ارسالها: 14491
#1,611
Posted: 27 Jan 2014 16:28
غرورآمدنت
گوشواره الماسی ات
نشان ازاین است
که چقدر دلت از سنگ است
اما
لطافت فرورفته ی شنها
زیر پاهایت
نشان ازاین است
که چقدر عبورت آسان است
مدتهاست
تمام عبورت را
به یک الماس می فروشی!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,612
Posted: 27 Jan 2014 16:30
...دوست تر می دارم
همیشه اول بوسیدن
به یادت نمی ماند
واینجارا
دریک قرار عاشقانه پایان می بری
واین ترانه
نیمه خوانده شده
از دهانت می افتد
.
من
یادت می دهم
که چگونه
رگهای تنم را
ملایمتر بخوانی
ومکث کنی
آنجاهایی که
موهایم
به صورتم ریخته است
ومنتظر تشویق حاضران باشی
آن جایی که
تورا
از همیشه
دوست تر می دارم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,613
Posted: 27 Jan 2014 17:28
برنده ی احساس
گرگ و میش گرفته مارا
چندیست
از لای پنجره گل آلود مهتاب
دنبال شکاریم
تیرهایمان در دود اندود شب پاره ها
برق نگاهش را باخت
توازن احساس من
از ریزترین حساب دلتنگی ام
با اولین سرمشق ِ روز اول مدرسه ات
به هم ریخت
من کم آوردم
مثل معلمی که
عشق را ازروی کتاب تدریس می کرد
غمزه هایم را
گرگ درید
وافسون هارا
خودم را
به صفحه های مشت شده دستهای تو آویخت
که عشق
همیشه مغلوبم کند
تا گرگ پنجه هایت
ابرهای زودگذر تبسمم را
غالب شود
وبجای شیر
افتخار سلطان جنگل
به نامت سند خورد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,614
Posted: 27 Jan 2014 17:29
این همه راه را کجا آمدم ؟
می دانم که رود را نفس نفس میزنی
تا خورشید را به خنده آوری
خنده های خورشید ارزانی احساسم شود
من فراموش کنم
این همه راه را کجا آمدم
جایی برای پیچیدن در تب و تاب لقمه های شیرین
در سیریِ مست و ترانگی
وبهادادن به این عصر رنگی با تو بودن
به این شاه قلمِ ورق زدن در جنگلی سرد
به این حیران بی وفایی در زیر تبر هیزم شکن
تنها برای گرم کردن آرزویی درشبی سرد
کنار تو نفس میکشد
می دانم که عشق از نفسهای رود بیرون زد
که ماهیگیر از عشق ،تنم را ماهی بگیرد
تمام لقمه هارا تا صبح داریم تمام می کنیم
اما در مست خدا در خوابیم.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,615
Posted: 27 Jan 2014 17:30
نظر
آیه های عشق
تعارفات مستانگی ات
دلباختگی
شمعهای دم به دم روشن
به انسانت شباهت ندارد
هیچ چیز
اول عاشق شدن گیاه گونه ات
در این زمانی که
چشمها را برای نظر کردن کم داریم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,616
Posted: 27 Jan 2014 17:33
وصال
کوفتگی قلبم
اندازه ی نکوبیدنِ دستهای آمدن یک معشوق
اندازه ی باز نشدن روزه های صدساله
اندازه ی دستان فقیرانه
که هدیه ای برای آشنایی ندارد
اندازه ی عشقهای تر،
آویخته بر
بند سادگی
درعشق آفتابی ات
پوسیده
اندازه ی حسرت یک تنهایی
درآرزوی وصال...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,617
Posted: 27 Jan 2014 17:34
حقیقت عشقمان
فکر من
به دادِ خواستن تو می رود
و جاری می شود
مثل رودخانه
دردره های جسور دوست داشتنت
آسمان
دهانش را باز می کند
برای خندیدن
نگاه کن
هر خنده دارد پلی میزند
پلی از ایمان
در بین دیواره دره هایت
بی نهایت خنده
بی نهایت پل
بی نهایت سایه هایی از من و تو
لمیده بر لبه ی پلها
که از لای آسمان
چشم دوخته ایم به حقیقت عشقمان
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,618
Posted: 27 Jan 2014 17:35
تنت را به من بسپار
تنت را به من بسپار
تنِ به مصداق ِ وجودت
هرچند،
شاهدآن نیستم
تنم آوازخوشی را تمرین می کند
تودر بستر شب چنان خوابیده ای
ونمی دانی
رویایت اینقدر آرام زده می شود
تا با آوازبیداری ام
برابری کند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,619
Posted: 27 Jan 2014 17:36
من یا تو
سابقه نداشته است
که عشق
خودش به خودش رنگ مبهم زند
خودش دست درازی نمی کند
جالیزهایش را
پشت سیاهی چشمانت پنهان کند
قبل از آمدن قطار فانی شدن
هو هو بکشد
ودلم
فریب بخورد
که آمدنت نزدیک است
بچه ها دیگر غول آدم بزرگها را نمی خورند
مشقهایشان را قبل از پیشکش عاشق شدن می نویسند
آنها خوب می دانند
تا من و تو سرو صدا می کنیم
سری به جالیز می زنند
تا دروغهای من و تورا
هرس کنند
...
مشقها را از پنجره باد برد
انگار عشق برایش مهم نبود
مشقهایش راچه کسی خط می زند...
من یا تو
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,620
Posted: 27 Jan 2014 17:37
عمق نگاهت
پروانه های حس بویایی ام
به احساس شاعرانه ی تنت
چنگ می زنند
لمس معطر گلهای تن پوشت
جسم پوشالی ام را
از سرم بریده است
سر، به هوای آیه های عاشقی ات
تن، (به سجده ی خاک زمینی ات)
تکه تکه می شوم
که باورم با تو عاشق شود
سن اعتمادم طولانیست
به امتداد جاده ی دوخته شده بر چشمانمان
دیگر هیچ چیز برنده ای
قادر نیست
عبورچشمانم را
از عمق نگاهت ببرد
راحت نشسته ام
به تماشایِ ابهت ووالاییِ عشق
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 162 از 222