ارسالها: 8911
#211
Posted: 28 Jun 2013 18:51
رهایی
یک به یک رها می کنم بندهای دلبستگی را.
تا پاره ی ابری شوم در آسمان یا قاصدکی رها در باد.
تمرین رهایی است در امتحان جدایی.
واگذاردن هر آن چه سالیان تکه تکه به آن دلبسته بودم.
نوعی رهایی که هر بار به گونه ای مردن است
و اندکی دل کندن, به اختیار،
تا آزمون رهایی عظیم واپسین،
آن گاه که فرای ترس های نزدیک و دور، بایدم که رها کنم تو را
و تمام معانی دلبسته بودن را با تو
به بهای آزادی که عشق به ما نوید داد و نداد.
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#212
Posted: 28 Jun 2013 18:52
بنفشه
دلم یک دشت بنفشه می خواهد.
و یک اسمان رهایی.
یک دشت بنفشه،
بنفشه،
بنفش.
هیچ وقت ساز من کوک نبوده در بنفش.
ولی حالا من بنفش را خوب می فهمم.
بنفش رنگ غربت است.
اما نه غربت غریب
بنفش نوعی غربت غریبگی در خانه است.
که غریب تر از غریبی است.
زرد بپاش اسمان.
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#213
Posted: 28 Jun 2013 18:53
جدایی
موج موج حسرت و تمنا،
دریا دریا سکوت و انتظار.
گنجشگک گل آلود،
بازی موج و کرشمه باد کجا؟
و بال های خیس و خسته و خلیده تو، کجا ؟
بین ما دریا دریا فاصله بود
و ما گنجشگکان خیس بالی نه بیش تر.
ای خداوند بی سایه و بی زمین من،
صد سال جدایی کجا
و صد سال تنهایی کجا ؟
مستحق اندوهناکی کدامین مستوجبیم چنین؟
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#214
Posted: 28 Jun 2013 18:54
دستی میان دست
دستی به روی شانه ات،
دست دیگری گرم میان یکی دست،
آن دست دیگر, قفلی به کمرگاه قفل
سرها به موازات هم،
نگاه در نگاه.
نفس ها کشدار و هم زمان.
قدم ها با هم و نیم نیم ،
در جا و در هم - دور.
دم-بازدم
باز , دم-بازدم، دم
زمین به گرد خورشید می گردد
و خورشید به گرد تو و من , ما
به گاه شعر گاه.
عین شین قاف،
کلام می شود
و روز و شب پیدا و نا پیدا , گم.
شماره لحظه های از تو گفتن است
و باقی لحظه ها , انتظار.
تا شعر دیگری بروید
و دستی میان دست
و دستی به روی شانه ای
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#215
Posted: 28 Jun 2013 18:54
نشانه ها
آن گاه که نشانه ها گم شدهای اند، در کلمات گریزگاهی نیست
و اسمان آبستن ابرهایی است که نمی بارند.
اندوه تنها راه میان بر میان تو و من است.
و پناه، خلوتگاهی از مرجان است.
در فرا اعماق اقیانوسی بی نشان.
آنجا که صدا ها خاموشن اند.
و امواج طنین فرو خفته ای ست که صخره ای برای شکستن نیافته.
که فراموشی را گاه تنها اندکی مردن میسر است .
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#216
Posted: 28 Jun 2013 18:55
خطوط
بخور آویشن و بابونه
خطوط کج و معوجی رسم می کند از مه،
بر شیشه های پنجره،
خطوطی که کلمه است،
و کلماتی که هزاران ترانه ی نخوانده است،
ترانه ای که سازش را باد نواخته
به گوش اقاقی های عاشق در بهار.
باشد که بنوازدش بر آغوشی گشوده در تصویری خاکستری گون
که نیمی اش دریاست و نیمی آسمان.
امید که رد دستانش را بر شانه هایش بیابد
در بی خوابی اندوهناک شب های سرد و بی بهانه زمستان
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#217
Posted: 28 Jun 2013 18:57
حضور
برای چشمانی نمی نویسم که ببیند.
یا صدایی که بخواند.
و یا دستانی که لمس نماید هجا به هجا.
تنها بهانه،
حضور سایه ای ست
که از پشت سر می آید.
دستانش را بر من حلقه می کند.
به نجوا کلماتی را می خواند که به صدای رودخانه می ماند،
که با تپش قلبم می آمیزد در بستر رود.
و طنینی موج می افکند که بیشتر گرما ست است تا کلمات یا اصوات .
و سکونی که رسیدن است به ابدیتی که دریاست.
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#218
Posted: 28 Jun 2013 18:57
مادر بزرگ
سالخورده تکیده اما بالا بلند
مادر بزرگ بر فراز تپه های دور دست
چشم در راه به تماشای اسمان ایستاده.
نوای حافظ می سپارد به باد.
"گر چه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزارن یاد باد"
قاصدک ها می رقصند با باد عصرگاهی
فوجی پرنده است در افق
دور می شوند یا نزدیک پیدا نیست.
خواهر کوچکترم و من
نفس نفس و با شتاب
در کشاله ی کوهستان به سوی او
دور می شود یا نزدیک پیدا نیست.
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#219
Posted: 28 Jun 2013 18:59
تو و من
تو و من محتاج وجودیم.
تو در من تن می جوی،
و من در تو جان.
و نابودی امید برگرداندن جسم است به جان.
حقیقت در تهیگاه گرم می راند خیز.
اشک من برهنه می شود،
و او رها.
شوری لب هایم تلخی عشق را می چشاندت آیا؟!
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#220
Posted: 28 Jun 2013 18:59
مادرانه
با خواهرم
دوباره در كنار مادریم
مثل وقت كودكی
جای مادر بزرگ خالی است
مادرم به جای اوست
و من جای مادرم
و دخترم به جای من
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)