انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 22 از 23:  « پیشین  1  ...  20  21  22  23  پسین »

نوشته ها و اشعار اعضای انجمن



Streetwalker
 
دیر است

این شعر
مثل روزگار من
سیاه است،،،

کجايی؟
بيا ...
بيا که دلتنگم...
...
زنجير...
در پاي كبوتر...
چه مي كند؟
...
من مي دانم...
هيچ آرزويی...
در سراب سياه روزگار...
زنده نمي ماند...
من...
مي دانم...
...
بيا...
بيا که روزگارم...
بس...
سياه است...
بيا...
...
هر وقت...
آتش...
در باغ مي افتد...
همه...
با هم...
می سوزند...
و من...
هر شب...
خواب آتش مي بينم...
و آرزوي رفتن مي كنم...
تا...
با هم...
بسوزيم...
...
کجایی؟
بیا...
بيا که طوفان اندوه...
خستگان را...
امان نمی دهد...
و آسمان نقره ای...
زهر...
در کام تشنگان می ریزد...
بيا...
...
پرستوی خسته...
در...
دریای ناامیدی...
به کجا...
پناه خواهد برد؟
به كجا؟
...
اندوه...
براي من...
گريه مي كند...
...
دير است...
دير...
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  ویرایش شده توسط: Streetwalker   

Streetwalker
 
آرزو

ديديد...
گاهي آدم دلش برا خودش ميگيره...
گاهي آدم برا خودش ابري ميشه...
گاهي ...
...
من...
به شهادت آرزوها فكر ميكنم...
و داغشون...
كه تا ابد...
همراته...
و خاطرشون...
كه هرگز...
رهات نميكنه...
...
ميدوني...
گاهي دلت...
گلستان شهداست...
...
تويي...
و...
مرگ لحظه ها...
و...
شهادت آرزوها...
...
تو هم...
همراه آرزوهات ميميري...
اينو ميدونستي؟
...
هميشه آرزوهاي پاك فدا ميشن...
تا نفر آخر...
و اونوقت...
تو...
تا ابد ...
تنهايي...
و...
سوگوار...
...
گاهي...
آرزوهات رو...
به ديگران ميبخشي...
گاهي...
آرزوهات رو...
فداي ديگران ميكني...
اونوقت...
تو...
فرشته ميشي...
...
گاهي...
آرزوهي ديگران رو...
ميكشي..
گاهي...
آرزوهاي ديگران رو...
فداي آرزوهاي خودت ميكني...
اونوقت...
تو...
قاتل ميشي...
....
وقتي قاتل...
محكومت ميكنه...
به قتل آرزوهاي پاك و بي دفاع...
چقدر عذاب ميكشي...
چقدر...
...
گاهي مه آلودي...
هميشه با يه نمه شروع ميشه...
رگبارو ميگم...
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  

Streetwalker
 
کبوتر

من...
نااميدي را...
نيز...
نااميد كرده ام...
...
چقدر زخمهايت كاريست...
چقدر...
...
در دنياي گربه ها...
وقتي كبوتر باشي...
و خسته...
و هيچ بامي پناهت ندهد...
چه...
خواهي كرد؟
چه خواهي كرد؟
...
چه كسي مرا پناه خواهد داد؟
...

"...من راز فصل ها را ميدانم
و حرف لحظه ها را ميفهمم
نجات دهنده در گور خفته است
و خاك،خاك پذيرنده
اشارتيست به آرامش..."
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  ویرایش شده توسط: Streetwalker   

Streetwalker
 
حرف


گاهي حرفاتو كسي نميفهمه....
گاهي حرفاتو كسي نميشنوه....
گاهي كسي حرفي نميزنه....
....
ميدونيد....
خيلي از حرفارو با زبون نميزنيم....
گاهي با چشما فرياد ميزنيم....
يا با دستا....
يا با ....
....
حتي يه سر بريده گوسفند هم با چشماش حرف ميزنه....
من حرفاشو با نگا كردن ميفهمم....
يكي ديگه با خوردن اون چشما....
....
گاهي پيدا كردن يه هم صحبت خيلي سخت ميشه....
خيلي سخت....
اونوقت....
تو....
برا خودت درد دل ميكني....
برا خودت گريه ميكني....
و....
اونوقت....
تو....
غريبي....
مثل من....
....
"مسافر شهر غمي
غريبي،مثل خودمي...."
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  ویرایش شده توسط: Streetwalker   
مرد

 
درون این حصار. سنگی دلگیر

به هنگامی که شوق لبانت را جشن میگیرم

به دیدارم بیا ای خوب من

تو ای روشنگر. شبهای یلدایی

بیا خاموشیم را چلچراغی باش

که من از. ظلمت دلگیر. میترسم
حسین
     
  

Streetwalker
 
دریغ

دريغ از يك قطره باران
دريغ از غرش يك ابر غران
در اين پهنه آسمان
دریغ از نهال
در این پهنه پر ملال
دلم مرده است
دلم مرده است
در عشق به يك قطره باران
به يك غرش آسمان....
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  

Streetwalker
 
زندون

ميدونيد،زندگي مثل يك زندونه....
درست مثل يك زندون....
و ما زندوني هاي اين زندون هستيم....
تو يه انتظار مبهم ميپوسيم....
....
زندوني ها دو گروهند....
درست مثل ما....
....
بعضي ها تو زندون سختي ميكشن....
اونا هيچ وقت با زندون كنار نميان....
از زندانبان متنفرن....
حسرت آزادي رو ميخورن....
برا فرار نقشه ميكشن....
اونا تو انفرادين....
شكنجه شون ميدن....
حكمشون ابده....
....
بعضي ها از زندان لذت ميبرن....
اونا با زندون راحت كنار ميان....
زندانبان رو دوست دارن....
از آزادي متنفرند....
از فرار ميترسند....
تو يه سلول با چند تا غريبه همخونه اند....
قانعند....
و راضي....
و شاكر....
هميشه زندانبانشان را دعا ميكنند....
و ميپرستند....
و ميپوسند....
و ميپوسند....
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  
زن

 
Streetwalker:
زندون

زیبا بود. درست مثل همیشه
     
  

Streetwalker
 
FatemehTK
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  

Streetwalker
 
دلگیر

دلگيري...
نه از ديگران...
از خودت...
آره...
از خودت...
...
وقتي تو باطلاق دست و پا ميزني...
وقتي تمام درا به روت بسته ميشن
و...
وقتي ديگه فكرت هم كار نميكنه...
دوستا بت ميخندن...
و...
دشمنا مسخرت ميكنن...
اونوقت تو...
چقدر بهت زده ميشي...
نه؟؟؟
...
اي داد بي داد...
...
خسته ام...
خسته...
هيچ ميفهمي؟؟؟
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  
صفحه  صفحه 22 از 23:  « پیشین  1  ...  20  21  22  23  پسین » 
شعر و ادبیات

نوشته ها و اشعار اعضای انجمن

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA