انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 10 از 16:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  15  16  پسین »

حمید مصدق و آثارش


مرد

 
۱۶

ببند غنچه صفت لب زمانه خونریز است
گل مراد چه جویی سموم پاییز است
سراب حسرت ایام حاصل فرهاد
شراب دلکش شیرین به کام پروز است
لبم به جام و سرشکم به جام م یلغزد
تهی ز باده و از اشک جام لبریز است
به هر که می نگرم غرق بدگمانیهاست
ز هر که می شنوم داستان پرهیز است
ز لاله زار جهان بوی داغ می اید
به جویبار دود خون چهوحشت انگیز است
همیشه کشور دارا خراب از اسکندر
هماره ملکت جم زیر چنگ چنگیز است
از آنچه رفت به ما هیچ جای گفتن نیست
چرا ؟
که در پس دیوار گوشها تیز است
کدام نقطه دمی امن می توانی زیست
بهر کجا کهروی آسمان بلاخیز است
چنان شکست زمانه پرم که پندارم
شکنجه های تو بر من محبت آمیز است
من و مضایقه از جان ؟ تو آنچنان خوبی
که پیش پای تو جان حمید ناچیز است
     
  
مرد

 
۱۷

ز شب هراس مدار این هنوز آغاز است
بیا که پنجره رو به صبحدم باز است
چو آفتاب درخشان چه خوش درخشیدی
طلوع پاک تو در شب قرین اعجاز است
تو مهربانی خود را نثار من گردان
غلط اگر نکنم آفتاب فیاض است
ز ترکتاز حوادث دمی تغافل کرد
کبوتر دلم از آن به چنگ شهباز است
هزار بار مرا آزمودی و دیدی
«حمید» در ره ِ ایران هنوز جانباز است
     
  
مرد

 
اشارات



آخرین تیر

دیو دیو ؟
آری دیو
این تن افراخته چون کوه بلند
به چه فن آورم او را در بند ؟
من و این ترکش و این تیر و کمان ؟
من و این بازی خرد
من و این دیو گران؟
اگر این تیر رها گشت ز کف
اگر این تیر نیاید به هدف ؟
من و نابودیم آسان آسان
آخرین تیر من از چله گذشت
ترکش من دگر از تیر تهی ست
دوی می اید دیو
دیگر ای بخت سیاهم
به تو امیدی نیست
     
  
مرد

 
آرزو

در‌آسمان آبی
ابر سیاه ولوله بر پا کرد
رگبار اگر که کرد شکوفان
بر روی سنگفرش خیابان
گلبوته های سرخ
در شهر و در بسط بیابان
بید سپید زردی برگش را
خواهد سپرد در کف نسیان



✦✦✦✦✦✦

قدرت و قلم

پنداشت او قلم
در دستهای مرتعشش
باری عصای حضرت موساست
می گفت
اگر رها کنمش اژدها شود
ماران و موری های
این ساحران رانده وامانده را
فرو بلعد
می گفت
وز هیبت قلم
فرعون اگر به تخت نلرزد
دیگر جهان ما به چه ارزد ؟
بر کرسی قضا و قدر
قاضی
بنشسته با شکوه خدایان تندخو
تمثیل روزگار قیامت
انگشت اتهام گرفته به سوی او
برخیز
از اتهام خود اینک دفاع کن
این آخرین دفاع
پیش از دفاع زندگیت را وداع کن
می گفت
امان دهید
تا آخرین سپیده
تا آخرین طلوع زندگیم را
نظاره گر شوم
پیش از سپیده دم که فلق در حجاب بود
بر گرد گردنش اثری از طناب بود
و چشمهای بسته او غرق آب بود
در پای چوب دار
هنگام احتضار
از صد گره گرهی نیز وا نشد
موسی نبود او
دردستهای او قلمش اژدها نشد
     
  
مرد

 
شیر سنگی

ای شیر ای نشسته تو غمگین و سوگوار
ای سنگ سرد سخت
تا کی سوار پیکر تو کودکان کوی
یکباره نیز نعره بکش غرشی برآر
تا دیده ام تو را
خاموش بوده ای
در ذهن همگنان
بیگانه بوده ای و فراموش بوده ای
در نو چرا صلابت جنگل نمانده است ؟
در تو کنون مهابت از یاد رفته است
در تو شکوه و شوکت بر بادرفته است
باور کنم هنوز
کز چشم وحش جنگل
هر غرش تو باز ره خواب می زند ؟
باور کنم هنوز
از ترس خشم تو
شبها پلنگ از سر کوهسار دوردست
دست طلب به دامن مهتاب می زند ؟
از آسمان سربی
یکریز و تند ریزش باران است
از چشم شیر سنگی
خونابه سرشک روان است
ای شیر سنگی ای تو چنین واژگونه بخت
ای سنگ سرد سخت
همدرد تو منم
من نیز در مصیبت تو گریه می کنم
     
  
مرد

 
نفس سوخته تاکستان

آه هیهات که در این برهوت
و اندر این سوخته دشت فرتوت
برگی و باری نیست
چه توانسوز کویری که در آن
از کران تا به کران حتی دیاری نیست
آری نیست
همتی هست اگر
من و توست
تا در این خشک کویر
از دل سنگ بر آریم آب ی
کسی از غیب نخواهد آمد
در من و توست اگر مردی هست
با تو ام ای دلبند
سوی ابری که نخواهد آمد
و نخواهم بارید
چشم امید مبند
آه
هیهات
چه وقت این برهوت
بر سر هر تکش
می نشیند یاقوت

     
  
مرد

 
گرد و گردو

کبک بس قهقهه سرداد که سرو
تیرک تارم افلاکی نیست
که بر یکسوی نه این نه گنبد
پی ایجاد تن خاکی نیست
ابر بارنده به دریا می گفت
گرنبارم تو کجا درایی ؟
در دلش خنده کنان دریا گفت
ابر بارنده
تو هم از مایی
غوک از آب برون جست و سرود
هستی چرخ پی هستی ماست
ماهی برکه به آرامی خواند
آب کو
آب چه شد ؟ آب کجاست ؟
اسب غرنده تر از رعد جنوب
شیهه اش دشت تهی را پرکرد
خر به خرگاه
به صد عشوه و ناز
سر افراخته در آخور کرد
     
  
زن

 
جوان جنگجوی ایل

تو همچون کوه مغروری
صفای روح پاکت را
میان آسمان صاف باید دید
دلت ایینه ای زیباست
نه بر آن نقش زنگاری
تو همچون اسب خود چالاک و نیرومند
کبوتروار و چابک می پری آری
به هنگام فرود خویش
عقاب خشمگین را یاد می آری
تو مرد کوه
مرد دشت
مرد جنگل و رودی
نه پروایت ز خشم رعد یا توفان
نه در دل بیمت از برق است
یا باران
تو فرزند صعوبتهای کهساری
به گاه رامشت
رامشگری چالاک
به گاه رزم گردی جنگجو
در جنگ سالاری
تو فرزند برومند امید ایل
ایل چابک خویشی
تو امید دل فرخنده گلناری
تو باید عشق رخ گلنار شیدایی
تو او را دوست می داری
تو او را
او تو را اما چه باید کرد با این بخت بد
باری
کنونت دشمنی بس ناجوانمردانه با نیرنگ
تو را خواند برای جنگ
تو مرد کوه
مردد شت
مرد جنگل و رودی
اگر بازوی مردانه ی تو در پیکار می جنگد
مترس از جنگ
مترس از مرگ
که بعد از مرگ تو گلنار می جنگد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
ارزش انسان

دشتها آلوده ست
در لجنزار گل لاله نخواهد رویید
در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت اید ؟
فکر نان باید کرد
و هوایی که در آن
نفسی تازه کنیم
گل گندم خوب است
گل خوبی زیباست
ای دریغا که همه مزرعه دلها را
علف هرزه کین پوشانده ست
هیچکس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 


خودشکن

این مرد خودپرست
این دیو این رها شده از بند
مست مست
استاده روبه روی من و خیره در منست
گفتم به خویشتن
ایا توان رستنم از این نگاه هست ؟
مشتی زدم به سینه او
ناگهان دریغ
ایینه تمام قد رو به رو شکست


✦✦✦✦✦✦

مرگ برگ

در اوج شادمانی
در قله غرور
در بهترین دقایق این عمر نابپای
در لذت نوازش برگ و نسیم صبح
در لحظه نهایت نسیان رنجها
در لحظه ای که ذهن وی از یاد برده است
خوف تگرگ را
کز شاخسار باغ جدا کرده برگ را
ناگاه
غرنده تر ز رعد و شتابنده تر ز برق
احساس می کند
چون پتک جانگدازی این پیک مرگ را
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 10 از 16:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  15  16  پسین » 
شعر و ادبیات

حمید مصدق و آثارش

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA