انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 43 از 88:  « پیشین  1  ...  42  43  44  ...  87  88  پسین »

Maleko Shoara Bahar | ملک الشعرای بهار


زن

 
صفاهان اگر نیست شیراز هست‏
جهادا فراموش کردی مرا
ولی از تو زبن رو دلم تنگ نیست

مدیحی نوشتم به سردار جنگ
که در وزن و معنی کم از سنگ نیست

به پایان آن چامه بد نکته ای
که هر کان نداند به فرهنگ نیست

نفهمید سردار آن نکته را
اگر لر نفهمد سخن ، ننگ نیست

وگر دید و دانست و ناکرده ماند
مرا با چنان مهتری جنگ نیست

ولی از تو انسان دانش پژوه
تجاهل بدین حد خوش آهنگ نیست

که شعرم نفهمیده خوانی به خلق
ازین زشت تر در جهان رنگ نیست

به سردار برگوکه حکم حکیم
کم از امر سرتیپ و سرهنگ نیست

صفاهان اگر نیست شیراز هست
خدا جهان را جهان تنگ نیست
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
دردوران ‏گرفتارى
بدتر ز دورویی به جهان منقصتی نیست
وز صدق نکوتر به دو عالم صفتی نیست

آن را که به نزدیک خدا منزلتی هست
غم نیست گرش نزد شهان منزلتی نیست

رحم آر بر آن قوم که در پنجهٔ ظالم
هر روز جز آزردنشان امنیتی نیست

چیزی که در او فایدتی هست بماند
نابود شود آنچه در او فایدتی نیست

گر رتبت والا طلبی علم طلب کن
کز علم برون زیر فلک مرتبتی نیست
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
‏ به مناسبت سقوط امپراتوری عثمانی
فغان که ترک مرا تیره گشت رومی روی
دگر به گرد دل خسته ترکتازی نیست

برفت شوکت و طی شد جمال و طلعت او
مرا دگر به رخ انورش نیازی نیست
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
شكوه
فلان سفیه که بر فضل من نهاد انگشت
به مجمع فضلا باز شد مراورا مشت

فضیحت است که تسخر زند به کهنه شراب
عصیر تازه که نابرده زحمت چرخشت

خطاست کز پس چل سال شاعری شنوم
ز بیست ساله ی ... نادرست حرف درشت

ز خدمت وطنی هیچ گونه دم نزنم
که گوژ گشت ز اندوه حادثاتم پشت

به نظم و نثر مجرّد چرا نیارم فخر
که تابناک ترند از دلایل زردشت

فنون شاعری و نثر خوب و نظم بدیع
مرا به دست چو انگشتری است در انگشت

برای خاطر پروین و اعتصام الملک
من و رشید و دگر خلق را نباید کشت
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
‏ شوخ چشم پاریس
دیشب آن شوخ چشم پاریسی
رقص را پایهٔ نکو برداشت

گاه دستی به اشتها افشاند
گاه پایی به آرزو برداشت

قصه کوته حجاب عفت را
ماهرانه ز پشت و رو برداشت

ناگهان پای نازکش لغزید
بر زمین خورد و های وهو برداشت

دل زجا جست و همچوگل ز زمین
بدن نازنین او برداشت

دل مسکین ز بیم زحمت یار
گفتگوکرد و جستجو برداشت

یار دستی کشید در بن ناف
پرده از روی گفتگو برداشت

گفتم ای دوست حقه ات بشکست
گفت نشکست لیک مو برداشت
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
شعرونظم
شعر دانی چیست ، مرواربدی از دیای عقل
شاعر آن افسونگری کاین طرفه مروارید سفت

صنعت و سجع و قوافی هست نظم و نیست شعر
ای بسا ناظم که نظمش نیست الا حرف مفت

شعر آن باشد که خیزد از دل و جوشد ز لب
باز در دل ها نشیند هرکجاگوشی شنفت

ای بسا شاعرکه او در عمرخود نظمی نساخت
وی بسا ناظم که او در عمر خود شعری نگفت
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
گل سرخ
دوش زندانبان بگشاد در و با من گفت
مژده ای خواجه که امروز گل سرخ شکفت

ناگهان اشگم از دیده روان شد زبرا
یادم از خانه ی خویش آمد و مغزم آشفت

خادمی آمد و از خانه بیاورد خورش
مرد زندانبان آن گریه ی من با وی گفت

یادم آمدکه به فصل گل با دلبر خویش
پیش هر گلبن بودیم به گفت و به شنفت

که گلی رنگین چیدم من و دلبر بگرفت
ساق آن گل را زیر شکن زلف نهفت

گه یکی چید نگار من و بر سینهٔ من
نصب کرد آن گل و بوسیدم دستش هنگفت

بجز این دو نشد از باغ گلی چیده که هست
گل به گلبن خوش و بلبل به کل و مرد به جفت

دلم آزرده شد از دیدن آن خرمن گل
بیم آن بود که بر لب گذرد حرفی مفت
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
پروانه
آن شمع دل افروز من از خانهٔ من رفت
پروای گلم نیست که پروانهٔ من رفت

دارم صدف آسا کف خالی و لب خشک
تا ازکفم آن گوهر یکدانهٔ من رفت

چون باغ خزان دیده ز پیرایه فتادم
زبن شاخه پرگل که زگلخانهٔ من رفت
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
‏ برف
ابری به خروش آمد چون قلزم مواج
بر روی زمین بیخت هزاران ورق عاج

گویا فلک امروز بریزد به سر خلق
پس ماندهٔ آن شیر برنج شب معراج

حلاج شدست ابر و زند برف چو پنبه
لرزان من ازین حادثه چون خایهٔ حلاج

گویی که یکی سید، مندیل عوض کرد
زان برف فراوان که نشسته به سرکاج

*********
خطاب به شاه ‏
هرکسی را به بر شاه جهان واسطه ایست
بنده را واسطه ای نیست بغیر از کرمت

گر ز احسان تو یک عائله معمور شوند
به که یک عائله معدوم شوند از ستمت
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
زن

 
آشوب بغداد
چو ازگشت زمان آلمان و اتریش
به چنگ حزب نازی اندر افتاد

بپا گردید جنگی خانمان سوز
که مانندش ندارد آدمی یاد

ز ده کشور فزون در چنگ آلمان
به یک ضربت شدند از هستی آزاد

عروس دهر پاربس نکوروی
بخفت اندر بر این تازه داماد

به پیش این قضای آسمانی
به تنها انگلستان اندر استاد

ولی ملک عراق اندر میانه
ز ناگه کودتایی کرد بنیاد

» رشید عالی « از اعیان تازی
به آشوب و به شورش دست بگشاد

وزان پیمان که با انگلستان بود
گذرکرد و ندای حرب درداد

به قصد پادگان انگلستان
سپاه از هر طرف بیرون فرستاد

برای یاربش آمد ز محورا
* اببما به هفتاد به هشتاد

بپا شد طرفه جنگی کز نهیبش
برآمد از جوان و پیر فریاد

رشید ازترک و ایران یاوری خواست
به دست آویز عهد سعدآباد

در این اثنا سپاه انگلستان
مظفرگشت در آغاز خرداد

رشید عالی از بغداد بگریخت
هزیمت راگرفته پیشی از باد

سوی خاک عجم از آب بگذشت
دل از غم ، پر ز آتش ، لب پر از باد

بلی بی شک هزیمت جست خواهد
چو شاگردی بجوید کین استاد

نبود این ، جز یکی آشوب ناچیز
کزان آشوب جنگی بلعجب زاد

هم از این بلعجب تر نکته اینست
که تاریخش بود » آشوب بغداد«
دوست داشتن یعنی
وقتی میــــدونه…
رو چیزی حساسی…
یا از کاری بدت میـــاد…
حواسش هست که ناراحتت نکنه…
     
  
صفحه  صفحه 43 از 88:  « پیشین  1  ...  42  43  44  ...  87  88  پسین » 
شعر و ادبیات

Maleko Shoara Bahar | ملک الشعرای بهار


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA