انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 4 از 39:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  36  37  38  39  پسین »

زندگينامه و اشعار استاد شهريار


مرد

 
مایه‌ی حسن ندارم که به بازار من آئی
جان فروش سر راهم که خریدار من آئی
ای غزالی که گرفتار کمند تو شدم باش
تا به دام غزل افتی و گرفتار من آئی
گلشن طبع من آراسته از لاله و نسرین
همه در حسرتم ای گل که به گلزار من آئی
سپر صلح و صفا دارم وشمشیر محبت
با تو آن پنجه نبینم که به پیکار من آئی
صید را شرط نباشد همه در دام کشیدن
به کمند تو فتادم که نگهدار من آئی
نسخه‌ی شعر تر آرم به شفاخانه‌ی لعلت
که به یک خنده دوای دل بیمار من آئی
روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تار
به امیدی که تو هم شمع شب تار من آئی
گفتمش نیشکر شعر از آن پرورم از اشک
که تو ای طوطی خوش لهجه شکر خوار من آئی
گفت اگر لب بگشایم تو بدان طبع گهربار
شهریارا خجل از لعل شکربار من آئی
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم‌کرده رامانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را
سخن با من نمی‌گوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه‌ی بی همزبانی را
نسیم زلف جانان کو؟ که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدایا بر مگردان این بلای آسمانی را
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جوئید عمر جاودانی را
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد
نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد
تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد
نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
که کمند زلف شیرین هوش شکار دارد
مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن
که هنوز وصله‌ی دل دو سه بخیه کار دارد
دل چون شکسته سازم ز گذشته‌های شیرین
چه ترانه‌های‌ه محزون که به یادگار دارد
غم روزگار گو رو، پی کار خود که ما را
غم یار بی‌خیال غم روزگار دارد
گل آرزوی من بین که خزان جاودانیست
چه غم از خزان آن گل که ز پی بهار دارد
دل چون تنور خواهد سخنان پخته لیکن
نه همه تنور سوز دل شهریار دارد
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
صبا به شوق در ایوان شهریار آمد
که خیز و سر به در از دخمه کن بهار آمد
ز زلف زرکش خورشید بند سیم سه تار
که پرده‌های شب تیره تار و مار آمد
به شهر چند نشینی شکسته دل برخیز
که باغ و بیشه‌ی شمران شکوفه زار آمد
به سان دختر چادرنشین صحرائی
عروس لاله به دامان کوهسار آمد
فکند زمزمه ?گلپونه‌ئی? به برزن وکو
به بام کلبه پرستوی زرنگار آمد
گشود پیر در خم و باغبان در باغ
شراب و شهد به بازار و گل به بارآمد
دگر به حجره نگنجد دماغ سودائی
که با نسیم سحر بوی زلف یار آمد
بزن صبوحی و برگیر زیر خرقه سه تار
غزل بیار که بلبل به شاخسار آمد
برون خرام به گلگشت لاله‌زار امروز
که لاله‌زار پر از سرو گل‌عذار آمد
به دور جام میم داد دل بده ساقی
چهاکه بر سرم از دور روزگار آمد
به پای ساز صبا شعر شهریار ای ترک
بخوان که عیدی عشاق بی‌قرار آمد
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم
خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم
آن‌که می‌خواست برویم در دولت بگشاید
با که گویم که در خانه به رویش نگشودم
آمد آن دولت بیدار و مرا بخت فروخفت
من که یک عمر شب از دست خیالش نغنودم
آنکه می‌خواست غبار غمم از دل بزداید
آوخ آوخ که غبار رهش از پا نزدودم
یار سود از شرفم سر به ثریا و دریغا
که به پایش سر تعظیم به شکرانه نسودم
ای نسیم سحر آن شمع شبستان طرب را
گو به سر می‌رود از آتش هجران تودودم
جان فروشی مرا بین که به هیچش نخرد کس
این شد ای مایه‌ی امید ز سودای تو سودم
به غزل رام توان کرد غزالان رمیده
شهریارا غزلی هم به سزایش نسرودم
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
رندم و شهره به شوریدگی و شیدائی
شیوه‌ام چشم چرانی و قدح پیمائی
عاشقم خواهد و رسوای جهانی چکنم
عاشقانند به هم عاشقی و رسوائی
خط دلبند تو بادا که در اطراف رخت
کار هر بوالهوسی نیست قلم فرسائی
نیست بزمی که به بالای تو آراسته نیست
ای برازنده به بالای تو بزم آرائی
شمع ما خود به شبستان وفا سوخت که داد
یاد پروانه پر سوخته بی پروائی
لعل شاهد نشیندیم بدین شیرینی
زلف معشوقه ندیدیم بدین زیبائی
کاش یک روز سر زلف تو در دست افتد
تا ستانم من از او داد شب تنهائی
پیر میخانه که روی تو نماید در جام
از جبین تابدش انوار مبارک رائی
شهریار از هوس قند لبت چون طوطی
شهره شد در همه آفاق به شکرخائی
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
گربه پیرانه سرم بخت جوانی به سر آید
از در آشتیم آن مه بی مهر درآید
آمد از تاب و تبم جان به لب ای کاش که جانان
با دم عیسویم ایندم آخر به سر آید
خوابم آشفت و چنان بود که با شاهد مهتاب
به تماشای من از روزنه‌ی کلبه درآید
دلکش آن چهره، که چون لاله بر افروخته از شرم
بار دیگر به سراغ من خونین جگر آید
سرو من گل بنوازد دل پروانه و بلبل
گر تو هم یادت ازین قمری بی مال و پرآید
شمع لرزان شبانگاهم و جانم به سر دست
تا نسیم سحرم بال و پرافشان ببرآید
رود از دیده چو با یادمنش اشک ندامت
لاله از خاکم و از کالبدم ناله برآید
شهریارا گله از گیسوی یار اینهمه بگذار
کاخر آن قصه به پایان رسد این غصه سرآید
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
شاهد شکفته مخمور چون شمع صبحگاهی
لرزان بسان ماه و لغزان بسان ماهی
آمد ز برف مانده بر طره شانه‌ی عاج
ماه است و هرگزش نیست پروای بی‌کلاهی
افسون چشم آبی در سایه روشن شب
با عشوه موج میزد چون چشمه در سیاهی
زان چشم آهوانه اشکم هنوز حلقه است
کی در نگاه آهوست آن حجب و بی‌گناهی
سروم سر نوازش در پیش و من به حیرت
کز بخت سرکشم چیست این پایه سر به راهی
رفتیم رو به کاخ آمال و آرزوها
آنجا که چرخ بوسد ایوان بارگاهی
دالانی از بهشتم بخشید و دلبخواهم
آری بهشت دیدم دالان دلبخواهی
دردانه‌ام به دامن غلطید و اشکم از شوق
لرزید چون ستاره کز باد صبحگاهی
چون شهد شرم و شوقش میخواستم مکیدن
مهر عقیق لب داد بر عصمتش گواهی
ناگه جمال توحید! وانگه چراغ توفیق
الواح دیده شستند اشباح اشتباهی
افسون عشق باد و انفاس عشقبازان
باقی هر آنچه دیدیم افسانه بود و واهی
عکس جمال وحدت در خود به چشم من بین
آیینه‌ام لطیفست ای جلوه‌ی الهی
مائیم و شهریارا اقلیم عشق آری
مرغان قاف دانند آیین پادشاهی
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
بیداد رفت لاله‌ی بر باد رفته را
یا رب خزان چه بود بهار شکفته را
هر لاله‌ای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
جز در صفای اشک دلم وا نمی‌شود
باران به دامن است هوای گرفته را
وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود
آخر محاق نیست که ماه دو هفته را
برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب
آورده‌ام به دیده گهرهای سفته را
ای کاش ناله‌های چو من بلبلی حزین
بیدار کردی آن گل در خاک خفته را
گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست
تب موم سازد آهن و پولاد تفته را
یارب چها به سینه‌ی این خاکدان در است
کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را
راه عدم نرفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را
لب دوخت هر کرا که بدو راز گفت دهر
تا باز نشنود ز کس این راز گفته را
لعلی نسفت کلک در افشان شهریار
در رشته چون کشم در و لعل نسفته را
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
مرد

 
باز امشب ای ستاره‌ی تابان نیامدی
باز ای سپیده‌ی شب هجران نیامدی
شمعم شکفته بود که خندد به روی تو
افسوس ای شکوفه‌ی خندان نیامدی
زندانی تو بودم و مهتاب من چرا
باز امشب از دریچه‌ی زندان نیامدی
با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز
چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی
شعر من از زبان تو خوش صید دل کند
افسوس ای غزال غزل‌خوان نیامدی
گفتم به خوان عشق شدم میزبان ماه
نامهربان من تو که مهمان نیامدی
خوان شکر به خون جگر دست می‌دهد
مهمان من چرا به سر خوان نیامدی
نشناختی فغان دل رهگذر که دوش
ای ماه قصر بر لب ایوان نیامدی
گیتی متاع چون منش آید گران به دست
اما تو هم به دست من ارزان نیامدی
صبرم ندیده‌ای که چه زورق شکسته ایست
ای تخته‌ام سپرده به طوفان نیامدی
در طبع شهریار خزان شد بهار عشق
زیرا تو خرمن گل و ریحان نیامدی
كبوتر نباش كه تو دل آسمان پرواز كني / آسمان باش تا كبوتري در دلت پرواز كند...
     
  
صفحه  صفحه 4 از 39:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  36  37  38  39  پسین » 
شعر و ادبیات

زندگينامه و اشعار استاد شهريار

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA