شدم
بی تو من بی من
تنها شده و می میرم
....
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,326
Posted: 3 Jan 2014 15:26
با من بيا
اي مونس شبهاي من
ذكر تو بر لبهاي من
بشنو منم بنگر منم
لیلا ترین لیلا منم
هم راز و هم پایت شدم
هم رنگ دنیایت شدم
عشق تو را مهر تو را
هرجا كه باشي من ترا
زآنسوي عالم هم ترا
تو هر که باشی من ترا
مي خوانمت می خواهمت
چون خویشتن می دانمت
گفتم توئی رویای من
امروز من فرداي من
گفتم خدا ، عشق ترا
همچون تويي بخشد مرا
با جان ودل می خواهمت
من بهترین می دانمت
مجنون ترين بودي مرا
تو بهترين بودي مرا
حالا چرا ای نازنین
ای قلب تو دریاترین
دردوستی ها برترین
چشمان تو آبی ترین
اشعار تو جان آفرین
گو از چه رو تو این چنین
خط می زنی عشق مرا
كم مي كني مهرت چرا؟
با من بيا، از در درا
پاسخ نمي گويي مرا؟
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,327
Posted: 3 Jan 2014 15:32
بـــرگــــــــــرد
دلم گرفته باز
آسمانش ابریست
چشمهاییم بارانی
نگاهم به پنجره آبی رویا
پشت این قاب خیال در انتظار
به یاد لحظه های با تو بودن
اشک میبارم
شاید ارام گیریم...
اما...
باز دلم میگیرد
تنها بهانه اش را میدانم
نبودنت
ندیدنت
نخواندنت
نگفتنت
اری فقط بهانش تویی
تو... خوب میدانم
...
این بار عاشق تر از همیشه مینویسم
برگرد همنفسم..
برگردآرام جانم
برگـــــــــرد
تا آرام گیرد دل شیدایم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,328
Posted: 3 Jan 2014 15:35
زجنس نوری
تو زجنس نوری
چشم تو آیینه
دل تو بی کینه
مهر تو درقلبم
بدوانیده، ریشه
دل من گیرشده
پای تو زنجیرشده
عشق تو درقلبم
یاد تو در اندیشه
بودنم با تو
این مرا تقدیرشده
دل... خوشبین به همین بودن هاست
شادیم بودن تو
بودنت سرمستی ایست
ماندنت آرامش
این خود خوشبختی
این همان احساسی ایست
که در درونم پیداست
تو همان رویایم
که شدی دنیایم
با همین احساس و
با همین رویاها
باحضورتو
آری
.لحظه هایم زیباست
دست هایم خالی از واژه
که شوی تو معنا
من امیدم این است
بپذیری از من
واژه ی احساسم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,329
Posted: 3 Jan 2014 15:38
منیم یاریم
منیم یاریم کیمین گولی هر گلستان بیتیرمز
هرتوپراق دا بو نعمتی یتیرمز
یاریمین عطری گوللردن سچیلمز
گوزل مهربان یاریما گولدن آیری دیلمز
گوزللر جمالی منیم گوزلیمین یانیندا گورونمز
پروانه ده منیم یاریم اولان یرده
هچ گولون باشنا دولانا بیلمز
هچ گولون باشنا دولانا بیلمز
شمع یانار پروانه ده اوتلانار
گولومون عاشق قلبینین استیسینه هیچ زمان دوزه بیلمز
بولبول ده منیم یاریمین سسین اشیدن یرده قالا بیلمز
دنیادا منیم یاریمدان بیرداها دوغولا بیلمز
-----------------------------------------------------------------
ترجمه فارسی:
هیچ گلستانی، گلی مانند یارم را نمی پرورد
هیچ خاکی چنین نعمتی بار نمی آورد
عطر تن یارم از عطر گلها تمیز داده نمی شود
به یار مهربان زیبایم غیراز گل گفته نمی شود
زیبایی گلها درمقابل زیبایی یار من دیده نمی شود
پروانه هم درجایی که یارم هست
دورسر هیچ گلی نمی چرخد
شمع می سوزد و پروانه هم آتش می گیرد
درمقابل گرمای قلب عاشق گلم هیچ وقت دوام نمی آورد
بلبل هم درجایی که صدای یارم را می شنود نمی تواند دوام بیاورد
دراین دنیا مانند یار من دیگر زاده نمی شود
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,330
Posted: 3 Jan 2014 15:41
ای یار بمیرم...
خواهم به فدای دلت ای یار بمیرم
صد جام شراب خورده خمار بمیرم
از جام لبت نوش کنم جرعه نابی
درمستی این بوسه دو صد بار بمیرم
در خانه خود گر ندهی بازجوابم
یک بار ترا بینم و صد بار بمیرم
چشمان من و خانه ی دل جمله فدایت
ازمستی عشقت دو سه صد بار بمیرم
درمکتب عشق تو بیاموزم من ساده دلی را
بنما رخ و بگذار که با خاطر بیدار بمیرم
بنشین به برم طالب راز عشق و مستی
بگذار پریشان شده در لحظه ایثار بمیرم
از سبزی چشمان خمارت شده ام سبز
ای کاش که با غمزه ویرانگر دلدار بمیرم
چون تیرک مژگان سیاهت بنشیند به سر دل
ازلذت سکرآور این زخم دل زار بمیرم
ابروی کمان تو شده آفت جانم
خواهم که به تدبیر کمان دار بمیرم
من عاجزم از وصف وجود نازنینت
مبهوت و مسخرشده تبدار بمیرم
دل در تب دیدار تو چون سینه شکافد
دلشاد ازاین عشق، به سر دار بمیرم
با شور وجودت شده لبریز از این عشق
در وادی عشق تو عطش دار بمیرم
مبهوت نشو، بوسه داغی شده حسرت
مگذار که ناکام و طلب کار بمیرم
آغازگر عشق تو بودی، تا نفس هست
از جرعه عشق تو چه سرشار بمیرم
هرم نفس داغ تو افتاده به جانم
مدهوش شده واله و تبدار بمیرم
ازعطر وحودت شده لبریز به هر دم
مفتون شده در برق شرر بار بمیرم
با حس حضورتو، مجنون شده جانا
ازمستی و از عشق تو ای یار بمیرم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟