انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 239 از 464:  « پیشین  1  ...  238  239  240  ...  463  464  پسین »

Molavi | مولوی


مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۳۹۴

دفع مده دفع مده من نروم تا نخورم
عشوه مده عشوه مده عشوه مستان نخرم

وعده مکن وعده مکن مشتری وعده نیم
یا بدهی یا ز دکان تو گروگان ببرم

گر تو بهایی بنهی تا که مرا دفع کنی
رو که بجز حق نبری گر چه چنین بی‌خبرم

پرده مکن پرده مدر در سپس پرده مرو
راه بده راه بده یا تو برون آ ز حرم

ای دل و جان بنده تو بند شکرخنده تو
خنده تو چیست بگو جوشش دریای کرم

طالع استیز مرا از مه و مریخ بجو
همچو قضاهای فلک خیره و استیزه گرم

چرخ ز استیزه من خیره و سرگشته شود
زانک دو چندان که ویم گر چه چنین مختصرم

گر تو ز من صرفه بری من ز تو صد صرفه برم
کیسه برم کاسه برم زانک دورو همچوزرم

گر چه دورو همچو زرم مهر تو دارد نظرم
از مه و از مهر فلک مه‌تر و افلاک ترم

لاف زنم لاف که تو راست کنی لاف مرا
ناز کنم ناز که من در نظرت معتبرم

چه عجب ار خوش خبرم چونک تو کردی خبرم
چه عجب ار خوش نظرم چونک تویی در نظرم

بر همگان گر ز فلک زهر ببارد همه شب
من شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکرم

هر کسکی را کسکی هر جگری را هوسی
لیک کجا تا به کجا من ز هوایی دگرم

من طلب اندر طلبم تو طرب اندر طربی
آن طربت در طلبم پا زد و برگشت سرم

تیر تراشنده تویی دوک تراشنده منم
ماه درخشنده تویی من چو شب تیره برم

میر شکار فلکی تیر بزن در دل من
ور بزنی تیر جفا همچو زمین پی سپرم

جمله سپرهای جهان باخلل از زخم بود
بی‌خطر آن گاه بوم کز پی زخمت سپرم

گیج شد از تو سر من این سر سرگشته من
تا که ندانم پسرا که پسرم یا پدرم

آن دل آواره من گر ز سفر بازرسد
خانه تهی یابد او هیچ نبیند اثرم

سرکه فشانی چه کنی کآتش ما را بکشی
کآتشم از سرکه‌ات افزون شود افزون شررم

عشق چو قربان کندم عید من آن روز بود
ور نبود عید من آن مرد نیم بلک غرم

چون عرفه و عید تویی غره ذی الحجه منم
هیچ به تو درنرسم وز پی تو هم نبرم

باز توام باز توام چون شنوم طبل تو را
ای شه و شاهنشه من باز شود بال و پرم

گر بدهی می بچشم ور ندهی نیز خوشم
سر بنهم پا بکشم بی‌سر و پا می نگرم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۳۹۵

مطرب عشق ابدم زخمه عشرت بزنم
ریش طرب شانه کنم سبلت غم را بکنم

تا همه جان ناز شود چونک طرب ساز شود
تا سر خم باز شود گل ز سرش دور کنم

چونک خلیلی بده‌ام عاشق آتشکده‌ام
عاشق جان و خردم دشمن نقش وثنم

وقت بهارست و عمل جفتی خورشید و حمل
جوش کند خون دلم آب شود برف تنم

ای مه تابان شده‌ای از چه گدازانشده‌ای
گفت گرفتار دلم عاشق روی حسنم

عشق کسی می کشدم گوش کشان می بردم
تیر بلا می رسدم زان همه تن چون مجنم

گر چه در این شور و شرم غرقه بحر شکرم
گر چه اسیر سفرم تازه به بوی وطنم

یار وصالی بده‌ام جفت جمالی بده‌ام
فلسفه برخواند قضا داد جدایی به فنم

تا که رگی در تن من جنبد من سوی وطن
باشم پران و دوان ای شه شیرین ذقنم

دم به دم آن بوی خوشش وان طلب گوشکشش
آب روان کرد مرا ساقی سرو و سمنم

همره یعقوب شدم فتنه آن خوب شدم
هدیه فرستد به کرم یوسف جان پیرهنم

الحق جانا چه خوشی قوس وفا را تو کشی
در دو جهان دیده بود هیچ کسی چون تو صنم

بر بر او بربزنم گر چه برابر نزنم
شیشه بر آن سنگ زنم بنده شیشه شکنم

پیل به خرطوم جفا قاصد کعبه شده است
من چو ابابیل حقم یاور هر کرگدنم

صیقل هر آینه‌ام رستم هر میمنه‌ام
قوت هر گرسنه‌ام انجم هر انجمنم

معنی هر قد و خدم سایه لطف احدم
کعبه هر نیک و بدم دایه باغ و چمنم

آتش بدخوی بود سوزش هر کوی بود
چونک نکوروی بود باشد خوب ختنم

گر تو بدین کژ نگری کاسه زنی کوزه خوری
سایه عدل صمدم جز که مناسب نتنم

وقت شد ای شاه شهان سرور خوبان جهان
که به کرم شرح کنی آنک نگوید دهنم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۳۹۶

باز در اسرار روم جانب آن یار روم
نعره بلبل شنوم در گل و گلزار روم

تا کی از این شرم و حیا شرم بسوزان و بیا
همره دل گردم خوش جانب دلدار روم

صبر نمانده‌ست که من گوش سوی نسیه برم
عقل نمانده‌ست که من راه به هنجارروم

چنگ زن ای زهره من تا که بر این تنتن تن
گوش بر این بانگ نهم دیده به دیدارروم

خسته دام است دلم بر در و بام است دلم
شاهد دل را بکشم سوی خریدار روم

گفت مرا در چه فنی کار چرا می نکنی
راه دکانم بنما تا که پس کار روم

تا که ز خود بد خبرش رفت دلم بر اثرش
کو اثری از دل من تا که بر آثار روم

تا ز حریفان حسد چشم بدی درنرسد
کف به کف یار دهم در کنف غار روم

درس رئیسان خوشی بی‌هشی است و خمشی
درس چو خام است مرا بر سر تکرار روم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۳۹۷

زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم

چونک من از دست شدم در ره من شیشه منه
ور بنهی پا بنهم هر چه بیابم شکنم

زانک دلم هر نفسی دنگ خیال تو بود
گر طربی در طربم گر حزنی در حزنم

تلخ کنی تلخ شوم لطف کنی لطف شوم
با تو خوش است ای صنم لب شکر خوش ذقنم

اصل تویی من چه کسم آینه‌ای در کف تو
هر چه نمایی بشوم آینه ممتحنم

تو به صفت سرو چمن من به صفت سایه تو
چونک شدم سایه گل پهلوی گل خیمه زنم

بی‌تو اگر گل شکنم خار شود در کف من
ور همه خارم ز تو من جمله گل و یاسمنم

دم به دم از خون جگر ساغر خونابه کشم
هر نفسی کوزه خود بر در ساقی شکنم

دست برم هر نفسی سوی گریبان بتی
تا بخراشد رخ من تا بدرد پیرهنم

لطف صلاح دل و دین تافت میان دل من
شمع دل است او به جهان من کیم او را لگنم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۳۹۸

جمع تو دیدم پس از این هیچ پریشان نشوم
راه تو دیدم پس از این همره ایشان نشوم

ای که تو شاه چمنی سیرکن صد چو منی
چشم و دلم سیر کنی سخره این خوان نشوم

کعبه چو آمد سوی من جانب کعبه نروم
ماه من آمد به زمین قاصد کیوان نشوم

فربه و پرباد توام مست و خوش و شاد توام
بنده و آزاد توام بنده شیطان نشوم

شاه زمینی و زمان همچو خرد فاش و نهان
پیش تو ای جان و جهان جمله چرا جان نشوم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۳۹۹

هر نفسی تازه ترم کز سر روزن بپرم
چونک بهارم تو شهی باغ توام شاخترم

چونک تویی میر مرا در بر خود گیر مرا
خاک تو بادا کلهم دست تو بادا کمرم

چونک تو دست شفقت بر سر ما داشته‌ای
نیست عجب گر ز شرف بگذرد از چرخ سرم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۴۰۰

تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم

خوش شده‌ام خوش شده‌ام پاره آتش شده‌ام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم

خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم

چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم
ایمن و بی‌لرز شوم چونک به پایان برسم

چرخ بود جای شرف خاک بود جای تلف
بازرهم زین دو خطر چون بر سلطان برسم

عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمده‌ام تا که به ایمانبرسم

آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم

رحمت حق آب بود جز که به پستی نرود
خاکی و مرحوم شوم تا بر رحمان برسم

هیچ طبیبی ندهد بی‌مرضی حب و دوا
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۴۰۱

کوه نیم سنگ نیم چونک گدازان نشوم
دیدم جمعیت تو چونک پریشان نشوم

کوه ز کوهی برود سنگ ز سنگی بشود
پس من اگر آدمیم کمتر از ایشان نشوم

آهن پولاد و حجر در کف تو موم شود
من که همه موم توام چونک بدین سان نشوم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۴۰۲

دوش چه خورده‌ای بگو ای بت همچو شکرم
تا همه عمر بعد از این من شب و روزاز آن خورم

ای که ابیت گفته‌ای هر شب عند ربکم
شرح بده از آن ابا بیشتر ای پیمبرم

گر تو ز من نهان کنی شعشعه جمال تو
نوبت ملک می زند ای قمر مصورم

لذت نامه‌های تو ذوق پیام‌های تو
می نرود سوی لبم سخت شده‌ست در برم

لابه کنم که هی بیا درده بانگ الصلا
او کتف این چنین کند که به درونه خوشترم

گشت فضای هر سری میل دل و میسرش
شکر که عشق شد همه میل دل و میسرم

گفتم عشق را شبی راست بگو تو کیستی
گفت حیات باقیم عمر خوش مکررم

گفتمش ای برون ز جا خانه تو کجاست گفت
همره آتش دلم پهلوی دیده ترم

رنگرزم ز من بود هر رخ زعفرانیی
چست الاقم و ولی عاشق اسب لاغرم

غازه لاله‌ها منم قیمت کاله‌ها منم
لذت ناله‌ها منم کاشف هر مسترم

او به کمینه شیوه‌ای صد چو مرا ز ره برد
خواجه مرا تو ره نما من به چه از رهش برم
هله
     
  
مرد

 
غزل شماره ی ‏۱۴۰۳

آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم

آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم

آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم
آمده‌ام که زر برم زر نبرم خبر برم

گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند
پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم

گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود
تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم

آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد
و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم

در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم

این غزلم جواب آن باده که داشت پیشمن
گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم
هله
     
  
صفحه  صفحه 239 از 464:  « پیشین  1  ...  238  239  240  ...  463  464  پسین » 
شعر و ادبیات

Molavi | مولوی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA