انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 33 از 219:  « پیشین  1  ...  32  33  34  ...  218  219  پسین »

Amir Khusro Dehlavi | امیر خسرو دهلوی


زن

 
شمارهٔ ۳۱۸

گیرم که نیست پرسش آزادگان فنت
کم زانکه گاه آگهیی باشد از منت

خورشیدوار یک نظری کن که بر درند
سرگشته صد هزار چو ذرات روزنت

ترکی و بهر رزم زره نیست حاجتت
بس باشد آب دیده عشاق جوشتت

تو دانی و کسان، بحلت باد خون من
باری ز بار من بود آزاد گردنت

افتادگان که بر سر کویت شدند خاک
دامن کشان مرو که نگیرند دامنت

تو آفتاب حسنی و من در شب فراق
وین تیره روزیم شده چون روز روشنت

مردم ازین هوس که چو جان در برت کشم
کز جانست زنده هر کس و جان من از تنت

پیکان درون دل مکن، ای پندگو، زیان
نی خار پاست اینکه برآید به سوزنت

بهر خدای چهره ز نامحرمان بپوش
خسرو بس است بلبل نالان به گلشنت
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۱۹

ز آنگهی که دل من به سوی یار من است
زهی دراز که شبهای انتظار من است

ز من نماند نشان و دلم به زلف تو ماند
به گوش داری، جانا، که یادگار من است

مگر تو خود کنی این لطف، ورنه می دانم
که آن جمال نه در خورد روزگار من است

مرا به مستی معذور دار، ای هشیار
که این زمام نه در دست اختیار من است

چو لاله غرق به خونم، چو گل گریبان چاک
زهی شکفته که امسال نوبهار من است

هزار بار همی گفتم، ای دل بدخوی
که عشق بازی با نیکوان کار من است

نشان خاک ستم کشته ایست در ره عشق
هر آن غبار که بر دامن نگار من است

به تیغ در حق خسرو حق جفا بگذار
خدای خیر دهادش که حق گزار من است
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۲۰

ز بس که گوش جهانی پر از فغان من است
به شهر بر سر هر کوی داستان من است

ز بیدلی، اگرم جان رود، عجب نبود
چو دل نمی دهدم آنکه دلستان من است

دعای عمر کنندم، ولی قبول مباد
مرا چو زنده نمی خواهد آنکه جان من است

ز زخم چابک هجران دمی رسم به عدم
اگر نه پنجه امید در عنان من است

چو شمع سوختم، ار نام گفتمش همه شب
مرا زبانه آتش همین زبان من است

میان جان و تنم دوری افتد و ترسم
ز دوریی که میان تو و میان من است

تو در میان من از جان خسته تنگ میا
که یک دو روز درین خانه میهمان من است

مبین گدایی من بر درت که در همت
توانگرم که غمت گنج شایگان من است

درون من همه شب چون چراغ می سوزد
مگر فتیله آن مغز استخوان من است

تو زان من نشوی، گر چه بخت آنم نیست
همین بس ست که گویی که خسرو آن من است
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۲۱

ز خون دل که به رخسار ماجرای من است
بخوان به لطف که دیباچه وفای من است

نفس رسیده به آخر، هوس نماند جز این
که بشنوم ز تو کاین مردان از برای من است

به جای دعای غمت می کنم که دیر زیاد
کزو فزایش این درد بی دوای من است

درون جان تویی از بهر آنش دارم دوست
وگرنه جان مرا بی تو یک بلای من است

فضول بین تو که جایی همی نهم خود را
که زیر پای سگ کوی دوست جای من است

چه حد دعوی نیلوفر آنکه لاف غرور
زند که چشمه خورشید آشنای من است

بسوختم ز دل و هم به پیش دل گفتم
که روز این دل بد روز من بلای من است

کجا روم که مرا کرد بوی او گمراه
که هر سپیده دم آن بوی آشنای من است

بنال پیش درش، خسروا، که آن سلطان
شناخته ست که این ناله گدای من است
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۲۲

رخت ولایت چشم پر آب را بگرفت
غمت درونه جان خراب را بگرفت

چگونه خواب برد دیده را ز هجرانش
چنین که خون جگر جای آب را بگرفت

گرفت خط لب چون آب زندگانی او
بسان سبزه که لبهای آب را بگرفت

سؤال کردم بوسی از آن لب چو شکر
سخن در آمد و راه جواب را بگرفت

ز غیرت رخ او آفتاب خواست ز چرخ
فرو فتد، که ذنب آفتاب را بگرفت

رواست گر بزند خیمه بر فلک خسرو
که آن کمند چو مشکین طناب را بگرفت
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۲۳

مهی گذشت که آن مه به سوی ما نگذشت
شبی نرفت که بر جان ما بلا نگذشت

مرا ز عارض او دیر شد گلی نشکفت
چو گلبنی که بر او هیچ گه صبا نگذشت

گذشت در دل من صد هزار تیر جفا
که هیچ در دل آن یار بی وفا نگذشت

مسیح من چو مرادم نداد، جان دادم
ولیک عمر ندانم گذشت یا نگذشت

بریخت چشم مرا آب آن بت بدخوی
چه آب ریختگی کان به روی ما نگذشت

کبوتری نبرد سوی دوست نامه من
کز آتش دل من مرغ در هوا نگذشت

چه سود ملک سلیمانت، خسروا، به سخن
چو هدهد تو گهی جانب سبا نگذشت
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۲۴

مرا کرشمه آن ترک گلعذار بکشت
مرا شکنجه آن جعد همچو مار بکشت

سوار می شد و یک شکل و صد هزار نظر
هم اولین نظرم شکل آن سوار بکشت

مگر که باد صبا برد رخش گلگونش
که جان سوختگان را چراغ وار بکشت

طلب که می کند امروز خون من که مرا
کمان عشق به پیکان آبدار بکشت

به آشکار و نهان چونکه ز آن خویشم دید
نهانیم بر خود خواند و آشکار بکشت

هزار بار، ازان ترک خیره کش، فریاد
که همچو من نه یکی بلکه صد هزار بکشت

چو ماهیی که در افتد به دام خسرو را
به قید زلف در افگند و زار زار بکشت
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۲۵

چو خشم مست تو در خوابگاه ناز بخفت
بر آستانت مرا سخت حیله ساز بخفت

ز ناز بازی چشمت امیدوار شدم
ولی دریغ که چشمت به خواب ناز بخفت

درین هوس که ببیند به خواب چشم ترا
بخفت نرگس و بیدار گشت و باز بخفت

به باغ با تو همی کرد سر و پای دراز
به یک طنابچه که بادش بزد دراز بخفت

تصور تو به خوبی نگنجدم به خیال
حقیقت است که در پرده مجاز بخفت

رخ آن گهیم نمودی که من ز دست شدم
چه سود جلوه محمود چون ایاز بخفت

ز خاک پای نمانده ست چشم خسرو باز
به خاک پات که این چشمهای باز بخفت
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۲۶

شب فراق سیاه و مرا سیاه تر است
که شام تا سحرم زلف یار در نظر است

چگونه تیره نباشد رخم که شمع مراد
نمی فروزد ازین آتشی که در جگر است

مگو که چند شوی بی خبر ز مستی عشق
کسی که مستیش از عشق نیست بی خبر است

هر آن بلا که رسد از بدان رسد همه را
ز نیکوانست مرا هر بلا که گرد سر است

نفیر و ناله خلق از جفای خار بود
اگر ز بلبل پرسی جفای گل بتر است

به تشنگی بیابان عشق شد معلوم
که سایه شین سلامت نه مرد این سفر است

به پای بوس هوس بردنم فضول بود
همین بس است که بالینم آستان در است

مگو که گر بکشد عشق مات، عیب مگیر
چه جای عیب که خود عشق را همین هنر است

تو مست بودی و خسرو خراب تو سحری
گذشت عمر و هنوزم خمار آن سحر است
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
شمارهٔ ۳۲۷

هنوز آن رخ چون ماه پیش چشم من است
شکنج جانم ازان زلف در هم و شکن است

چه سود پختن سودا چو شمع جانم سوخت
ز آتشی که مرا در درونه شعله زن است

شبم که تا به قیامت امید صبحش نیست
نه این شب است که بخت سیاه روز من است

به طعن و سرزنش، ای پندگو، چه ترسانی
سر مرا که قدمگاه سنگ مرد و زن است

هزار نامه اسلام پاره کرد خطیب
که باز نامه کفر هزار برهمن است

مگو که بر لب تو لب نهاده ام در خواب
مرا که جان به لب آمد چه جای این سخن است

نه آنچنانست که جایت نگه تواند داشت
لطافتی که به بالای سرو و نارون است

چه خوانیم سوی گلزار ترک خسرو گیر
کجا اسیر رخت را سر گل و سمن است
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 33 از 219:  « پیشین  1  ...  32  33  34  ...  218  219  پسین » 
شعر و ادبیات

Amir Khusro Dehlavi | امیر خسرو دهلوی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA