انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 203 از 222:  « پیشین  1  ...  202  203  204  ...  221  222  پسین »

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)


زن

andishmand
 
زندگینامه رعنا امیریان

تاریخ تولد ۱۳۵۹

شهر محل سکونت: تكاب

تحصیلات: فوق ليسانس روانشناسی عمومی

شغل : معلم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
من می روم تو بمان با عاشقی ...

بغضی به روی حنجره ام لانه کرده است
دل را زطعنه های تو دیوانه کرده است

شعر مرا بخوان ! که پر از نا امیدی است
شعرم غمین ترین غزلی را که دیدی است

هر روز بر تو منتظرم ، دیر می کنی
از عشق از خودت تو مرا سیر می کنی

گفتی تو رُک به من که دگر پیر می شوی
با طعنه و کنایه سرازیر می شوی

آری تمام عشق مرا دود کرده ای
باور بکن مرا که تو نابود کرده ای؟

من را شبیه یک زن صد ساله کرده ای
مانند مرده ای تو در این چاله کرده ای

بر قلب من زمان همه شمشیر می شود
از این کنایه های تو دل سیر می شود

حالا شدم برای تو ابلیس ؟ می روم
حرفی نزن ، سکوت بکن ، هیس ! می روم

هر روز اعتراض تو بر من مهیب تر
در عشق می شوی تو خودت نا نجیب تر

باشد ، تو فکر کن که من از عشق ناشی ام
فکر غزل سرودن و افسانه پاشی ام

من می روم تو باش به عشقی جدید تر
با خنده های کاذب و مهری شدید تر

اما به دل هنوز تو تنها ستاره ای
بر درد های سینه ی من راه چاره ای

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
دلتنگی ۱ ...

به دوشم از تو نشان، یک ردای دلتنگی
که سهم عاشقی ام این فضای دلتنگی

به جرم عشق، به یک سینه ای که صاحب داشت
به غم نشسته و گویم نوای دلتنگی

شب عزای تو بر دل ،عجیب سنگین است
همین غم است برایم بهای دلتنگی

تو رفتی و دل من آب شد ولی غم تو
هنوز مانده میان سرای دلتنگی

میان غصه و بی تابی چهل روزه
چقدر شعر خدایا؟ خدای دلتنگی!

گذشت عشق تو و چاک شد دلم اما
هنوز مانده دلم پا به پای دلتنگی
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
بیا به خانه ی رعنا ...

بیا دو باره بخوان شعرهای باران را
میان بیکسی و طول این خیابان را

غرور تا شده بر دوش و دفتری عریان
قدم زنان برویم هر دو این اتوبان را

کدام عشق؟ کدامین جنون ؟کدام ؟بگو..
به خانه می برد این شاعر پریشان را؟

غرور شاعره در کوچه ها سرازیر است
کشید سرمه ی غم چشم های گریان را

بیا به خانه ی رعنا به صرف چای و غزل
بیا و پاک بکن ردّ این زمستان را

.
.
.

چه بد کردی ...


برای یک نخ سیگار ناقابل چه بد کردی!
وعشقم را به هر شکلی نشان دادم تو رد کردی

برای کشتن تنها شهابم درد آوردی
تمام آسمان بی کسی هایم رصد کردی

برایت دردهایم را ز دست دیو نالیدم
چو بشنیدی عذابم را، جهان را پر ز دد کردی

چو دیدی از سر عشقم گذشته آب ناچاری
گرفتی راه امّیدم به دست غصه سد کردی

همیشه دردهایم را برایت شعر می کردم
نگاهی بر نواهایم یکی از بین صد کردی؟؟


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
شاکی ...

دارم شکایت از غم و عشق و زمانه ام
دور از صـــــفای کلبــــه ام و آشیانه ام

باد غـــــــــــرور تو به کجا می برد مرا !
دیگر چگونه دل بســــــپارم به لانه ام؟

عشق و غزل ...تمامی من را فروختی
چیزی نمانده دیگر از آن جاودانه ام

بغضم اگر گلوی مرا هــــــم رها کند
آتشفشانی از غم و درد و بهانه ام

دف را به کنج طاقچه ها معتکف نکن
این زخمهای سینه و بغض شبانه ام

داری به شکل شعر ، مرا حذف میکنی
دیگر نمانده هیچ به قلبت نشانه ام

حالا بیا و شعر مرا هم مچاله کن
خاموش تر کن این تب شعرو ترانه ام
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
حسرت نگاه تو ...

سرم به روی خاک و دل ، به حسرت نگاه تو
عجیب دل سپرده ام به قلب بی گناه تو

در آسمان عمر من تو ماه جاودانه ای
تمام شب نشسته ام به خاک، در پناه تو

از آتش درون من رقیب گشته با خبر
چنین نشسته منتـــظر کنار من ، به راه تو

بگو که خواب دیده ام ، بگو همیشه با منی
که من شراب می خورم زچشمه ی نگاه تو

سکوت و زخم سینه را به یک اشاره چاره کن
بیا که شد وجــــــود من میان غــــم تباه تو

.
.
.

برو ...


ای عشق ! ازاین سینه ی پر درد برو
دیدی قدمت به من چه ها کرد؟ برو

من عاشق او بودم و او عاشق غیر
بگذر ز وفا داری نامــــــــــــرد ، برو
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
فرق می کند ...

این بار عاشقانه ی من فرق می کند
اصلا وجود و شعر و سخن فرق می کند

دارم هنور عقد اخوت زتو به اشک
اما دل تو با دل من فرق می کند

دیدی به زیر پای تو زخمی ، شکسته ام؟
من مرده ام اگر چه کفن فرق می کند

می ترسم از نقاب تو بر روی چهره ات
حرف دلت رسد به دهن ، فرق می کند

گفتی عصای دست منی روز پیری ام
غافل از این که پیر شدن فرق می کند

هر نیشتر که بر دل من می زنی رواست
اما غریبه وار زدن فرق می کند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
خسته ام ...

دلخسته ام که پر ز غمم ، دلشکسته ام
بیزار و دل بریده ام از عشق ، خسته ام

گاهی پیامکی به تو دادم اگر ، ببخش
از آن که جز تو از همه عالم گسسته ام

زخمی ترین شکسته ی امسال شد دلم
ناچار از زمانه ی خود دست شسته ام

یک مشت بغض یخ زده در این گلوی خشک
خالی است جای بوسه به لب های بسته ام

کردم اگر چه با تو به ظاهر وداع تلخ
اما هنوز پای تو اینجا نشسته ام.

.
.
.

سرنوشت ...



یک روز در میانه ی ماه گل و بهشت
تقدیر ،نام زندگیم را به دل نوشت

سی و دو سال رفته از آن روزها ولی
عادت نکرده ام به چنین جای پست و زشت

هر لحظه ام ز وحشت کابوس بی امان
زخمی پر از حضور غمم گشته سرنوشت

آه از دلم که اینهمه خون خورد و عاقبت
بی حاصل از جوانه ی آن دانه شد که کشت
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
به جای غزل ...

بگو چه چاره کنم بـــغض را به جای غزل؟
نمی رسـد به تو افســوس ! ناله های غزل

همیشه سهــم من از بودن تو تنهایی ست
شبانه های دلم پـــر شـــد از نوای غزل

چـو بوف بیــــکسم و عاشقانه می پیچد
میان خانه متــروک ، هـای های غـــزل

دوباره می شــکند پشت دل ز بار سکوت
بیا که پر شــده این سیـنه از هوای غزل

دوبـاره با دل مـن شاعــرانه بــازی کن
بیا و بغـض مـرا چـاره کن به جـای غزل

.
.
.

بیقراری ...


با من بمان که در غم این بیقراری ام
حرفی بزن اگر کمی هم دوست داری ام

با حرمتی که بر دل پاک تو قائلم
لختی بمان که با غزلم بر تو جاری ام

ای با تمام غصه و غم هایم آشنا !
کردی تباه با غم چشم انتظاری ام

این سینه با تبسم آهی شود تباه
با لهجه ی ندامت و نالان زاری ام

انگار چشم و گوش من اینجا کرند و کور
حالا که دست دلهره ها می سپاری ام
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
دو بیتی ها ...

شرار و شعله ، در این بالها بعد
سکوتم مرد و قیل و قال ها بعد

دلم بیچاره باور کرد ، گفتی
که می آیی سراغم سالها بعد

.
.



دلم مانند دستم سرد برگرد
تو را می خواهمت ، برگرد،برگرد

تمام دردهایم در وجودم
دراین سرمای غم یخ کرد ،برگرد

.
.



به زلفت ناز سنبل گفتم آیا؟
تو را مانند بلبل گفتم آیا؟

مرا آنقدر رنجاندی ولی من
به تو نازکتر از گل گفتم آیا؟

.
.



واکنون دلشکسته می نویسم
وگاهی چشم بسته می نویسم

غزل در سینه ام یخ کرده و من
دوبیتی های خسته می نویسم

.
.


بیا و یک قدم سرمست بردار
ببین دردم کجاها هست بردار

تمام هستی ام را هیچ کردی
بیا و از لجاجت دست بردار



رباعی ها ...

بر زخم دلم فقط نمک پاشیدی
بر شعر پر از عشق، تو شک پاشیدی

انگار که با نگاه بی بارانت
بر قلب کویری ام ترک پاشیدی

.
.



عاشق نشد آن دلت ، مرا عاشق کرد
دیوانه شد این دل از فراقت دق کرد

تصویر تو را فشرد با هر تپشش
تا نیمه ی شب میان غم هق هق کرد

.
.



دنیای دلت دو باره چون سنگ شده
در چشم تو عاشقی چه کمرنگ شده

حال دل من هنوز اصلا خوش نیست
این بار دلم برای تو تنگ شده
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
صفحه  صفحه 203 از 222:  « پیشین  1  ...  202  203  204  ...  221  222  پسین » 
شعر و ادبیات

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA