ارسالها: 24568
#61
Posted: 5 Feb 2014 14:36
* * ★ ★ ♡ *
★ ☆
♡ ★ * ★ * ☆
★ * ★ * ☆ ★
از راه دور تو را می پرستم ای قبله ی امید من ...
از راه دور به تو عشق می ورزم تا دیگر این فاصله ها را احساس نکنی ...
از راه دور درد دلهای خودم را به تو می گویم ...
و تو را در آغوش محبتهای خود میفشارم
آری از همین راه دور نیز میتوانی دست در دستانم بگذاری ...
و با هم قدم بزنیم...
به خواب عاشقانه میروم تا این رویا برایم زنده شود ...
خاطره هایمان را همیشه در ذهنم مرور میکنم
و هیچگاه نمیگذارم خاطرات آشناییمان از ذهنم دور شود ...
این فاصله ها را با محبت و عشقم از بین میبرم
و کاری میکنم همیشه احساس کنی در کنار منی ...
و این است برایم یک خواب عاشقونه ...
خواب نگاه به چشمان هم ...
خواب با هم بودنمان ...
آری و این است یک فاصله ی عاشقانه
* * ★ ★ ♡ *
★ ☆
♡ ★ * ★ * ☆
★ * ★ * ☆ ★
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 2910
#62
Posted: 8 Feb 2014 18:28
وقتی مرا بغل میکنی ...
چنان جاذبه ی آغوشـــــت ..
به جاذبه زمین غلبـــــه میکند ...
که روحم به پــــرواز در می آید .. !!
"دلــــــم یك بغل ســــــــــــِفت میخواهد"
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
ارسالها: 24568
#64
Posted: 14 Feb 2014 11:19
محمد من
از عشقت می نویسم از صفایت ، از محبتت می نویسم و از وفایت ، از دلت می نویسم ، از نگاهت .
عاشق حرفهای پر مهرت شدم . همیشه احساس می کردم چشمانت به من می گویند بیا باهم باشیم ، از هم بگوییم ، بادل باشیم.
چشمانت به من می گویند بیا و با عشق همسفر باش!
و با عشق ، و در روز عشق پرنده های زیبای خوشبختی نامه ام را برایت چه عاشقانه خواهند آورد .
نامه ام را برایت بر روی بهترین کاغذ زندگی می نویسم با جنس اعلا.
اما نامت را بر روی دیواره سرخ قلبم تا ابد نگه خواهم داشت.
محمد عزیز من
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 291
#65
Posted: 14 Feb 2014 20:10
تقدیم به نیشای عزیز
هرجوری که بود امروز خودمو رسوندم تا بتونم روز ولنتاین رو بهت تبریک بگم.
به تویی که همیشه آرام و صادق و مهربان در کنارم بودی.
نه از چیزی عصبانی میشدی و نه چیزی آرامشت را بهم میزد .
در مقابل بی توجهی های گاه و بیگاهم چیزی نمیگفتی و همیشه گوشت برای شنیدن حرفها یم باز باز بود.
همیشه و همیشه با من مهربان بودی و از روزی با هم آشنا شدیم هرگز بی توجهی و عصبانیتت را ندیدم.
در مقابل پاکی و مهربانی و صداقت بیش از اندازه ات گاهی کم می آوردم و وقتی میدیدم که از من در خیلی
چیزها
والاتری به خودم میبالیدم.
تو یکی از بهترین مردانی بودی و هستی که میشناسم و برایت بیترین بهترین ها را خواستارم.
ای مهربان ترین مهربان به خاطر همه چیز و اینکه همیشه درکنارم بودی مثل یک دوست و حتی بیشتر از آن بودی
ازت
ممنونم
ویرایش شده توسط: Atrinjoon
ارسالها: 2321
#67
Posted: 2 Mar 2014 14:20
تقدیم به آترینم که شیرین زبون ترین و با محبت ترین دختر دنیاست
تـــــــ♥ـــــــو يعني پاكي باران
تـــــــ♥ـــــــو یعنی عشق جاویدان
تـــــــ♥ـــــــو یعنی یک سبد احساس
میان قلب من تنها ♥
تـــــــ♥ـــــــو یعنی یک شقایق را
به یک پروانه بخشیدن
تـــــــ♥ـــــــو یعنی حسرت دیدار
در این دنیای بی تکرار
تـــــــ♥ـــــــو یعنی از سحر تا شب
فقط عشق تو را دیدن
عزیزم بهترینه من
تـــــــ♥ـــــــو یعنی من خدایم را
به عشق تو پرستیدن
تـــــــ♥ـــــــو یعنی مهربان بودن کنار چتری از احساس
تـــــــ♥ـــــــو یعنی آخر مستی
تـــــــ♥ـــــــو عشقم بودی و هستی.....
♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥●·♥ ●·♥●·♥●·
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 24568
#69
Posted: 10 Mar 2014 18:46
چه کنم خون من سرخ است
چه کنم ریشه ام سبز است
چه کنم
با بهار می خندم
چه کنم بی بهار می میرم
چه کنم اقتدای هر باور
لرزه
پس لرزه ها
فراوان است
با تــو هستم
بهار یعنی تو
ای قرارم
قرار یعنی تو
زندگی یعنی تو
زندگی جاری ست در فنجان
نوش کن
با بهار جاری باش
گوش کن
جان من
بهاری باش
زندگی باش
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 6368
#70
Posted: 14 Mar 2014 10:58
ﺩﻭﺳﺘتت ﺩﺍﺭﻡ، ﻏﺰﻟﻬــــﺎﯾﻢ ﺗﻤﺎﻣﺶ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ...
ﺷﻌﺮﻫــــﺎﯾﻢ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺍﺭﻡ، ﻋﯿﺪﯼِ ﺍﻣﺴﺎﻝِ ﺗﻮ ...
ﭘُﺮ ﺷِﮑَﺮ ﮐُﻦ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ-ﮔﺮﻡ ﻭ ﻃﻮﻻﻧـــــﯽ ﺑﻨﻮﺵ،
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ "ﺑﺨﺖِ ﺷﯿﺮﯾﻦ"، "ﻋﺸﻖ" ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﺎﻝِ ﺗﻮ...!
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ "ﺗﻮ " ﯾﻌﻨﯽ :ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ !
ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾَﺖ ﺷﻮﺭ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﺎﻻﻣﺎﻝِ ﺗﻮ...!
ﺩﺭ ﻣَﻨﯽ ﻭ ﺫﺭﻩ ﺫﺭﻩ ﻗﻠﺒﻢ ﺍﺯ ﻋﺸﻘَﺖ ﭘُﺮ ﺍﺳﺖ ...
ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﺑﯽ ﺩﻓﺎﻉ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﺷﻐﺎﻝِ ﺗﻮ ...!
ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺍﻡ ﺩﺭ ﭼﻨﮓ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﯽ ﭘﻨﺎﻩ !
ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﺟﻼﺩ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎﺯﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝٍِ ﺗﻮ
ﻣﺜﻞِ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﺳﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﮔﯿﺠﻢ ﺍﺯ ﻓﻬﻤﯿﺪَﻧَﺖ !
ﺗﺎ ﮐﺠﺎﻫﺎ ﻣﯿﺒَﺮَﻧﺪَﻡ ﭼﺸﻤﻬــــــــــــﺎﯼِ ﮐﺎﻝِ ﺗﻮ...!
ﺑﻨﺪﻩ ﯾﯽ ﺑﯽ ﺑﺎﻭَﺭَِﻡ...! ﭘﯿﻐﻢﺑﺮﯼ ﮐُﻦ،ﺧﻮﺏِ ﻣﻦ !
ﺍﯼ ﺷُﮑﻮﻩِ ﭼَﺸﻤﻬﺎﯾَﺖ ﺁﯾﻪ ﯼِ ﺯﻟــــــﺰﺍﻝِ ﺗﻮ...!
ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﺍﻧﯽ ! ﯾﮏ...! ﻭﻟﯽ ...
ﻫﺴﺖ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥِ ﺁﺳﺘﯿﻨــــَﺖ ﺑــــــﺎﻝِ ﺗﻮ...!
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭَﻡ ...ﺑﺒﯿﻦ ! ﺍﻓﺴﺎﺭِ ﺷﻌﺮﻡ ﺩﺳﺖِ ﺗﻮﺳﺖ ...
ﺷﻌﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻥ ﻧﮕﺎﻩِ ﺳﺮﮐِﺶِ ﺳﯿّــــــــﺎﻝِ ﺗــــﻮ...!
ﺷﻌﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻏﺮﻕِ ﮔﺮﻣﺎﯼِ ﺗﻨﺖ
ﯾﺎ ﻇﻬﻮﺭِ ﻇﻬﺮِ ﺧُﺮﺩﺍﺩﯼ ﻣﯿﺎﻥِ ﺷﺎﻝِ ﺗﻮ...!
ﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺖ ﮐﻤﺎﮐﺎﻥ ﯾﮏ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻟﺸﮑﺮﻡ
ﺭﺍﺿﯽ ﺍﻡ ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﻧﻘﺸﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺳﺮﯾﺎﻝِ ِ ﺗﻮ ...!
ﺣﺮﻑِ ﺁﺧﺮ .. ﯾﮏ ﺩﻋﺎ، ﯾﮏ ﺁﺭﺯﻭ، ﯾﮏ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ...!
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭَﻡ
ﺧـــــﻮﺏ ﺑﺎﺷﯽ،
ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ
ﺣﺎﻝِ ﺗﻮ....
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...