انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 4 از 91:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  88  89  90  91  پسین »

اوحدی مراغه ای


زن

 
غزل شمارهٔ ۲۸

زخمی، که بر دل آید ، مرهم نباشد او را
خامی که دل ندارد این غم نباشد او را

گفتی که: دل بدوده، من جان همی فرستم
زیرا که با چنان رخ دل کم نباشد او را

عیسی مریم از تو گر باز گردد این دم
این مرده زنده کردن دردم نباشد او را

گویند: ازو طلب دار آیین مهربانی
نه نه، طلب ندارم، دانم نباشد او را

از پیش هیچ خوبی هرگز وفا نجستم
زیرا وفا و خوبی باهم نباشد او را

از چشم من خجل شد ابر بهار صد پی
او گر چه بربگرید، این نم نباشد او را

این گریه کاوحدی کرد از درد دوری او
گر بعد ازین بمیرد ماتم نباشد او را
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۲۹

آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را
خوبرویان جهان بنده به جانند او را

دلبرانی که به خوبی بنشانند امروز
جای آنست که بر دیده نشانند او را

دامنش پاک ز عارست و دلش پاک ز عیب
پاکبازان جهان بنده از آنند او را

گر در افتد به کفم دامن وصلش روزی
از کف من به جهانی نجهانند او را

نیست بی‌مصلحتی از بر او دوری من
برمیدم ز برش، تا نرمانند او را

قیمت قامت او را من بیدل دانم
ورنه این یک دوسه افسرده چه دانند او را؟

ای که گشت اوحدی از بهر تو بدنام جهان
بندهٔ تست، نام که خوانند او را
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۳۰

نمیرد هر که در گیتی تو باشی یادگار او را
چراغی کش تو باشی نور با مردن چه کار او را؟

اگر نه دامن از گوهر بریزد چون فلک شاید
که هر صبحی تو برخیزی چو خورشید از کنار او را

دلم لعل لبت بر دست، اگر پوشیده می‌داری
من اینک فاش می‌گویم! به نزدیک من آر او را

مجو آزار آن بیدل، که از سودای وصل تو
دلش پیوسته در بندست و جان در زیر بار او را

سر زلفت پریشانی بسی کرد، از به چنک آید
بده تا بی و بر بند و به دست من سپار او را

بحال اوحدی هرگز نکری التفات اکنون
چو می‌گویی، غلام ماست، یاری نیک دار او را

نگاهی کن درو یک بار و او را بنده خود خوان
گذاری کن برو یک روز و خاک خود شمار او را
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۳۱

چون کژ کنی به شیوه به سر بر کلاه را
زلف و رخ تو طیره کند مشک و ماه را

یزدان هزار عذر بخواهد ز روی تو
فردا که هیچ عذر نباشد گناه را

نشگفت پای ما که بر آید به سنگ غم
زیرت که احتیاط نکردیم راه را

دارم گواه آنکه تو کشتی مرا، ولیک
ترسم که: نرگست بفریبد گواه را

روزی چنان بگریم ازین غم، که اشک من
ز آن خاک آستان بدماند گیاه را

گر بشنود جفا که تو در شهر می‌کنی
خسرو بی‌اغیان نفرستد سپاه را

شد سالها که بندهٔ تست اوحدی، دریغ
کز حال بندگان خبری نیست شاه را
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۳۲

با که گویم سرگذشت این دل سرگشته را؟
راز سر گردان عاشق پیشهٔ غم کشته را؟

آب چشم من ز سر بگذشت و می‌گویی: بپوش
چون توان پوشیدن این آب ز سر بگذشته را؟

جان شیرین منست آن لب، بهل تا می‌کشد
در غم روی خود این فرهاد مجنون گشته را

آنکه روزی گر چمان اندر چمن رفتی برش
باغبان از سرزنش می‌کشت سرو کشته را

خال او حال مرا برهم زد و خونم بریخت
با که گویم حال این خال به خون آغشته را؟

آسمان برنامهٔ عمرم نبشتست این قضا
در نمی‌شاید نوشتن نامهٔ بنوشته را

خاک کوی او بهشتم بود هشتم، لاجرم
این زمان در خاک می‌جویم بهشت هشته را

کمتر از شمعی نشاید بود و گر سر می‌رود
هم به پایان برد می‌باید سر این رشته را

اوحدی خواهی که چون عیسی به خورشیدی رسی
آتشی درزن، بسوز این دلق مریم رشته را
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۳۳

دلم در دام عشق افتاد هیلا
فتاده هر چه بادا باد هیلا

چو دل را در غمش فریادرس نیست
مرا از دست دل فریاد هیلا

بر آب چشم من کشتی برانید
که توفان در جهان افتاد هیلا

بده ساقی، چو کشتی ساغر می
به یاد دجلهٔ بغداد هیلا

منم وامق، تویی عذرا وفا کن
تویی شیرین منم فرهاد، هیلا

ز اشک و سوز و آه من حذر کن
که بارانست و برق و باد هیلا

چو داد بیدلان دادی، نگارا
مکن بر جان من بیداد هیلا

گر از جور تو روزی پیش سلطان
چو مظلومان بخاهم داد هیلا

مگو از تلخ و شور، ای مطرب، امروز
که خسرو دل به شیرین داد هیلا

ز قول اوحدی بر بیدلان خوان
غزلهایی که داری یاد هیلا
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۳۴

دراز شد سفر یار دور گشتهٔ ما
فغان ازین دلی بی‌او نفور گشته ما

به آن رسید که توفان بر آیدم بدو چشم
ز سوز سینه همچون تنور کشته ما

بخواند راوی مستان به صوت داودی
ز شوق او سخن چون زبور گشته ما؟

چه بودی آنکه چو حوری در آمدی هر دم
به خانهٔ چو سرای سرور گشتهٔ ما؟

چه بودی ار خبر او همی رسانیدند
به گوش خاطر از خود نفور گشته ما؟

ز حافظان وفا نیست مشفقی که کند
ملامت دل از کار دور گشتهٔ ما

حدیث ما تو بگوی، اوحدی که مشغولست
به یاد دوست دل با حضور گشتهٔ ما
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۳۵

نه هفته‌ایست، نه ماهی، که رفته‌ای زبر ما
نهفته نیست کزین غم چه دیده چشم تر ما

زمان ما به سر آورد درد عشق تو، جانا
هنوز تا غم هجران چه آورد به سر ما؟

بدان کمر نرسد دست من، ولی برساند
محبت تو سرشک دو دیده بر کمر ما

لبت که از همه گیتی پسند ماست، نگه کن
که راحت همه گشت و جراحت جگر ما

ز ظلمت شب هجران به زحمتیم، چه بودی
کز آسمان وصالی بتافتی قمر ما؟

ز روی خوب شکیبم نبود و صورت خوبان
تو از تامل ایشان بدوختی نظر ما

نموده‌ای که: چو غایب شوند مهر نماند
بیا، که مهر تو غایب نمی‌شود زبر ما

ستم ببین تو که: دیگر ز گفت و گوی رقیبان
بر آستان تو ممکن نمی‌شود گذر ما

عجب که یاد نکردی ز اوحدی و نگفتی
که: چیست حال دل این غریب پی سپرما؟
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۳۶

ای چراغ چشم توفان بار ما
بیش ازین غافل مباش از کار ما

هر زمانی در به روی ما مبند
گر چه کوته دیده‌ای دیوار ما

شکر آن که خواب می‌گیرد به شب
رحمتی بر دیدهٔ بیدار ما

ای که با هر کس چو گل بشکفته‌ای
بیش ازین نتوان نهادن خار ما

کاشکی آن رخ نبودی در نقاب
تا نکردی مدعی انکار ما

با چنان ساعد که بر بازوی اوست
کس نپیچد پنجهٔ عیار ما

خلق عالم گر شوند اغیار و خصم
نیست غم، گر یار باشد یار ما

اوحدی، می‌بوس خاک آستان
کندر آن حضرت نباشد بار ما
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
غزل شمارهٔ ۳۷

ای غم عشق تو یار غار ما
جز غمت خود کس نزیبد یار ما

کار ما با غم حوالت کرده‌ای
نی، به این‌ها برنیاید کارما

در ازل جان دل به مهرت داد و این
تا ابد مهریست بر رخسار ما

ما همان اقرار اول می‌کنیم
گر دو گیتی می‌کنند انکار ما

ساقی، از رندان حریفی را بخوان
تا به می بفروشد این دستار ما

می بیار و خرقهٔ ما را بکن
تا ببیند مدعی زنار ما

علم نیک و بد چو جای دیگرست
این تفاوت چیست در پندار ما؟

زاهدان فردا چه گویندار خدای؟
سهل گیرد کار برخمار ما

تا رضای او نباشد، اوحدی
توبه بی‌کارست و استغفار ما
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 4 از 91:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  88  89  90  91  پسین » 
شعر و ادبیات

اوحدی مراغه ای

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA