ارسالها: 471
#161
Posted: 2 Oct 2015 03:01
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﻨﮑﺮ ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺸﻮﻡ ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ
ﺍﺯ ﺗﻪ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻣﻮﺛﻖ ﺩﺍﺭﯼ
" ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺵ ﻫﻤﻪ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ
ﻭ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ "
ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﻡ ﭼﺸﻢ ﺩﻫﻦ ﻟﻖ
ﺩﺍﺭﯼ !...
ﻣﻬﺪﯼ ﻋﺎﺑﺪﯼ
ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ
ﻋﺎﻟﻤﻢ
ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ
ﻧﺒﺴﺘﻪ ﺍﻡ، ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺮ ﻟﺒﻬﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ...
به ﻇﺮﻓﯿﺖ ﯾﮏ ﺩﺭﯾﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﻪ ﺑﻠﻨﺪﺍﯼ ﯾﮏ ﮐﻮﻩ ﭘﻨﺎﻫﺖ ﻫﺴﺘﻢ
ﻭ ﺑﻪ ﭘﻬﻨﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﻌﻠﻖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ
ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ...
ﻣــﯽ ﺩﻭﻧـﯽ؟!
ﺍﺯ ﺗﻤـــﻮﻡ ﺩﻧـﯿﺎ
ﯾـﮏ ﻧﻔــﺮ ﻫﺴــﺖ
ﻧــﻤﯽ ﺧــﻮﺍﻫــﻢ ﺑﺮﺍﯾـــﻢ ﺑﻤــﯿـــﺮﺩ
ﻣـﯽ ﺧﻮﺍﻫــﻢ ﺑﺮﺍﯾــﻢ ﺯﻧـــﺪﮔـــﯽ ﮐﻨــﺪ
بعضی ﻫﺎ ﺭﺍ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫـﻢ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ
ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﻫﻤﺶ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﺸﺎﻥ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯽ
ﺣﻀﻮﺭﺷﺎﻥ ﮔـﺮﻡ ﺍﺳﺖ
ﺳﮑﻮﺗﺸﺎﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺻﺪﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ
ﻫﺮ ﺩﻡ... ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ... ﮐﻢ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯾﺸﺎﻥ
ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﻣﺖ...
ویرایش شده توسط: mahsabax
ارسالها: 2890
#162
Posted: 20 Oct 2015 11:43
چه پاییزی شـــــود این پاییز
برگ های طلـــــا فرش زیر پایم میشود
وقتی "تــــــــــو" با من هم قدمی !
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 148
#163
Posted: 29 Oct 2015 00:27
ﻋﺸــــﻖ ﻫــﺎﮮ ﺍﻣــﺮﻭﺯﮮ ﯾـﻌـﻨــﮯ ،
ﺩﻭﺳﺘـــ ﺩﺍﺷﺘـــﻦ ﮐـﺴــﮯ ﮐـﻪ ﻣـــﺎﻝ ﺗــﻮ ﻧـﯿـﺴـﺘــــ . . .
ﻧــﻪ ﺍﯾﻨﮑــــﻪ ﻧﺒﺎﺷـــــﻪ . . .
ﻫﺴـــﺖ ﻭﻟــﮯ ﻫﻤـﯿﺸــــﻪ ﺩﻧـﺒــﺎﻝ ﯾﮑــﮯ ﺑـﻬـﺘـﺮ ﺍﺯ ﺧــﻮﺩﺗـــِـﻪ . . .
ﯾـﻌـﻨــﮯ ﺍﯾـﻨـﮑـﻪ ﺗــﻮ ﺑـﺎ ﮔـــﺮﯾـﻪ ﺍﺵ ﮔــﺮﯾـﻪ ﮐـﻨـــﮯ ﻭﻟــﮯ ﺍﻭﻥ . . .
ﻭﻗـﺘــﮯ ﻣﺸﮑــﻞ ﺗــﻮ ﺭﻭ ﻣﮯ ﺑـﯿـﻨـــﻪ ﻣـﯿـﺸـــﮯ ﺳـــﻮﮊﻩ ﺧـﻨـﺪﻩ ﺍﻭن ﺩﻭﺳﺘـــﺎﺵ (دختر خالش). . .
ﯾـﻌﻨــــﮯ ﺧـﻮﺩﺗــﻮ ﺯﻧـﺪﮔـــﯿـﺘﻮ ﻭﺍﺳــﻪ ﮐـﺴـــﮯ ﺣـــﺮﻭﻡ ﮐﻨـــﮯ ،
ﮐﻪ ﻭﺍﺳــﺶ ﻫﯿـــــﭻ ﺍﺭﺯﺷـــﮯ ﻧــﺪﺍﺭﮮ . . . ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻨـــــــﻬـــــــﺎﯾـــــﮯ . . .
ﻋـﺸـــــﻖ ﻫـﺎﯼ ﺍﻣــﺮﻭﺯﮮ ﯾـﻌـﻨـﯽ : ﭘـــــﻮﭺ ! [b][/b]
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#164
Posted: 29 Oct 2015 00:34
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟
پسر میگه : من..!!
... ... ...
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!
پسر میگه : بازم من شیرم...
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟
پسر میگه : بابا تو شیری...!!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا...
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#165
Posted: 29 Oct 2015 00:36
این پسرا خیلی تکن
یه پسرایی هستن که . . .
شلواراشون نه خیلی براشون بزرگه نه خیلی کوچیک
ابروهاشون فابریک خودشونه
همونایی که نه لکسوز دارن نه کمـری...
اما مـرام دارن
چشمشون همه جا کار نمی کنه و دنبال موی بلوند و چشم آبی نیست
پُــــز نمیـــــــدن
پاتوق شون مهمونی و شیشه و انواع مشروبی جات نیست
آره رفیـق . . .
اونایی که تکیه کلامشون معرفته
بی ریا، با خدا، مهـربون و با مسئولیتن
آدم میتــونه بهشون تکیه کنه
کنارشـون آرامش داری
کنـارش باشی یا نباشی حواسش به بقیه دخترا نیست و آدم ها رو مثل
هـم نمی بینن
غیرتین و ناموس مردمو مثل ناموس خودشون میدونن
این جور پسرا خیلی مـردن
خیلی تکن، خیلی خاصن ...
خیلی شوخن و جنگولکـ بازی در میـارن ولی احساس شون قویه
آه که بکشن خدا دنیا رو واسشون زیر و رو میکنه . . .
نزارید پس اه بکشن
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#166
Posted: 29 Oct 2015 00:37
صدام کن
اگه یه روزی چشمات پر از اشک شد و دنبال یه شونه گشتی که گریه کنی
صدام کن
بهت قول نمی دم که ساکتت کنم منم پا به پات گریه می کنم
صدام کن
اگه دنبال مجسمه سکوت می گشی تا سرش داد بزنی
صدام کن
قول میدم ساکت بمونم
صدام کن
اگه دنبال یه همدرد گشتی تا باهات همراهی کنه
صدام کن
من همیشه همراه تو ام
صدام کن
اگه ...........
نه دیگه دنبال بهونه نگرد که صدام کنی
فقط صدام کن
صدام کن
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#167
Posted: 29 Oct 2015 00:39
مــیــــگی مهـــــم نیستــــــــ امـــــا اســـمشــــو وقتــــی میشنــــوی داغ دلتـــــ تـــــازه میشــــه...
مــیــــگی مهـــــم نیستــــــــ امــــا تــــا بهـــش فکــــر میکنـــی اشـــک تـــوی چشمـــات جمــع میشــــه...
مــیــــگی مهـــــم نیستــــــــ امـــا در تنهــــایی همـــش بــــاهـــاش حـــرفـــ میـــزنـــی...
مــیــــگی مهـــــم نیستــــــــ ولـــی بعضی اوقـــات دستتــــ میـــره رو شمـــارش کــه زنگــــ بـــزنـــی...نـــزنـــی...بـــزنـــی...نـــزنـــی...!
مــیــــگی مهـــــم نیستــــــــ امـــا دلتـــــ میخــــواد بـــازم بهـــش فکــــر کنــــی...
مــیــــگی مهـــــم نیستــــــــ امــــا دلتـــــ واســـه صـــداش و خنــــده هــــاش حتی دعــواهــاتـــون لـکــــ زده...
مــیــــگی مهـــــم نیستــــــــ امـــا شبـــا تــــا صبـــح خوابـتــــ نمیبـــــره... بــــاخودتــــ میـــگی یــنــی داره چیکــــارمیکـــنه؟...
مــیــــگی مهـــــم نیستــــــــ امـــا میـــدونـــی چقـــدرررر مهمـــه!!!
میـــدونـــی خیــلــی دوســش داری پـــس نگـــو مهـــم نیستـــ! بگــــو مهمــــه امــــا نیستـــــ...
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#168
Posted: 29 Oct 2015 00:40
از تو می نویسم که صورت گرمی داری٫لبهایی گرمتر و دلی به گرمی آتشفشان
از تو می نویسم که قطره ای از اشکت یه دریاست
از تو می نویسم که تفاوطت با ماه در یک کلمست٫تو زیبا تری
از تو می نویسم که تصویر واژگون من رو دوباره ایستاده کردی
از تو می نویسم چون کسی رو جز تو در این توفان ندارم
از تو می نویسم چون اگه تو نباشی نابودم
از تو می نویسم چون از من نوشتی
از تو می نویسم تا دلم با تو باشه
از تو می نویسم تا وقتی که توانی در این دستهاست
می نویسم روی ذره ذره ی دلم که همیشه عاشقت خواهم بود.
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#169
Posted: 29 Oct 2015 00:41
در آینه مردی دارد بغض می کند
بیایید بغلش کنید
پشتش را بمالید
به او بگویید همه چیز درست می شود
دلش می خواهد کمی دروغ بشنود
آینه را پایین تر نصب کنید
گمانم دیگر به زانو در آمده
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#170
Posted: 29 Oct 2015 00:43
عاشق یکی شدم مهربون تر از توئه
بعضی وقتا مثه خودت لای حرفام می دوئه
آره اون همونیه که می خواستم همیشه
اگه یه روز نبینتم دو تا چشاش بارونیه
عاشق یکی شدم نگو از لجبازیه
این دفه دروغ نمی گم این حسم واقعیه
هر شب با هم دیگه
میشیم یه عالمه مست
قول داده که مثه تو نباشه
گفته که تا آخرش هست
قلبت ماله منه
بگو اینو داد بزن که
همه بدونن چه فرشته ای همراه منه
قلبت ماله منه
باز شبامو مهتابی کن
تا همه ببیننو شک نکنن به ماه بودنت
عاشق یکی شدم چون تو عاشق نبودی
چون با این دل بیچارم صاف و صادق نبودی
عاشق یکی شدم می گی از تنهاییه
مثه تو دو رو نمیشه این عشقش واقعیه
تو الان کجای راهی
تو دستات تو دسته کیه
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!