انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 7 از 222:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  221  222  پسین »

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)



 
اشراق

دشتی فراخ
آسمانی پر ستاره
و سوسوی احساسی ازلی
بسان درخشش چشمان گرگی گرسنه
می کشاند مرا
به سوی باور شفاف معجزه
آنجا که
حقانیت رسولی
در پناه تارهای تنیده بر غاری
روح را
بر فراز پلی از اشراق
پرواز می دهد

===============================================

اکنون

دیروزها را
باد برده است
و فرداها
آمیزه ای است
از امید
و تصور مبهم یک خوشبختی
کاش
در این دایره
ابر
بطالت
نقطه ی روشن اکنون را
پنهان نکند
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
انتظار

کدام راه است
که پای خسته را نشناسد
کدام کوچه
خالی از خاطره است
و کدام دل
هرگز نتپیده
به شوق دیدار
بیا
تا برایت بگویم
از سختی انتظار
که چگونه
در دیده های بارانی
رنگ هذیان به خود می گیرد

===============================================

با ور فراق

دستهایم را
از اشک
برکه ای ساخته ام
و در آینه اش
چشمانم را
آماده ی تسلیم دیدم
بی باوری مرگ بود
که جای خود را
به
باور فراق می داد
در حزن تفته ی غروب تابستان
و زندگی
به خاطر چشمانی
عزیزتر از زندگی
ادامه می یافت
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
بدرقه

و ما
جوانی را بدرقه کردیم
در شتاب بی صدای زندگی
و در نیمه راههای زیادی ماندیم
با دلتنگی های نفس گیر
اما وقتی
در شهاب یادی
ظلمت شبهای بی ستاره می شکند
و با تکرار حرفی
نبض دیرینه ی عشق تندتر می زند
به گلگشت خاطرات چهار فصل می رویم

===============================================

برادری

نیمه نانی را
با هم
دو نیمه کردیم
بی آنکه
سخن از برادری گفته باشیم
تا
تعبیر رقص گندمزار باشد
در فضیلت خوابها
و نگاه خود را
پرواز دادیم
به دنبال هر پرنده ای
تا در مسیر آن
زندگی را سرابی نبینیم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
برکه

عکس ماه
افتاده در برکه
عکس دو کودک نیز
ماه مال آنهاست
شاید که در خیال

===============================================

بلوغ بشر

آمد
با شاخه ای در دست
از باغ اساطیر
و گونه ای تر
از مفهوم خلقت
و برایم تقویمی آورد
که در آن
هزاران شمع
با هزاران رنگ
وحدت نورانی خود را
خواب دیده بودند
در انتظار روز بلوغ بشر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
بشارت

جوانترین خاطره ام
ساعتی پیش بود
که دستش را
در بشارت دیدار
در فردایی نامعلوم
تکان داد و رفت
سنگی فرو افتاد
در
گرداب خاطره ها

===============================================

تجربه ای دیگر

به وعده ی دیداری
غبار غم
از آینه ی دل
پاک می شود
و چشمه ای اشک
از چشمان یخ بسته
به سوی تجربه ای دیگر
سرازیر می شود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
تضاد

کرانه ی درکت
بیکرانه می شود
در التهاب لحظه ای
که راز بی قفل تضاد
گشوده می شود
و تو
از ضرورت ظلمت
می رسی به فهم نور
و از ناخوشیها
به شکر عافیت

===============================================

تقدیر

پر بود شب
از صدای شباویز
و می چکید
از هر روزنی
ترانه ی تقدیر
و من
بی خبر از فردا
نیم دانستم
که چشمانم
خاک
تازه ی گوری را
خواهد شست
و دلم
در صراحت مرگ عزیزی
همچون شقایقی خواهد شد
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
جان عاشق

بر روی درختی
کندم نشان عشق
شیرابه ای آمد برون
نشان جان عشق
شرمنده
به راه خود رفتم

===============================================

جستجو

در جستجوی فصل چهارمی
به نام کمالیم
در مسیر زندگی
تا بیهوده نباشد
کودکی
جوانی
پیری
همچون سالی
با چهار
فصل خویش
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
حادثه ی عشق

خشاخش برگهای زرد
صدای پاییز بود
و آغاز بستن پنجره ها
کوچه تنها می شد
با سوتهای بی وقت عشق
و
تدارکی ازلی در کار
بود
تا حادثه ی عشق
در برخوردی ساده
میان بادهای گیج پاییزی
چشمان ما را تر کند

===============================================

حالا چرا

نمی گویم
حالا چرا
بهارهای باقی را
به دیدارم بیا
تا بباری
چون ابر
بر ریشه ی انتظار من
تا برویم
چون گیاه
در جنگل نگاه تو
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
حدیث

از شراره ی نگاهت
دانستم
که هرم کلامت را
از کویر وام گرفته ای
و دیدم
تن سوخته از آفتاب
در انتظار مهتاب نشسته ای
تا شاید
حدیث شور ممنوعی را
به گوش محرم شب
نجوا کنی

===============================================

حریر خواب

یک شبی
از آن شبهای تنهایی
با سری
پر از افکار سودایی
رفتم به خواب
دیدم معبدی
نور باران
تک درختی در میانش
سر به سوی آسمان
بسان هیبت البرز
شکوه بی مثالی داشت
وقاری بی نهایت سبز
یقین کردم
ازلی درخت دانش است
سر کشیده از معبد عشق
رنگ حسادت نداشت
ذات خساست نداشت
مفهوم تکامل بود و
تعبیر نجابت
از پس حریر خواب
دانشی
فرزانه دیدم چنبره
در درون هر خزه
هر حشره
حرمتی دیدم در نیش مار
کرامتی در میوه ی کاج
به دل گفت
میوه هایش به سبد
دست به دست خواهد رفت
و نسیم نفسش
شهر به شهر
با شوق بی انتها
چون زائری برهنه پا
کردم بسویش
دستی دراز
اما
اشارتی بود و گذشت
نشئه یی بود و پرید
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
حریق

چه شاعرنه است
وقتی شمع
به پایان خود می رسد
بی حضور گل و پروانه
و شاعرانه تر
چشمی که می گرید
بر یقینی ملتهب
از حریق
ریزه باورها

===============================================

حکایت سالیان

پاها و پله ها
در قرابتی روزمره
رقم می زنند
حکایت سالیان را
و لبها
به تکرار
نجوا می کنند
قداست یادها را
و من
در خانه ای
که خشت به خشت
از خاطره است
با نگاهی
پلک به پلک
میراث عشق
فواره ی سالخورده ی حوض را می نگرم
که برای اطلسی های جوان
با صدای نرم آب
زندگی را می سراید
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 7 از 222:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  221  222  پسین » 
شعر و ادبیات

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA