انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 417 از 464:  « پیشین  1  ...  416  417  418  ...  463  464  پسین »

Molavi | مولوی



 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۱۹۸ »



گهی پرده‌سوزی، گهی پرده‌داری
تو سر خزانی، تو جان بهاری

خزان و بهار از تو شد تلخ و شیرین
توی قهر و لطفش، بیا تا چه داری

بهاران بیاید، ببخشی سعادت
خزان چون بیاید، سعادت بکاری

ز گلها که روید بهارت ز دلها
به پیش افکند گل سر، از شرمساری

گرین گل ازان گل یکی لطف بردی
نکردی یکی خار در باغ خاری

همه پادشاهان، شکاری بجویند
توی که به جانت بجوید شکاری

شکاران به پیشت، گلوها کشیده
که جان بخش ما را، سزد جان سپاری

قراری گرفته، غم عشق در دل
قرار غم الحق دهد بی‌قراری

دلا معنی بی‌قراری بگویم
بنه گوش، یارانه بشنو، که یاری

فدیت لمولی به افتخاری
بطی‌الاجابة، سریع‌الفرار

و منذ سبانی هواه، ترانی
اموت و احیی، بغیر اختیاری

اموت بهجر، و احیی بوصل
فهذاک سکری، وذاک خماری

عجبت بانی اذرب بشمس
اذا غاب عنی زمان‌التواری

اذا غاب غبنا، و ان عاتعدنا
کذا عادةالشمس فوق‌الذراری

بمائین یحیی، بحس و عقل
فذوا الحس راکد، وذوا العقل جاری

فماالعقل، الا طلاب المواقب
و ماالحس الاخداع العواری

فذو العقل یبصر هداه و یخضع
و ذوالحس یبصر هواه یماری

گهی آفتابی ز بالا بتابی
گهی ابرواری چو گوهر بباری

زمین گوهرت را به جای چراغی
نهد پیش مهمان به شبهای تاری

ز من چون روی تو ز من رود هم
برم چون بیایی، مرا هم بیاری

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۱۹۹ »



الام طماعیة العاذل
ولا رأی فی‌الحب للعاقل

برادر، مرا در چنین بی‌دلی
ملامت رها کن، اگر عاقلی

یراد من‌الطبع نسیانکم
و یا بی‌الطباع علی‌الناقل

تو عاقل ازانی که عاشق نهٔ
ترا قبله عشقست اگر مقبلی

و انی لا عشق، من عشقکم
نحولی و کل فتی ناحل

به صورت فریبی مرا روز و شب
ز جان برنخیزی که بس کاهلی

و لوزلتم، ثم لم ابککم
بکیت علی حبی‌الزائل

منم مرغ آبی، توی مرغ خاک
ازین منزلم من، تو زان منزلی

اینکر خدی دموعی و قد
جری منه فی مسلک سابل؟

لکم دینکم خوان، ولی دین برو
وگر نی بوصل آ، اگر واصلی

اول دمع جری فوقه؟
و اول حزن علی راحل؟

بر آفتابست مه در کمی
ازو دور ماند گه کاملی

وهبت‌السلو لمن لا منی
و بت من‌العشق فی شاغل

چو جان ولی شد قرین قمر
ببارد چو باران بلا، بر ولی

ولو کنت فی اسر غیرالهوی
ضمنت ضمان الی وائل

فلا استغیث الی ناصر
ولا اتضعضع من خاذل

ازین در برد جمله عالم مراد
برین در بمیرم، چو تو سایلی

کان‌الجفون علی مقلتی
ثیاب شققن علی ثاکل

برین در چو دری درون صدف
چو دوری، چو ریمی، که در دملی

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۲۰۰ »



هذا طبیبی، عند الدوآء
هذا حبیبی، عند الوء

هذا لباسی، هذا کناسی
هذا شرابی، هذا غذایی

هذا انیسی، عندالفراق
هذا خلاصی، عند البء

قالوا تسلی، حاشا و کلا
قلبی مقیم، وسط الوفء

این کان احمد، قلبی تعمد
روحی فداه، عند الفنء

ان کان شاکی، یبغی هلاکی
سمعا و طاعه ذا مشتهایی

هذا سلحدار، لایدخل الدار
الا بدینار، عند الابء

مونی حیاتی، حصدی نباتی
حبسی نجاتی، مقتی بقایی

یا من یلمنی، مالک و مالی
صبری محال فی الاتقء

روحی مصیب، قلبی مصاف
صبری مذاب، فی حرنایی

انا نسینا، ما قد لقینا
لما راینا، بدر الضیء

یا ذوفنونی، ابصر جنونی
فوق‌الظنون، خرق الحیاء

امروز دلبر یکبار دیگر
آمد که گیرد مرغ هوایی

گر او پذیرد، ده ده بگیرد
لیکن بخیلست، در رخ نمایی

بر گرد دلبر، پانصد کبوتر
پر می‌فشانند، بهر گوایی

ای نیم مرده، پران شو اینجا
کاینجا نماند، بی‌اشتهایی

مستان کم زن، رستند از تن
دزدم گلیمی، من از کسایی

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۲۰۱ »



یا ساقی الحی اسمع سؤالی
انشد فادی، واخبر بحال

قالو تسلی، حاشا و کلا
عشق تجلی من ذی‌الجلال

العشق فنی، والشوق دنی
والخمر منی، والسکر حالی

عشق وجیهی، بحر یلیه
والحوت فیه روح‌الرجال

انتم شفایی، انتم دوایی
انتم رجایی، انتم کمالی

الفخ کامن، والعشق آمن
والرب ضامن، کی لاتبالی

عشق موبد، فتلی تعمد
و انا معود، بأس‌النزال

گفتم که: « ما را هنگامه بنما »
گفت: « اینک اما تو در جوالی

بدران جوال و سر را برون کن
تا خود ببینی کندر وصالی

اندر ره جان پا را مرنجان
زیرا همایی با پر و بالی »

گفتم که: « عاشق بیند مرافق »
گفتا که: « لالا ان کان سالی »

گفتم که: « بکشی تو بی‌گنه را »
گفتا: « کذا هوالوصل غالی »

گفتم « چه نوشم زان شهد؟ » گفتا
« مومت نباشد هان، تا نمالی »

انعم صباحا، واطلب رباحا
وابسط جناحا فالقصر عالی

می‌نال چون نا، خوش همنشینا!
حقست بینا، هر چون که نالی

انا وجدنا درا، فقدنا
لما ولجنا، موج‌اللیالی

می گرد شبها، گرد طلبها
تا پیشت آید نیکو سگالی

می گرد شب در، مانند اختر
ان‌اللیالی بحراللالی

دارم رسولی، اما ملولی
یارب خلص، عن ذی‌الملال

عندی شراب لوذقت منه
بس شیرگیری، گرچه شغالی

درکش چو افیون، واره تو اکنون
گه در جوابی، گه در سوالی

من سخت مستم، به خود خوشستم
یا من تلمنی، لم تدر حالی

جانا فرود آ، از بام بالا
وانعم بوصل، فالبیت خالی

گفتم که: « بشنو، رمزی ز بنده »
گفتا که: « اسکت یا ذاالمقال »

گفتم: « خموشی صعبست » گفتا:
یا ذاالمقال، صرذاالمعالی

کس نیست محرم، کوتاه کن دم
والله اعلم، والله تالی

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۲۰۲ »



هذا سیدی، هذا سندی
هذا سکنی، هذا مددی

هذا کنفی، هذا عمدی
هذا ازلی، هذا ابدی

یا من وجهه، ضعف القمر
یا من قده صعف‌الشجر

یا من زارنی، وقت‌السحر
یا من عشقه نور نظری

گر تو بدوی، ور تو بپری
زین دلبر جان، خود جان نبری

ور جان ببری از دست غمش
از مرده خری، والله بتری

ایلا کلیمو ایلا شاهمو
خراذی دیذیس ذوزمس آنیمو

پوذپسه بنی، پوپونی لالی
میذن چاکوس کالی تو یالی

از لیلی خود مجنون شده‌ام
وز صد مجنون افزون شده‌ام

وز خون جگر پرخون شده‌ام
باری بنگر تا چون شده‌ام

گر زانک مرا زین جان بکشی
من غرقه شوم، در عین خوشی

دریا شود این دو چشم سرم
گر گوش مرا زان سو بکشی

یا منبسطا فی تربیتی
یا مبتشرا فی تهنیتی

ان کنت تری ان تقتلنی
یا قاتلنا انت دیتی

گر خویش تو بر مستی بزنی
هستی تو بر هستی بزنی

در حلقه درآ بهر دل ما
شکلی بکنی دستی بزنی

صدگونه خوشی دیدم ز کسی
گفتم که: « لبت »، گفتا: « نچشی »

بر گورم اگر آیی بنگر
پرعشق بود چشمم ز کشی

آن باغ بود بی‌صورت بر
وآن گنج بود بی‌صورت زر

شب عیش بود بی‌نقل و سمر
لاتسألنی زان چیز دگر

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۲۰۳ »



طیب‌الله عیشکم، لا اوحش‌الله من ابی
لست انسی احبتی، والجفا لیس مذهبی

سایه بر بندگان فکن، که تو مهتاب هر شبی
سخنی گو، خمش مکن، که به غایت شکر لبی

ما تسلیت عنکم، ما نسینا حقوقکم
نصب عینی خیالکم لیس حسناه یختبی

جان سوارست و فارسی، خر تن زیر ران او
زشت باشد که زیر خر، کند این روح مرکبی

فتح الله عیننا، جمع‌الله بیننا
خفرات اتیننا، بجمال و غبغب

هله زین نیر درگذر، بده آن جام معتبر
که دل و جان ز جام او، برهد زین مذبذبی

املاالکأس لا تقل لنداماک اصبروا
نفدالصبرالتقی یا حبیبی و صاحبی

زمن از تو دونده شد، فلکت نیز بنده شد
دو جهان از تو زنده شد چه دلاویز مشربی!

حیث ما حاول‌الثری، فمه جانب‌السما
حبث ما حل خاطری، انت قصدی و مطلبی

دل به اسباب این جهان به امید تو می‌رود
که تو اسباب را همه بید خود مسببی

ز تو مشغول می‌شود به سببها ضمیرها
خبرش نی ز قرب تو، که تو از قرب اقربی

املا لکأس صاحبی، من دنان ابن راهب
یا کریما مکرما تتجمل و تطرب

هله خامش مگو صلا، تو که داری بخور هلا
چو درین ظل دولتی ز چه رو در تقلبی؟!

سکرالقوم فاسکتوا طرب‌الروح فانصتوا
وصلوا لا تعربدوا طلبا للتغلب

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۲۰۴ »



یا ملک المبعث والمحشر
لیس سوی صدرک من مصدر

سر نبری ای سر، اگر سر بری
آن ز خری دان که تو سر واخری

مقلة عینی لک یا ناظری
نظرة قلبی لک یا منظری

همچو پری، باش ز خلقان نهان
بر نپری تا نشنوی چون پری

غاب فؤادی لم غیبته
بعد حضوری لک، یا محضری

بر سر خشکی چو ثقیلان مران
برتر از آنی که روی برتری

منزلناالعرش و ما فوقه
عمرک یا نفس قمی، سافری

جمله چو دردند به پایان خم
سرور از آنی تو، که تو سروری

قلت الا بدلنا سلما
اسلمک الصبر قفی واصبری

چند پس پرده و از در برون
بر در این پرده، اگر بر دری

قالت هل صبری الا به
هل عقدالبیع بلا مشتری

می مفروش از جهت حرص زر
جوهر می خود بنماید زری

اذ حضرالراح فما فاتنا
افتح عینیک به وابصری

می بفروشی، چه خری؟! جز که غم
دین بفروشی چه بری؟! کافری

قر به‌العین کلی واشربی
قد قرب‌امنزل فاستبشری

وصلت فانی ننماید بقا
زن نشود حامله از سعتری

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۲۰۵ »



روزن دل! آه چه خوش روزنی
یا تو مگر روزن یار منی

عمرک یا نخلة هل تأذنی
نحو جنی غصنک کی نجتنی

روزن آن خانه اگر نیستی
پس تو ز چه روی چنین روشنی

کل سراج حدث ینطفی
غیرک یا اصلی یا معدنی

هرچه کند چرخ مطوق بود
جز تو که بنیاد بقا می‌کنی

اتخذالحرص هنا مسکنا
دونک یا نفس فلا تسکنی

دانهٔ دامست، چرا می‌خوری؟!
آهن سردست، چرا می‌زنی؟!

شربة اهوائک مسمومة
حیلة اعدائک فی‌المکمن

سخته کمانیست، پس این کمین
بر پر! چون تیر، چرا ایمنی؟!

قد نفد العمر وضاق‌المدی
خذ بیدالهالک یا محسنی

گر دو جهان ملک شود مرمرا
بی‌تو گدایم، نشوم من غنی

غیر سنا وجهک لا نشتهی
ای وسوی عشقک لا نقتنی

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۲۰۶ »



اضحکنی بنظرة، قلت له فهکذی
شرفنی بحضرة، قلت له فهکذی

جاء امیر عشقه ازعجنی جنوده
امددنی بنصرة، قلت له فهکذی

جملنی جماله، نورنی هلاله
اطربنی بسکرة، قلت له فهکذی

یسکن فی جوارنا، تسکن منه نارنا
یدهشنا بعشرة، قلت له فهکذی

نور وجهه الدجی، صدق لطفه‌الرجا
اکرمنی بزورة، قلت له فهکذی

نال فؤادی کأسه عظمه و بأسه
فاز به بخمرة، قلت له فهکذی

من تبریز شمس دین یسمع منی الانین
یکرمنی بسفرة، قلت له فهکذی

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
« غزل شماره ی ۳۲۰۷ »



قد اسکرنی ربی من قهوة مد راری
واستغرقنی الساقی من نائله‌الجاری

یا قهوة اجلالی، یا دافع بلبالی
ما جئت هنا الا کی تکشف اسراری

قد کلفنی عشقی، الصبوة لا تشفی
اصعدت به عمری، ادرکت به ثاری

سقیا لک یا ساقی، من نائلک الباقی
لا تسر الی صدری، انی لک یا ساری

فزنا بمطایاکم جدنا بعطایاکم
من اسعد یلقاکم لا یلدغه ضاری

ذاالحال حوالینا و انشق به عینا
لا زال لنا زینا من حلة انواری

یا سمعی و یا شمعی یا سکری و یا شکری
یا راحی و یا روحی من غیرک اغیاری

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 417 از 464:  « پیشین  1  ...  416  417  418  ...  463  464  پسین » 
شعر و ادبیات

Molavi | مولوی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA