انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 14 از 219:  « پیشین  1  ...  13  14  15  ...  218  219  پسین »

Amir Khusro Dehlavi | امیر خسرو دهلوی


زن

 
شمارهٔ ۱۲۸

افسوس ازین عمر که بر باد هوا رفت
کاری به جهان نی به مراد دل ما رفت

خورشید من از اوج جوانی چو برآمد
بس ذره سرگشته که بر باد هوا رفت

گفتم ز در خویش مران، گفت که بگذر
زین کوچه که داند که چو تو چند گدا رفت؟

کس را چه غم ار رفت دل سوخته من
بوده ست از آن من، اگر رفت مرا رفت

آن صبر که می گفتم من کوه گران سنگ
بادی بوزید از تو ندانم که کجا رفت

گفتم که زیم بی تو، دوری مکش اکنون
گر از من درویش حدیثی به خطا رفت

رنجه نشوم گر به جفا سر بریم، ز آنک
بسیار چنین ها به سر اهل وفا رفت

تو دیر بزی کز گل بارانت نشان نیست
هر ذره که از کوی تو با باد صبا رفت

ما را چه حد صبر به هجر تو، چو خسرو
آمد به درت باز به سر آنکه به پا رفت
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۲۹

تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت
بس خرمن مردان که به باد ستمش رفت

هر صبر و سلامت که دل سوخته را بود
اندر شکن سلسله خم به خمش رفت

یوسف چو گذر کرد به بازار جمالش
هر مایه که او داشت به هفده درمش رفت

یک روز به شادی وصالش نرسانید
آن عمر گرانمایه که ما را به غمش رفت

آلوده نشد هیچ گهی دامن نازش
زان خون عزیزان که به زیر قدمش رفت

بسیار سرافگنده به شمشیر سیاست
ای دولت آن سر که به تیغ کرمش رفت

رفت از قلم حکم که در عشق رود جان
القصه، همان رفت که اندر قلمش رفت

جان دید چو خونریزی سلطان خیالش
بستد کفن و تیغ به زیر علمش رفت

بر یاد وی امشب شب خسرو به درازی
کوتاه نشد، گر چه مهی بیش و کمش رفت
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۳۰

جز صورت تو ماه سما را چه توان گفت
جز طره تو دام بلا را چه توان گفت

آن روی که داده ست خدایت صفت آن
هم خود تو بگو، بهر خدا را، چه توان گفت

چون ماه نو انگشت نمایست دهانت
آن خاتم انگشت نما را چه توان گفت

شد بسته زلفین تو خون در دل نافه
دلبستگی مشک خطا را چه توان گفت

هر لحظه صبا بر سر گل بروزد از ناز
از کرده تو باد صبا را چه توان گفت

شب اشک و دم سرد مرا دید خیالت
پس گفت که این باد هوا را چه توان گفت

گر چشم مرا ابر گهربار توان خواند
خاک کف شمس الامرا را چه توان گفت
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۳۱

بیچاره کسی کو به غم خوش پسران زیست
کز دیده و دل در پی ایشان نگران زیست

گر یافت کسی از لب بی خط اثر ذوق
تا زیست در اندیشه ساده شکران زیست

همچون کمر زر همه با کوفتگی ساخت
آن یار که بر پشته زرین کمران زیست

چون یار از آن دگران شد، بکش ای هجر
زیرا نتوانیم به جان دگران زیست

چون غم کشدم زان لب و زان روی کنم یاد
تا چند توان بر صفت حیله گران زیست

اندر روش زنده دلان، زنده کسی نیست
جز کشته خوبان که در آن مرده آن زیست

ترسم که بمیرد به ته کفش ملامت
خسرو که به دنباله شیرین پسران زیست
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۳۲

در هجر توام کار به جز آه و فغان نیست
در پیش توام دان که زبانم به دهان نیست

بی دوست اگر خلق به جان می زید و سر
هم جان و سر دوست که ما را سر آن نیست

سهل است اگر هر دو جهان باز گذارند
از بهر نگاری که چو او در دو جهان نیست

ما زنده بدوییم که جان می رود از ما
بر وی که به معشوقه زید منت آن نیست

مشنو سخن عاشقی از هرزه زبانان
کاین کار دل است ای پسر و کار زبان نیست

گفتی که هم آغوش خیالم به چه سانی
خواب خوش مجنون به بر دوست نهان نیست

خسرو ز تو گر دل بستد صاحب حسنی
خوش باش که یوسف به یکی قلب گران نیست
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۳۳

آبادتر آن سینه که از عشق خراب است
آزادی آن دل که در آن زلف تاب است

کو غمزده ای تا کند از ناله من رقص
کاین نامه من زمزمه چنگ و رباب است

جستم به سؤال آب حیاتی ز لب دوست
او بر شکنان گشت ز من کاین چه جواب است

ای آنکه به فردوس نبینی به لطافت
من دانم و کز تو بر این دل چه عذاب است

در پیش دل خویش هر افسانه که گفتم
گفتنی که فسونی ز پی بستن خواب است

وان سبلت زاهد که به تسبیح بریدی
زانست که امروز مگس ران شراب است

گر لعن تو احیا کندم، دیر شد این دیر
ز آمد شد سلطان خیال تو خراب است

ده پاره مکن از پی نقل غم خود را
کاخر دل مسکین من است، این نه کباب است

خسرو که غریق است به تسلیم که ما را
کشتی نه و مقصود بر آن جانب آب است
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۳۴

خرم دل آن کس که به رخسار تو دیده ست
یا زان لب شیرین سخن تلخ شنیده ست

زان زلف مسلسل که همه برشکند باد
از روی تو بنگر که در ان زیر چه دیده ست

بر قافله صبر مرا نیست ولایت
امروز که مژگان تو لشکر نکشیده ست

این اشک به چشم من از آن جای گرفته ست
کاندر طلب وصل تو بسیار دویده ست

شبهاست چو گل غرقه به خونم که به سویم
از باغ وصال تو نسیمی نوزیده ست

آری، شب امید همه غمزدگان را
صبحی ست که تا روز قیامت ندمیده ست

طاقت چو ندارم که رسانم به تو خود را
فریاد رس، ای دوست، که طاقت برسیده ست

خسرو تن بیجانت به گلزار زمانه
مرغیست که او از قفس سینه پریده ست
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۳۵

ما را چه غم امروز که معشوقه به کام است
عالم به مراد دل و اقبال غلام است

صیدی که دل خلق جهان بود به دامش
المنت لله که امروز به دام است

چون طالع آن نیست که بوسم لب لعلت
ما را نظری از مه روی تو تمام است

از طاق دو ابروی تو، ای کعبه مقصود
خلقی به گمانند که تا کعبه کدام ست

چشم تو اگر خون دلم ریخت، عجب نیست
او را چه توان گفت که او مست مدام است

خسرو که سلامت نکند عیب مگیرش
عاشق که ترا دید چه پروای سلام است
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۳۶


روی تو به پیش نظر آسایش جان است
آزادگی جان من، ار هست، همان است

در شهر چو تو فتنه و مردم کش و بیداد
من زیستن خلق ندانم که چسان است

کو دل شده ای کت نظری دیده و مرده
جانش به عدم رفته و سویت نگران است

ترکی که دو ابروش نشسته ست به دلها
قربانش هزار است اگر چش دو کمان است

کی بر چو تو خورشید رسم من که به خواری
بر خاک در تو سر من نیز گران است

عشق است، ز بابل خرد افسونش، چه داند
هر چند که بنیاد خرد از همدان است

گر خون جگر گریه کند عاشق شهوت
آن دانش که حیضش ز ره دیده روان است
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۳۷

زلف تو به هر آب مصفا نتوان شست
الا که به خونابه دلها نتوان شست

هر شب من و از گریه سر کوی تو شستن
بدبختی این دیده که آن پا نتوان شست

دریا ز پی بخت بداز دیده چه ریزم
چون بخت بد خویش به دریا نتوان شست

عشق از دل ما کم نتوان کرد که ذاتی ست
چون مایه آتش که ز خارا نتوان شست

از دردی خم شوی مصلای من امشب
کز آب دگر این لته ما نتوان شست

نوشیم می و بر سر خود جرعه فشانیم
هر جای که جرعه چکد آنجا نتوان شست

ای دوست، به خسرو بر سان شربت دردی
کز زمزم کعبه دم سگ را نتوان شست
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 14 از 219:  « پیشین  1  ...  13  14  15  ...  218  219  پسین » 
شعر و ادبیات

Amir Khusro Dehlavi | امیر خسرو دهلوی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA