انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 65 از 65:  « پیشین  1  2  3  ...  63  64  65

A Pure Poetry | یک شعر ناب


مرد

 
ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد

از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
هر کسی را که ملاقات می کنید
در حال جنگ در میدانی است
که شما هیچ چیز درباره اش نمی دانید!
     
  
مرد

 
شعر بسیار زیبای کوچه اثر زنده یاد فریدون مشیری رو احتمالا همه به خاطر داریم.

اما پاسخی که بانو هما میر افشار به این شعر دادن، که کمتر معروف شده، اما بسیار زیباست.
پیشنهاد میکنم اول شعر کوچه رو یک بار بخونین، بعد پاسخش رو بخونین:

بی تو طوفان زده‌ی دشت جنونم
صیدِ افتاده به خونم
تو چه سان می‌گذری غافل از اندوهِ درونم؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی

قطره‌ای اشک درخشید به چشمانِ سیاهم،
تا خمِ کوچه به دنبالِ تو لغزید نگاهم،
تو ندیدی!
نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی...

چون در خانه ببستم،
دگر از پای نشستم،
گوئیا زلزله آمد،
گوئیا خانه فرو ریخت سرِ من

بی تو من در همه‌ی شهر غریبم
بی تو کس نشنود از این دلِ بشکسته صدایی
برنخیزد دگر از مرغکِ پر بسته نوایی

تو همه بود و نبودی، تو همه شعر و سرودی
چه گریزی زِ برِ من؟
که زِ کویت نگریزم
گر بمیرم زِ غمِ دل،
به تو هرگز نستیزم

من و یک لحظه جدایی؟
نتوانم، نتوانم
بی تو من زنده نمانم ...
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
     
  
مرد

 
هوای روی تو دارم، نمی‌گذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم

مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که می‌سپارندم؟

مگر در این شب دیر انتظار عاشق کُش
به وعده‌های وصال تو زنده دارندم

غمی نمی‌خورد ایام و جای رنجش نیست
هزار شکر که بی‌غم نمی‌گذارندم

سَری به سینه فرو برده‌ام مگر روزی
چو گنج گم شده زین کنج غم برآرندم

چه باک اگر به دل بی‌غمان نبردم راه
غم شکسته‌دلانم که می‌گسارندم

من آن ستاره‌ی شب‌زنده‌دار امیدم
که عاشقان تو تا صبح می‌شمارندم

چه جای خواب که هر شب محصلان فراق
خیال روی تو بر دیده می‌گمارندم

هنوز دست نشسته‌ست غم ز خون دلم
چه نقش‌ها که ازین دست می‌نگارندم

کدام مست، مِی از خون سایه خواهدکرد
که همچو خوشه‌ی انگور می‌فشارندم

زنده یاد هوشنگ ابتهاج
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
     
  
مرد

 
سال‌ها پیش ازین به من گفتی
که «مرا هیچ دوست می‌داری؟»

گونه‌ام گرم شد ز سرخیِ شرم
شاد و سرمست گفتمت «آری!»

سیمین بهبهانی
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
     
  
صفحه  صفحه 65 از 65:  « پیشین  1  2  3  ...  63  64  65 
شعر و ادبیات

A Pure Poetry | یک شعر ناب

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA