ارسالها: 6368
#1,201
Posted: 23 Aug 2014 13:00
بیت ۳۷
ناامید از در رحمت به کجا شاید رفت
یارب از هر چه خطا رفت هزار استغفار
بیت ۳۸
سفله را قوت مده چندانکه مستولی شود
گرگ را چندانکه دندان تیزتر خونریزتر
بیت ۳۹
نهاد بد نپسندد خدای نیکوکار
امیر خفته و مردم ز ظلم او بیدار
بیت ۴۰
بزرگی نماند بر آن پایدار
که مردم به چشمش نمایند خوار
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 6368
#1,202
Posted: 23 Aug 2014 13:03
بیت ۴۱
چه داند خوابناک مست مخمور
که شب را چون به روز آورد رنجور
بیت ۴۲
دو عاشق را به هم بهتر بود روز
دو هیزم را به هم خوشتر بود سوز
بیت ۴۳
به شکر آنکه تو در خانهای و اهلت پیش
نظر دریغ مدار از مسافر درویش
بیت ۴۴
جایی نرسد کس به توانایی خویش
الا تو چراغ رحمتش داری پیش
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 6368
#1,203
Posted: 23 Aug 2014 13:03
بیت ۴۵
زندهدل از مرده نصیحت نیوش
مردهدل از زنده نگیرد به گوش
بیت ۴۶
یار بیگانه نگیرد هر که دارد یار خویش
ای که دستی چرب داری پیشتر دیوار خویش
بیت ۴۷
کوتهنظران را نبود جز غم خویش
صاحبنظران را غم بیگانه و خویش
بیت ۴۸
به کین دشمنان باطل میندیش
که این حیفست ظاهر بر تن خویش
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 6368
#1,204
Posted: 23 Aug 2014 13:05
بیت ۴۹
گر خود همه عالم بگشایی تو به تیغ
چه سود که باز میگذاری به دریغ؟
بیت ۵۰
مکن عمر ضایع به افسوس و حیف
که فرصت عزیزست و الوقت سیف
بیت ۵۱
با هر کسی به مذهب وی باید اتفاق
شرطست یا موافقت جمع یا فراق
بیت ۵۲
بد نه نیکست بیخلافت ولیک
مرد خالی نباشد از بد و نیک
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 6368
#1,205
Posted: 23 Aug 2014 13:05
بیت ۵۳
ای پیک نامه بر که خبر میبری به دوست
یا لیت اگر به جای تو من بودمی رسول
بیت ۵۴
هر که آمد بر خدای قبول
نکند هیچش از خدا مشغول
بیت ۵۵
گر بلندت کسی دهد دشنام
به که ساکن دهی جواب سلام
بیت ۵۶
خفتی و به خفتنت پراکنده شدیم
برخاستی و به دیدنت زنده شدیم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 6368
#1,206
Posted: 23 Aug 2014 13:06
بیت ۵۷
دلت خوش باد و چشم از بخت روشن
به کام دوستان و رغم دشمن
بیت ۵۸
از بهر دل یکی به دست آوردن
مطبوع نباشد دگری آزردن
بیت ۵۹
به نیکی و بدی آوازه در بسیط جهان
سه کس برند رسول و غریب و بازرگان
بیت ۶۰
الهی عاقبت محمود گردان
به حق صالحان و نیکمردان
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 6368
#1,207
Posted: 23 Aug 2014 18:45
بیت ۶۱
هر که با من بدست و با تو نکو
دل منه بر وفای صحبت او
بیت ۶۲
صاحبدل نیک سیرت علامه
گو کفش دریده باش و خلقان جامه
بیت ۶۳
کرم به جای فروماندگان چو نتوانی
مروتست نه چندانکه خود فرومانی
بیت ۶۴
ز خیرت خیر پیش آید، بکن چندانکه بتوانی
مکافات بدی کردن، نمیگویم تو خود دانی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#1,208
Posted: 23 Aug 2014 18:46
بیت ۶۵
اگر بریان کند بهرام، گوری
نه چون پای ملخ باشد ز موری
بیت ۶۶
نداند آنکه درآورد دوستان از پای
که بیخلاف بجنبند دشمنان از جای
بیت ۶۷
این باد و بروت و نخوت اندر بینی
آن روز که از عمل بیفتی بینی
بیت ۶۸
آن گوی که طاقت جوابش داری
گندم نبری به خانه چون جو کاری
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#1,209
Posted: 23 Aug 2014 18:47
بیت ۶۹
مردی نه به قوتست و شمشیرزنی
آنست که جوری که توانی نکنی
بیت ۷۰
به پارسایی و رندی و فسق و مستوری
چو اختیار به دست تو نیست معذوری
بیت ۷۱
چو نفس آرام میگیرد چه در قصری چه در غاری
چو خواب آمد چه بر تختی چه در پایان دیواری
بیت ۷۲
شمع کز حد به در بیفروزی
بیم باشد که خانمان سوزی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#1,210
Posted: 23 Aug 2014 18:49
بیت ۷۳
تو با این لطف دلبندی چرا با ما نپیوندی
نقاب از بهر آن باشد که روی زشت بربندی
بیت ۷۴
نقاب از بهر آن باشد که بربندند روی زشت
تو زیبایی بنام ایزد چرا باید که بربندی
بیت ۷۵
از دست کسی بستده هر روز عطایی
معذور بدارندش یک روز جفایی
بیت ۷۶
ای گرگ نگفتمت که روزی
بیچاره شوی به دست یوزی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...