ارسالها: 14491
#1,841
Posted: 13 Mar 2014 21:23
سیب سرخ خجل ماند از عصر رویا
بگویید
آیا ...........شهر ما کوفه شده است؟
وزنی شکسته میان ویران خانه ای
بوی مرد را تبسم می کند
امشب باز هم آسمان پیراهن سرخ به تن کرده
و
این منم
تنهاترین واژه ی متروک
چگونه بوسه زنم
روی تورا
که سیب سرخ خجل ماند از عصر رویا
نگاه کن
از انگشت هایم مور وموریانه
شعر می خوانند
وغزل واره چارپاره می کنند
من نمی دانم
دیگر
باجنون دریا چه کنم
بخدا
بخدا من به رکوعم نمی نازم
حق با من است
شهر ما کوفه شده است
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,842
Posted: 13 Mar 2014 21:23
گناه
احساسم مثال آن هرزه ی خیابانی
گاه به دست باد
گاه به پای خاک
من رهگذر کوچه های بی مادرم
وزنی را می بینم
با بقچه ی پوسیده ی خاطراتش
با هفت خط وهفت نگاه
غروب دهکده ی عشق را ترسیم
من زنی را می بینم
پا روی زمین سر به هوا
گام برمی دارد بی هدف
وهر کلامش حزن گناه
من زنی را می بینم که مثال نیمه سیبی ست بامن
و آیینه ی زنگار گرفته ی روبرویم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,843
Posted: 13 Mar 2014 21:24
دیداری اگر باشد
سلام
دیداری اگر باشد
باشد!!!! برای قیامت
تمام دفتر نقاشی ام
پرشده از هر چه خطوط پیچ درپیچ وموازی
ونمی دانم
دختر شعرم
چرا بکارتش رادخیل بست به چناری مقدس
گوشه ی روسری خدارا می گیرم ومی پرسم؟
ببخشید آقا
چراامروز رد پاهایت زیر برف مدفون شده؟
آخر آبان است
حتی هوا هم سرفه می کند
ومن مانده ام حیران
میان پلی
که نه صراطش مستقیم است ونه...................!!!
چرا می خندم ؟
انگار فرشته ای برایم اسپند دود می کند!!!!!!!!!!
دست بالا می برم
از پادرازترم
خداحافظ
دیداری اگر
باشد
باشد
به قیامت
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,844
Posted: 13 Mar 2014 21:25
باغچه
نمی دانم
چرا؟
نه من امروز حوصله ی تورا دارم
نه خدا نگران من است
پااز دست درازترم
سرم با هزار دستمال بند شده
انگار امروز صبح زودتر از موعد سبز شده
دستهایم دنبال رگ می گردند
ببین انگشت هایم لانه زنبوری شده
راستی
تو چرا باغچه ی روبروی من را
چنار کاشتی
امروز
امروز انگار دل دفتر کاهی ام هم تنگ شده
دست بده !!!!
نگاهم راتزریق کن !!
نه !
نه تو حوصله ی من را داری
نه به مبارکی
خدا
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,845
Posted: 13 Mar 2014 21:26
خبرمهم
خبرمهم
کارشناس فوتبال درگذشت
جسدش در سردخانه است
خلاصه ی اخبار
روزانه چندین کودک براثر گرسنگی می میرند
شکم مادر باکره ای در افغانستان دریده شد
تعداد نفرات مبتلا به ایدز؟
اندونزی
آتشفشان زبانه کشید
زلزله هم قربانی داشت
راستی تا یادم هست
پاکستان وبا همه گیر شده
خبر مهم
گوش کن
صدارا بالا ببر!!!!!!!!!!!!!!
کارشناس فوتبال درگذشت
جسدش در سرد خانه است
مقبره ساخته شده است
شاید امروز دفن خواهد شد
شاید!!!!!!!!!!!
هشت پای پیش گوی جام جهانی مرد
دوست داران حقوق بشر یادشان باشد!!!!!!!!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,846
Posted: 13 Mar 2014 21:33
<هوا مسدود است>
سال ........
شماره.........
تیتر روزنامه ی صبح امروز
<هوا مسدود است>
دود کش ها خوابیده اند
دل بارانی ست
<کودکی خوابیده بود روی کارتنی
مسجدی
ومرد>
وسکوت .............سکوت
سکوت یعنی آوار /پرواز /دیدار
وسکوت یعنی.....................
رژه می روند...........رژه می روند انگار سربازانی
روی سلول های تک نفره مغزم
تمام استخوانم حیرتی اندوه را به دوش خواهند کشید
سکوت شکسته شد
با صدای شانه زدن پیرزن همسایه
و کولی ۱۴ ساله
حال آیینه ام اصلا خوب نیست
قفس شکست
مرغ عشق پرید
سال............
شماره...........
تیتر جالبی داشت روزنامه صبح امروز
<هوا ممنوع است>
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,847
Posted: 13 Mar 2014 21:44
زمان فاحشه گری کرد
من اخبار سکوتم را حراج
وبیدی که قرار بود برای خط ششم
مجنون باشد دعوت به رقص می کنم
ساعت......ساعت ایستاده مناقصه را شروع کرد
داد بئد وفریاد
فریاد دختری که تمام سبزه های سال را گره
واشک های زنی
که آبیار تمام بتفشه های آبستن شد
کلاغ خوابید
روبروی چشم هایم
و
رنگ کبوتری سپید شد
اقاقی ها به یکباره تکیدند
زمان فاحشه گری کرد
دست به جیب هایم برد
که در آن سکوتی پنهان کرده بودم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,848
Posted: 13 Mar 2014 21:45
سرخی وجود
نه وجودم توان دوباره سبزشدن
دارد
نه دلم توان دوباره روئئدن
چهارشنبه است ؟
نه ن ن
تمام هستی ام
شادیهایم
م نامه ام
مچاله کرده ام در مشتی کاغذ
محکم
استوار
خواستم به دست باد دهم
ببرد به سرزمین نا کجا آبادها
ولی نه
میترسم
ازچشم بد نامردان
دل محرم نا محرمان
نگه می دارم
چهارشنبه است؟
نه.......... هنوز بهار در راه است
نگه می دارم
برای چهارشنبه سوری در بیش
تا آتشی بر با کنم
دنیا دنیا
تو می دانی ؟
چه داوطلب خواهد شد؟
تا عاشقانه
نه عارفانه
ن ن ن آدمانه
ببرد ؟
سرخی وجود چه کسی را عاریه بگیرم
تا سبزی روحم رابه حراج
بگذارم حراج
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,849
Posted: 13 Mar 2014 21:48
تمام علف هرزه هایی که لاله قرمز زاییدند
صدای ناله وشیون گوشم را ..........
می دانم
روزی پاره خواهد کرد
خورشید جاودانگی اش گم شد
میان خون خو خم÷اره
همان روزها را میگویم
که باران می بارید.........بارانی از خون
می دوم ...........عکس میگیرم
می بینم............می نویسم
این دست ...این قلم بسم الله................
امروز........امروز سری از تن جدا شده
خاک ریزی با خون آبیاری
وتمام علف هرزه هایی که لاله قرمز زاییدند
این عکس ها
همین ها که دور وبرم ریخته است می گویم
همان روزها گرفتم و همان شبها که حنابندانها بود
و حجله پر از نقل و نباتی که بوی باروت می داد
این عکس.........مادرش هرگز ندید
و خواهرانش روی عریانی اش لباسی س÷ید ÷وشیدند
گفتم ....داماد ؟.......همین را گفتم ؟ نه
چرا کافور دود می کنند ....چرا ....
این نوشته هارا هم همان روز نوشتم
پشت همان خاک ریز
مرگ بر صدام .........ننگ بر صدام
بغض گلویم درد زایمان گونه ای گرفته
همان شبها را می گویم که منورهای رنگی می دویدند
وگل بوته های روسری مادری غرق به خون می شد
این همه را کنا رهمان جسد بی سر که می خندید
نوشتم
شاید تو هم اگر بودی ریسه می رفتی
به تمام شهامت ها .......
حالا کجای تاریخ ÷رسه می زنند
تو کجای تقویم سرت گرم شده
ومن کجای این صندلی
که می چرخد ........که می چرخد
می چرخم ....می چرخم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,850
Posted: 13 Mar 2014 21:51
اين جمعه هم مي آيد
اين جمعه هم مي ايد
وتقويم از چاه همسايه بالا زد
ومن
پيراهني براي باران خواهم دوخت
از ساتن آبي چشمهايت............
در چهار ديواري نموري
وميز ساكتي .....با مهره هايي سياه وسپيد
بهار...........
خورشيد هاي دم غروب همه مي خندند
وخرمن گيسوان من روي منابر پوشالي شانه خواهند خورد
اين جمعه هم مي ايد
با آن گل هاي ختمي كه هنوز هم ويار دارند
و مساجدي اهريمني پر از لبهاي دهني
ومن كفشهايي به پا خواهم داشت
كه تمام سال خواب آنها را ديده ام
پرده هاي نيمه پاره همه سوخته اند
وعشق هاي گندمي....همه وهمه...براي...سبز شده..
و من در خيال دختركي خواهم باريد
اين جمعه هم مي آيد..........
مهره ي شااه مات شد
وزير ...........وزير...............
سوخت
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟