انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 182 از 219:  « پیشین  1  ...  181  182  183  ...  218  219  پسین »

Amir Khusro Dehlavi | امیر خسرو دهلوی


زن

 
شمارۀ ۱۸۱۲

نگارین مرا شد نوجوانی
که نو بادش نشاط و کامرانی

خطش پیرامن لب، گوییا خضر
برآمد گرد آب زندگانی

بمیرم بر سر کویش که باشد
سگان کوی او را میهمانی

نه بر رویت خطت، ای آیت حسن
که هست آن فتوی نامهربانی

من از باغ تو گر برگی نبندم
تو باری بر خور از شاخ جوانی

غمی چون کوه بر جانم نهادی
تو باقی مان که من بردم گرانی

چه یارد گفت در وصف تو خسرو
که هرچ اندر دل آرم، بیش از آنی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۱۳

سزد گر نیکویی در من ببینی
که خودکام و جوان و نازنینی

به گاه خنده چون دندان نمایی
مرا اندر میان چشم شینی

مسلمان دیدمت، زان دل سپردم
ندانستم که تو کافر چنینی

مه و خورشید را بسیار دیدم
بهی از هر که می گویم، نه اینی

به عیش خوش ترش خوشنودم از تو
که گاهی سرکه گاهی انگبینی

ز جان آیم به استقبال تیرت
که بر من راست کرده در کمینی

بیا گر در همی چینی ز چشمم
به شرط آنکه مهره برنچینی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۱۴

دیوانه شدم ز یار بدخوی
بیگانه پرست و آشنا روی

دل بردن عاشقانست خویش
من جان نبرم ازان جفاجوی

از جعد ترش تن چو مویم
در تافته گشت موی در موی

پرسند نشان صبر، گویم
گامی دو سه از عدم بر آن سوی

خواهم به درت روم به صد آه
سوزم سر و پای خود در آن کوی

او گر چه به سوز من نبیند
باری رسدش ز داغ من بوی

ساقی، به زکات می پرستان
از من به دو جرعه غم فروشوی

ای دیده، به سوز من ببخشای
کامروز تراست آب در جوی

خسرو چو به نیک گویی تست
یاد آر او را به گفت بدگوی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۱۵

بر لب اثر شراب داری
وز غمزه خیال خواب داری

شب خسپی و ما کنیم فریاد
آگه نشوی، چه خواب داری؟

نارسته ز پوست می نماید
خطت که ز مشک ناب داری

در آب حیات غرقه شد خضر
زان سبزه که زیر آب داری

تری خطت بجای خویش است
هر چند بر آفتاب داری

لب از تو و دل ز من، خوشی کن
چون هم می و هم کباب داری

خون ریز که گر بپرسدت کس
در هر مژه صد جواب داری

گفتی کنمت به غمزه بسمل
بسم الله اگر شتاب داری

گر کشتنی است بنده خسرو
بیهوده چه در عذاب داری؟
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۱۶

جانا، تو زغم خبر نداری
کز سوز دلم اثر نداری

بردار چو بر درت فتادم
یا خود فگنی و برنداری

تا کی به جواب تلخ سوزی
نی آنکه به لب شکر نداری

جای تو دل من است، بنشین
دل جای دگر اگر نداری

می کن ز جفا هر آنچه خواهی
دانم که جز این هنر نداری

ای غم، تو ز جان من چه خواهی؟
یا کار دگر مگر نداری

خسرو، تو به راه خوبرویان
یکسر چه روی، دو سر نداری
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۱۷

نی کار کسی ست عشقبازی
کو دل ننهد به جانگدازی

عشقی که نه جان دهند در وی
بازی باشد، نه عشقبازی

می آیی و می چکد ز تو ناز
کز سر تا پای جمله نازی

تن غرقه خونست، سجده بپذیر
کاین جامه نمی شود نمازی

محمودوشان عشق را کشت
حسنت به کرمشه ایازی

زلفت که حدیث او درازست
آموخت شب مرا درازی

از غمزه تو کجا رهد دل
این کافر و آن کشنده غازی

بر یاد تو می زیم، ولی جان
تا کی ماند به چاره سازی

خسرو چو نهاده سر به تسلیم
باری بکش، ار نمی نوازی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۱۸

ای برده دلم به دلستانی
هم جان منی و هم جهانی

جان می رودم برون و غم نیست
غم زانست که در میان جانی

دود از دل عاشقان برآرد
حسن تو ز آتش جوانی

از سوز غم تو برنخیزم
با آنکه بر آتشم نشانی

بگشای دهان خویش تا دست
شوییم ز آب زندگانی

هر شب منم و خیال زلفت
شبهای دراز و پاسبانی

من خواهم داد جان به عشقت
هر چند تو قدر آن ندانی

از دوستی تو ناتوانم
ای دوست، ببر اگر توانی

خسرو که بمرد، زنده گردد
گر دم دهدش مسیح ثانی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۱۹

ای آنکه تمام هم چو ماهی
با زلف چو چتر پادشاهی

مردم ز برای نقش و زلفت
از دیده برون کشد سیاهی

گر خط سیاه خود ببینی
بر مشک دهی به خون گواهی

ای زلف ترت مراغه کرده
بر روی تو چون در آب ماهی

آخر چه شود گر از لب خویش
یک بوسه برای من بخواهی

از خسرو خسته رو بگردان
زان رو که تمام همچو ماهی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۲۰

ای مردم دیده نکویی
شاد آنکه درون چشم اویی

من بی تو چگویمت که چونم
بی من تو چگونه ای، نگویی

سیب ار چه تراست، آب او را
چاه زنخ تو برد گویی

بر پسته لب تو تا نخندید
از پسته نرفت تنگ خویی

بر مشک دهی به خون گواهی
گر طره خویشتن ببویی

گل پیش تو، گر به باغ رانی
خیزد به هزار تازه رویی

دریاب که گوهری چو اشکم
در خاک نیابی، ار بجویی

من پای ز آب دیده شویم
تو دست ز خون من نشویی

با این همه از تو چشم بد دور
ای مردم دیده را نکویی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۸۲۱

بخرام، ای سرو روان کز باغ رضوان خوشتری
دلدادگان خویش را می کش که از جان خوشتری

در هوشیاری مهوشی، سرمست و غلتان دلکشی
چون مو کنی شانه کشی، طره پریشان خوشتری

چوگانت سر جو از همه، سر برد گو از همه
خوش می بری گو از همه، در لعب چوگان خوشتری

با آنکه خوش باشد چمن با سرو و نسرین و سمن
بسیار دیدم در تو من، بسیار از ایشان خوشتری

هر چند می بینم ترا، تشنه ترست این دل مرا
خواهم بیاشامم ترا کز آب حیوان خوشتری

گر چه جوانی خوش بود، بی تو ندانم خوش بود
ور زندگانی خوش بود، حقا که تو زان خوشتری

باری چه باشد دل ببین کانجا کنی منزل گزین
در چار سوی دل نشین کز هشت بستان خوشتری

نقش تو، ای شمع چگل، بیرون دهم زین آب و گل
لیکن تویی چون گنج دل، در کنج ویران خوشتری

دارم به دل درد قوی، می خواهمش منزل قوی
با آنکه درد خسروی، لیکن ز درمان خوشتری
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
صفحه  صفحه 182 از 219:  « پیشین  1  ...  181  182  183  ...  218  219  پسین » 
شعر و ادبیات

Amir Khusro Dehlavi | امیر خسرو دهلوی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA