ارسالها: 23
#631
Posted: 9 Feb 2024 00:55
ای نسیمِ سحر، آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عَیّار کجاست؟
شبِ تار است و رَهِ وادیِ اَیمَن در پیش
آتشِ طور کجا، موعدِ دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقشِ خرابی دارد
در خرابات بگویید که هُشیار کجاست؟
آنکس است اهلِ بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی، مَحرمِ اسرار کجاست؟
هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامتگرِ بیکار کجاست؟
باز پرسید ز گیسویِ شِکَن در شِکَنَش
کاین دلِ غمزده سرگشته گرفتار، کجاست؟
عقل دیوانه شد آن سلسلهٔ مشکین کو؟
دل ز ما گوشه گرفت، ابرویِ دلدار کجاست؟
ساقی و مُطرب و مِی جمله مُهَیاست ولی
عیش، بییار مُهیّا نشود، یار کجاست؟
حافظ از بادِ خزان در چمنِ دَهر مَرَنج
فکرِ معقول بفرما گُلِ بیخار کجاست؟
📚حافظ
من حاصل عمر خود ندارم، جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم، جز غم
یک همدم باوفا ندیدم، جز درد
یک مونس نامزد ندارم، جز غم
ارسالها: 23
#632
Posted: 10 Feb 2024 00:19
منم که گوشهٔ میخانه، خانقاهِ من است
دعایِ پیرِ مغان، وردِ صبحگاهِ من است
گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک
نوایِ من به سحر، آهِ عذرخواهِ من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدایِ خاکِ درِ دوست، پادشاه من است
غرض ز مسجد و میخانهام، وصال شماست
جز این خیال ندارم، خدا گواهِ من است
مگر به تیغ اجل خیمه بَرکَنَم، ور نی
رمیدن از درِ دولت، نه رسم و راهِ من است
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فرازِ مسندِ خورشید، تکیهگاهِ من است
گناه اگر چه نبود اختیارِ ما حافظ
تو در طریقِ ادب باش، گو گناهِ من است
📚حافظ
من حاصل عمر خود ندارم، جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم، جز غم
یک همدم باوفا ندیدم، جز درد
یک مونس نامزد ندارم، جز غم
ارسالها: 997
#639
Posted: 27 Mar 2024 21:07
ماه درست را ببین کو بشکست خواب ما
تافت ز چرخ هفتمین در وطن خراب ما
ﺟﻮﻭﻧﯽ ﻫﻢ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺷﺖ
ﺑﻪ ﻣﺎ ﯾﮏ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺷﺖ
ﻣﯿﻮﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺍﻟﻔﺘﯽ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻧﻮﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬشت
ارسالها: 997
#640
Posted: 16 Apr 2024 23:57
غلام کیست آن لُعبَت که ما را
غلام خویش کرد و حلقه در گوش
پریپیکر بُتی کز سِحرِ چشمش
نیامد خواب در چشمان من دوش
ﺟﻮﻭﻧﯽ ﻫﻢ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺷﺖ
ﺑﻪ ﻣﺎ ﯾﮏ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬﺷﺖ
ﻣﯿﻮﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺍﻟﻔﺘﯽ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻧﻮﺑﻬﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﮕﺬشت