ارسالها: 1131
#52
Posted: 11 Nov 2012 10:54
یک مشت اعتراض
درد سردرد، عصر جمعه شوم
حتی حس تجاوز به یک کلفت
گونه های خیس از اشکهای پدر
جنگ بین اسلام و مردم امت
نقشهء تحریک مسیول نظام
بازی کثیف سیاسی خارجیا
شطرنج بازی روی میز ریاست پیر
حس نفرت تو رگ سیاه آلمانیا
خرج آخرین برگ اسکناس تو جیب
حتی این ماه، سیگار هم تعطیل
درد میکشم اینبار، بدون سیگار
من رها، مثه پره های تو منجیل
دیگه حتی طوفان شن مرده
تو کویری که با باد هم قهر
جاده ی بی انتهای رو به نابودی
دلخوشم نکن که آخرش شهر
مثه یک پیر ببر وحشی و زخمی
زبونم رو تنم هدف داره!
دیگه دریام لجن گرفت و خشکیده
کی میدونه هنوز هم صدف داره
سر چار راه داد میزنن: ای داد!
هیچکسی سمعکش رو همراش نیست
مثه یک کلاس که دیوارش
مأمن خوب صرف فعلاش نیست
درد سردرد، عصر جمعه شوم
عطر معشوق هرزهء چینی
مثه خلطی که پخش شده رو صورت
در جواب سوال بی پاسخ دینی
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ویرایش شده توسط: ellipseses
ارسالها: 1131
#53
Posted: 12 Nov 2012 01:22
قافیهء گمشده
اگه دلواپستم، دلیل دارم
اگه میگم نفسی، دلیل دارم
اگه تو شلوغی دور و برم
اگه میگم تو بسی، دلیل دارم
تو رو یک روز نبینم مریض میشم
تو رو تو آغوش نگیرم میمیرم
اگه یک روز تو رو من نمی بینم
اگه تاول میزنم، دلیل دارم
عشق تو برام عزیزه، میدونی؟
عشقی که میخوام، فقط عشق توئه
اگه با عشق تو من حال میکنم
اگه حتی حال کنم، دلیل دارم
نور رو از گل که بگیرن چی میشه؟
تو برام نوری عزیزم همیشه
من که از اول عمر گل نبودم
اگه میگم که گلم، دلیل دارم
تو که نه قالب و نه وزنی میخوای
شعری که واسه تو باشه، شیرینه
هر طوری بگم بازم خوشگل میشه
اگه قافیه نداشت، دلیل دارم
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 1131
#54
Posted: 15 Nov 2012 04:17
خمیازه
خواب بد دیدن یک گرگ
شده امروز حال و روزم
من میدونم جون میبازم
کنار وزن و عروضم
پیچ موهای یه معشوق
که به من کاری نداره
نظم رقص یه مترسک
که کلاغ دیده دوباره
پشم گوسفندی که عیدی
یه سبد تازه علف خورد
مرد معتادی که هر روز
کادو جای گل، علف برد
نم دیوار حمومی
که جکوزی توش نداره
نگاه محروم دختر
وقتی که، روپوش نداره
نمیدونم دلامونو
به چی خوش کردیم ما امروز
نمیفهمم چرا دیگه
نمیمیریم مثه هر روز
توی یه، راهروی زندون
رسیدیم،به سلولامون
ولی از کنار سلول
رد میشیم ما، شاد و خندون
پشت هم طناب نمیاد
که واسه ما دار بسازن
دیگه هیشکی نمیمیره
بالا دار، کنار میدون
گنبد زرد و طلایی
دسته های گل ندارن
جوهای آبی که امروز
بیمی از یه پل ندارن
جنم دیوار یک بند
شاهد عینی فحشاء
چمدون خیست از بغص
قبل صرف شام تنها
حسرت یه چک رو گونه
که واست رؤیا میساخته
همیشه میزد تو گوشت
صورتت رنگ نمیباخته
توی یه، راهروی زندون
رسیدیم، به سلولامون
ولی از کنار سلول
رد میشیم ما، شاد و خندون
پشت هم طناب نمیاد
که واسه ما دار بسازن
دیگه هیشکی نمیمیره
بالا دار، کنار میدون
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 1131
#55
Posted: 16 Nov 2012 03:09
چرت
دیگه جرم کمی نیست
جرم خندیدن به گل
چشمتو ببند به روش
وقتی دیدیش زیر پل
دیگه حق نداری حتی
واسهء خودت بخونی
شعراتو جمع کن و در رو
نمیشه، اینجا بمونی
فکر نکن، حتی تو خلوت
فکرتو شنود گذاشتن
اونا که دستاتو بستن
تو میگی هدف نداشتن؟
زیر این سنگای مرمر
هممون، زنده بگوریم
طاقت شکنجه داریم
آخه ما خیلی صبوریم
چمدون هامون شکسته
خسته از اینهمه تکرار
از چشیدن پشیمونیم
طعم انقلاب و ادرار
بوی کافور، توی یک دیگ
که تهش سیاه محضه
مرد همسایهء بی دین
دستگیری، توی یه لحظه
زیر این سنگای مرمر
هممون زنده بگوریم
طاقت شکنجه داریم
آخه ما خیلی صبوریم
گر گرفتن، زیر دریا
وقتی که شمال، جنوبه!
مثه چشمای یه عاشق
وقتی که، تنگه غروبه
حتی هر روز مردنامون
راضیشون نکرده انگار
چشامونو کور کردن
جلوگیری، از یه انکار
زیر این سنگای مرمر
هممون زنده بگوریم
طاقت شکنجه داریم
آخه ما خیلی صبوریم
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 1095
#57
Posted: 18 Dec 2012 22:06
♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧
اسمانم پر ز ابر
چشمانم پر ز اشک
دلم اما،خالی ز کینه
دستانم نیازمند دعا
شبهایم ،شبهایم همه بی تو گذشت
چشمانم ،چشمانم خشک شد از این همه اشک
دستانم ،همچنان رو به بالا
اسمانم ،همچنان گرفته ،چون دل تنگ
گوشهایم در ارزوی یک کلام عاشقانه
.
.
.
دلم اما همچنان خالی زکینه
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد