انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 25 از 91:  « پیشین  1  ...  24  25  26  ...  90  91  پسین »

اوحدی مراغه ای


مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۳۸

باید که مال دنیا مسمار دل نباشد
کین مارها که بینی، جز مار دل نباشد

بیمار جهل گردد روزی هزار نوبت
از عقل اگر زمانی تیمار دل نباشد

وقتی که حرص و شهوت خواری کنند بر دل
آه! ار عنایت او غم خوار دل نباشد

سودی ندارد از کس یاری نمودن دل
نور هدایت او تا یار دل نباشد

نزد خداپرستان دانی که: چیست طاعت؟
آن سیرتی که در وی آزار دل نباشد

یک بار اگر ببینی دل را، یقین بدانی
کین آبگینه هرگز در بار دل نباشد

بر قول اوحدی کن گوش، ار نجات خواهی
زیرا که قول او جز مسمار دل نباشد
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۳۹

چون قد تو در چمن نباشد
چون روی تو یاسمن نباشد

اندر همه تنگهای شکر
شیرین تر از آن دهن نباشد

ای باغ، مشو غلط ز رویش
کین لاله در آن چمن نباشد

ای باد، مده به زلف او دل
کان قاعده بی‌شکن نباشد

جانا، ستمی که می‌کنی تو
گر فاش کنم، ز من نباشد

فردا سر گورم ار بکاوی
جز داغ تو بر کفن نباشد

پیوند که با تو کرد جانم
وقتی بینی، که تن نباشد

پیراهن وصل چون تو جانی
بر قامت هر بدن نباشد

دوری مگزین، که اوحدی را
جز خاک درت وطن نباشد
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۴۰

رنگین‌تر از رخ تو گل در چمن نباشد
چون عارض تو ماهی در انجمن نباشد

پوشیده هر کسی را پیراهنیست، لیکن
آب حیات کس را در پیرهن نباشد

فرهادوار بی‌تو جان می‌کنم، نگارا
فرهاد نیست عیبی،گر کوهکن نباشد

چون وقت بوسه دادن گویی که: بی‌دهانم
دشنام نیز دادن بر بی‌دهن نباشد

زر خواستی و جان هم، زر کمترست، لیکن
در جان که می‌فرستم باری سخن نباشد

چون وصل جویم از تو، گویی: نبینی، آری
دیدار خوب رویان بی لا و لن نباشد

چون استوار باشم در عهد و وعدهٔ تو؟
کین بی‌خلاف نبود و آن بی‌شکن نباشد

امشب چو پیش دیده خون ریختی دلم را
گر زانکه باز گوید فردا، ز من نباشد

جانا، کجا نشیند بی‌صحبت تو یک دم؟
روزی که اوحدی را تشویش تن نباشد
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۴۱

سر عشق از خرد برون باشد
عشق را پیشرو جنون باشد

چند گویی که: عشق بدبختیست؟
پس تو پنداشتی که چون باشد؟

گر تو بر خوان عشق خواهی بود
خورشت خاک و باده خون باشد

رقت چشم آرزومندان
اثر حرقت درون باشد

به نصیحت قرار کی گیرد؟
دل ، که از عشق بی‌سکون باشد

کی به شاخ غمش رسد دستی؟
که نه در زیر این ستون باشد

اوحدی، گر تو صد زبان داری
عاشق بی‌درم زبون باشد
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۴۲

بیدلان را چاره از روی دلارامی نباشد
هر که عاشق گردد، او را در دل آرامی نباشد

پخته‌ای باید که: داند سوختن در عشق خوبان
بر چنین آتش گذشتن کار هر خامی نباشد

از سر کوی تو راه باز گشتن نیست ما را
وین کجا داند کسی کش پای در دامی نباشد؟

سر که من دارم به نام تست هم پیش تو روزی
صرف خواهم کرد، تا بر گردنم وامی نباشد

زندگانی خوش کجا باشد؟ که از لعل تو ما را
پرسشی هرگز نخواهد بود و پیغامی نباشد

تا چه منظوری؟ که چیزی در نظر هرگز نیاری
تا چه معشوقی؟ که کس را از لبت کامی نباشد

عذر خاموشی چه دارم؟ هم بباید گفت چیزی
گر نمی‌گویی دعایی، کم ز دشنامی نباشد

گر چه بر ما حکم داری، جور کمتر کن، که هرگز
شاه را بر بندگان بهتر ز انعامی نباشد

اوحدی را بنده کردی نام، ازین ننگی ندارد
بنده را گر راست می‌پرسی تو خود نامی نباشد
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۴۳

هر نقش که پیش آید گویم: مگر او باشد
چون او برود، گویم: آن دگر او باشد

بی‌او نبود هرگز چیزی که شود زایل
زیرا نشود زایل آن چیز اگر او باشد

از خصم نمی‌نالم وز تیغ نمی‌ترسم
از تیغ کجا ترسد؟ آن کش سپر او باشد

روزی که به قتل من شمشیر کشد دشمن
بر هم نزنم دیده گر در نظر او باشد

گر راست رود سالک، در هر قدمی او را
هر چیز که پیش آید زان پیشتر او باشد

جز صدق مبر با خود در راه، که تا منزل
هم بدرقه او گردد، هم راهبر او باشد

روزی که تو برگیری دست غلط از دیده
این جمله که می‌بینی خود سر بسر او باشد

زو گر خبری خواهی، با راهروی بنشین
تا چون خبرت گوید، عین خبر او باشد

چون اوحدی ار خواهی کردن سفر علوی
آنجا نرسی، الا کت بال و پر او باشد
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۴۴

با عارض و زلفت قمر و قیر چه باشد؟
پیش لب و رویت شکر و شیر چه باشد؟

در خواب سر زلف تو می‌بینم و این را
جز رنج دل شیفته تعبیر چه باشد؟

گویند که: آشفته و زنجیر ولی ما
آشفته چنانیم که زنجیر چه باشد؟

صوفی اگر آن روی نبیند بگذارش
کان مرغ ندانست که: انجیر چه باشد؟

گفتی: دل خود را سپر تیر غمم کن
شمشیر بیاور، سپر و تیر چه باشد؟

ما را غم هجران تو بد واقعه‌ای بود
این واقعه را چاره و تدبیر چه باشد

گویی که: به تقصیر ز ما کام نیابی
جان می‌دهم از عشق تو، تقصیر چه باشد؟

ای اوحدی، از خوان غم عشق دلت را
غیر از جگر سوخته توفیر چه باشد؟

معشوقه به زر نرم شود، گر تو نداری
خاموش نشین، این همه تقریر چه باشد؟
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۴۵

دوشت به خواب دیدم، تعبیر این چه باشد؟
با من به خشم بودی، تاثیر این چه باشد

گفتم که: بوسه‌ای ده، انگشت را به طیره
بر هر دو لب نهادی، تقریر این چه باشد؟

چون مشرف غم خود کردی دل مرا تو
با من یکی نگویی: توفیر این چه باشد؟

گفتم: وصال، گفتی:« هذا فراق بینی»
بس مشکل آیتست این، تفسیر این چه باشد؟

خطیست بر لب تو بس دلپذیر و بر من
روشن نگشت، گویی: تحریر این چه باشد؟

گفتی: دل تو با من تقصیر کرد، جانا
زین دل چه گرد خیزد؟ تقصیر این چه باشد؟

از دردت اوحدی را آرام نیست یک دم
درمان او چه سازم؟ تدبیر این چه باشد؟
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۴۶

آن کس که دلیش بوده باشد
و آن دل صنمی ربوده باشد

آن ساده چه داند این حکایت؟
کو را ستمی نسوده باشد

دود دل ما کسی ببیند
کش آینهٔ زدوده باشد

ای مدعی، از نکوهش ما
بگذر تو، که ناستوده باشد

آن روز بیا و دیده دربند
کو پرده ز رخ گشوده باشد

آن یار که در وفاش تا روز
بیدارم و او غنوده باشد

گفتی: سرفتنه‌ایش بودست
جز کشتن ما چه بوده باشد؟

قاصد، که ببرد نامهٔ من
چون نامه بدو نموده باشد؟

دانم که: به وصف من رقیبش
عیبی دو سه در ربوده باشد

گو: قصهٔ دوستان خود دوست
از بدگویان شنوده باشد

تا گندم اوحدی رسیدن
دشمن چو خورد دروده باشد
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۲۴۷

او همانا نابهٔ شبهای من نشنیده باشد
ورنه هم بر گریهای زار من بخشیده باشد

نی، چه باک از نالهٔ من لاله‌رویی را؟ که صد پی
همچو گل برگریهٔ شبگیر من خندیده باشد

ماه گردون از برای گرد خاک آستانش
ای بسا شبها که گرد کوی او گردیده باشد

گفتمش: بر روی خاک‌آلود من نه پای، گفتا:
چون نهم بر خاک پایی را که جایش دیده باشد؟

بارها پیچیده باشد بر سرم سودا و رفته
پیش آن بدمهر و از من روی بر پیچیده باشد

او مرا خاطر برنجاند، من او را عذر خواهم
همچنان گویم: مبادا خاطرش رنجیده باشد

اوحدی را ناپسندی گفت و هر کس کان حکایت
کرده باشد گوش، می‌دانم که نپسندیده باشد
هله
     
  
صفحه  صفحه 25 از 91:  « پیشین  1  ...  24  25  26  ...  90  91  پسین » 
شعر و ادبیات

اوحدی مراغه ای

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA