ارسالها: 148
#211
Posted: 2 Nov 2015 23:44
ميگویند سه موقع دعا برآورده ميشود :
يکي وقت غروب
يکي زير بارون
يکي هم وقتي دلت ميشکند...
من وقت غروب زيربارون با دلي شکسته دعاکردم
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#212
Posted: 2 Nov 2015 23:51
ميگویند سه موقع دعا برآورده ميشود :
يکي وقت غروب
يکي زير بارون
يکي هم وقتي دلت ميشکند...
من وقت غروب زيربارون با دلي شکسته دعاکردم
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#213
Posted: 2 Nov 2015 23:59
کسی رو داری که ..
وقتی اعصاب نداری درکت کنه...
وقتی دلت گرفته قربون صدقه ات بره...
وقتی بهونه میگیری .. بفهمتت و صبور باشه..
و از همه مهم تر دوستت داشته باشه و ..
تو هم دوستش داشته باشی ...
اگه داری قدرشـــــــو بدون و هیچ جوری...
از دستش نده.. !!
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#214
Posted: 3 Nov 2015 00:02
وقتی به یه آهنگی میرسی که..
باهاش کلی خاطره داری
مهم نیست کجا باشی
کی پیــــــــشت باشه
فقط تویی و اون آهنگ
وخاطـــــــراتی که ..
لحظه به لحظه برات تازه تر میشند...
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#215
Posted: 3 Nov 2015 00:08
وقتی به یه آهنگی میرسی که..
باهاش کلی خاطره داری
مهم نیست کجا باشی
کی پیــــــــشت باشه
فقط تویی و اون آهنگ
وخاطـــــــراتی که ..
لحظه به لحظه برات تازه تر میشند...
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#216
Posted: 3 Nov 2015 00:12
من خــــــــــوشبخــــت ترینم ..
چـــون تــــــــو رو دارم ..
تــــــویی که ..
حتـــــی فکر کردن بهت ..
قلبمـــــو گرم میکـــــنه ..
تـــــو رو با همـــه دنیــــــا هم عوض نمیکنم ..
هیـــــچوقت اینقــــــدر آرامش نداشتـــم
محبوب ِ قلبـــــم ..
دوستــــــت دارم
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#217
Posted: 3 Nov 2015 00:16
خداوند عشق است....
عشقی که بعد از نفوذ به درون ما....
نرم می کند، ناب می کند، تازه می کند، بازسازی می کند،
و درون آدمی را دگرگون می کند....
نیروی اراده انسان را دگرگون نمی کند....
زمان انسان را دگرگون نمی کند....
عشق دگرگون می کند!
زیرا عشق خداوند است....
و خداوند، عشق...!
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#218
Posted: 3 Nov 2015 00:24
قطره قطره اگرچه آب شدیم ابر بودیمو آفتاب شدیم....
ساخت مارا همان که می پنداشت به یکی جرعه اش خراب شدیم....
رنگ سال گذشته را دارد همه ی لحظه های امسالم....
سی صدو شصتو پنج حسرت را همچونان میکشم به دنبالم....
قهوه ات را بنوشو و باور کن من به فنجان تو نمیگنجم....
دیدم در جهان نما چشمی که به تکرار میکشد فالم....
یک نفر از غبار می آید مژده ی تازه ی تو تکراریست....
یک نفر از غبار آمدو زد زخم های همیشگی بر بالم....
باز جمع تازه اضداد حالو روزی نگفتنی دارم....
هم نمیدانم از چی میخندم هم نمیدانم از چه می نالم....
راستی! در هوای شرجی هم دیدن دوستان تماشاییست....
به غریبی قسم نمیدانم چه بگویم جز اینکه خوشحالم....
دوستانی عمیق آمدند چهره هایی که غرقشان شده ام....
میوه های رسیده ای که هنوز من به باغ کمالشان، کالم....
چندیست شعر هایم را جز برای خودم نمیخوانم....
شاید از بس صدایشان زدم دوست دارند دوستان لالم....
تنهاییم را با تو قسمت میکنم سهم کمی نیست....
گسترده تر از عالم تنهایی من، عالمی نیست....
غم آنقدر دارم که میخواهم تمام فصل ها را....
بر سفره رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست....
حوّای من بر من مگیر این خودستایی را....
که بی شک تنها تر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست....
آینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم....
تا روشنم شد، در میان مردگان همدمی نیست....
همواره چون من نه، فقط یک لحظه خوبِ من بیندیش....
لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نیست....
من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم....
شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست....
شاید به زخم من که میپوشم زچشم شهر آن را....
در دست های بی نهایت مهربانش مرهمی نیست....
شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر اگرچه....
اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست....
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#219
Posted: 3 Nov 2015 00:28
این آخرین باره که ما با هم زیر بارون قدم میزنیم خیلی آروم
هر دو غمگینیم هر دو داغون میریزه اشک از چشامون خیلی آسون
آخرین باره که دوباره خنده داره رو لبامون پا میذاره
دیگه از فردا عزیزم حال هر دوتامون خیلی گریه داره
هر دو هستیم ساکت اما پر حرفه تو نگامون
هر دوتامونو همیشه مسپریم ما به خدامون
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!
ارسالها: 148
#220
Posted: 3 Nov 2015 00:31
میخواستم نزدیکتر باشم بین منو تو یک نفس باشه
هر لحظه ازم دور تر میشی شاید همین فاصله بس باشه
بذار بمونه یک قدم تا تو وقتی به من نمیدی دستاتو
وقتی از این نزدیکتر جا نیست دور از تو میمونم ولی با تو
شاید ستارمون کنار هم نزدیکتر از این نمیشینه
شاید همین فاصله هم بد نیست چشمای خیسم تو رو که میبینه
میخواستم نزدیکتر باشم من راضیم به این دوری
شاید خدا دلش به رحم اومد من راضیم همینجوری
ای غریبه باهاش دعوا نکن، سرش داد نزن، باهاش قهر نکن، دوستش داشته باش، اون .....؟
بخاطر تو ، منو فراموش کرد....!!!!!!