انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 48 از 63:  « پیشین  1  ...  47  48  49  ...  62  63  پسین »

Hossein Monzavi Biography and Poems | بيوگرافى و اشعار حسين منزوى


زن

 


محاق


شب بی­ حصار و عریان
دشمن به چار سویش
و هر شهاب ناگاه
تیری است در گلویش
مرگی است خواب بر همه آوار
تنها به خیره بیدار
چشم من است و شب که نمی­ خوابد
ما
مانده ­ایم و
ماه نمی ­تابد

هولی است با ستاره­ ی لرزان
ـ تنها چراغ این شب بی­ روزن ـ
و وحشتی است با عشق
ـ تنها چراغواره­ ی جان من ـ
بادی غریب می ­وزد
آیا
ـ دیوی ملول آه کشیده است؟
من ایستاده ­ام که برآید ماه
شب با من ایستاده پریشان
اما کمند کینه وری امشب
ماه مرا
به چاه کشیده است
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 


سیب !

شعری نوشت عاشق:
«کان سیب­ های راه به پرهیز بسته را
در سایه سار زلف تو می­ پروری هنوز»

معشوق خواند و پرسید:
تو سیب خورده ­ای هیچ
عاشق نوشت : نه !
یعنی که از تو، از تو چه پنهان
ای باغبان باغ بهشت ! ای یار!
من سیب خورده ام اما،
سیب بهشت ، نه !

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 


هنگام

جهان مرا
مه گرفته
سراسر
و تا چشم می ­بیند
آب است
در چارسوهای منظر
در این جا به جای چهل روز
چهل سال
یک ریز
باریده باران
چهل سال
بی ­وقفه
غریده توفان
ستیزیده ­ام پنجه در پنجه و روی در روی
چهل سال با موج­ های کف آلود جوشان
و بیرون کشانیده ­ام کشتی­ ام را
چهل بار از کام خیزاب­ های خروشان
چهل سال بر من
«چلانیده ­اند ابرها
پیرهن­ های­شان را»·
و اشباح قربانیان جزایر
کفن­ هایشان را
و اکنون که انگار
توفان نشسته است
و نوح چهل سال در من ستیزیده
خسته است،
الا ای خجسته کبوتر!
نه هنگام آن است دیگر
که از دست­ هایم
به دیدار آرامش و آشتی
پر درآری؟
و از چشم­ هایت برایم
دو برگ درخشان زیتون
بیاری؟



...
با وامی از منظومه ­ی حیدر بابایه سلام «شهریار» شعر معاصر:
«آق بولوت لار کؤینک لرون سیخاندا»
« و ابرها وقتی که می­ چلانند پیراهن سفید خیس­ شان را»
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 


پیک

خورشید را نه بار چرخاندند
و کوفتندش
بر
سر من

از سوی جنگل گردبادی
سرخ و سیاه و سوکوار آمد
و خاک در چشم جهان پاشید
می گفت:
جنگل
خوابش آشفته

از قارقار شوم زاغان هراسان
و از تقاتق مسلسل بود
و آن برگ
که صبح پایان را
به چشم عاشقان
پاشید
وز خون جوشان تو
رنگین شد
زبان سرخ جنگل بود
می ­گفت:
جنگل پر از مرد و مترسک بود
غربال می­کردند
سرب گدازان را مترسک­ها
و سینه­ ی مردان مشبک بود
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 


پل

دور می ­شوم
پل نگاه می ­کند مرا
پل مسافران بی شمار دیده است
مثل من عابران خسته را
پل هزارها هزار دیده است
پشت سر نگاه می ­کنم
پل به جانب افق نگاه می­ کند:
شاید آن مسافر بزرگ!
گردشی در امتداد بستر قدیم رود
با سکون آب­ های مرده و
صبوری بزرگ پل
آه ! ... من دلم برای رودها
ـ مسافران جاودانه ـ
لک زده است
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 


وصل

مثل سیب سرخ قصه ­ها
عشق را
از میان
دو نیمه
می ­کنیم
نیمه­ یی از آن برای تو
نیمه ­ی دگر برای من

بعد ...
نیمه­ ها هم از میان ، دو پاره می ­شوند
پاره ­یی از آن برای روح
پاره ­ی دگر
برای تن
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 


پرسش

تو بر کدام رتبه
از پله­ های سنگ
تا خداوندی
آن سوی چشم ­های تو
آیا
همچنان
یک سایه­ ی مثالی
بر پرده است؟
یا آن که
دست مرموز
چین­ های خاطرات نخستین را
از ذهن غار
پاک کرده است؟

شاید برای آن که
راز بزرگ را
می­ دانستی

گویایی ­ات
به غرش همیشه
مبدل شد
و چشم­ های زیبایت
بین نگاه و نطق
معطل ماند

ای قدرت سرازیر،
در لحظه ­ی زبونی!
فواره­ ی بلند،
در نیمه راه سرنگونی !
آیا برای آن که جهان را
از بیخ و بن تکان ندهی
این گونه دست­ های تو
کوچک
ماندند؟
و تا یقین سهمگین را بر خاک
ننویسی
پاهای بی قرار تو
سرگردان
بین سئوال و شک
ماندند؟
هرچند
من نیز گول و ناشنوایم
اما بگو برایم
«ای گنگ خواب دیده­ ی» ناآرام!
تو
این سوی تمامی؟
یا
آن سوی تمام؟
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 


در باران

باغچه در باران
ناگهان منظره­ ی فال و تماشا شد
یک گل نیلوفر
چتر آبی برداشت
یک شقایق لرزید
یک اقاقی واشد
قطره ­های باران
روی برگ و گلبرگ
باغچه
شهر چراغانی گل­ها شد
تک ه­ای بودم از تاریکی
با چراغ خاموش
به خیابان رفتم
کاغذین پیرهنی پوشیدم
زیر باران رفتم
تکیه دادم به هوا
تا نیفتم به زمین
شهر را باران شست
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 


نام!

نامت از کدام کوکب درشت
روی گونه ­های خیس من چکید؟
نامت از کدام چشم؟
عشق را به چشم­ های تو
که دید و
نام داد؟

نام را به چشم­ ها
که وام داد؟

واژه ­یی نداشتم
تا تو را صدا کنم
آسمان گنگ نیز
واژه­ یی نداشت
آمدیم و در زدیم
یک شبح
در به رویمان گشود
روبه ­رویم ایستاده بود
ایستاد و پلک هم نزد
خیره شد به خواب­ های من که در کرانه­ اش
کرکسی غریب
می­گذشت
خواب خالی مرا گرفت و
پهن کرد
روی شهر و آسمان سیاه شد
گفت: تیغ !
دشنه!
هرچه هست!
من، قلم تراش کهنه را
دادم و گرفت و ناگهان
خون!
که می­ جهید و روی خواب­های شهر
می­ نشست

روی خواب­ های ارغوانی ­ام
کودکی و پیری و جوانی ­ام
دوره کردن تمام زندگانی ­ام
که
ناگهان
آسمان
زیر خواب ­های من نفس کشید و
تازه شد
بعد،
کوکبی درشت را
به شکل چشم
برگزید و گفت:
نام عشق را، از او بپرس!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 


سیب و سکه

در گوشه ­یی از این جهان ، امشب
یک چشم می ­گرید برای من
در گوشه­ یی دیگر
یک چشم
می­خندد
برای تو
در جایی از باغی
یک دست با یک میخک سرخ
در انتظار گیسوان توست
و در همان باغ
یک دست دیگر
تا بی فشاند
به گور من

یاس سفید و زرد ، می­ چیند
و هیچ کس از هیچ کس چیزی نمی­پرسد
که این چرا زرد؟
آن چرا سرخ؟
که آن چرا سوک؟
این چرا سور؟
آن کس که یک صبحانه­ ی شیرین
با زندگان خورده است
چیزی نمی­داند
و آن که یک عصرانه­ ی میخوش
با رفتگان دندان­ زده
چیزی نخواهد گفت
شاید حقیقت
تنها همین باشد
تنها همین دستی که تابم داده
از گهواره
تا
تابوت

و یا همین سکه
که با دو روی عشق و مرگش
تاجهان
باقی است
روی هوا می ­چرخد و
انگار با
هر چرخ
به سخره می­گیرد
صد بار
سیب سرخ اسحق· را



.....
طبعا اسحق نیوتون ، صاحب مشهورترین سیب این دوزخ خاکی. و البته بعد از آن سیب سرخ پیشکشی حوا به همسرش در آن بهشت افلاکی.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 48 از 63:  « پیشین  1  ...  47  48  49  ...  62  63  پسین » 
شعر و ادبیات

Hossein Monzavi Biography and Poems | بيوگرافى و اشعار حسين منزوى

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA