انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 201 از 270:  « پیشین  1  ...  200  201  202  ...  269  270  پسین »

Attar of Nishapur | عطار نیشابوری


زن

andishmand
 
باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق






شماره ۱

گر خورشیدی چرخ برینت نرسد
ور جمشیدی روی زمینت نرسد

گفتی که مرا ناز رسد بر همه کس
تا چند کنی ناز که اینت نرسد






شماره ۲


از درد تو ای ماهِ دل افروز آخر
شب چند آرم چو شمع با روز آخر

دل گرچه بسی بسوخت جز با تو نساخت
ای بی معنی وفا درآموز آخر





شماره ۳

بر خاکِ درت پای در آتش بودن
خوشتر بودم کز دگری خوش بودن

گفتی: «ستمم مکش!» خوشم میآید
از چون تو سمن بری ستم کش بودن






شماره ۴

گفتی که «ترا چو خاک گردانم پست
تا نیز به زلفِ دلکشم ناری دست»

خاکم مکن ای نگار بادم گردان
تا گِردِ سرِ زلفِ تو گردم پیوست









شماره ۵

پیوسته به آرزو ترا باید خواست
تا از تو یک آرزو مرا ناید راست

در کینهٔ من نشستهای پیوسته
زین کینه بجز دلم چه بر خواهد خواست
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 

شماره ۶

در عشق تو جز بلا و غم ناید راست
شادی وصال بیش و کم ناید راست

کمتر باشد ز وعدهای در همه عمر
عمرم بشد و آنِ تو هم ناید راست







شماره ۷



از بس که تو خود به خویشتن مینازی
یک لحظه به عاشقی نمیپردازی

با پشت خمیده همچو چنگی شدهام
تا بوک چو چنگ یک دمم بنوازی







شماره ۸

دل بی تو ز اختیار بر خواهد خاست
جان نیز ز پیشِ کار برخواهد خاست

برخاستهای غبار من میبنشان
بنشین که غبار وار برخواهد خاست








شماره ۹

ای عشق رخت واقعهٔ مشکل من
بی حاصلی از فراقِ تو حاصل من

از سنگدلی تو دلم میسوزد
ای کاش بسوختی دلت بر دل من








شماره ۱۰


آن کس که ترا عزیزتر ازجان دید
مینتواند ترا کنون آسان دید

تو چشم منی گرت نبینم شاید
زان روی که چشم خویش را نتوان دید
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 

شماره ۱۱

گر از تو مرا کفر و اگر ایمان است
چون از تو به من رسد مرا یکسان است

آن دوستییی کز تو مرا در جان است
گر نیست چنانکه بود صد چندان است






شماره ۱۲

تا چند مرا خوار و خجل خواهی داشت
دیوانه و زنجیر گسل خواهی داشت

دلدار منی بیا ودل با من دار
گر با منِ دلسوخته دل خواهی داشت







شماره ۱۳

تا چند مرا سوخته خرمن نگری
وز دوستیت به کام دشمن نگری

تو ناقد عاشقانی و رویم زر
آخر به زکات چشم در من نگری







شماره ۱۴

آن است همه آرزویم عمر دراز
تا پیش از اجل ببینم ای شمع طراز

تو تیغ کشیده از پسم میآئی
من جان بر کف پیش تو میآیم باز








شماره ۱۵

جانا! چو ز سر تا قدمت جمله نکوست
سر تا قدم جهان ترا دارم دوست

من بی تو همه مهر تو دارم در مغز
تو با من مهربان چه داری در پوست
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 

شماره ۱۶

ای مونسِ جانِ همه کس! در من خند!
خوش خوش چوگل از بادِ هوس در من خند!

در خون گشتم هزار شبگیر از تو
چون صبح برآی و یک نفس در من خند!






شماره ۱۷

سهل است اگر کار مرا ساز دهی
گاهم بنوازی و گه آواز دهی

چون عاشق دل شکسته را دل بردی
چه کم شود ازتو گر دلش باز دهی





شماره ۱۸

بر خاک چو بادم ای دل افزای هنوز
بر آتش و چشمم آب پالای هنوز

بر خاک نشسته بادپیمای هنوز
آبم شد و آتش تو بر جای هنوز







شماره ۱۹

گفتم که اگر دلِ تو یک رنگ آید
در بر کشیم گرچه ترا ننگ آید

گفتی تو که در قبای من کی گنجی
در برکشمت قبای من تنگ آید!








شماره ۲۰

بی یاد تو من سرزبان را بزنم
بر یاد تو جملهٔ جهان را بزنم

تو جان منی ومن از آن میترسم
کز بس که جفا کنی تو جان را بزنم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 

شماره ۲۱

گفتم: «ز میان جان شوم خاک درش
تا بوک بود بر من مسکین گذرش»

او خود چو ز ناز چشم مینکُند باز
کی بر منِ دلسوخته افتد نظرش






شماره ۲۲

یا رب چه دمم بود که دمساز نداد
دل برد و دمم داد و دلم باز نداد

گفتم که مرا یک نفس آواز دهد
جانم شد و آن ستمگر آواز نداد





شماره ۲۳

گفتم: «چو تنم ضعیف و لاغر باشد
دل در برت از سنگ قویتر باشد»

گفتا: «بی شک چو من به میزان کشمت
زر بیش دهی چو سنگ در بر باشد»







شماره ۲۴

دوش آمد و دادِ دلِ سرمستم داد
یک عشوه نداد و بوسه پیوستم داد

پس دستم داد تا ببوسم دستش
این کار نکو نگر که چون دستم داد








شماره ۲۵

گر جان خواهد از بن دندان بدهم
جان خود چه بود هزار چندان بدهم

دل میخواهد تا به برِ من آید
آری شاید، دل چه بود جان بدهم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 

شماره ۲۶

از بس که بخورد خون من بیدادی
بیمار شدم نکرد از من یادی

آنگاه به دست من چه بودی بادی
گر خون دلم بر جگرش افتادی






شماره ۲۷

تا از غم تب دلش به صد درد افتاد
شد زرد رخ و بر رخ او گرد افتاد

گفتم که چه بود کافتابت شد زرد
گفتا مگر آفتاب بر زرد افتاد





شماره ۲۸

ماهی که دلم زو به بلا افتادست
در رنجوری به صد عنا افتادست

بر بستر ناتوانی افتاد دلم
این بارکشی بین که مرا افتادست







شماره ۲۹

ماهی که به قد سرو روانم آمد
دلتنگی او آفت جانم آمد

دلتنگ چنان شد که اگر جهد کنم
گِرد دل او برنتوانم آمد








شماره ۳۰

دل در غم تو غرقهٔ خونِ جگر است
جانم متحیر و تنم بیخبر است

در هر بن مویم ز تو صد نوحهگر است
تا بنیوشی تو یا نه کاری دگر است
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
باب چهل و یکم: در صفت بیچارگی عاشق




شماره ۱

عشقت که به صد هزار جان ارزانی است
بحری است که موج او همه حیرانی است

تا لاجرم از عشق تو همچون فلکی
سر تا سر کارم همه سرگردانی است






شماره ۲

نی در ره تو گرد تو میبینم من
نه هیچ کسی مرد تو میبینم من

هرجا که به گوشهای درون دلشدهای است
ماتم زدهٔ درد تو میبینم من






شماره ۳

بر باطل نیست گر دلم دیوانه است
زیرا که تو شمعی و دلم پروانه است

قصّه چکنم که هر که بودند همه
در تو نرسیدند و دگر افسانه است







شماره ۴

نه مرد و نه نامرد توام میدانی
زیرا که نه در خورد توام میدانی

دلسوختهٔ عشق توام میبینی
ماتم زدهٔ درد توام میدانی







شماره ۵

در عشق تو پیوسته به جان میگردم
چون شیفتگان گِردِ جهان میگردم

برخاک نشسته اشک خون میریزم
پس نعره زنان در آن میان میگردم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 

شماره ۶

هم بر جانم این همه غم میدانی
هم کشته تنم به صد ستم میدانی

هر وقت بپرسی که چه افتاد ترا
بیچاره و بی کسم تو هم میدانی






شماره ۷

چندان که غم تو میشود انبوهم
هم میکوشم که با دلی بستوهم

گر بشکافی سینهٔ پراندوهم
بینی تو که زیر صد هزاران کوهم






شماره۸

وقت است که بیقراری ما بینی
در عزت خویش خواری ما بینی

باری بنگر به گوشهٔ چشم به ما
گر میخواهی که زاری ما بینی







شماره ۹

سودای ترا پشت سپه میدارم
اندوهِ ترا توشهٔ ره میدارم

چون از درِ اندوه درآمد کارم
دایم درِ اندوه نگه میدارم







شماره ۱۰

جانا ز رهت نصیب من گردی نیست
آری چکنم مخنّثی مردی نیست

گر مردم و گر نیم مرا در ره تو
سرتاسر روزگار جز دردی نیست
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۱۱

زان روز که بوی پیرهن بی تو رسید
صد گونه غمم به جان و تن بی تو رسید

ور آب زمین و آسمان خون گردد
کی برگویم آنچه به من بی تو رسید






شماره ۱۲

تادل دارم همدم تو باید داشت
تا جان دارم محرم تو باید داشت

بی تو همه روزم غم تو باید داشت
تنها همه شب ماتم تو باید داشت





شماره ۱۳

آن راز که دل به دیده میگوید باز
و آن چیز که گم نکرد میجوید باز

تا کرد دلم درد ترا مرهمِ صبر
دردی دگر ازتو روی میشوید باز







شماره ۱۴


ای ابر هوای عشق تو بس خون بار
وی راه غم تو وادیی بس خونخوار

در راه تو از ابر تحیر شب و روز
باران دریغ و درد میبارد زار







شماره ۱۵

از درد منت اگر خبر خواهد بود
درمان ز توام درد دگر خواهد بود

درمان چکنم درد ترا چون هر روز
دردی که ز تست بیشتر خواهد بود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
شماره ۱۶

ای عشقِ تو عینِ عالم حیرانی
سودای تو سرمایهٔ سرگردانی

حالِ من دلسوخته تا کی پرسی
چون میدانم که به ز من میدانی






شماره ۱۷

جانا صد ره بمُردم از حیرانی
بار دگرم زنده چه میگردانی

چون شرح دهم این همه سرگردانی
گر من بنگویم تو همه میدانی





شماره ۱۸

چون حسن و جمال جاودان داری تو
شور دل و شیرینی جان داری تو

چون این داری و جای آن داری تو
بس سرگردان که در جهان داری تو







شماره ۱۹

در راه تو دانش و خرد مینرسد
با عشق تو نام نیک و بد مینرسد

هستی ترا نهایتی نیست از آنک
هر هست که در تو میرسد مینرسد








شماره ۲۰

گر قلب نبرد بایدت اینک دل
ور عاشق فرد بایدت اینک دل

گر کعبهٔ شوق بایدت اینک جان
ور قبلهٔ درد بایدت اینک دل
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 201 از 270:  « پیشین  1  ...  200  201  202  ...  269  270  پسین » 
شعر و ادبیات

Attar of Nishapur | عطار نیشابوری


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA