انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 81 از 94:  « پیشین  1  ...  80  81  82  ...  93  94  پسین »

Khwaju Kermani | خواجوی كرمانی


مرد

 
غزل شمارهٔ ۷۹۹

قدحی ده ای برآتش تتقی ز آب بسته
که به آفتاب ماند ز قمر نقاب بسته

نظری کن ای ز رویت دل نسترن گشاده
گذری کن ای ز بویت دم مشک ناب بسته

قمرت بخال هندو خطی از حبش گرفته
شکرت بخط مشکین تب آفتاب بسته

شه عرصهٔ فلک را به دو رخ دو دست برده
رخ ماه چارده را بدو شب حجاب بسته

بامید آنکه روزی کشم از لب تو جامی
من دل شکسته دل در قدح شراب بسته

لب لعل آبدارت شکری فتاده در می
سر زلف تابدارت گرهی بر آب بسته

دو گلالهٔ معنبر شده گرد لاله چنبر
تتقی بر ارغوانت ز پر غراب بسته

دل هر شکسته دل را بفریب صید کرده
من زار خسته دل را بکرشمه خواب بسته

من خسته چون ز عالم دل ریش در تو بستم
بسرت بگو که داری درم از چه باب بسته

بگشای عقدهٔ شب بنمای مه ز عقرب
که شد از نفیر خواجو گذر شهاب بسته
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۰

ای از شب قمرسا بر مه نقاب بسته
پیوسته طاق خضرا برآفتاب بسته

از قیر طیلسانی بر مشتری کشیده
بر مهر سایبانی از مشک ناب بسته

جعد تو هندوانرا بر دل کمین گشوده
چشم تو جادوانرا بر دیده خواب بسته

اشک محیط سیلم خون از فرات رانده
و آه سهیل سوزم ره بر شهاب بسته

از روی لاله رنگم بازار گل شکسته
وز لعل باده رنگت کار شراب بسته

زلفت بدلگشائی از دل گره گشوده
خطت بنقشبندی نقشی برآب بسته

آن سرکشان هندو وان هندوان جادو
راه خطا گشاده چشم صواب بسته

ساغر ز شوق لعلت جانش بلب رسیده
وز شرم آبرویت آتش نقاب بسته

خواجو بپرده سوزی نای رباب خسته
مطرب به پرده سازی زخم رباب بسته
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۱

ای چیده سنبل تر در باغ دسته بسته
و افکنده شاخ ریحان بر لاله دسته دسته

ریحان مشک بیزت آب بنفشه برده
یاقوت قند ریزت نرخ شکر شکسته

زلف شکسته بسته در حلق جان جمعی
وانگه چنین پریشان ما زان شکسته بسته

دائم خیال قدت بر جویبار چشمم
چون سرو جویباری برطرف چشمه رسته

با حاجبان ابرو ذکر کمان چه گوئی
باید که گوشه گیری زان شست زه گسسته

برخیز تا ببینی قندیل آسمان را
چون شمع صبحگاهی پیش رخت نشسته

اکنون که در کمندم فرصت شمر که دیگر
مشکل بدامت افتد صیدی ز قید جسته

گر پسته با دهانت نسبت کند دهانرا
برخیز و مشت پر کن بشکن دهان پسته

خواجو بپرده سازی دست از رباب برده
مطرب به تیز چنگی نای رباب خسته
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۲

ای سنبل تازه دسته بسته
و افکنده برآب دسته دسته

خط تو بنفشه‌ئی نباتی
قد تو صنوبری خجسته

آن هندوی پر دل تو در چین
بس قلب دلاوران شکسته

در دیدهٔ من خیال قدت
چون سرو ز طرف چشمه رسته

پیش دهن شکر فشانت
بی مغز بود حدیث پسته

چون زلف تو در کشاکش افتاد
شد رشتهٔ جان ما گسسته

دریاب که باز کی دهد دست
صیدی که بود ز قید جسته

برخیز و چراغ صبحگاهی
زاه سحرم نگر نشسته

خواجو دل خسته را بزنجیر
در جعد مسلسل تو بسته
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۳

خسرو گل بین دگر ملک سکندر یافته
باز بلبل باغ را طاوس پیکر یافته

طائر میمون مینای فلک یعنی ملک
دشت را از روضهٔ فردوس خوشتر یافته

می پرستان قدح کش نرگس سرمست را
تبشی و منغر بدست از نقره و زر یافته

عالم خاکی نسیم باد عنبر بیز را
همچو انفاس مسیحا روح پرور یافته

خضر خضرا پوش علوی آنکه خوانندش سپهر
از شقایق فرش غبرا را معصفر یافته

غنچه کو را اهل دل ضحاک ثانی می‌نهند
چون فریدون افسر جمشید برسر یافته

آسمانی گشته فرش خاک و طرف گلشنش
مرغ را رامین گل را ویس دلبر یافته

مؤبد زرد گلستان آنکه خیری نام اوست
از شکوفه آسمانی پر ز اختر یافته

در چمن هر کوچو من سرمست و حیران آمده
جام زرین بر کف سیمین عبهر یافته

وانکه چون خواجو دل و دین داده از مستی بباد
بادهٔ جانبخش را با جان برابر یافته

می‌کشان صحن بستانرا ز بس برگ و نوا
همچو بزم شاه جم جام مظفر یافته
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۴

ای سر زلف تو درحلقه و تاب افتاده
چنبر جعد تو از عنبر ناب افتاده

بی نمکدان عقیق لب شور انگیزت
آتشی در دل بریان کباب افتاده

چشم مخمور ترا دیده و برطرف چمن
همچو من نرگس سرمست خراب افتاده

تا غبار خط ریحان تو برگل دیده
ورق مردمک دیده در آب افتاده

دلم از مهر رخت سوخته وز دود دلم
آب در دیدهٔ گریان سحاب افتاده

سوی گیسوی گرهگیر تو مرغ دل من
بهوا رفته و در چنگ عقاب افتاده

قدح از دست تو در خنده و از لعل لبت
هوسی در سر پر شور شراب افتاده

بی نوایان جگر سوخته را بین چون دعد
دل محنت زده در چنگ رباب افتاده

شد ز سودای تو موئی تن خواجو و آن موی
همچو گیسوی تو در حلقه و تاب افتاده
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۵

ای ملک دلم خراب کرده
در کشتن من شتاب کرده

پیش لب لعلت آب حیوان
خود را ز خجالت آب کرده

رخسارهٔ لاله و سمن را
از سنبل تر نقاب کرده

جز زلف و رخت که دید روزی
شب سایهٔ آفتاب کرده

پیرامن ماه خط سبزش
نقشیست ز مشک ناب کرده

جعد تو نسیم صبحدم را
سرمایهٔ اضطراب کرده

خون جگرم بغمزه خورده
بنیاد دلم خراب کرده

ساقی غمت ز خون چشمم
می در قدح شراب کرده

برآتش لعل آبدارت
خواجو دل و جان کباب کرده
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۶

تخت خیری بین دگر بر تختهٔ خارا زده
خیمه سلطان گل بر دامن صحرا زده

دوستان در بوستان برگ صبوحی ساخته
بلبلان گلبانگ بر طوطی شکر خا زده

از شقایق در میان سبزه فراش ربیع
چار طاق لعل بر پیروزه گون دیبا زده

زرگر باد بهاری از کلاه سیم دوز
قبه‌ئی از زر بنام نرگس رعنا زده

خوش نوایان چمن در پردهٔ عشاق راست
نوبت نوروز بر بانگ هزار آواز ده

غنچه همچون گلرخی کو داده باشد دل بباد
دست در پیراهن زنگاری والا زده

از چراغ بوستان افروز شمع زر چکان
باد آتش در نهاد لالهٔ حمرا زده

نو عروسان چمن در کله‌های فستقی
تاب در مرغول ریحان سمن فرسا زده

دمبدم در گوشه‌های باغ گوید باغبان
چشم خواجو بین دم از سر چشمه‌های ما زده
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۷

ای لبت خنده بر شراب زده
چشم من بر رهت گلاب زده

شب مه پوش و ماه شب پوشت
طعنه بر ابر و آفتاب زده

هر شبی جادوان بابل را
چشم مست تو راه خراب زده

خط سبز تو از سیه کاری
باز نقشی دگر بر آب زده

هر دمم آن عقیق شورانگیز
نمکی بر دل کباب زده

گنج لطفی و چون توئی حیفست
خیمه بر این دل خراب زده

لعل ساقی نگر بوقت صبوح
آب برآتش شراب زده

مطرب نغمه ساز پرده‌سرای
چنگ در پردهٔ رباب زده

جان خواجو به آتش بار
شعله در آبگون حجاب زده
هله
     
  
مرد

 
غزل شمارهٔ ۸۰۸

ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده
فارغ از سجاده و تسبیح و طاعات آمده

نفی را اثبات خود دانسته و اثبات نفی
و ایمن از خویش و بری از نفی و اثبات آمده

کرده ورد بلبل مست سحر خیز استماع
باز با مرغ صراحی در مناجات آمده

روح قدسی در هوای مجلس روحانیان
صبحدم مستانه بر بام سماوات آمده

عقل با زلف چلیپا از تنازع دم زده
روح با راح مصفا در مقالات آمده

گشته مستانرا سر کوی مغان بیت الحرام
عاشقانرا گوشهٔ مسجد خرابات آمده

عارفان را نغمهٔ چنگ مغنی ره زده
صوفیان را باده صافی مداوات آمده

شهسوار چرخ بین نزدش پیاده وانگهی
رخ نهاده پیش اسب او و شهمات آمده

یک ره از ایوان برون فرمای خواجو را ببین
بر سر کوی تو چون موسی بمیقات آمده
هله
     
  
صفحه  صفحه 81 از 94:  « پیشین  1  ...  80  81  82  ...  93  94  پسین » 
شعر و ادبیات

Khwaju Kermani | خواجوی كرمانی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA