انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 268 از 464:  « پیشین  1  ...  267  268  269  ...  463  464  پسین »

Molavi | مولوی



 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۸۳ »



من که حیران ز ملاقات توام
چون خیالی ز خیالات توام

به مراعات کنی دلجویی
اه که بی‌دل ز مراعات توام

ذات من نقش صفات خوش توست
من مگر خود صفت ذات توام

گر کرامات ببخشد کرمت
مو به مو لطف و کرامات توام

نقش و اندیشه من از دم توست
گویی الفاظ و عبارات توام

گاه شه بودم و گاهت بنده
این زمان هر دو نیم مات توام

دل زجاج آمد و نورت مصباح
من بی‌دل شده مشکات توام

ای مهندس که تو را لوحم و خاک
چون رقم محو تو و اثبات توام

چه کنم ذکر که من ذکر توام
چه کنم رای که رایات توام

سنریهم شد و فی انفسهم
هم توام خوان که ز آیات توام


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۸۴ »



من از این خانه به در می نروم
من از این شهر سفر می نروم

منم و این صنم و باقی عمر
من از او جای دگر می نروم

خاکیان رو به اثر آوردند
من ز اثیرم به اثر می نروم

ای دو دیده ز نظر دورم کن
من چو دیده به نظر می نروم

بخت من زیر و زبر کرد غمش
چون فلک زیر و زبر می نروم

خانه چرخ و زمین تاریک است
من ز خرگاه قمر می نروم

گر چو خورشید مرا تیغ زند
من ز تیغش به سپر می نروم

بس بود عشق شهم تاج و کمر
من سوی تاج و کمر می نروم

گم کنم خویش در اوصاف ملک
من در اوصاف بشر می نروم

عشق او چون شجر و من موسی
من گزافه به شجر می نروم

زان شجر خواند یکی نور مرا
ور نه من بهر خضر می نروم

چون شجر خوش بکشم آب حیات
من چو هیزم به سفر می نروم

شمس تبریز که نور سحر است
جز به نورش به سحر می نروم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۸۵ »



ای مطرب این غزل گو کی یار توبه کردم
از هر گلی بریدم وز خار توبه کردم

گه مست کار بودم گه در خمار بودم
زان کار دست شستم زین کار توبه کردم

در جرم توبه کردن بودیم تا به گردن
از توبه‌های کرده این بار توبه کردم

ای می فروش این ده ساغر به دست من ده
من ننگ را شکستم وز عار توبه کردم

مانند مست صرعم بیرون ز چار طبعم
از گرم و سرد و خشکی هر چار توبه کردم

ای مطرب الله الله می بی‌رهم تو بر ره
بردار چنگ می زن بر تار توبه کردم

ز اندیشه‌های چاره دل بود پاره پاره
بیچارگی است چاره ناچار توبه کردم

بنمای روی مه را خوش کن شب سیه را
کز ذوق آن گنه را بسیار توبه کردم

گفتم که وقت توبه‌ست شوریده‌ای مرا گفت
من تایب قدیمم من پار توبه کردم

بهر صلاح دین را محروسه یقین را
منکر به عشق گوید ز انکار توبه کردم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۸۶ »



گفتم که عهد بستم وز عهد بد برستم
گفتا چگونه بندی چیزی که من شکستم

با وی چو شهد و شیرم هم دامنش بگیرم
اما چگونه گیرم چون من شکسته دستم

خود دامنش نگیرد الا شکسته دستی
اکنون بلند گردم کز جور کرد پستم

تا من بلند باشم پستم کند به داور
چون نیست کرد آنگه بازآورد به هستم

ای حلقه‌های زلفش پیچیده گرد حلقم
افغان ز چشم مستش کان مست کرد مستم

آمد خیال مستش مستانه حمله آورد
چندان بهانه کردم وز دست او نرستم

حلقه زدم به در بر آواز داد دلبر
گفتا که نیست این جا یعنی بدان که هستم

گفتم که بنده آمد گفت این دم تو دام است
من کی شکار دامم من کی اسیر شستم

گفتم اگر بسوزی جان مرا سزایم
ای بت مرا بسوزان زیرا که بت پرستم

من خشک از آن شدستم تا خوش مرا بسوزی
چون تو مرا بسوزی از سوختن برستم

هر جا روی بیایم هر جا روم بیایی
در مرگ و زندگانی با تو خوشم خوشستم

ای آب زندگانی با تو کجاست مردن
در سایه تو بالله جستم ز مرگ جستم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۸۷ »



گر جان منکرانت شد خصم جان مستم
اندر جواب ایشان خوبی تو بسستم

در دفع آن خیالش وز بهر گوشمالش
بنمایمش جمالت از دور من برستم

گوید که نیست جوهر وز منش نیست باور
زان نیست ای برادر هستم چنانک هستم

دوش از رخ نگاری دل مست گشت باری
تا پیش شهریاری من ساغری شکستم

من مست روی ماهم من شاد از آن گناهم
من جرم دار شاهم نک بشکنید دستم

بس رندم و قلاشم در دین عشق فاشم
من ملک را چه باشم تا تحفه‌ای فرستم

دل دزد و دزدزاده بر مخزن ایستاده
شه مخزنش گشاده چون دست دزد بستم

ای بی‌خبر ز شاهی گویی که بر چه راهی
من می روم چو ماهی آن سو که برد شستم

شمس الحق است رازم تبریز شد نیازم
او قبله نمازم او نور آب دستم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۸۸ »



رفتم ز دست خود من در بیخودی فتادم
در بیخودی مطلق با خود چه نیک شادم

چشمم بدوخت دلبر تا غیر او نبینم
تا چشم‌ها به ناگه در روی او گشادم

با من به جنگ شد جان گفتا مرا مرنجان
گفتم طلاق بستان گفتا بده بدادم

مادر چو داغ عشقت می دید در رخ من
نافم بر آن برید او آن دم که من بزادم

گر بر فلک روانم ور لوح غیب خوانم
ای تو صلاح جانم بی‌تو چه در فسادم

ای پرده برفکنده تا مرده گشته زنده
وز نور رویت آمد عهد الست یادم

از عشق شاه پریان چون یاوه گشتم ای جان
از خویش و خلق پنهان گویی پری نژادم

تبریز شمس دین را گفتم تنا کی باشی
تن گفت خاک و جان گفت سرگشته همچو بادم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۸۹ »



صد بار مردم ای جان وین را بیازمودم
چون بوی تو بیامد دیدم که زنده بودم

صد بار جان بدادم وز پای درفتادم
بار دگر بزادم چون بانگ تو شنودم

تا روی تو بدیدم از خویش نابدیدم
ای ساخته چو عیدم وی سوخته چو عودم

دامی است در ضمیرم تا باز عشق گیرم
آن باز بازگونه چون مرغ درربودم

ای شعله‌های گردان در سینه‌های مردان
گردان به گرد ماهت چون گنبد کبودم

آن ساعت خجسته تو عهدها ببسته
من توبه‌ها شکسته بودم چنانک بودم

عقلم ببرد از ره کز من رسی تو در شه
چون سوی عقل رفتم عقلم نداشت سودم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۹۰ »



اندر دو کون جانا بی‌تو طرب ندیدم
دیدم بسی عجایب چون تو عجب ندیدم

گفتند سوز آتش باشد نصیب کافر
محروم ز آتش تو جز بولهب ندیدم

من بر دریچه دل بس گوش جان نهادم
چندان سخن شنیدم اما دو لب ندیدم

بر بنده ناگهانی کردی نثار رحمت
جز لطف بی‌حد تو آن را سبب ندیدم

ای ساقی گزیده مانندت ای دو دیده
اندر عجم نیامد و اندر عرب ندیدم

زان باده که عصیرش اندر چرش نیامد
وان شیشه که نظیرش اندر حلب ندیدم

چندان بریز باده کز خود شوم پیاده
کاندر خودی و هستی غیر تعب ندیدم

ای شمس و ای قمر تو ای شهد و ای شکر تو
ای مادر و پدر تو جز تو نسب ندیدم

ای عشق بی‌تناهی وی مظهر الهی
هم پشت و هم پناهی کفوت لقب ندیدم

پولادپاره‌هاییم آهن رباست عشقت
اصل همه طلب تو در تو طلب ندیدم

خامش کن ای برادر فضل و ادب رها کن
تا تو ادب بخواندی در تو ادب ندیدم

ای شمس حق تبریز ای اصل اصل جان‌ها
بی‌بصره وجودت من یک رطب ندیدم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۹۱ »



خواهم که کفک خونین از دیگ جان برآرم
گفتار دو جهان را از یک دهان برآرم

از خود برآمدم من در عشق عزم کردم
تا همچو خود جهان را من از جهان برآرم

زنار نفس بد را من چون گلوش بستم
از گفت وارهم من چون یک فغان برآرم

والله کشانم او را چندان به گرد گردون
کز جان دودرنگش آتش عیان برآرم

ای بس عروس جان را روبند تن ربایم
وز عشق سرکشان را از خان و مان برآرم

این جمله جان‌ها را در عشق چنگ سازم
وز چنگ بی‌زبان من سیصد زبان برآرم

پر کرد شمس تبریز در عشق یک کمانی
کز عشق زه برآید چون آن کمان برآرم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۱۶۹۲ »



یا رب چه یار دارم شیرین شکار دارم
در سینه از نی او صد مرغزار دارم

قاصد به خشم آید چون سوی من گراید
گوید کجا گریزی من با تو کار دارم

من دوش ماه نو را پرسیدم از مه خود
گفتا پیش دوانم پا در غبار دارم

خورشید چون برآمد گفتم چه زردرویی
گفتا ز شرم رویش رنگ نضار دارم

ای آب در سجودی بر روی و سر دوانی
گفتا که از فسونش رفتار مار دارم

ای میرداد آتش پیچان چنین چرایی
گفتا ز برق رویش دل بی‌قرار دارم

ای باد پیک عالم تو دل سبک چرایی
گفتا بسوزد این دل گر اختیار دارم

ای خاک در چه فکری خاموشی و مراقب
گفتا که در درونه باغ و بهار دارم

بگذر از این عناصر ما را خداست ناصر
در سر خمار دارم در کف عقار دارم

گر خواب ما ببستی بازست راه مستی
می دردهد دودستی چون دستیار دارم

خاموش باش تا دل بی‌این زبان بگوید
چون گفت دل نیوشم زین گفت عار دارم


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 268 از 464:  « پیشین  1  ...  267  268  269  ...  463  464  پسین » 
شعر و ادبیات

Molavi | مولوی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA