انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 265 از 464:  « پیشین  1  ...  264  265  266  ...  463  464  پسین »

Molavi | مولوی



 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۵۳ »



من از این خانه پرنور به در می نروم
من از این شهر مبارک به سفر می نروم

منم و این صنم و عاشقی و باقی عمر
من از او گر بکشی جای دگر می نروم

گر جهان بحر شود موج زند سرتاسر
من بجز جانب آن گنج گهر می نروم

شهر ما تختگه و مجلس آن سلطان است
من ز سلطان سلاطین به حشر می نروم

شهر ما از شه ما کان عقیق و گهر است
من ز گنجینه گوهر به حجر می نروم

شهر ما از شه ما جنت و فردوس خوش است
من ز فردوس و ز جنت به سقر می نروم

شهر پر شد که فلان بن فلان می برود
شهر اراجیف چرا پر شد اگر می نروم

این خبر رفت به هر سوی و به هر گوش رسید
من از این بی‌خبری سوی خبر می نروم

یار ما جان و خداوند قضا و قدر است
من از این جان قدر جز به قدر می نروم

تو مسافر شده‌ای تا که مگر سود کنی
من از این سود حقیقت به مگر می نروم

مغز را یافته‌ام پوست نخواهم خایید
ایمنی یافته‌ام سوی خطر می نروم

تو جگرگوشه مایی برو الله معک
من چو دل یافته‌ام سوی جگر می نروم

تو کمربسته چو موری پی حرص روزی
من فکنده کله و سوی کمر می نروم

نشنوم پند کسی پندم مده جان پدر
من پدر یافته‌ام سوی پدر می نروم

شمس تبریز مرا طالع زهره داده‌ست
تا چو زهره همه شب جز به بطر می نروم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۵۴ »



تا که ما از نظر و خوبی تو باخبریم
از بد و نیک جهان همچو جهان بی‌خبریم

نظری کرد سوی خوبی تو دیده ما
از پیروی تو تا حشر غلام نظریم

دین ما مهر تو و مذهب ما خدمت تو
تا نگویی که در این عشق تو ما مختصریم

زهر بر یاد یکی نوش تو ای آهوچشم
گر به از نوش ننوشیم پس از سگ بتریم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۵۵ »



دوش می گفت جانم کی سپهر معظم
بس معلق زنانی شعله‌ها اندر اشکم

بی‌گنه بی‌جنایت گردشی بی‌نهایت
بر تنت در شکایت نیلیی رسم ماتم

گه خوش و گاه ناخوش چون خلیل اندر آتش
هم شه و هم گداوش چون براهیم ادهم

صورتت سهمناکی حالتت دردناکی
گردش آسیاها داری و پیچ ارقم

گفت چرخ مقدس چون نترسم از آن کس
کو بهشت جهان را می کند چون جهنم

در کفش خاک مومی سازدش رنگ و رومی
سازدش باز و بومی سازدش شکر و سم

او نهانی است یارا این چنین آشکارا
پیش کرده است ما را تا شود او مکتم

کی شود بحر کیهان زیر خاشاک پنهان
گشته خاشاک رقصان موج در زیر و در بم

چون تن خاکدانت بر سر آب جانت
جان تتق کرده تن را در عروسی و در غم

در تتق نوعروسی تندخویی شموسی
می کند خوش فسوسی بر بد و نیک عالم

خاک از او سبزه زاری چرخ از او بی‌قراری
هر طرف بختیاری زو معاف و مسلم

عقل از او مستقینی صبر از او مستعینی
عشق از او غیب بینی خاک او نقش آدم

باد پویان و جویان آب‌ها دست شویان
ما مسیحانه گویان خاک خامش چو مریم

بحر با موج‌ها بین گرد کشتی خاکین
کعبه و مکه‌ها بین در تک چاه زمزم

شه بگوید تو تن زن خویش در چه میفکن
که ندانی تو کردن دلو و حبل از شلولم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۵۶»



هم به درد این درد را درمان کنم
هم به صبر این کار را آسان کنم

یا برآرم پای جان زین آب و گل
یا دل و جان وقف دلداران کنم

داغ پروانه ستم از شمع الست
خدمت شمع همان سلطان کنم

عشق مهمان شد بر این سوخته
یک دلی دارم پیش قربان کنم

نفس اگر چون گربه گوید که میاو
گربه وارش من در این انبان کنم

از ملولی هر کی گرداند سری
درکشم در چرخش و گردان کنم

آن ملولی دنبل بی‌عشقی است
جان او را عاشق ایشان کنم

عاشقی چه بود کمال تشنگی
پس بیان چشمه حیوان کنم

من نگویم شرح او خامش کنم
آنچ اندر شرح ناید آن کنم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۵۷»



می رسد بوی جگر از دو لبم
می برآید دودها از یاربم

می بنالد آسمان از آه من
جان سپردن هر دمی شد مذهبم

اندکی دانستیی از حال من
گر خبر بودی شبت را از شبم

مکتب تعلیم عشاق آتش است
من شب و روز اندرون مکتبم

روی خود بر روی زرد من بنه
دست نه بر سینه‌ام کاندر تبم

گفتمش گویم به گوشت یک سخن
گفت ترسم تا نسوزد غبغبم

گفتمش دور از جمالت چشم بد
چشم من نزدیک اگر چه معجبم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۵۸ »



عاشقم از عاشقان نگریختم
وز مصاف ای پهلوان نگریختم

حمله بردم سوی شیران همچو شیر
همچو روبه از میان نگریختم

قصد بام آسمان می داشتم
از میان نردبان نگریختم

چون که من دارو بدم هر درد را
از صداع این و آن نگریختم

هیچ دیدی دارو کز دردی گریخت
داروم من همچنان نگریختم

پیرو پیغامبران بودم به جان
من ز تهدید خسان نگریختم

زنده کوشم در شکار زندگی
زنده باشم چون ز جان نگریختم

چشم تیراندازش آنگه یافتم
که ز تیر خرکمان نگریختم

زخم تیغ و تیر من منصور شد
چون که از زخم سنان نگریختم

بحر قندم از ترش باکیم نیست
سودمندم از زیان نگریختم

شمس تبریزی چو آمد آشکار
ز آشکارا و نهان نگریختم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۵۹ »



دست من گیر ای پسر خوش نیستم
ای قد تو چون شجر خوش نیستم

نی بهل دستم که رنجم از دل است
درد دل را گلشکر خوش نیستم

تا تو رفتی قوت و صبرم برفت
تا تو رفتی من دگر خوش نیستم

دست‌ها را چون کمر کن گرد من
هین که من بی‌این کمر خوش نیستم

ناتوانم رفتم از دست ای حکیم
دست بر من نه مگر خوش نیستم

ای گرفته آتشت زیر و زبر
این چنین زیر و زبر خوش نیستم

چه خبر پرسی که بی‌جام لبت
باخبر یا بی‌خبر خوش نیستم

سر همی‌پیچم به هر سو همچنین
چیست یعنی من ز سر خوش نیستم

چشم می بندم به هر دم تا به دیر
زانک بی‌تو با نظر خوش نیستم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۶۰ »



ای گزیده یار چونت یافتم
ای دل و دلدار چونت یافتم

می گریزی هر زمان از کار ما
در میان کار چونت یافتم

چند بارم وعده کردی و نشد
ای صنم این بار چونت یافتم

زحمت اغیار آخر چند چند
هین که بی‌اغیار چونت یافتم

ای دریده پرده‌های عاشقان
پرده را بردار چونت یافتم

ای ز رویت گلستان‌ها شرمسار
در گل و گلزار چونت یافتم

ای دل اندک نیست زخم چشم بد
پس مگو بسیار چونت یافتم

ای که در خوابت ندیده خسروان
این عجب بیدار چونت یافتم

شمس تبریزی که انوار از تو تافت
اندر آن انوار چونت یافتم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۶۱ »



سالکان راه را محرم شدم
ساکنان قدس را همدم شدم

طارمی دیدم برون از شش جهت
خاک گشتم فرش آن طارم شدم

خون شدم جوشیده در رگ‌های عشق
در دو چشم عاشقانش نم شدم

گه چو عیسی جملگی گشتم زبان
گه دل خاموش چون مریم شدم

آنچ از عیسی و مریم یاوه شد
گر مرا باور کنی آن هم شدم

پیش نشترهای عشق لم یزل
زخم گشتم صد ره و مرهم شدم

هر قدم همراه عزرائیل بود
جان مبادم گر از او درهم شدم

رو به رو با مرگ کردم حرب‌ها
تا ز عین مرگ من خرم شدم

سست کردم تنگ هستی را تمام
تا که بر زین بقا محکم شدم

بانگ نای لم یزل بشنو ز من
گر چو پشت چنگ اندر خم شدم

رو نمود الله اعلم مر مرا
کشته الله و پس اعلم شدم

عید اکبر شمس تبریزی بود
عید را قربانی اعظم شدم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۶۲ »



بوی آن خوب ختن می آیدم
بوی یار سیمتن می آیدم

می رسد در گوش بانگ بلبلان
بوی باغ و یاسمن می آیدم

درد چون آبستنان می گیردم
طفل جان اندر چمن می آیدم

بوی زلف مشکبار روح قدس
همچو جان اندر بدن می آیدم

یوسفم افتاده در چاه فراق
از شه مصر آن رسن می آیدم

من شهید عشقم و پرخون کفن
خونبها اندر کفن می آیدم

بر سرم نه آن کلاه خسروی
کان چنان شیرین ذقن می آیدم

سر نهادم همچو شمع اندر لگن
سر نگر کاندر لگن می آیدم

جان‌ها بر بام تن صف صف زدند
کان قباد صف شکن می آیدم

گوییا آن چنگ عشرت ساز یافت
تا نوای تن تنن می آیدم

گوییا ساقی جان بر کار شد
تا چنین می در دهن می آیدم

یا ز شعشاع عقیق احمدی
بوی رحمان از یمن می آیدم

یا ز بوی شمس تبریزی ز عشق
نعره‌ها بی‌خویشتن می آیدم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 265 از 464:  « پیشین  1  ...  264  265  266  ...  463  464  پسین » 
شعر و ادبیات

Molavi | مولوی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA